پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا
مدیریت دانش چیست؟

بدین ترتیب اطلاعات میتوانند به دانش و در نتیجه حکمت تبدیل شوند.
به عبارتی م توان از واژگان فوق نتیجه گرفت که :
- مجموعهای از دادهها، اطلاعات را تشکیل نمیدهد.
- مجموعهای از دانش، حمکت را تشکیل نمیدهد.
- مجموعهای از حمکت، حقیقت را شکل نمیدهد.
در واقع، اطلاعات، دانش و حکمت، بیش از مجموعههای فوق هستند و به نوعی کل آنها از هم اجزایی اجزا تشکیل میشوند، نه جمع جبری اجزا.
ابتدا از دادهها آغاز میکنیم، دادهها نقاط بی معنی در فضا و زمان هستند که هیچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. دادهها شبیه رویداد حرف یا کلمهای خارج از زمینه میباشند. در اینجا به "خارج از زمینه" اشاره نمودیم. خارج از زمینه بدین معنا است که دادهها هیچگونه رابطهای با هیچ چیزی ندارند.
مجموعهای از دادهها، اطلاعات را نمیسازد. زیرا در این مجموعه دادهها با یکدیگر هیچگونه رابطهای با هم ندارند. برای اینکه بتوان از مجموعه دادهها، اطلاعات را نتیجه گرفت باید رابطه بین دادههای مختلف رادرک کرد. در واقع اطلاعات از درک ارتباط بین قطعات مختلف دادهها حاصل میشود. در حالیکه اطلاعات برگرفته از درک ارتباط بین دادههای مختلف است اما نمیتواند دادهها را توصیف کند تا نحوه تغییر دادهها را با مرور زمان تشخیص دهد. اطلاعات ماهیت ایستا و خطی دارد.
در اینجا از واژه دیگری به نام رابطه صحبت کردیم. الگو فراتر از رابطه است. الگو رابطه روابط است. اگر در برگیرنده سازگاری و جامعیت روابط میباشد و بر قابلیت تکرار و پیشبینی اشاره دارد. اینک، الگو میتواند به طور بالقوه دانش را نشان دهد. دانش زمانی شکل میگیرد که فرد بتواند الگوها و معنای شان را درک نماید. الگو به زمینه اطلاعات وابسته نیست. بلکه خود زمینهسازی میکند (self-contextualize) الگویر که نمایانگر دانش است، سطح بالایی از اطمینان و پیش بینی را فراهم میآورد و به ندت ماهیت ایستایی دارد.
حکمت زمانی شکل میگیرد که فرد با اصولی که الگوها را میسازند، آشنا باشد. این اصول سراسری و کاملا مستقل از زمینه هستند.
پس به طور خلاصه میتوان گفت:
- اطلاعات به توصیف، تعریف یا دیدگاه (چه، چه کسی، چه هنگام، کجا) وابسته است.
- دانش در برگیرنده استراتژی، عمل، متد یا شیوه (چگونگی) است.
- حکمت، بینش، اصول ، اخلاق (چرایی) را شامل میشود.
توجه نمایید که دادهها - اطلاعات- دانش- حکمت، زنجیرهای را تشکیل میدهند . گرچه دادهها موجودیت گسسته هستند اما روند اطلاعات به دانش و حکمت به طور گسسته روی نمیدهند.
ما میتوانیم با متصل نمودن اطلاعات جدید به الگوهایی که قبلا درک نمودیم. الگوها را توسعه دهیم. اینک باید مدیریت دانش را تعریف نماییم. مدیریت دانش مجموعه فرایندهایی است که خلق، نشر و کاربری دانش راکنترل میکنند. همانگونه که از تعریف مشخص است، مدیریت دانش مباحث گستردهای را در بر میگیرد. پس چه نقشی در عصر اطلاعات دارد؟
امروزه سازمانها و شرکتها با چهار مفهوم زیر سروکار دارند:
- ماموریت: آنچه که سعی دارند انجام دهند
- رقابت: نحوه رسیدن به بخشهای رقابتی
- کارآیی: نحوه تحویل نتایج
- تغییر: نحوه مقابله با تغییرات
مدیریت دانش میتواند توانایی سازمانها و شرکتها را در انجام چهار مفهوم فوق بهبود بخشد. به عبارتی میتوان گفت مدیریت دانش رویکرد سیستماتیک خلق، دریافت، سازماندهی، دستیابی و استفاده از دانش و آموختهها در سازمانها است. مدیریت دانش در سازمانها و شرکتها به بهبود تصمیمگیری، انعطافپذیری بیشتر، افزایش سود، کاهش بارکاری، افزایش بهرهوری، ایجاد فرصتهای جدید کسب و کار، کاهش هزینه، سهم بازار بیشتر و بهبود انگیزه کارکنان کمک میکند. مدیریت دانش را میتوان برای فعالیتهای مختلف مانند: عادی، منطقی، پیچیده، غیرمنتظره به کار گرفت.
نکات مهم در موفقیت بهرهگیری از مدیریت دانش
به منظور موفقیت فرایند مدیریت دانش توجه به موارد زیر ضروری است:
۱) قابلیت اتصال: تکنولوژی به تنهایی برای موفقیت رویکرد مدیریت دانش کافی نیست. اما میتواند زیر ساخت مناسبی برای به اشتراک گذاشتن دانش و فعال ساز مهمی باشد. دسترسی همه بخشهای سازمان به معمار مدیریت دانش، برنامههای مبتنی بر وب، دیوایسهای سیار، ابزارهای داده کاری (data mining) ، پیشتازهای پشتیبان زیر ساخت مدیریت دانش هستند. تکنولوژی رفتارهای جدید دانش را فعال میسازد.
۲) محتوا: در ابتدا، سازمان باید ممیزی دانش را انجام دهد تا نقاط درونی و بیرونی تاثیرگذار بر دانش را شناسایی کند. نیروهای درونی و بیرونی تاثیر گذار بر دانش اشکال مختلفی دارند مانند: دانش مشتری یا ظهور رسانههای جدید.
۳) اجتماع: مدیریت دانش موفق به اجتماع عملکردها یا گروهی از افرادی که در درون سازمان همکاری دارند، وابسته است. این افراد در مراحل مختلف نظیر آمادهسازی، راهاندازی، انجام عملیات و کسب نتیجه نهایی با یکدیگر تعامل دارند.
۴) فرهنگ: پشتیبانی و حمایت مدیریت ارشد، همسویی عقاید، اعتماد، انگیزش اجزا اصلی فرهنگ مدیریت دانش به شمار میروند و توجه مستمر به این اجزا ضروری است. به عبارتی شما باید به اطلاعاتی که از همکاران دریافت میکنید، اعتماد داشته باشید و اطلاعاتی که همکار دیگر از شما دریافت میکند با توجه به اعتمادی که به کار شما دارد، ارزشمند خواهد بود و اگر این روند استمرار یابد موفقیت مدیریت دانش را سبب میشود.
۵) تعاون: جریان های کاری در سازمانهای دانش بسیار به هم وابسته هستند. این تعاون رمز موفقیت مدیریت دانش است، چرا که میتواند موانعی نظیر تفاوت فرهنگها را از میان بردارد و افراد سازمان را در جهت رسیدن به اهداف هدایت کند.
۶) سرمایه گذاری: سرمایهگذاری در مدیریت دانش به منظور تسریع بهرهگیری از نوآوریها و افزایش دانش افراد سازمان عامل مهمی به شمار میرود.
پس میتوان گفت درک سیستماتیک و توجه به نکات فوق به سازمانها کمک میکند تا ممیزی دانش را انجام دهند و استراتژی مدیریت دانش اثر بخش را با موفقیت پیاده سازی نمایند.
منبع : شهر الکترونیک یزد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست