سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
نقشههای برجستهٔ کاخ نینوا
براساس نوشته رودنکو دانشمند روسی و کاشف قالیهای پازیریک سده پیش از میلاد، قالیهای زیبائی در بابل، آشور، پارس و ماد بافته میشده و کهنترین نمونه نقش قالی را دانشمندان آشورشناس در نقشههای برجسته از کاخ نینوا که پایتخت آشور و سرزمین قدیمی در بخش وسطای رود دجله بود یافتهاند که گل و حاشیه آن تقلیدی از گلدوزیهای بابل بهنظر میرسد. تاریخ این نقشها را سده هفتم پیش از میلاد میدانند. بهترین نمونه این نقش متعلق به خورسآباد در موزه لوور نگهداری میشود. در وسط این تصویر طرح گل و گیاه چهار برگهای تکرار شده است و در حاشیه آن تصاویری از نیلوفر آبی به چشم میخورد. همانند آنچه امروزه در برخی از قالیچههای کردی نقش بسته میشود. در همین زمینه دو مجسمه سفالین اسب که یکی در سال ۱۳۲۸ در شوش به وسیله دکتر گیرشمن کشف شده و تاریخ آن به قرن هشتم پیش از میلاد میرسد و محل کشف دیگری، در ماکو است که تاریخ آن متعلق به هزاره دوم پیش از میلاد است. در هر دو اسب قطعه فرشی بهجای زین است که به عقیده گیرشمن، نگارههای آن کهنترین نمونه نقش فرش ایران است که نقش نمد در یک سو تصویر دو گراز در حال تاخت در نیزار را نشان میدهد و در سوی دیگر و افزون بر آن در هر دو سو نیز یک مرغ ماهیخوار در حال پرواز دیده میشود.
کهنترین نمونه قالی
کهنترین نمونه قالی، فرشهائی است که در پازیریک در سال ۱۹۴۹ بهدست آمده. پازیریک، درهای است در دامنه تپههای نواحی شمالی کوهستان آلتائی از نواحی سیبری مرکزی با ارتفاع ۱۵۰۰ متر از سطح دریا. این منطقه که بهوسیله ردنکو مورد بازدید قرار گرفت و پنج مقبره بزرگ و ۹ مقبره کوچک در آن کشف شد ظاهری مانند تپههای سنگی دارد. در این مقبرهها که مربوط به پادشاهان سکائی بود اجساد مردگان در درون تابوتهای چوبی قرار داشت که بدون آغشته شدن به مواد عطرآگین سر رو بهسوی مشرق داشتند. اتاقهای مقبره، چوبی و بدنه درونی آنها با نمد پوشیده شده بود. از جمله این نمدها، نمد سفیدرنگی بود که بر آن نقش شیری با بدن انسان و نگاره مرغان گوناگون دیده میشد. بر کف تابوت نمد دولا و روی آن قالیچه پشمی گسترده شده و بدن مرده روی قالیچه قرار داشته است. همینطور در مقبره پنجم آثاری از صنعت بافندگی زمان هخامنشیان یافت شده که از جمله آنها دو فرش از گونه قالیچه برای زین است بود و با رنگ قرمز سیر، آبی، زرد کمرنگ و نارنجی نقش بسته که البته بهجز بخش کوچکی که آسیبدیده بقیه سالم مانده است. نقشه این فرش در وسط از چند ردیف چهاربرگی به شیوه گل و بوته آشوری و نقش حاشیه آن نیز ردیف شده است از جانوران افسانهای بالدار و پس از آن سوارکاران و گوزنها. این فرش را میتوان براساس گفته رودنکو به قرن چهارم یا پنجم پیش از میلاد نسبت داد. فرش دوم نیز قالیچهای که چند تکه شده است و نقش آن چهارگوشهای است به رنگ قهوهای با نقش چند زن هخامنشی در برابر آتشدان که نمونه آن در مهرهای عصر هخامنشی نیز دیده میشود. تاروپود این فرش از پشم و بافت دورو است که به این ترتیب فرش از هر دو سو نمایان است. نمونه دیگر این هنر بافندگی دوره هخامنشی، تکههائی از یک فرش دیگر ایران است که در موزه ارمیتاژ نگهداری میشد.
دوره ساسانیان
از صنعت قالیبافی ایران در زمان ساسانیان یادگار زیادی در دست نیست. در آن زمان نیز قالی از جمله فراوردههای ایران شمرده میشد. در جنگ شاهنشاه رومشرقی با خسروپرویز در اوایل سده هفتم میلادی، از جمله اشیاء غارت شده از ایران قالیهای نرم نیز بوده است همچنین روایت شده که بر طاق کسری در تیسفون که متعلق به خسروپرویز بود چهار قالی با نمودار فصلهای سال گسترده میشده است. نقش یکی از این قالیها مانند باغی بوده در فصل بهار که با گلهای رنگارنگ و درختان پربرگ آذین شده و همچنین با نقشهای حوض آب و جویهای در وسط آن و مرغابی نشسته بر جوی تزئین شده است.
زمینه قالی از نخهای سیمین و زرین بافته شده و برگ درختان و گلهای آن از ابرشیم روشن بود. از سوی دیگر چند قطعه از پارچههای دوره ساسانی در کلیساها و موزههای اروپا و امریکا در حال حاضر وجود دارد که نشانی پیشرفت صنعت بافندگی و رنگرزی در آن زمان است. بهنظر بعضی کارشناسان هنر، این پارچهها ظریفترین بافتههائی است که تا آن زمان بهوجود آمده است. باید افزود که فرش معروف آن دوره فرش بهارستان است که گفته میشود برای خسرو انوشیروان بافته شد و تا زمان یزدگرد سوم در موارد خاص در قصر مدائن پهن میشده است. این فرش که بزرگی آن به ۴۵۰ و ۹۰ قدم میرسید در آن از نخهای عالی و ابریشم و زر و سیم و به نخ کشیدن انواع جواهر رنگارنگ استفاده شده که قابلیت هنرمندان آن زمان را ثابت میکند. در مورد فرش بهارستان و سرنوشت آن افسانههای بسیاری نیز گفته شده است. از دوران پس از اسلام نیز تا پیش از سده نهم هجری نمونهای از فرش بهجا نمانده است. اما کمی پس از هجرت مسلمانان، افراد بسیاری از جمله یک جهانگرد چینی به نام ”هوانگ تسانگ“ از مهارت ایرانیان در بافت قالی سخن گفته است. همینطور دیگر جهانگردان عرب و فارس بارها فرش ایرانی را ستوده و تعریف کردهاند.
دوره تیموریان
از نمونه فرشهای دوره تیموریان (۹۱۱ـ۷۷۱) نقشهائی بهکار رفته است که در نقشههای خطی خمسه جامی و همچنین کارهای مینیاتوری آن زمان میتوان یافت. از روی این تصاویر و دیگر تصاویر بهدست آمده میتوان دانست که بیشتر قالیهای پیش از قرن نهم هجری، کوچک و نقشهای آن هندسی یا نگارههائی از جانوران طبیعت بوده است.
اوج شکوفائی
دوره شکوفائی صنعت فرش ایران و گسترش بازرگانی آن به سدههای دهم و یازدهم هجری در زمان صفویه (۱۱۳۵ـ۹۰۷) برمیگردد. با توجه به وجود هنرمندان و گسترش امکانات از یکسو و همکاری استادان تذهیب و پیشرفت صنعت رنگرزی از سوی دیگر باعث شد که قالیبافی در این زمان مقامی ویژه پیدا کند، درست در کنار دیگر هنرها مانند پارچهبافی و معماری. کارگاههای بزرگ برای بیشتر هنرمندان در اصفهان دایر شد و قالیهای امروزی که بهعنوان فرشهای نفیس ایرانی در موزههای جهان نگهداری میشود ثمره تلاش بافندگان آن دوره است. همچنین آمده که شاه تهماسب خود در کار طراحی فرش دست داشته و برای همین هنرمندان و صنعتگران بزرگ ایران را در تبریز گرد آورده و به پیشرفت کارشان کمک فراوانی کرده است.
