دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا
دکترهای پژودار و تشنج
- زن یک بسته صابون از قفسه توی سبد انداخت.
- مرد یک بسته تیغ توی سبد انداخت....
- مرد گفت: تو اصلا نمیفهمی «دیازپام» چه تاثیر جادویی میتونه داشته باشه.
زن گفت: «باز هم داستان عروسی، باز هم همون داستان عروسی .تو این داستان عروسی رو تو ذهنت خیلی گنده کردی. من دیگه از این داستان عروسی تو خسته شدم.»
مرد گفت: «این یک واقعیته، واقعیت همیشه تو رو آزار داده. تو گفتی بریم «دکتر زم..». زن گفت من نمیدونم «دکتر غ» گفت یک دونه «فنوباربیتال» بدین «دکتر پا..» یک داروی خارجی نوشت، گفت برین تا موقع عروسی پیدا کنین بدین. «دکتر ل» گفت لاموتریژینش رو که داره می خوره زیاد کنین. من گفتم یه دونه دیازپام بدیم. دیدی بچه تمام عروسی را یکبار هم تشنج نکرد. گذاشتیم اتاق بالا.خودمون رفتیم پایین عروسی.»
- مرد یک بسته گوشت توی سبد گذاشت.
- زن گفت: «آره اما وقتی میخواستیم بریم خونه باید چهار نفری از جا بلندش میکردیم. تازه موقع رفتن هم تمام بساط عروسی را خراب کرد. اصلا از همون وقت بود که دیگه زبونش بند اومد و حرف زدنش خراب شد که شد و دیگه خوب نشد.»
- مرد گفت: «خوبه خوبه، صبر کن حرف زدنش همه مال اون پریمیدون لعنتیه که«دکتر ن» یک هو ریخت توی شکم بچه. این را که دیگه همه تایید کردند.پریمیدون را نباید به این بچه میدادیم.»
- زن گفت: «حالا باید بگردیم ببینیم کی اول گفت بریمیدون اصلا کی اول اسم«دکتر الف» آورد. بگردیم ببینیم «ن» شناس کی بود؟ «الف» شناس کی؟. کی اومد گفت یک دکتری پیدا کردم معجزه! ماشینش رو آورده تعمیرگاه. آخه هر دکتری که پژو داشته باشه بهترین دکتر میشه؟»
- مرد گفت: «انصافا پریمیدون دوای بدی نیست، فقط تو نذاشتی به «دکتر ش» تواصفهان بگم که این بچهداره پانزده تا سدیم والپروات هم میخوره.»
- زن گفت: «سفر تبریزو چی میگی، کوبیدیم رفتیم تبریز. توگذاشتی من دو کلمه حرف حساب با «دکتر سی...»بزنم؟»
- مرد گفت: «اصلا کی مارو شهر به شهر آواره کرد که از دست دکترهای
پژودار خلاص بشه؟ تو نبودی میگفتی از تعمیرگاه نمیخواد دکتر پیدا کنی. دوا و درمون بچه هم میره رو حساب و کتابهای تعمیرگاه؟!
- من بازم میگم دیازبام یک معجزه است.»
- زن گفت: «همین دیازپام تو پدر مارو درآورد نگذاشتی، سدیم والپروات را درست بهش بدیم.» و یک بسته پنج کیلویی برنج توی سبد انداخت. مرد هم دو بسته ماکارونی برداشت.
- مرد گفت: «چهقدر سدیم والپروات هی سدیم والپروات. هر دکتری میری انگار خیلی میفهمه سدیم والپروات را میبره بالا. دکتر زمانی که تا روزی ۱۵ تا برد بالا اگر به قول«دکتر سی» تا ۲۰ تا هم بالا میبردیم باز تاثیری نداشت. من میدونم.»
- زن گفت: «وقتی نگذاشتی بدیم از کجا میدونی.»
- مرد گفت: «عقل سلیم عقل سلیم. بعدشم توکه قرار نیست بچه رو از تو ماشین بگذاری بالا و پایین. سنگینتر از این دیگه چی میشه؟»
- زن گفت: «ولی سدیم یک چیز دیگه است؛ هیچ چیزی تا بهحال قد سدیم اثر نداشته، فقط همین سدیم بود
تشنجاتشرو کم کرد.»
- مرد گفت: «عالیه، خیلی عالیه. روزی بیست بار تشنج میکنه.»
- زن گفت: «عالیه دیگه عالیه. یادت نیست وقتی کاربامازپین میخورد، ساعتی ده بار تشنج میکرد.
- مرد گفت: «باید میگذاشتی کاربامازپین را هم اضافه میکردیم. تو نگذاشتی دکتر «م» گفت تا روزی ۸ تا کاربامازپین ندادین نباید قطعش کنیم.»
- زن گفت: «اینها همه بیخوده کاربامازپین هیچ اثری نداشت. من میدونم.»
- مرد گفت: «دیدی! حالا دیدی؟ از کجا میگی سدیم خوب بود و کاربامازپین بد؟»
داشت پول خریدها را به فروشنده میداد:
- زن گفت: «از اونجاکه سدیم بالاخره یک خورده تشنجاتش را کم کرده بود.»
- مرد گفت: «کاربامازپین هم اونسال کم کرد، سال اولی که دکتر «بر» کاربامازپین داد یادت نیست چهقدر اثر داشت. دفعه دوم هم که کتر «ذو» داد نباید قبلش فنوباربیتال را کم میکرد. کاربامازپین تشنجات را کم کرده بود، اما قطع فنوباربیتال تشنجات را زیاد کرد این به اون در شد.مگردکتر «اد» نگفت که نباید این کارو میکرده.»
- زن گفت: دکتر «اد» دکتر «اد» با اون لاموتریزینش روز اول انگار معجزه شده لامیکتال دراومده.
مرد کاپوت ماشین را بست و به پسربچهای که خریدها را آورده بود انعامی داد.
- مرد گفت: «خداییش که خوب بود. خداییش خوب بود. یعنی واقعا میخوای بگی لامیکتال ااثر نداشت! نه توی چشمهای من نگاه کن و بگو لامیکتال اثر نداشت؟!چهطور روت میشه؟ چهطور جرأت میکنی واقعا که وقاحت هم حدی داره.»
- زن گفت: «میگم، میگم. هیچ اثری بیشتر از فنوباربیتال نداشت. تازه دیگه نمیافتاد درسته، ولی مرتب درجا تشنج میکرد و خودش را خیس میکرد. کی باید تمیزش کنه تو یا من؟ تو میدونی یا من؟»
- مرد گفت: «واقعا که بیچشم و رویی. زن هیچ حرف حساب حالیت نیست. من بدبخت رو بگو گیر چه آدم زبان نفهمی افتادمها. از یک طرف میگه سدیم را چرا نبردیم بالا، از یک طرف دیگه نمیگذاره کاربامازپین را ببریم بالا.»
- زن گفت: «چرا فحش میدی مرد؟ تو که هیچی از این داروها نمیدونی، دیگه چرا مزخرف میگی؟ مگر دکتر «مع» نگفت که کاربامازپین رو این جور تشنجها اثری نداره مگه «غفر» هم تایید نکرد.»
- مرد گفت: «خوب «ذو» هم گفته بود کاربامازپین «غفر» هم از قبل داده بود.»
- زن گفت: «حالا اصلا تو چرا نمیگی کلونازپام ؟ کدوم دکتری تا حالا اسم دیازپام آورده؟ اصلا تا حالا شنیدی به بچه تشنجی دیازپام بدن؟»
- مرد گفت: «نمیدن؟ نمیدن؟ تو چشمای من نگاه کن و بگو نمیدن! وقتی کسی درحال تشنج میاد، بیمارستان بهش چی میزنن یعنی نمیدونی؟»
از ماشین پیاده شد که در گاراژ را ببندد.
- مرد گفت: «حالا دیازپام به کنار چرا نمیگذاری به این بچه استازولامید بدم.»
- زن گفت: «استازولامید؟! استازولامید که اثری نداشت»
- مرد گفت: «روی بچه ۶ ساله اثر نداشت از کجا معلوم روی جوون هجده ساله هم اثری نداشته باشه.»
- زن گفت: «استازولامید مث اب میمونه فقط ادرارش رو زیاد میکنه. اثر دیگهای که نداره.»
شب از نیمه گذشته است. مرد چراغ خواب را خاموش میکند و ادامه میدهد: «ولی من حتما این داروی جدید را به این بچه میدم. کپرا رو میگم.»
- زن گفت: «دوای تازه، حرف دیازپام تموم شد توروخدا بذار زندگی مونو بکنیم. میخوای بازم دعوا بشه مثل اون سال که سر توپاماکس نزدیک بود کارمون به طلاق و طلاق کشی بیفته!»
دکتر بابک زمانی - هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران
منبع : هفته نامه سپید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست