دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
قتل موسیقی با دشنه «ممیزی»
دیرزمانی است كه مفهوم «سیاستگذاری در موسیقی» (البته اگر بتوان آن را مفهوم نام گذارد)، كارآیی خود را در ماهیت و عمل از دست داده است؛ اما عجیب اینجاست، هنوز كه هنوز از سوی برخی حوزههای مرتبط، كماكان بر آن پایفشاری میشود و گروهی مصرّند تا بر موسیقی و برای موسیقی «سیاستگذاری» را جایگذاری كنند.
دایرهٔ چنین «سیاستگذاری» طی سالیانی كه شاهد ركود و در نهایت افت ژانرهای گوناگون موسیقی بودهایم به رویكردهایی چون ممیزی بر شعر، ممیزی بر نغمه، ممیزی بر هنرمند و ممیزی بر هر آنچه كه در خلق یك اثر موسیقایی اثرمند و دخیل است باز میگردد در این راستا حتی افرادی از میان هنرمندان موسیقی از سوی دستگاههای مرتبط به كار گرفته شدند تا بر كار همكاران خویش خرده گیرند و دایرهٔ آفرینش را محدود كنند، بیآنكه این اصل اصیل در نظر گرفته شود كه مسیر محدودیت، فرجامی جز فنا نخواهد داشت و دیدیم، شد آن چه نباید.
در این معنا، لازم است تا اشارهای صورت گیرد تا مفهومی كه این مقال به ضدیت با آن میپردازد، با مفاهیم دیگر خلط نشود و آن است كه توجه افزونتر به مفاهیم و موضوعات اجتماعی، ملی، مذهبی و مناسبتی كه به عنوان یك رویكرد كلی میتواند از سوی دستگاههای ناظر یا مولد آثار موسیقایی در نظر گرفته شود سوای «سیاستگذاری» به معنای رایج آن است. در مفهومی كه این مقال میكوشد تا طلیعهای بر بسط آن قرار گیرد، هیچ اثر موسیقایی كه توسط هنرمندان ایرانی (از هر طبقه و با هر گرایشی) خلق میشود، در محاق قرار نمیگیرد؛ چرا كه بیهیچ شك و تردیدی با تشخیص نیازهای اجتماعی از سوی هنرمند خلق شده است؛ اما آثاری كه مفاهیم مورد نظر حاكمیت را شامل میشود از حمایتی افزونتر (نه در ارتباط با گرفتن «مجوز») برخوردار میشوند تا در حوزه خلق چنین آثاری نوعی انگیزه مابین هنرمندان به وجود آید. از این منظر، هیچ گاه تلاش برای خلق اثری در منقبت حضرت رسول (ص). به معنای ایجاد رادع بر سر راه فلان آهنگ عاشقانه یا تعزلّی در حوزه موسیقی پاپ تلقی نمیشود و آن را نفی نمیكند، بلكه تنها میتوان گفت: اولین، اثری مورد نظر و برخوردار از حمایتهای دستگاههای مرتبط (در ساختارهایی چون تخصیص بودجه و یا كمك به انتشار و نه مسئلهای به نام صدور «مجوز») و دومین اثری مورد اقبال بخشی از بدنهٔ جامعه است كه «ایرانی» آن را خلق كرده و مورد مصرف «ایرانی» دارد.
از آن جایی كه مفهوم «سیاستگذاری» حتی در خوشبینانهترین نگرشها، شامل ایجاد شروط بعضاً صعب، تزریق حتمی و قطعی نگرشهای سلیقهای و حاكمانگارانه و دفع و جذبهای فارغ از شایستگیهای اصولی میشود، پیادهسازی آن در حوزهٔ موسیقی، نه تنها به بالیدن ژانرهای صوری و موضوعی كمكی نكرده، بلكه موجب شده است كه بسیاری از استعدادهای موسیقی ایران دچار فترت و سرخوردگی از پرداختن به این هنر شوند. در مفهومی كه مورد نظر سیاستگذاران موسیقی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا كنون بوده، این هنر به عنوان رشتهای در نظر گرفته شده، كه میباید بر تفكرات ایجادی آن نظارت سختگیرانه اعمال شود تا مبادا خالقان آثار موسیقایی دست از آستین بیگانه برآورده، به افساد روزگار خود و حلق بگذرانند!
در شرایطی كه میباید، همگان به قرار گرفتن تحت یك لوا دعوت (… و نه مجبور) شوند، تراشیدن مفاهیمی كه موسیقی را «خودی» و «غیرخودی» میكند، عین بیسیاستی است. موسیقی، زبانی جهانی است كه مرتبهای والاتر از سخنوری دارد و از این روی، نه تنها برای عام، منبع تغذیه جان و روح تلقی میشود، كه برای خاصان نیز حدیث زیبایی خالق ازلی است و آنان كه برگزیدهترند از سر فضل و تقوی، نیك این منظور را میشناسند و بدان اذعان دارند.
«سیاستگذاری» برای جریان موسیقی كشور به مثابهٔ آن است كه در شهری بگردید و از تكتك افراد، مسلك و اعتقاداتشان را بپرسید و آن گاه هر كه را دیدید كه خلاف عقیدهٔ شما در ضمیر داشت، از حقوق اولیه زندگی محرومش كنید. روشن است كه چنین رویكردی با هر آنچه كه بتوان به عنوان یك مرجع اخلاقیات بدان استناد كرد، در تعارض است.
اینكه موسیقیدان ایرانی با تنفس در فضای این مملكت و زیستن در كنار این مردم، اثری را متناسب با سلیقهٔ خویش، به عنوان بخشی از یك سلیقهٔ جمعی خلق میكند، اصلی انكارناپذیر است. كسی كه خود را در منصب تولیگری موسیقی نشانده میبیند، باید به خود بباوراند كه با جماعتی از نوع ایرانی و مسلمان سر و كار دارد كه چه بسا بسیاری از مسائل را از خود او بهتر میفهمد و میشناسند؛ كما اینكه در اغلب موارد نیز چنین بوده و عمده مدیران حوزهٔ موسیقی در كشور، با تخصصهایی عجیب و غریب در سمتهای مربوطه به كار گمارده شدهاند.
به گمان نگارنده هماكنون جامعهٔ ایرانی در شرایطی قرار گرفته است كه میباید به هنرمند موسیقی و آنچه از سوی او خلق میشود، اعتماد كرد و از این روست كه برچیدن شرایطی كه نوعی «ممیزی» را بر آثار موسیقایی اعمال میكنند، ضرورت دارد.
این مسئلهای است كه میباید، مورد توجه تمامی دستگاههای ناظر و تولیدكننده آثار موسیقایی در كشور قرار گیرد؛ چرا كه دیدهایم، ایجاد شرایط منع برای انتشار آثار، چه برسد موسیقی آورده و چه خلاقیتهایی كه بر اثر تنگنظریها (همان ممیزی) كور گردیده و سر بر نیاوردهاند. این مسئله در جزئیات خود، نیازمند بازشكافی افزونتری است كه در آینده نیز بدانها پرداخته خواهد شد، امید آن است كه اهالی قلم نیز از بخشش فضل، این هنر ناكام را دریغ نكنند.
حسین علیشاپور
منبع : سورۀ مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست