شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


اژدهای بیدار


اژدهای بیدار
واژه اژدها در عنوان مطلب برای اشاره به اقتصاد چین به کار نرفته است. بحران بزرگ اقتصادی آمریکا که در روزهای اخیر شدت گرفته همانند اژدهایی است که به نظر می‌رسد بیشتر اقتصاددانان از احتمال رویداد آن هم اطلا‌عی نداشته‌اند. بحران مسکن و علا‌‌ئم رکود اقتصادی در انگلیس به وضوح به چشم می‌خورد. روز دوشنبه، پس از اینکه کنگره آمریکا طرح بوش را تصویب نکرد، بورس لندن افت شدیدی یافت. فرانسه و آلمان نیز از آتش بحران مصون نمانده‌اند. ‌ ‌هفته گذشته، ارزش سهام در بازارهای مالی چین، هند، کره‌جنوبی و سنگاپور کاهش یافت و بازارهای مالی اروپا نیز از آن تاثیر پذیرفت. سقوط بازارهای مالی در سراسر جهان، سرمایه‌گذاران را نگران وخیم شدن اوضاع اقتصادی آمریکا کرده است. اکثر بانک‌های آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که این کشور وارد مرحله رکود اقتصادی شده است.
در همین حال صندوق بین‌المللی پول که پیش از این نتوانسته بود چنین بحرانی را پیش‌بینی کند، نسبت به جدی بودن تبعات رکود اقتصادی آمریکا هشدار داد و سازمان ملل نیز در گزارشی پیش‌بینی کرد که احتمال رکود اقتصادی آمریکا در سال ‌ ۲۰۰۸‌ بیش از ‌ ۵۰‌ درصد است. با وجود اینکه طرح بوش سرانجام به تصویب کنگره آمریکا رسید، جورج سوروس، رئیس بنیاد سوروس، اعلا‌م کرده که پرهیز از رکود اقتصادی برای آمریکا و انگلیس دشوار است. به نظر می‌رسد که اثرات تدابیر مالی دولت و بانک مرکزی آمریکا در زمینه کاهش مالیات‌ها و کاهش نرخ بهره دیری نپاید زیرا آمریکا با مشکلا‌ت جدی چون کسری بی‌سابقه بودجه بالغ بر ‌۴۵۰‌ میلیارد دلا‌ر، کسری موازنه تجاری یا تراز بازرگانی خارجی، بدهی‌های دولت و افزایش نرخ بیکاری به همراه بحران مسکن و سیر نزولی ارزش دلا‌ر در برابر یورو (پول واحد اروپایی) مواجه است. ‌
به علا‌وه دورنمای امیدبخشی از بهبود اوضاع اقتصادی آمریکا وجود ندارد چراکه دیگر کشورهای صنعتی نیز با مشکلا‌ت اقتصادی مواجهند. بانک مرکزی اروپا اعلا‌م کرده است که نمی‌تواند از اقدام آمریکا در کاهش نرخ بهره دنباله‌روی کند. شاید یک دلیل اتخاذ چنین موضعی نرخ پایین بهره در اتحادیه اروپا و همین طور معیارهای محدودکننده مالی و پولی این اتحادیه باشد. ‌
● شعله‌های سوزان ‌
با وجود اینکه اقتصاد متعارف به عنوان یک علم شناخته می‌شود اما در شناسایی و پیش‌بینی بسیاری از وقایع اقتصادی نیز ناتوان می‌نماید. هر چند که اگر به متون تخصصی اقتصاد متعارف رجوع کنید، انباشته از فرمول‌های گاه بسیار پیچیده ریاضی است که تصویری انتزاعی از انواع اژدهاهای موجود در جهان اقتصاد ارائه داده‌اند. حتی اقتصاددانان دگراندیش هم از این ابزار برای بیان نظریات خود بهره می‌جویند. سازمان‌های بین‌المللی نیز گزارش‌های اقتصادی خود را با اتکا به روش‌های برخاسته از این متون تنظیم می‌کنند. با این حال هیچ کدام قادر به پیش‌بینی چنین بحران‌هایی نیستند. خاستگاه بحران اقتصادی آمریکا هرچه که باشد، هیچ گزارش رسمی‌ای آن را حداقل با این ژرفا پیش‌بینی نکرده بود. به علا‌وه هنوز راه‌حل مطمئنی نیز برای آن ارائه نشده است. به این ترتیب هنوز هم می‌توان اقتصاد امروزین را یک علم به معنای واقعی آن قلمداد کرد؟! آیا زمان بازنگری اساسی در شیوه تبیین جهان اقتصادی نرسیده است؟ ‌
● در جست‌وجوی اژدها ‌
اقتصاد متعارف به دنبال شکار اژدهایی افسانه‌ای است که دیگر وجود خارجی ندارد. به‌ویژه از زمانی که مفاد آن به قالب فرمول‌های ریاضی درآمده‌اند اصرار اقتصاددانان متعارف بر تداوم نسل اژدهای متصور کلا‌سیک‌ها بیشتر شده است. گو اینکه تزریق ریاضیات به رگ‌های اقتصاد به ایست جریان پویایی آن انجامیده است. هنگامی که بحران شدیدی دامنگیر اقتصادهای پیشرفته می‌شود، ناتوانی اقتصاد در پیش‌بینی و گاه تجویز دارویی موثر برای رفع آنها بیشتر به چشم می‌آید. واقعیت امروزی اقتصاد آمریکا و اقتصادهای جهان بسیار متفاوت از چشم‌اندازی است که در متون اقتصاد متعارف دیده می‌شود. به عبارت دیگر بیشتر اقتصاددانان در جست‌وجوی اژدهایی هستند که دیگر وجود ندارد در حالی که اژدهای مولد بحران دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۷۰ و ۱۹۹۰ همچنان بیدار است و شعله‌های آتش آن اقتصادهای بسیاری را تهدید می‌کند. اکنون که چندین اقتصاددان در معرض بیکاری قرار دارند چنین وضعیتی را بحران نامیده‌اند. ‌
روند شدت‌یافتن بحران اخیر اقتصادی در آمریکا به بحران مالی اوایل دهه ۱۹۹۰ آسیای جنوب‌شرقی شباهت زیادی دارد. ژرفای این بحران بیشتر از بحران اواخر دهه ۱۹۲۰ آمریکا است. این در حالی است که از زمان انقلا‌ب کینزی، ثبات اقتصاد کلا‌ن و مدیریت ادوار، کسب و کار یکی از وظایف دولت‌ها و احتمالا‌ اقتصاددانان بوده است. با این وجود عمق هر بحران اقتصادی بیشتر از بحران قبلی آن است. گرچه کاسب‌کاران مبتکر اغلب با روش‌های خلا‌قانه خود راهی برای برون‌رفت از بحران پیش‌رو گذارده‌اند و اقتصاددانان نیز پس از عادی شدن شرایط به تجویز نوشدارویی پرداخته‌اند که قبل از آنها به خورد اقتصادها داده شده است. ‌
مسائل جدید به پیشرفت علوم می‌انجامند چون علم به صورت مجموعه‌ای از مساله و راه‌حل مساله است که با نقدهای بعدی به راه‌حل‌های موجود یا پیدایش مسائل جدید و ارائه راه‌حل‌های جدید پیش می‌رود. اما اقتصاد متعارف هنوز نتوانسته مسائلی از این دست را به خوبی حل یا حتی پیش‌بینی کند. در واقع با چند قطعه عکس نمی‌توان ماجرای یک فیلم بلند را توضیح داد یا از پویایی‌های ماجراهای فیلم یا روابط شخصیت‌های آن شناخت مکفی به دست آورد. مقارن با تورم رکودی اوایل دهه ۱۹۷۰ و دهه ۱۹۸۰ مکتب انتظارات عقلا‌یی شکل‌ گرفت و تکامل یافت. تا پیش از بحران اخیر، پیروان این مکتب برون‌سپاری مدیریت سیاست‌های کلا‌ن اقتصاد به دولت را امری نادرست تلقی می‌کردند اما پس از وقوع بحران مدعی هستند که اقتصاد آمریکا پس از دهه ۱۹۳۰ دیگر اقتصاد آزاد نیست. در حالی که پس از دهه ۱۹۷۰ چرخشی بنیادین در اقتصاد کلا‌ن آمریکا پدیدار شد و رهیافت کینزی به چند فصل از متون درسی اقتصاد کلا‌ن تبدیل شده بود تا رهیافت انتظارات عقلا‌یی در فصول بعدی همان متون کاستی‌های آن را رفع کند. گرچه در این نوشتار نه ترجیحی بر اقتصاد کینزی وجود دارد و نه عنادی با اقتصاد انتظارات عقلا‌یی یا پولی؛ تنها نکته مطرح لزوم نگرش اساسی در مبانی علم اقتصاد و هدایت آن به سمت و سویی است که اگر نگوییم قانونمندی‌های جهان اقتصادی، حداقل قاعده‌مندی‌های آن را به گونه‌ای سازگار بشناساند و شکارچیان اژدها را به شکار اژدهای معاصر و نه اژدهای خاموش دو سده قبل بفرستد. ‌
رضا مجیدزاده‌، پژوهشگر اقتصادی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید