سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

ولادت حضرت مهدی(عج)


ولادت حضرت مهدی(عج)
●زندگی‌نامه مهدی
بسم الله الرحمن الرحیم
" اللهم کن لولیک الحجـهٔ بن الحسـن صلواتک علیه و علی آبائـه فی هذه السـاعه و فـی کل ساعهٔ ولیاً و حافظاً وقائداً وناصراً و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه
فیها طویلا "
محمد بن حسن عسكری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسكری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است كه گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.
تولد امام زمان (عج) پنهان نگاهداشته شد و امام حسن عسكری (ع) خبر آن را تنها به عده ای از شیعیان داده بود. حضرت در سال ٢٦٠ هـ ق پس از وفات پدر به امامت رسید. امامت ایشان بنا به حدیثهای بسیاری بود كه از پیامبر (ص) و امامان پیشین روایت شده بود. امام زمان (عج) پس از آنكه بر جنازه پدر نماز گزارد از چشم مردمان پنهان شد. سبب پنهان شدن آن حضرت این بود كه خلیفه های عباسی تصمیم به كشتن او داشتند.
بنا به اخبار و روایات شیعه غیبت آن حضرت دو بار صورت گرفته است. دوران غیبت نخست را كه تا سال ۳۲۹ هـ ق ادامه داشت دوران غیبت صغرا یا دوره نیابت خاصه می نامند. در این سالها امام به وسیله چهار نفر از نمایندگان خاص خود با شیعیان ارتباط داشت. این چهار تن كه آنان را نواب اربعه (نایبان چهارگانه) می خوانند عبارتند از:
١- عثمان بن سعید بن عمری، از یاران امام هادی (ع) و امام حسن عسكری (ع) او به دستور امام حسن عسكری تا پایان عمر نایب امام زمان (عج) بود.
٢- ابوجعفر محمدبن عثمان بن سعید، از شاگردان یاران امام حسن عسكری كه پس از مرگ از پدرش، عثمان بن سعید بن عمری، نیابت امام زمان (عج) را به عهده گرفت، او در سال ۳۰۴ یا ۳۰٥ هـ ق در بغداد درگذشت.
۳- حسین بن روح نوبختی كه دستیار محمدبن عثمان بن سعید بود و پس از مرگ وی نیابت امام را به عهده گرفت و در سال ۳۲٦ در بغداد درگذشت.
٤- علی بن محمد سُمری كه بنا به وصیت حسین بن روح نوبختی نایب امام شد و در حدود دو سال رابط امام و شیعیان بود. او در نیمه شعبان ۳٢۹ در بغداد درگذشت.
ـ با مرگ علی بن محمد سمری دوره غیبت صغرا یا نیابت خاصه پایان یافت و دومین دوره غیبت آن حضرت، یعنی دوران غیبت كبری، آغاز شد. این دوره تا ظهور امام زمان ادامه خواهد یافت. آخرین نامه و دستوری كه سمری از امام زمان دریافت نمود به مضمون ذیل نقل شده است:
ـ «بسم الله الرحمن الرحیم، ای علی بن محمد سمری خدا اجر برادران ترا در مصیبت تو بزرگ گرداند. تو بعد از شش روز خواهی مرد. پس خود را آماده كن و به احدی برای جانشینی خود وصیت نكن. زیرا غیبت تامه آغاز می شود و دیگر ظهوری نخواهد بود مگر به اذن خدای تعالی و آن بعد از طول زمان و قساوت قلبها و پر شدن زمین از جور خواهد بود. زود باشد كه در بین شیعیان كسانی بیایند كه ادعای مشاهده كنند، هر كس مدعی مشاهده من قبل از خروج سفیانی و صیحهٔ آسمانی بشود كذاب و مفتری است. و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.»
ـ دوره غیبت كبری را دوران نیابت عامه نیز می نامند. نیابت عامه به این معنی است كه در این دوره راهنمایی شیعیان به عهده فقهایی عالم از شیعیان است، كه دارای شرایط تعیین شده برای راهنمایی هستند. در این دوره كسی مستقیماً از طرف امام زمان (عج) برای نیابت تعیین نمی شود.
ـ سبب واقعی پنهان شدن امام زمان (عج) از چشم مردمان در حدیثها بیان نشده است. حتی گروهی گفته اند علت غیبت بعد از ظهور امام زمان (عج) آشكار خواهد شد. اما از دلائل مهم غیبت، حفظ وجود امام از گزند دشمنان به فرمان خدا برای مصلحت اسلام و مسلمانان است. گذشته از این، غیبت امام زمان (عج) فقط از نظر ظاهری است و از نظر معنوی رابطه او با مردم قطع نشده است.
در حدیثی از پیامبر (ص) درباره دوره غیبت امام زمان (عج) نقل شده، آمده است كه ایشان مانند خورشید پنهان شده در پس ابر است كه دیده نمی شود، اما انوارش به زمین می رسد وبه آن سود می رساند، همه مسلمانان، به دلیل حدیث هایی كه از پیامبر (ص) روایت شده است، معتقدند كه مهدی (عج) روزی ظهور خواهد كرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت. امام تنها شیعیان هستند كه به امامت او در دوران غیبت نیز معتقدند.....
ـ در دوران غیب كبری افراد بسیاری ادعای مهدویت كرده اند از جمله غلام احمد قادیانی، موسس فرقه قادیانی هند در ۱٢۳٥ هـ ق، سید علی محمد شیرازی معروف به سید باب، موسس فرقه بابیان در ایران، كه به سال ۱۲۶۶ هـ ق در تبریز كشته شد و محمد احمد معروف به مهدی سودانی كه در ۱۳۰٢ هـ ق (۱٨٨۱ م) در سودان بر ضد استعمارگران انگلیسی قیام كرد.....
ـ فرهنگنامه كودكان و نوجوانان/ جلد سوم/ ص ۲۶۹/ چاپ اول سال ۱۳۶۷
ـ دائره المعارف تشیع/ جلد دوم/ ص ۳۷۴/ چاپ دوم سال ۱۳۷۲
●مهدی از زبان دیگران
نیمه شعبان، میلاد مسعود تک سوار سفیدپوش دشت انتظار، مولای سپید سیرتان، حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) خجسته باد. اللهم عجل لولیک الفرج
▪شهید زنده یاد؛ مرتضی مطهری:
اندیشه پیروزی نهایی نیروهای حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار كامل و ارزشهای انسانی، تشكیل مدینه فاضله و جامعه ایده آل، و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر كه در روایات متواتر اسلامی از او به «مهدی» تعبیر شده است، اندیشه ای است كه كم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی – با تفاوتها و اختلافهایی – بدان مومن و معتقدند؛ زیرا این اندیشه به حسب اصل و ریشه، قرآنی است؛ این قرآن مجید است كه با قاطعیت تمام، پیروزی نهایی ایمان اسلامی، غلبه قطعی صالحان و متقیان، كوتاه شدن دست ستمكاران و جباران برای همیشه، و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت را نوید داده است. این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوش بینی نسبت به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان كار بشریت است كه طبق بسیاری از نظریه ها و فرضیه ها فوق العاده تاریك و ابتر است.
▪انتظار فرج
امید و آرزوی تحقق این نوید كلی جهانی انسانی، در زبان روایت اسلامی « انتظار فرج » خوانده شده و عبادت، بلكه افضل عبادات شمرده شده است. اصل « انتظار فرج » از یك اصل كلی اسلامی و قرآنی دیگر استنتاج میشود و آن اصل «حرمت یاس از روح الله» است. مردم مومن به عنایات الهی، هرگز و در هیچ شرایطی امید خویش را از دست نمیدهند و تسلیم یاس و ناامیدی و بیهوده گرائی نمی گردند. چیزی كه هست این «انتظار فرج» و این «عدم یاس از روح الله» در مورد یك عنایت عمومی و بشری است نه شخصی یا گروهی، و بعلاوه توأم است با نویدهای خاص و مشخص كه به آن قطعیت داده شده است.
▪دو گونه انتظار
انتظار فرج و آرزو و امید و دل بستن به آینده دو گونه است: انتظاری كه سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است نیرو آفرین و تحرك بخش است، به گونه ای است كه میتواند نوعی عبادت و حق پرستی شمرده شود؛ و انتظاری كه گناه است، ویرانگر است، اسارت بخش است، فلج كننده است. این دو نوع انتظار فرج معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم مهدی موعود است؛ و این دو نوع برداشت به نوبه خود از دو نوع بینش درباره تحولات و انقلابات تاریخی ناشی میشود. بر داشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود این است كه صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و حق كشی ها و تباهیها ناشی میشود؛ نوعی سازمان یافتن است كه معلول پریشان شدن است. آنگاه كه صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یكه تاز میدان گردد، جز نیروی باطل نیروئی حكومت نكند، فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت – نه اهل حقیقت زیرا حقیقت طرفداری ندارد – از آستین بیرون میآید.
علیهذا هر اصلاحی محكوم است، زیرا هر اصلاح نقطه ای روشن است؛ تا در صحنه اجتماع دست نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمیشود بر عكس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حق كشی، هر پلیدی ای به حكم اینكه مقدمه صلاح كلی است و انفجار را قریب الوقوع میكند رواست، زیرا «الغایات تبر المبادی» (هدفها و وسیله های مشروع را مشروع میكنند) پس بهترین كمك به تسریع در ظهور و بهترین شكل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است.
اینجاست كه گناه هم فال است و هم تماشا، هم لذت و كامجوئی است و هم كمك به انقلاب نهایی. اینجاست كه این شعر مصداق واقعی خود را می یابد:
در دل دوست به هر حیله رهی باید كرد
طاعت از دست نیاید گنهی باید كرد
این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منكر با نوعی بغض و عداوت مینگرند، زیرا آنان را از تاخیر اندازان ظهور و قیام مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه ) میشمارند. برعكس اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه با نوعی رضایت به گناهكاران و عاملان فساد مینگرند، زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم مینمایند.
▪انتظار سازنده
آن عده از آیات قران كریم – كه همچنانكه گفتیم ریشه این اندیشه است و در روایات اسلامی بدانها استناد شده است – در جهت عكس برداشت بالاست. از این آیات استفاده میشود كه ظهور مهدی موعود حلقه ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل كه به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود. سهیم بودن یك فرد در این سعادت موقوف به این است كه آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد، آیاتی كه بدانها در روایات استناد شده است، نشان میدهد كه مهدی موعود (عج) مظهر نویدی است كه به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است:
« وعد الله الذین امنو {منكم} و عملو الصالحات لیستخلفنهم فی الارض {كما استخلف الذین من قبلهم } و لیمكنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدونی لا یشكرون بی شیئا ….
خداوند به مومنان و شایسته كاران {شما } وعده داده است كه آنان را جانشینان زمین قرار دهد { همچنان كه پیشینیان را قرار داد }، دینی كه برای آنها آن را پسندیده است مستقر سازد، دوران خوف آانان را تبدیل به دوران امنیت كند، (دشمنان آنان را نابود سازد)، بدون ترس و واهمه خدای خویش را بپرستند و اطاعت غیر خدا را گردن ننهند، و چیزی را در عبادت یا طاعت شریك حق نسازند. »
ظهور مهدی موعود منتی است بر مستضعفان و خوار شمردگان، و وسیله ای است برای پیشوا و مقتدا شدن آنان و مقدمه ای است برای وراثت آنها خلافت الهی را در روی زمین:
« و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین . »
ظهور مهدی موعود، تحقق بخش وعده ای است كه خداوند متعال از قدیم ترین زمانها در كتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است كه زمین از آن آنان است و پایان تنها به متقیان تعلق دارد:
«و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادی الصالحون. ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین. »
حدیث معروف كه میفرماید: «یملا الله به الارض قسطا وعدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا » نیز شاهد مدعای ماست نه بر مدعای آن گروه. در این حدیث نیز تكیه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است كه مستلزم وجود گروه مظلوم است و میرساند كه قیام مهدی برای حمایت مظلومانی است كه استحقاق حمایت دارند. بدیهی است كه اگر گفته شده بود: « یملا الله به الارض ایمانا و توحیداً و صلاحاً بعد ما ملئت كفراً و شركاً و فساداً » مستلزم این نبود كه لزوماً گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد. در آن صورت استنباط میشد كه قیام مهدی موعود برای نجات حق از دست رفته و به صفر رسیده است نه برای گروه اهل حق ولو به صورت یك اقلیت.شیخ صدوق روایتی از امام صادق علیه السلام مبنی بر اینكه این امر تحقق نمیپذیرد مگر اینكه هر یك از شقی و سعید به نهایت كار خود برسد، پس سخن در این است كه گروه سعداء و گروه اشقیاء هر كدام به نهایت كار خود برسند؛ سخن در این نیست كه سعیدی در كار نباشد و فقط اشقیاء به منتهی درجه شقاوت برسند. در روایات اسلامی سخن از گروه زبده است كه به محض ظهور امام به ان حضرت ملحق می شوند. بدیهی است كه این گروه ابتدا به ساكن خلق نمیشوند و به قول معروف از پای بوته هیزم سبز نمیشوند. معلوم میشود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه هایی عالی وجود دارد كه چنین گروه زبده را پرورش میدهند. این خود میرساند كه نه تنها حق وحقیقت به صفر نرسیده است، بلكه فرضاً اگر اهل حق از نظر كمییت قابل توجه نباشد از نظر كیفییت ارزنده ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سید الشهداء.
از نظر روایات اسلامی، در مقدمه قیام و ظهور امام یك سلسله قیامهای دیگر از طرف اهل حق صورت میگیرد. آنچه به نام قیام یمانی قبل از ظهور بیان شده است، نمونه ای از این سلسلسه قیامهاست. این جریانها نیز ابتدا به ساكن و بدون زمینه قبلی رخ نمیدهد. در برخی روایات اسلامی سخن از دولتی است از اهل حق كه تا قیام مهدی ( عجل الله تعالی فرجه ) ادامه پیدا میكند و چنانچه میدانیم بعضی از علمای شیعه كه به برخی از علمای شیعی معاصر خود حسن ظن داشته اند، احتمال داده اند كه دولت حقی كه تا قیام مهدی موعود ادامه خواهد یافت همان سلسله دولتی باشد این احتمال هر چند ناشی از ضعف اطلاعات اجتماعی و عدم بینش صحیح آنان نسبت به اوضاع سیاسی زمان خود بوده، اما حكایتگر این است كه استنباط این شخصیتها از مجموع آیات و اخبار و احادیث مهدی این نبوده كه جناه حق و عدل و ایمان باید یكسره در هم بشكند و نابود شود و اثری از صالحان نماند تا دولت مهدی ظاهر شود، بلكه آن را به صورت پیروزی جناه صلاح و عدل و تقوا بر جناح فساد و ظلم و بی بند و باری تلقی میكرده اند.
از مجموع آیات و روایات استنباط میشود كه قیام مهدی موعود (عج) آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزه حق و باطل است كه از آغاز جهان بر پا بوده است. مهدی موعود تحقق بخش ایده آل همه انبیاء و اولیاء و مردان مبارز راه حق است.
●مهدی از زبان قرآن
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین
▪ آیات ١
« و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین/ و نمكن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنود هما منهم ما كانوا یحذرون »
« و ما اراده می كنیم بر كسانی كه در زمین ضعیف گردیده اند منت گذاریم، و آنان را روی زمین حكومت بخشیم و آنچه را كه فرعون و هامان و لشگریانشان را بیم داده بودیم از آنان بنمایانیم. »
در بخش سوم «نهج البلاغه» مولا علی بن ابیطالب علیه السلام چنین آمده: لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها: پس از آنكه دنیا مانند شتر تند خوئی كه از فرزند خود میگریزد از ما گریخت سرانجام به سوی ما باز خواهد گشت.
▪ آیات۲
پس از این بیان حضرت علی علیه السلام آیه زیر را تلاوت فرمودند:
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین /
« وعد الله الذین امنوا و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض – كما استخلف الذین من قبلهم – و لیمكنن لهم دینهم الذی ار تضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبد و ننی لایشكرون بی شیئا و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون»
در تفسیر (مجمع البیان) طبرسی و (تفسیر عیاشی) و تفاسیر دیگر آمده كه حضرت امام علی بن الحسین علیه السلام این آیه را خواند، آنگاه فرمودند: « آنان – به خدا قسم – شیعیان ما اهل البیت هستند كه خدای تعالی این خلقت بخشیدن به آنان را به دست مردی از خاندان ما – كه مهدی این امت باشد – انجام خواهد داد. مهدی همان كسی است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره اش فرمود: اگر از دنیا جز یك روز باقی نمانده باشد، خدای تعالی آن را آنقدر طولانی سازد تا آنكه مردی از عدل و داد پر كند، آنگونه كه از ظلم و جور پر شده باشد»
▪ آیات٣
« و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادی الصالحون »
« و ما در زبور پس از تورات نوشتیم كه زمین را بندگان صالح ما به ارث میبرند. »
گو آنكه مفسران در معنای « زبور » اختلاف نموده اند و نیز درباره كلمه « ذكر » نیز فی الجمله اختلافاتی وجود دارد؛ این اختلافات، اساسی و ریشه ای نیست. خواه مقصود از «زبور» اینجا كتاب آسمانی نازل شده بر پیامبر خدا حضرت داوود علیه السلام باشد و خواه هر نوع كتاب آسمانی كه بر انبیا نازل گردیده است – همچنین این كه مراد از كلمه « ذكر » در این آیه، تورات باشد یا قران و یا لوح محفوظ – به هر حال معنی آیه در حد قول مفسران این است: ما در كتابهایی كه بر انبیا نازل كردیم – یا در زبوری كه بر حضرت داوود نازل كردیم – پس از آوردن در ذكر – یا در ام الكتابی كه در آسمان بوده كه یا لوح محفوظ است یا تورات و یا قرآن – نوشتیم كه : محققاً زمین را بندگان صالح ما به ارث میبرند. طبرسی و دیگران در تفسیر این آیه از حضرت ابو جعفر امام محمد بن علی الباقر علیهما السلام روایت مینمایند كه ایشان فرمودند : «آنان یاران مهدی علیه السلام در آخر الزمان اند».
●مهدی از زبان رسول
▪احادیث نبوی از رسول اكرم (ص)
مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی است كه بر اساس آن برای مردم سرگردانی خواهد بود؛ در این سرگردانی گمراه میشوند. آنگاه ذخیره انبیاء حضرت مهدی عج الله فرجه الشریف ظهور كرده تا زمین را از عدل و داد پر كند؛ آنگونه كه از ظلم و جور پر شده باشد.
- قال رسول الله (ص): المهدی من ولدی، اسمه اسمی و كنیته كنیتی، أشبه الناس بی خلقاً و خلقاً، تكون له غیبه و حیره تضل فیه الامم، ثم یقبل كالشهاب الثاقب و یملاها عدلا و قسطا كما ملثت ظلما و جوراً. (بحارالانوار/ ج ۵۱، ص ۱۷، ح ۱۳، به نقل از كمال الدین.)
پیامبر اكرم (ص) فرمودند: مهدی از فرزندان من است، نامش نام من (محمد) و كنیه اش كنیه من (ابوالقاسم) می باشد، ‌در صورت و سیرت از همه كس به من شبیه تر است. برای او غیبتی است كه در آن مردم دچار حیرت می گردند و بسیاری از دسته ها و گروههای مردم، گمراه میشوند، آنگاه مانند ستاره تابانی از پرده غیبت بدر آید و زمین را پر از عدل و داد كند آن چنان كه پر از ظلم و ستم شده باشد.
- قال رسول الله (ص): المهدی رجل من ولدی وجهه كالكوكب الدری. (بحارالانوار/ ج ۵۱/ ص ۸۰/ ح الثامن، به نقل از كشف الغمه)
پیامبر اكرم (ص) فرمودند: مهدی مردی از فرزندان من است كه رویش چون ستاره تابان می باشد.
- قال رسول الله (ص): المهدی رجل من ولدی، لونه لون عربی و جسمه جسم اسرائیلی. علی خده الایمن خال... (بحارالانوار/ ج ۵۱/ ص ۸۰/ ح التاسع، به نقل از كشف الغمه)
پیغمبر اكرم (ص) فرمودند: مهدی مردی از فرزندان من است. رنگ پوست او، رنگ نژاد عرب و اندامش چون اندام فرزندان حضرت یعقوب (ع) (قوی و پی و بلند قامت) است و خالی بر گونه راست او می باشد.
-عن ام سلمه، قالت: سمعت رسول الله (ص) یقول: المهدی من عترتی من ولد فاطمه. (بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۵، ح ۳۰، به نقل از غیبت شیخ طوسی)
- ام سلمه (همسر گرامی پیامبر) گفت: از رسول خدا (ص) شنیدم كه می فرمود: مهدی از خاندان من و از فرزندان فاطمه است.
- قال رسول الله (ص): ابشركم بالمهدی یبعث فی امتی علی اختلاف من الناس و زلازل، فیملا الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا ...... (بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۱، ح الثامن عشر، به نقلاز كشف الغمه))
- پیامبر اكرم (ص) فرمودند: مژده باد شما را به ظهور مهدی كه وقتی اوضاع جهان متزلزل می شود و مردم با یكدیگر به اختلاف می پردازند، قیام می كند و زمین را پر از عدل و داد می نماید،‌ همانگونه كه از ظلم و ستم پر شده است.
●مهدی از زبان مهدی
ایستادن، نماد انتظار است و سروها هماره ایستاده اند تا بهار، از راه برسد و آن را گرم در آغوش گیرند. امروز روز جوشش در راه سبز رویش است و فصل رویش، همان ظهور توست که همه هستی، چشم در راه آن و همه دلها را مشغول به خود کرده است.
یابن الحسن در انتظار قدوم عالم آرایت، میلادت را به جشن می نشینیم.
به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر
« هان ای جهان بشریت!
جهانیان
مردم روی زمین!
اینك ما از خدای توانا یاری می طلبیم و تمام ایمان آوردگان به خدا و كسانی را كه ندای جهانی ما را پاسخ مثبت دهند، همه را به حق و عدالت دعوت می كنیم.مردم! ما خاندان پیام آور شما «محمد» هستیم و شایسته ترین و نزدیكترین و سزاوارترین مردم به خدا و پیام آورش. هان ای مردم! هر كس با من در مورد آدم (ع) گفتگو كند، من نزدیكترین مردم به آدم، نیای بزرگ بشریت هستم. و هر كس در مورد نوح پیامبر، ابراهیم بت شكن و محمد پیامبر عدالت و حریت بحث و گفتگو كند، من نزدیكترین انسانها به این پیامبران بزرگ خدا و پرچمداران قهرمان هدایت و رسالت هستم.
آیا خدا در كتاب آسمانیش نمی فرماید:
«ان الله اصطفی آدم و نوحاً و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین* ذریهٔ بعضعها من بعض و الله سمیع علیم»
یعنی: خداوند آدم، نوح خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد، فرزندانی بودند كه برخی از نسل برخی دیگر، پدیدار گشتند و خدا شنوا و داناست.
و من شایسته ترین باقی مانده از فـرزندان آدم و بهتـرین ذخیره از نـوح پیامبر و بـرتـرین برگـزیده از ابراهیـم و آخرین امامان راستین، از نسل محمد (ص) پیام آورعدالت و حریت هستیم.
بهوش باشید! هر كس در مورد كتاب خدا گفتگو نماید و شیفته آن باشد من نزدیكترین انسانها به كتاب آسمانی هستم و هر كس در مورد سنت و روش پیام آور خدا سخن دارد، من نزدیكترین و سزاوارترین فرد به سنت و روش پیامبر و عامل بدان و تحقق بخشنده آرمانهای والای قرآن و سنت هستم.
از این رو، تمامی كسانی را كه در سراسر گیتی، سخنان مرا می شنوند، اینك همه را سوگند می دهم كه شما حاضران و شنوندگان، پیآم مرا به آنانی كه غایب هستند ونمی شنوند، برسانید.
و شما را ای جهانیان! به شكوه و حرمت خدا و پیام آورش و به حرمت حق خویش- كه حق قرابت به پیامبر (ص) باشد- فرا خوانده و سوگند میدهم كه ما را در راه تحقق بخشیدن به آرمانهای والای آسمانی یاری كنید و از ما و اهداف بلند ما حمایت نموده و از آن دفاع كنید.
در روزگاران گذشته، ستمكاران ما را به جرم دفاع از حق و عدالت مورد تهاجم و تهدید قرار دادند. ما را از شهر و دیار و خانه و خاندان خویش راندند. حقوق ما را پایمال ساختند و میان ما و حق سررشته داری امور و تدبیر شئون دنیا و آخرت جامعه - خدا آن را به ما سپرده بود. جدایی افكندند و بر ما دروغها و بهتان ها بستند.
اینك خدای را! خدای را! در مورد رعایت حقوق و پذیرش آرمانها و اهداف بلند ما را فراموش نكنید.
ما را در میدان عدالت گستری و ستم ستیزی تنها وا مگذارید و دست از یاری ما برندارید، تا خدا شما را یاری كند.»
هان ای مردم! بشریت!
اینك در پیشگاه پروردگارتان خدای را به یاد شما می آور، خدایی را كه حجتهای خویش را بر شما تمام و پیام آورانش را ارسال كرد و قرآن را برای هدایت بشر فرو فرستاد.
او شما را فرمان می دهد كه چیزی را شریك او نسازید و بر اطاعت او و فرمانبرداری از پیامبرش كوشا باشید، آنچه را قرآن در اندیشه زنده ساختن آن است، زنده سازید و بدعتها و ضد ارزشهایی را كه قرآن در پی محو و نابودی آنهاست، از میان بردارید، در راه حق و هدایت، مددكار من باشید و در راه تقوا و عدالت وزیر و كمك كار من.
مردم! پایان جهان و فرجام آن نزدیك شده و دنیا جدایی خویش را اعلان كرده است. من شما را بسوی خدای یكتا و پیام آورش محمد(ص) و عمل به كتاب زندگی ساز او و احیاء و رواج ارزشهای والای الهی و انسانی و نابودی بدعت های جاهلی و باطل و ضد ارزشها فرا می خوانم.
« هان ای توده های انسانی! هر كس می خواهد به «آدم» و «شیث» نظاره كند، من آدم و شیث هستم، از آنان نشان دارم. مردم! هر كس می خواهد به «نوح» و فرزندش « سام» بنگرد، من نوح و سام هستم.
بهوش باشید! ... هر كس می خواهد به «ابراهیم» و «اسماعیل» نظاره كند، من از ابراهیم و اسماعیل نسب دارم. هر كس می خواهد به عیسی و شمعون نگاه كند، من عیسی و شمعون هستم و از آنان نشان دارم. بهوش باشید! ... هركس می خواهد به «محمد» و امیر المؤمنان (ع) بنگرد، بداند كه من محمد و امیر مؤمنان هستم. مردم! هر كس می خواهد به «حسن» و «حسین» بنگرد، من حسن و حسین هستم به من نظاره كند.
مردم! هر كس می خواهد به امامان معصوم پس از حسین و از فرزندان او بنگرد من از آنان هستم و از آنان نشان دارم ... .
مرحوم علامه مجلسی در تفسیری بر این روایت طولانی می گوید: « در فرازهایی كه امام مهدی (عج) می فرماید: «من آدم، شیث، عیسی، محمد و امامان معصوم هستم.» یعنی در دانش و ارزشهای اخلاقی و انسانی آنان كه شما آنان را پیروی می كنی، من همانگونه ام و عصاره و چكیده آن ارزشها.»
●مهدی از دیدگاه ادیان دیگر
ظهور مصلح در آخرالزمان اختصاص به دین مقدس اسلام و مذهب تشیع ندارد. بلكه در ادیان دیگر نیز از این موضوع سخن بسیار گفته شده است. در آیین های زرتشت، هندو، بودا، یهود و مسیح بشارت از موعود و نجات دهنده بشر آمده است و عقیده به منجی در همه ادیان آسمانی به صورت یك اصل مسلم و پذیرفته شده تجلی كرده است.
در هر روزگاری و در میان هر قومی و امتی و در هر سرزمینی، و به زبان هر پیامبر، یا حكیم، یا بزرگی كه سخن از موعود رفته است، به تعبیرها و اصطلاحها، و نامهای متعارف درمیان همسان قوم و مردم بوده است، و منظور از همه آن تعبیرها و اشارتها و نامها، سرانجام، موعود آخرالزمان است. و آن موعود، مهدی است، مهدی موعود.
در انجیل مرقس باب ۱۳ چنین آمده است:
▪ پس بر حذر باشید و بیدار شده و دعا كنید، زیرا كه نمی دانید كه آن وقت كی می شود.
▪ مثل كسی كه عازم شده خانه خود را واگذارد، و ملازمان خود را بر آن گماشته هر یكی را به شغلی خاص مقرر نماید و دربان را امر فرماید كه بیدار بماند.
▪ و بدین طور بیدار باشید زیرا نمی دانید كه صاحب خانه كی می آید در شام، بانگ خروس و یا صبح.
▪ مبادا ناگهان آمده شما را خفته یابد.
در كیش هندو و نیز در كتب پورانا شرح مفصلی درباره دوران آخر عصر كالی یعنی آخرالزمان آمده است. در آیین زرتشتی، سوشیانت، مزدكیان، به منزله كریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان، مسیح یهودیان، فارقلیط عیسویان و مهدی مسلمانان است.
در کتب مقدس هندوان آمده است که: در آخر زمان هنگامیکه تمامی دنیا پر از ظلم و فساد گشت شخصی بنام منصور ظهور می نماید که بر تمامی دنیا مستولی می گردد. او نسبت به تمامی افراد اعم از با ایمان و ناایمان شناخت داشته و همگی آنها را بسوی خدا دعوت می نماید.
در کتب زرتشتیان در مورد مصلح جهانی اینطور آمده است: از سرزمین اعراب و از میان فرزندان هاشمی مردی ظهور می کند که با ارتش بزرگ و گسترده خود ادامه دهنده دین جد خود گشته و زمین را از عدل و داد پر می کند.
در کتاب تورات عنوان شده که خداوند برای اسماعیل خیر و برکت فراوان قرار داده و نسل او را با ۱٢ شاهزاده افزون می نماید که تبدیل به ملت بزرگی خواهند شد.
در زبور نیز مصلح جهانی بدینگونه معرفی شده است: خداوند مرد وارسته ای را بر می گزیند که بر جهان مستولی می گردد و آرامش و سکون را برای همگان به ارمغان خواهد آورد.
نکته قابل توجه در اینجا آن است که پیروان مذاهب مختلف بر این باورند که مصلح جهانی از میان آنان خواهد بود؛ بعنوان نمونه طرفداران دین زرتشت معتقد هستند، مصلح جهانی مردی از سرزمین فارس خواهد بود. یهودیان نیز آن را از فرزندان بنی اسرائیل دانسته و مسیحیان آن را بر مسلک خود می دانند و مسلمانان بر این باورند که مصلح جهانی از تبار هاشمی و از نسل نبی اکرم (ص) می باشد.
با نگاهی دقیق تر به باورها و اعتقادات دیگر ادیان به این نکته می رسیم که اعتقادات آنان با آنچه مسلمانان از آن به عنوان مصاح جهانی یاد می کنند صدق می نماید؛ چرا که در میان اجداد حضرت مهدی (عج) شهربانو، همسر سید ساجدین دختر یزدگرد سوم پادشاه عهد ساسانی ایران وجود دارد که گفتار دین زرتشت را کامل می نماید و از آنجائیکه هاشمیان و بنی اسرائیل هر دو از نسل حضرت ابراهیم (ع) هستند، پس گفتار یهودیان نیز میتواند صدق پیدا کند و از طرف دیگر می دانیم که مادر حضرت مهدی (عج) نرجس خاتون از شاهزادگان و نوه قیصر روم میباشند که بر دین مسیحیت بوده است.
منبع : واحد مرکزی خبر