جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سفر لعنت‌شدگان - Voyage Of The Damned


سفر لعنت‌شدگان - Voyage Of The Damned
سال تولید : ۱۹۷۶
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : رابرت فرایر
کارگردان : استوارت رُزنبرگ.
فیلمنامه‌نویس : استیو شیگن و دیوید باتلر، بر مبنای کتابی نوشته گوردون تامس و ماکس مورگان ویتس.
فیلمبردار : بیلی ویلیامز
آهنگساز(موسیقی متن) : لالو شیفرین.
هنرپیشگان : فی داناوی، ماکس فون سیدو، اسکار ورنر، مالکوم مک‌داول، جیمز میسن، اورسن ولز، کاترین راس، بن گازارا، لی گرانت، سام وانامیکر، جولی هریس، هلموت گریم، لوتر آدلر، وندی هیلر، ماریا شل، فرناندو ری، میشل کنستانتین، خوزه فرر، لین فردریک، ویکتور اسپینتی و دنهولم‌
نوع فیلم : رنگی، ۱۵۸ دقیقه.


سیزدهم مه سال 1939. کشتی «سینت لوئیس»، هامبورگ را با نهصد و سی و هفت پناهنده یهودی به مقصد کوبا ترک می‌کند. اما این فرار نفشه نازی‌هاست تا با بزرگ‌کردن «مشکل» یهودیان، همدردی جهانی با کشتارهای خود را جلب کنند. یک نازی به‌نام «شیندیک» (گریم) مأمور مراقبت از ناخدای کشتی، «شرودر» (فون سیدو) می‌شود که به حزب نازی پیوسته است. طی سفر، یکی از مسافران، «پروفسور ویلر» (آدلر) سکته میکند. مهماندار نیمه یهودی کشتی، «ماکس گونتر» (مک‌داول)، دل باخته «آنا روزن» (فردریک) می‌شود که پدرش بی‌پرده به نازی‌ها می‌تازد. سه روز پس از رسیدن به هاوانا، مسافران هنوز در کشتی‌اند و در ساحل، «دکتر اشتراوس» (اسپینتی) سخت تلاش می‌کند تا موافقت مقامات کوبائی را برای پیاده شدن دو دخترش جلب کند و سرانجام وزیر کشور (میسن) به زور اسلحه رئیس اداره مهاجرت (فرر) را وادار به امضای این مجوز می‌کند. با وجود تلاش‌های «موریس تروپر» (گازارا) - رئیس اروپائی آژانس یهودیان - برای توافق با رئیس‌جمهور کوبا (ری)، کشتی را برمی‌گردانند و «شرودر» به سمت فلوریددا می‌رود؛ اما اجازه ورود به هیچ کدام از بنادر آمریکا را پیدا نمی‌کند. «شرودر» به سمت هامبورگ باز می‌گردد و در راه بازگشت، «دکتر کرایسلر» (ورنر) به‌سختی جلوی شورش مسافران را می‌گیرد، و در اینجا «ماکس» و «آنا» که نمی‌خواهند به آلمان برگردند، خودکشی می‌کنند. وحشت در بین مسافران بالا می‌گیرد و «شرودر» تصمیم می‌گیرد کشتی‌اش را در سواحل ساسکس غرق کند، ولی پیامی رادیوئی می‌رسد مبنی بر اینکه دولت‌های بلژیک، انگلستان، فرانسه و هلند امنیت پناهندگان را تضمین کرده‌اند و کشتی می‌تواند در آنتورپ پهلو بگیرد.
* این هم یکی از نمونه‌های بی‌شمار فیلم‌های حماقت‌آمیزی که بار دراماتیک مثلاً حماسه عظیم را صرفاً به دوش حضور گروهی از ستاره‌های بین‌المللی می‌اندازند. لهجه‌ها آزارنده است و بازیگران اغلب با نقش‌ها تناسب جسمانی ندارند. با توجه به کوتاهی نقش‌ها، بازیگران چاره‌ای ندارند جز اینکه به اداهای آشنای خود متوسل شوند. چنانکه انتظار می‌رود، ولز در نقش کارخانه‌دار کوبائی حیله‌گر جذاب‌ترین حضور را دارد. بدتر از همه موضع اخلاقی آشکار فیلم است که در صحنه‌ای که با شنیدن نوای غم‌انگیز «وین، شهر رویاهایم»، حضار در بالماسکه نقاب از چهره بر می‌دارند و چشم‌های اشک‌بارشان را نمایان می‌سازند، به اوج می‌رسد. رُزنبرگ در اینجا به شدت متکی بر موقعیت‌های قراردادی دوربین و نماهای درشت به سیاق آثار تلویزیونی است.