در همین زمان است که تبریز به مرکز بزرگ هنر و صنعت ایران تبدیل میشود و فرش ایران به دوره طلائی خود میرسد و بهعنوان هدیه به پادشاهان دیگر داده میشود. در همین زمان کارگاههای دولتی قالیبافی نیز در برخی شهرستانها دایر شد. در این کارگاهها قالیها را برای دربار و خانههای اشراف و صاحبمنصبان بزرگ میبافتند البته برای تجارت نیز فرشهائی بافته میشد که به اروپا و هندوستان فرستاده شود و بر ثروت خزانه شاهی بیفزاید. گسترش پایتخت و ساختمانهای تازه از سوی دیگر نیاز به قالی را افزایش داد و فرشبافی به یکی از رشتههای اقتصادی مهم تبدیل شد.
فاطمه آقاقلیزاده
کهنترین نمونه قالی
کهنترین نمونه قالی، فرشهائی است که در پازیریک در سال ۱۹۴۹ بهدست آمده. پازیریک، درهای است در دامنه تپههای نواحی شمالی کوهستان آلتائی از نواحی سیبری مرکزی با ارتفاع ۱۵۰۰ متر از سطح دریا. این منطقه که بهوسیله ردنکو مورد بازدید قرار گرفت و پنج مقبره بزرگ و ۹ مقبره کوچک در آن کشف شد ظاهری مانند تپههای سنگی دارد. در این مقبرهها که مربوط به پادشاهان سکائی بود اجساد مردگان در درون تابوتهای چوبی قرار داشت که بدون آغشته شدن به مواد عطرآگین سر رو بهسوی مشرق داشتند. اتاقهای مقبره، چوبی و بدنه درونی آنها با نمد پوشیده شده بود. از جمله این نمدها، نمد سفیدرنگی بود که بر آن نقش شیری با بدن انسان و نگاره مرغان گوناگون دیده میشد. بر کف تابوت نمد دولا و روی آن قالیچه پشمی گسترده شده و بدن مرده روی قالیچه قرار داشته است. همینطور در مقبره پنجم آثاری از صنعت بافندگی زمان هخامنشیان یافت شده که از جمله آنها دو فرش از گونه قالیچه برای زین است بود و با رنگ قرمز سیر، آبی، زرد کمرنگ و نارنجی نقش بسته که البته بهجز بخش کوچکی که آسیبدیده بقیه سالم مانده است. نقشه این فرش در وسط از چند ردیف چهاربرگی به شیوه گل و بوته آشوری و نقش حاشیه آن نیز ردیف شده است از جانوران افسانهای بالدار و پس از آن سوارکاران و گوزنها. این فرش را میتوان براساس گفته رودنکو به قرن چهارم یا پنجم پیش از میلاد نسبت داد. فرش دوم نیز قالیچهای که چند تکه شده است و نقش آن چهارگوشهای است به رنگ قهوهای با نقش چند زن هخامنشی در برابر آتشدان که نمونه آن در مهرهای عصر هخامنشی نیز دیده میشود. تاروپود این فرش از پشم و بافت دورو است که به این ترتیب فرش از هر دو سو نمایان است. نمونه دیگر این هنر بافندگی دوره هخامنشی، تکههائی از یک فرش دیگر ایران است که در موزه ارمیتاژ نگهداری میشد.
دوره ساسانیان
از صنعت قالیبافی ایران در زمان ساسانیان یادگار زیادی در دست نیست. در آن زمان نیز قالی از جمله فراوردههای ایران شمرده میشد. در جنگ شاهنشاه رومشرقی با خسروپرویز در اوایل سده هفتم میلادی، از جمله اشیاء غارت شده از ایران قالیهای نرم نیز بوده است همچنین روایت شده که بر طاق کسری در تیسفون که متعلق به خسروپرویز بود چهار قالی با نمودار فصلهای سال گسترده میشده است. نقش یکی از این قالیها مانند باغی بوده در فصل بهار که با گلهای رنگارنگ و درختان پربرگ آذین شده و همچنین با نقشهای حوض آب و جویهای در وسط آن و مرغابی نشسته بر جوی تزئین شده است.
زمینه قالی از نخهای سیمین و زرین بافته شده و برگ درختان و گلهای آن از ابرشیم روشن بود. از سوی دیگر چند قطعه از پارچههای دوره ساسانی در کلیساها و موزههای اروپا و امریکا در حال حاضر وجود دارد که نشانی پیشرفت صنعت بافندگی و رنگرزی در آن زمان است. بهنظر بعضی کارشناسان هنر، این پارچهها ظریفترین بافتههائی است که تا آن زمان بهوجود آمده است. باید افزود که فرش معروف آن دوره فرش بهارستان است که گفته میشود برای خسرو انوشیروان بافته شد و تا زمان یزدگرد سوم در موارد خاص در قصر مدائن پهن میشده است. این فرش که بزرگی آن به ۴۵۰ و ۹۰ قدم میرسید در آن از نخهای عالی و ابریشم و زر و سیم و به نخ کشیدن انواع جواهر رنگارنگ استفاده شده که قابلیت هنرمندان آن زمان را ثابت میکند. در مورد فرش بهارستان و سرنوشت آن افسانههای بسیاری نیز گفته شده است. از دوران پس از اسلام نیز تا پیش از سده نهم هجری نمونهای از فرش بهجا نمانده است. اما کمی پس از هجرت مسلمانان، افراد بسیاری از جمله یک جهانگرد چینی به نام ”هوانگ تسانگ“ از مهارت ایرانیان در بافت قالی سخن گفته است. همینطور دیگر جهانگردان عرب و فارس بارها فرش ایرانی را ستوده و تعریف کردهاند.
دوره تیموریان
از نمونه فرشهای دوره تیموریان (۹۱۱ـ۷۷۱) نقشهائی بهکار رفته است که در نقشههای خطی خمسه جامی و همچنین کارهای مینیاتوری آن زمان میتوان یافت. از روی این تصاویر و دیگر تصاویر بهدست آمده میتوان دانست که بیشتر قالیهای پیش از قرن نهم هجری، کوچک و نقشهای آن هندسی یا نگارههائی از جانوران طبیعت بوده است.
اوج شکوفائی
دوره شکوفائی صنعت فرش ایران و گسترش بازرگانی آن به سدههای دهم و یازدهم هجری در زمان صفویه (۱۱۳۵ـ۹۰۷) برمیگردد. با توجه به وجود هنرمندان و گسترش امکانات از یکسو و همکاری استادان تذهیب و پیشرفت صنعت رنگرزی از سوی دیگر باعث شد که قالیبافی در این زمان مقامی ویژه پیدا کند، درست در کنار دیگر هنرها مانند پارچهبافی و معماری. کارگاههای بزرگ برای بیشتر هنرمندان در اصفهان دایر شد و قالیهای امروزی که بهعنوان فرشهای نفیس ایرانی در موزههای جهان نگهداری میشود ثمره تلاش بافندگان آن دوره است. همچنین آمده که شاه تهماسب خود در کار طراحی فرش دست داشته و برای همین هنرمندان و صنعتگران بزرگ ایران را در تبریز گرد آورده و به پیشرفت کارشان کمک فراوانی کرده است.
در همین زمان است که تبریز به مرکز بزرگ هنر و صنعت ایران تبدیل میشود و فرش ایران به دوره طلائی خود میرسد و بهعنوان هدیه به پادشاهان دیگر داده میشود. در همین زمان کارگاههای دولتی قالیبافی نیز در برخی شهرستانها دایر شد. در این کارگاهها قالیها را برای دربار و خانههای اشراف و صاحبمنصبان بزرگ میبافتند البته برای تجارت نیز فرشهائی بافته میشد که به اروپا و هندوستان فرستاده شود و بر ثروت خزانه شاهی بیفزاید. گسترش پایتخت و ساختمانهای تازه از سوی دیگر نیاز به قالی را افزایش داد و فرشبافی به یکی از رشتههای اقتصادی مهم تبدیل شد.
فاطمه آقاقلیزاده
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست