پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

بسیج را قربانی نکنیم!


بسیج را قربانی نکنیم!
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران، عده‌ای <کم خرد> که رمز پیروزی انقلاب و نفوذ گفتمان انقلاب در اصناف و اقشار مختلف را نشناخته بودند خواستار انحلال ارتش شدند. آنها نمی‌دانستند ارتش نیز بخشی از جامعه است و همان تفکری که بر اکثریت جامعه حاکم است در لایه‌های میانی و زیرین ارتش نیز نفوذ دارد و همین عدم آگاهی، آنها را از برخی تحرکات ارتش نگران می‌ساخت. البته کسانی هم بودند که به رغم آگاهی از این واقعیت، با اهدافی مغرضانه انحلال ارتش را خواستار می‌شدند. اما رهبر فقید انقلاب که بیش از هر کسی از نفوذ کلام خود در گروههای مختلف اجتماعی آگاهی داشت و رمز این نفوذ را نیز شناسایی کرده بود، در برابر شعارهای ظاهراً انقلابی ایستادگی کرد و اجازه نداد که فرزندان این ملت در ارتش، توفیق دفاع از آب و خاک و ارزش‌های ملی و مذهبی را از دست دهند. در کنار این تدبیر شناخت رهبر انقلاب اسلامی از برخی تحرکات داخلی و خارجی موجب شد تا در تصمیمی خردمندانه، دفاع از نظام و انقلاب را به درون خانه‌های مردم ببرد و اقشار گوناگون اجتماع را در قالب بسیج، آماده مقابله با هر تهدیدی نماید.
آغاز جنگ تحمیلی در دومین سال پیروزی انقلاب، ارزش تدبیر رهبر فقید انقلاب را در برابر چشمان دوستان قرار داد و دشمنان را نیز از مقابله کم هزینه با نظام نوپای جمهوری اسلامی، ناامید ساخت. شجره طیبه بسیج در طول سال‌های پس از انقلاب، شاخه‌ها و برگهای متعددی یافت که همه آنها از ریشه <حمایت از مردم، کشور و انقلاب اسلامی> جان می‌گرفتند و هیچ کس از بسیجی سوال نمی‌کرد که <به کدام جریان سیاسی علاقمند است یا کدام نحله سیاسی را نمی‌پسندد؟> امروز در گروههای گوناگون سیاسی، کسانی را می‌توان یافت که افتخار همراهی با بسیج را در دوره دفاع مقدس داشته‌اند و اگر بار دیگر کشور و انقلاب با تهدیدی مواجه شود باز هم بدون توجه به اختلاف‌های جناحی، لباس مشترک خواهند پوشید و در کنار یکدیگر به مقابله با خصومتهایی می‌پردازند که نه یک جناح یا فرد بلکه استقلال سیاسی و تمامیت ارضی ایران را نشانه رفته است. براین اساس، هر تلاشی که بسیج را به یک جناح سیاسی نزدیک تر نشان دهد و یا سخنانی که القا کننده مخالفت بسیج با یک تفکر سیاسی باشد، ثمری جز تضعیف جایگاه منحصر به فرد بسیج به دنبال نخواهد داشت. همچنین تشکل‌های سیاسی و نیز افراد مرتبط با بسیج باید بدانند که انتقاد از یک جناح آن هم با استفاده از عبارات نه چندان دوستانه - و گاه خصمانه- بلافاصله این تلقی را ایجاد خواهد کرد که گویی نهاد محبوب بسیج، به دنبال حمایت از جناح دیگر است. به عبارت صریح‌تر، کسانی که موضعگیری‌های آنها به بسیج منتسب می‌شود نباید به گونه‌ای سخن بگویند که دیدگاه آنها حمایت از جناح موسوم به اصولگرا تلقی شود.
کسانی که صراحتا یا تلویحا پیروزی اصولگرایان را پیروزی گفتمان بسیج معرفی می‌کنند، خواسته یا ناخواسته این سوال را به اذهان میآورند که <آیا طرفداران بسیج در تهران، همان هشتصد هزارنفری هستند که در انتخابات مجلس هفتم رای خود را به شاخص‌ترین کاندیدای اصولگرایان تقدیم کردند؟> همین نکته را می‌توان در مورد انتخابات ریاست جمهوری نیز مطرح کرد که <نسبت حدود سی میلیون واجد شرایط که به دکتر احمدی‌نژاد را‡ی ندادند، با بسیج و تفکر بسیجی چیست؟> نگارنده پاسخ سوالا‌ت خود را به خوبی می‌داند و دلا‌یل آشکاری دارد که ثابت می‌کند اکثریت غالب مردم ایران، گفتمان بسیج را در سطحی بسیار بالا‌تر از جناح‌های سیاسی می‌دانند. بسیاری از مردم نیز هیچ گاه احساس نکرده‌اند که <حاکمیت یک جناح، بر نفوذ بسیج می‌افزاید> اما این احساس وجود دارد که <برخی افراد و جناح‌ها ممکن است با عملکرد خود بر چهره محبوب، مهربان و در عین حال مقتدر بسیج خدشه ‌وارد کنند.>
کسانی که خود را مدافع انحصاری بسیج معرفی می‌کنند و نیز سیاستمداران آینده‌نگر که واقعیت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی را به خوبی تشخیص می‌دهند، امروز وظیفه سنگینی برای دفاع از جایگاه بسیج دارند و نباید اجازه دهند که کسانی با خرج کردن از وجهه این نهاد مهم، به تسویه‌ حساب‌های سیاسی و جناحی بپردازند.
قربانی کردن وجهه بسیج برای تثبیت جایگاه یک جناح - یا بخشی از یک جناح - ظلمی فراموش نشدنی به این نهاد و خدشه‌ای جبران نشدنی به اتحاد ملی است که بایستی با جدیت از آن جلوگیری کرد.
منبع : روزنامه آفتاب یزد