جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا
شرکت داده پردازی، ۸ مدیر عامل در ۳ سال
ان الانسان لفی خسر. این سطرها را فقط برای عبرت مینویسیم و بس. شاید موثر افتد. شركت داده پردازی ایران از نظر امتیاز شورای عالی انفورماتیك و بر اساس روش قبلی امتیاز دهی آن كه بر پایه تخصص و تجربه كارمندان شركت است، در مقام اول قرار دارد. اولین شركت رایانهای بود كه وارد بورس شد. دومین و آخرین شركتی كه توانست وارد بورس شود ایران ارقام بود كه زمینه كاریش كاملا با داده پردازی فرق دارد. وقتی اولین شركت ایرانی در سالهای قبل و بعد از انقلاب دچار مشكل میشود و چندین سال بی پدر رها میشود، جای تامل و عبرت آموزی بسیار دارد كه ما قصد داریم فقط تذكری داده باشیم و جرقهای در مغزهای خفته مسئول و غیر مسئول زده باشیم. آنها كه باید كاری میكردند، نكردند!؟ و آنها كه باید اكنون كاری بكنند اگر خدا بخواهد، خواب نباشند.
آخرین مدیر عامل شركت در تاریخ ۱۹اسفند۸۴ در روز جمعه! به روشی نه چندان دوستانه بر كنار شد و برای چندمین بار آقای قائمیان مدیر عامل گردید. به احتمال زیاد یا مدیر عاملی جدید بعد از مدتی منصوب میشود و هزار و یك شب داده پردازی تكرار میشود، یا تركیب هیئت مدیره به نحوی عوض میشود كه قدرت از دست آقای قائمیان و دوستانشان خارج گردد. بعد از خروج آقای قائمیان از هیئت مدیره شركت ملی انفورماتیك، حالت دوم محتملتر است، اما خدا بهتر میداند.
سهامدار اصلی شركت، سازمان برنامه بود و اكثریت هیئت مدیره را تعیین میكرد. بعد از آقای مسیح قائمیان كه مدیر عامل دیر پای داده پردازی بود (و شركت در دوران طلایی رایانههای بزرگ پول بسیاری در آورد)، آقای خادم بعد از كش مكشهای طولانی كه بین مدیران شركت وجود داشت، به مدیر عاملی منصوب گردید. دو سه سالی این مدیریت به طول انجامید و با ورود شركتهای دیگری به عرصه رایانههای كوچك و پیدا شدن رقبای بسیار در تمام زمینهها برای شركت، میزان فروش پایین آمده و در پایان هر سال شركت با كمبود نقدینگی مواجه شد.
در این مدت نیز آقای قائمیان در مواردی مشغول به كار شد و آقای خادم نیز بعضی از مدیران ارشد زمان آقای قائمیان را به نحوی پراكنده كرد و بسیاری را نگاه داشت و تغییراتی در مدیریت ایجاد كرد. اما دنیا را چه دیدی؟ دوباره اختلاف نظرها شروع شد و مدیران به تضعیف هم پرداختند. آقای قائمیان نیز به همراه یار همیشگی خود آقای كلانترزاده (یاد هزار دستان به خیر) از پای ننشست و هم نمایندگی شركت "سافت ور ای.جی" آلمانی را از دست داده پردازی خارج كرد و محصولاتی را به سازمان برنامه و بانك مركزی فروخت، هم به كارهای دیگری پرداخت كه از حوصله این مقاله خارج است.
كار به جایی رسید كه دوباره ورق برگشت و سازمان برنامه سهمش را به صندوق بازنشستگی فروخت و هیئت مدیرهای تعیین كرد كه آقای قائمیان در آن عضویت داشت و اكثریت آن هم با او موافق بود. این بار آقای خادم بود كه با ورود آقای قائمیان به كمدی الهی داده پردازی، در تاریخ بهمن ۸۱ استعفا داد و آقای قائمیان مدیر عاملی شركت را مال خود نمود.
فعلا اسامی مدیران قبلی شركت را از استعفای آقای خادم فهرست كنیم تا بقیه را تعریف كنم:
۱- قائمیان
۲- خادم، استعفا در بهمن۸۱
۳- قائمیان
۴- میرزا زاده
۵- چراغی
۶- قائمیان
۷- عنایت
۸- یعسوبی
۹- قائمیان، انتصاب در ۱۹اسفند۸۴ روز جمعه!
۱۰- منتظر باشید. زیاد طول نمی كشد.
تمام مدیران بالا، غیر از آقای عنایت كه بیش از یك سال مدیریتش طول كشید، از ۳ تا چند ماه مدیر عامل بودهاند. با توجه به جایگاه آقای قائمیان و شراكت در چند شركت دیگر، جستجو برای یافتن یك مدیر عامل دیگر شروع شد. زیاد طول نكشید تا آقای میرزا زاده را قانع كردند كه مدیر عامل شود. با توجه به عدم تغییر سیاستهای كاری آقای قائمیان و عدم همكاری دوستان قدیم با ایشان، پذیرش آقای میرزا زاده جای تعجب داشت. دوستان زیادی هم به ایشان توصیه كردند كه نپذیرد اما به خرجش نرفت كه نرفت. نشان به همان نشانی كه بعد از مدتی، اختلاف پیش آمد و شاهدان ماجرا نقل میكردند كه بعد از خاتمه مدیریت، ایشان از ادای بعضی كلمات نیز در حق آقای قائمیان دریغ نمیكرد و چشم شنوندگان را از حدقه در میآورد. نمیدانم! در داده پردازی چه میگذشت كه وقتی این مدیر عامل به آن ماجراها پی برد، رفتن را بر ماندن ترجیح داد؟ باز خدا اموات او را رحمت كند كه فقط چند ماه در این سمت دوام آورد و به كنه ماجرا پی برد و با آبرومندی آنرا ترك كرد. خوش نیامد، اما خوب رفت. خدایش بیامرزد.
نوبت به آقای چراغی رسید كه مدیر عامل شود. اینكه چگونه بعد از مدیر عاملی شركت راهبر، به این كار راضی شد، ما نیز آگاه نیستیم. او نیز مانند قبلیها فكر میكرد كه داده پردازی فعلی جای خوبی است و یك نوع ارتقا تلقی میشود. اما چشمت روز بد نبیند، صد رحمت به همان راهبر. چراغی را نیز خسته و مانده كردند. نمیدانم! در داده پردازی چه میگذشت كه وقتی این مدیر عامل به آن ماجراها پیبرد، رفتن را بر ماندن ترجیح داد؟ چراغی نیز رفت. هر ماندنی خوب نیست. هر رفتنی هم بد نیست. خدایش بیامرزد كه خوب رفت.
قائمیان دوباره بر سر كار آمد. جستجو برای یافتن یك مدیر عامل دیگر شروع شد. زیاد طول نكشید تا آقای عنایت را قانع كردند كه مدیر عامل شود. ایشان در بین مدیران دیگر از همه ناشناستر بود. نه سابقهی چندانی و نه عامل دیگری كه وی را برای این كار نامزد نماید. برداشت اكثریت این بود كه فردی آرام و حرف گوش كن لازم است كه چیزی به كسی نگوید و گیر ندهد. در برابر این سوال كه چرا مدیر عاملی داده پردازی را قبول كردید، ایشان گفته بود كه همیشه وقتی از جلوی داده پردازی میگذشتم، دوست داشتم كه مدیر عامل آن شوم. هر كس كه به سكنات و ظاهر ایشان نگاه میكرد، یقین حاصل میكرد كه او فرد مذهبی، صادق و بی شیله پیله ای است و با این هیئت مدیره سازگار نیست. تقریبا تمام اختیارات را از او گرفتند و به دیگری دادند، او ساخت، اما با او نساختند. نمیدانم! در داده پردازی چه میگذشت كه این مدیر عامل نیز قابل تحمل نبود؟ عنایت هم رفت.
این بار نوبت به یعسوبی رسید. ایشان قبل از آن عضو هیئت مدیره شركت خدمات انفورماتیك شده بود و تعجب همه آشنایان را بر انگیخته بود. خودش توجیحاتی میكرد كه ما هم قبول كردیم. وقتی مدیر عامل داده پردازی شد، همه شاخ در آوردند. آخه یعسوبی، تو دیگه چرا! دوستام قدیم و مشفق او را بر حذر داشتند اما دیر شده بود و او راسخ ایستاد كه باید بروم و اوضاع را سر و سامان دهم. كسانی كه با آقای یعسوبی و استقلالِ رای و باج ندادن او به هر كس آشنا بودند، یقین داشتند كه دوره او بیش از دیگران نخواهد بود. بالاخره بعد از ۳ ماه نوبت او هم به سر آمد و در تاریخ ۱۹اسفند۸۴ روز جمعه! او را به روشی غیر دوستانه بر كنار نموده و آقای قائمیان بر جایش نشسته و آقای كسمایی را قایم مقام خود نمود؛ در حالی كه مدیر عامل شركت خدمات انفورماتیك نیز میباشد. (حالا قانون تجارت هم یه چیزی گفته باشه، به ما چه مربوطه). نمیدانم! در داده پردازی چه میگذشت كه وقتی این مدیر عامل به آن ماجراها پیبرد، رفتن را بر ماندن ترجیح داد؟ یعسوبی نیز رفت. رفتنی خوب داشت. خدایش بیامرزد كه خوش رفت.برای گم نشدن تسلسل تغییر مدیران عامل، از هزارتوی خریده شدن داده پردازی توسط صندوق بازنشستگی كشور و سپس خریده شدن توسط شركت ملی انفورماتیك (یا بانك مركزی) كه آقای قائمیان سر رشته دار آن بود و تغییر اعضای هیئت مدیره مطابق میل بعضی كسان و ... چیزی نمیگوییم. نمیدانم چه كسانی در بانك مركزی باعث این همه نابسامانی شدند و مدیران مربوطه كجا بودند و این داستان تا كجا ادامه دارد. شركتی كه زمانی بیش از ۵۰ درصد انفورماتیك كشور را در اختیار داشت به چه فلاكتی افتاده است. اگر به رایانههای بزرگ تكیه نكرده بود و بنیان آنرا آی.بی.ام استوار نكرده بود، سالها پیش ورشكسته شده بود.
واقعیت اینست كه این مطالب از روی درد نوشته شده است. شركتهای بزرگ ایرانی فقط متعلق به خودشان نیستند. آنها متعلق به مشتریان و مشتریان متعلق به آنها هستند و هر دو متعلق به این مرز و بوم. اگر شركت داده پردازی در سرویس دهی رایانههای بزرگ دچار مشكل شود، تاثیرش بر تمام بانكها و شركتهای بزرگ نمودار میشود. اگر شركت داده پردازی بد اداره شود، پروژه بانك رفاه و پست بانك دچار مشكل میشود. به همین صورت است كه اگر مشتریان دچار مشكل شوند و از آنها خرید نكنند و خدمات نخواهند، شركت هم دچار مشكل میشود. همه میدانند كه اولین خودپرداز را شركت داده پردازی برای بانك تجارت آورد، اما چه شد. اولین بانكداری متمركز را شروع كرد، اما چه شد. این شركت در بسیاری از موارد از جمله تاسیس دانشگاه انفورماتیك نیز پیشتاز بود، اما در چه وضعی است. اگر این شركت جایگاه خود را بیابد، سود آن نصیب تمام آحاد ملت ایران و شركتهای دیگر هم میگردد. به امید آن روز.شركت داده پردازی ایران توسط شورای عالی انفورماتیك به طور رسمی به عنوان دارنده بیشترین امتیاز در بین شركت های كامپیوتری در ایران اعلام شده است.
آخرین مدیر عامل شركت در تاریخ ۱۹اسفند۸۴ در روز جمعه! به روشی نه چندان دوستانه بر كنار شد و برای چندمین بار آقای قائمیان مدیر عامل گردید. به احتمال زیاد یا مدیر عاملی جدید بعد از مدتی منصوب میشود و هزار و یك شب داده پردازی تكرار میشود، یا تركیب هیئت مدیره به نحوی عوض میشود كه قدرت از دست آقای قائمیان و دوستانشان خارج گردد. بعد از خروج آقای قائمیان از هیئت مدیره شركت ملی انفورماتیك، حالت دوم محتملتر است، اما خدا بهتر میداند.
سهامدار اصلی شركت، سازمان برنامه بود و اكثریت هیئت مدیره را تعیین میكرد. بعد از آقای مسیح قائمیان كه مدیر عامل دیر پای داده پردازی بود (و شركت در دوران طلایی رایانههای بزرگ پول بسیاری در آورد)، آقای خادم بعد از كش مكشهای طولانی كه بین مدیران شركت وجود داشت، به مدیر عاملی منصوب گردید. دو سه سالی این مدیریت به طول انجامید و با ورود شركتهای دیگری به عرصه رایانههای كوچك و پیدا شدن رقبای بسیار در تمام زمینهها برای شركت، میزان فروش پایین آمده و در پایان هر سال شركت با كمبود نقدینگی مواجه شد.
در این مدت نیز آقای قائمیان در مواردی مشغول به كار شد و آقای خادم نیز بعضی از مدیران ارشد زمان آقای قائمیان را به نحوی پراكنده كرد و بسیاری را نگاه داشت و تغییراتی در مدیریت ایجاد كرد. اما دنیا را چه دیدی؟ دوباره اختلاف نظرها شروع شد و مدیران به تضعیف هم پرداختند. آقای قائمیان نیز به همراه یار همیشگی خود آقای كلانترزاده (یاد هزار دستان به خیر) از پای ننشست و هم نمایندگی شركت "سافت ور ای.جی" آلمانی را از دست داده پردازی خارج كرد و محصولاتی را به سازمان برنامه و بانك مركزی فروخت، هم به كارهای دیگری پرداخت كه از حوصله این مقاله خارج است.
كار به جایی رسید كه دوباره ورق برگشت و سازمان برنامه سهمش را به صندوق بازنشستگی فروخت و هیئت مدیرهای تعیین كرد كه آقای قائمیان در آن عضویت داشت و اكثریت آن هم با او موافق بود. این بار آقای خادم بود كه با ورود آقای قائمیان به كمدی الهی داده پردازی، در تاریخ بهمن ۸۱ استعفا داد و آقای قائمیان مدیر عاملی شركت را مال خود نمود.
فعلا اسامی مدیران قبلی شركت را از استعفای آقای خادم فهرست كنیم تا بقیه را تعریف كنم:
۱- قائمیان
۲- خادم، استعفا در بهمن۸۱
۳- قائمیان
۴- میرزا زاده
۵- چراغی
۶- قائمیان
۷- عنایت
۸- یعسوبی
۹- قائمیان، انتصاب در ۱۹اسفند۸۴ روز جمعه!
۱۰- منتظر باشید. زیاد طول نمی كشد.
تمام مدیران بالا، غیر از آقای عنایت كه بیش از یك سال مدیریتش طول كشید، از ۳ تا چند ماه مدیر عامل بودهاند. با توجه به جایگاه آقای قائمیان و شراكت در چند شركت دیگر، جستجو برای یافتن یك مدیر عامل دیگر شروع شد. زیاد طول نكشید تا آقای میرزا زاده را قانع كردند كه مدیر عامل شود. با توجه به عدم تغییر سیاستهای كاری آقای قائمیان و عدم همكاری دوستان قدیم با ایشان، پذیرش آقای میرزا زاده جای تعجب داشت. دوستان زیادی هم به ایشان توصیه كردند كه نپذیرد اما به خرجش نرفت كه نرفت. نشان به همان نشانی كه بعد از مدتی، اختلاف پیش آمد و شاهدان ماجرا نقل میكردند كه بعد از خاتمه مدیریت، ایشان از ادای بعضی كلمات نیز در حق آقای قائمیان دریغ نمیكرد و چشم شنوندگان را از حدقه در میآورد. نمیدانم! در داده پردازی چه میگذشت كه وقتی این مدیر عامل به آن ماجراها پی برد، رفتن را بر ماندن ترجیح داد؟ باز خدا اموات او را رحمت كند كه فقط چند ماه در این سمت دوام آورد و به كنه ماجرا پی برد و با آبرومندی آنرا ترك كرد. خوش نیامد، اما خوب رفت. خدایش بیامرزد.
نوبت به آقای چراغی رسید كه مدیر عامل شود. اینكه چگونه بعد از مدیر عاملی شركت راهبر، به این كار راضی شد، ما نیز آگاه نیستیم. او نیز مانند قبلیها فكر میكرد كه داده پردازی فعلی جای خوبی است و یك نوع ارتقا تلقی میشود. اما چشمت روز بد نبیند، صد رحمت به همان راهبر. چراغی را نیز خسته و مانده كردند. نمیدانم! در داده پردازی چه میگذشت كه وقتی این مدیر عامل به آن ماجراها پیبرد، رفتن را بر ماندن ترجیح داد؟ چراغی نیز رفت. هر ماندنی خوب نیست. هر رفتنی هم بد نیست. خدایش بیامرزد كه خوب رفت.
قائمیان دوباره بر سر كار آمد. جستجو برای یافتن یك مدیر عامل دیگر شروع شد. زیاد طول نكشید تا آقای عنایت را قانع كردند كه مدیر عامل شود. ایشان در بین مدیران دیگر از همه ناشناستر بود. نه سابقهی چندانی و نه عامل دیگری كه وی را برای این كار نامزد نماید. برداشت اكثریت این بود كه فردی آرام و حرف گوش كن لازم است كه چیزی به كسی نگوید و گیر ندهد. در برابر این سوال كه چرا مدیر عاملی داده پردازی را قبول كردید، ایشان گفته بود كه همیشه وقتی از جلوی داده پردازی میگذشتم، دوست داشتم كه مدیر عامل آن شوم. هر كس كه به سكنات و ظاهر ایشان نگاه میكرد، یقین حاصل میكرد كه او فرد مذهبی، صادق و بی شیله پیله ای است و با این هیئت مدیره سازگار نیست. تقریبا تمام اختیارات را از او گرفتند و به دیگری دادند، او ساخت، اما با او نساختند. نمیدانم! در داده پردازی چه میگذشت كه این مدیر عامل نیز قابل تحمل نبود؟ عنایت هم رفت.
این بار نوبت به یعسوبی رسید. ایشان قبل از آن عضو هیئت مدیره شركت خدمات انفورماتیك شده بود و تعجب همه آشنایان را بر انگیخته بود. خودش توجیحاتی میكرد كه ما هم قبول كردیم. وقتی مدیر عامل داده پردازی شد، همه شاخ در آوردند. آخه یعسوبی، تو دیگه چرا! دوستام قدیم و مشفق او را بر حذر داشتند اما دیر شده بود و او راسخ ایستاد كه باید بروم و اوضاع را سر و سامان دهم. كسانی كه با آقای یعسوبی و استقلالِ رای و باج ندادن او به هر كس آشنا بودند، یقین داشتند كه دوره او بیش از دیگران نخواهد بود. بالاخره بعد از ۳ ماه نوبت او هم به سر آمد و در تاریخ ۱۹اسفند۸۴ روز جمعه! او را به روشی غیر دوستانه بر كنار نموده و آقای قائمیان بر جایش نشسته و آقای كسمایی را قایم مقام خود نمود؛ در حالی كه مدیر عامل شركت خدمات انفورماتیك نیز میباشد. (حالا قانون تجارت هم یه چیزی گفته باشه، به ما چه مربوطه). نمیدانم! در داده پردازی چه میگذشت كه وقتی این مدیر عامل به آن ماجراها پیبرد، رفتن را بر ماندن ترجیح داد؟ یعسوبی نیز رفت. رفتنی خوب داشت. خدایش بیامرزد كه خوش رفت.برای گم نشدن تسلسل تغییر مدیران عامل، از هزارتوی خریده شدن داده پردازی توسط صندوق بازنشستگی كشور و سپس خریده شدن توسط شركت ملی انفورماتیك (یا بانك مركزی) كه آقای قائمیان سر رشته دار آن بود و تغییر اعضای هیئت مدیره مطابق میل بعضی كسان و ... چیزی نمیگوییم. نمیدانم چه كسانی در بانك مركزی باعث این همه نابسامانی شدند و مدیران مربوطه كجا بودند و این داستان تا كجا ادامه دارد. شركتی كه زمانی بیش از ۵۰ درصد انفورماتیك كشور را در اختیار داشت به چه فلاكتی افتاده است. اگر به رایانههای بزرگ تكیه نكرده بود و بنیان آنرا آی.بی.ام استوار نكرده بود، سالها پیش ورشكسته شده بود.
واقعیت اینست كه این مطالب از روی درد نوشته شده است. شركتهای بزرگ ایرانی فقط متعلق به خودشان نیستند. آنها متعلق به مشتریان و مشتریان متعلق به آنها هستند و هر دو متعلق به این مرز و بوم. اگر شركت داده پردازی در سرویس دهی رایانههای بزرگ دچار مشكل شود، تاثیرش بر تمام بانكها و شركتهای بزرگ نمودار میشود. اگر شركت داده پردازی بد اداره شود، پروژه بانك رفاه و پست بانك دچار مشكل میشود. به همین صورت است كه اگر مشتریان دچار مشكل شوند و از آنها خرید نكنند و خدمات نخواهند، شركت هم دچار مشكل میشود. همه میدانند كه اولین خودپرداز را شركت داده پردازی برای بانك تجارت آورد، اما چه شد. اولین بانكداری متمركز را شروع كرد، اما چه شد. این شركت در بسیاری از موارد از جمله تاسیس دانشگاه انفورماتیك نیز پیشتاز بود، اما در چه وضعی است. اگر این شركت جایگاه خود را بیابد، سود آن نصیب تمام آحاد ملت ایران و شركتهای دیگر هم میگردد. به امید آن روز.شركت داده پردازی ایران توسط شورای عالی انفورماتیك به طور رسمی به عنوان دارنده بیشترین امتیاز در بین شركت های كامپیوتری در ایران اعلام شده است.
منبع : ماهنامه راه راست
منبع : پایگاه اطلاعرسانی ITanalyze
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست