پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا


شیوه های هماوردی با بیابان زایی در ایران


شیوه های هماوردی با بیابان زایی در ایران
قابلیت بیابانی شدن ایران مرکزی به احتمال زیاد با دوره های ناپایدار (رگسیستازی) زمین، که امکان رویش گیاهی و تولید زیست توده را به کمینه می رساند، منطبق بوده است. (معتمد، ۱۳۷۱) برپایه شواهد به دست آمده، آب و هوای ایران زمین، بین ۱۸۰ تا ۲۰۰ میلیون سال پیش (دوره لیاس)، یعنی زمانی که در عرض های شمالی کمتر از ۱۰ درجه قرار داشت، گرم و مرطوب بوده است (احمدی، ۱۳۷۷)، لیکن به موازات حرکت های قاره ای، بیشتر قلمرو جغرافیایی ایران در عرض های ۲۵ تا ۳۵ درجه (کمربند بیابانی جهان) استقرار یافت که این رخداد به همراه پاره ای دیگر از عوامل محیطی، زمینه ساز حاکمیت شرایط بیابانی بر اغلب نواحی ایران در متجاوز از یک تا دو میلیون سال پیش (دوران نئوژن و کواترنر) شد. (معتمد، ۱۳۷۱ و احمدی، ۱۳۷۷)
● مقابله با بیابان زایی و خشکسالی در ایران باستان
بر پایه مطالعات باستان شناسان و شواهد برجای مانده، به نظر می رسد که ایرانیان از دیرباز، با پاره ای از فرآیندهای موثر در تخریب سرزمین آشنا بوده و به هدف مهار آنها، کوشش هایی را به سامان رسانده اند.
به عنوان مثال نزدیک به ۳ هزار سال پیش، ایرانیان باستان (آریایی ها) با اختراع کاریز و گسترش سامانه آن تا آستانه هفت هزار کیلومتر (احمدی، ۱۳۸۱)، شگردی مناسب، پایدار و کم هزینه را برای بهره برداری از آب های ناپیدا به جهانیان عرضه داشتند که می توانست آستانه مقاومت ایشان را در روزها و فصول بی آبی و خشکسالی افزایش دهد. احتمالاً حتی پیشتر از آن، مردمان ساکن در شمال شرق ایران، دریافته بودند که چگونه با استفاده از بندسارها، نه تنها به کشاورزی خویش رونق بخشند، بلکه آب های زیرزمینی را نیز از طریق آبیاری مخروط افکنه ها تغذیه کنند و بدین ترتیب، بروز یکی از نشانه های بیابان زایی را به تاخیر اندازند.
بدین ترتیب، این دو نظام آبیاری به گونه ای هماهنگ یکدیگر را تکمیل می کرده اند؛ در حالی که کشتزاری سیلابی در سراب، آبخوان کاریزی را تغذیه می کرد، جریان همان کاریز، مزرعه ای را در پایاب آبیاری می کند؛ زه آب این کاریز نیز به نوبه خود بخشی از بده کاریز پایاب را فراهم می آورد. (کوثر، ۱۳۷۲) اگرچه اطلاعات زیادی از شیوه های سنتی جمع آوری سیلاب و سامانه های گوناگون آبیاری موجود نیست، اما استفاده از آنها در جای جای کشور، به ویژه استان های سیستان و بلوچستان، خراسان، هرمزگان، بوشهر، فارس و آذربایجان با نام های بندسار، هوشاب (خوشاب)، هوتک، چاه نیمه، کشت آدوری، کشت سبویی (کوزه ای)، کشت سنگچالی، آرنگ سازی یا خاک ستانی (شیوه ای برای به دام انداختن آب سیلاب ها در مناطق کوهستانی به منظور گرفتن خاک و لاشبرگ)، گیرماسه، گوراب سازی، تیلون دادن و چوم سوزان (فرهادی، ۱۳۸۰) شاهدانی استوار بر بهره مندی کامل و هوشمندانه از منابع آب و خاک، با لحاظ درک عمیق از قوانین طبیعی توسط ایرانیان است.
در موردی دیگر، متجاوز از ۲۵۰۰ سال پیش، دولت هخامنشی، شبکه پیچیده ای از تاسیسات آبیاری ایجاد کرده بود که جلوی طغیان آب رودخانه ها را گرفته و در خشکسالی ها ذخایر مورد نیاز آب را تامین می کرد. از نوشته های هرودوت چنین برمی آید که در آن زمان، منابع آب، دولتی بوده و حکومت توانسته بود با مهار ۲۰ میلیارد مترمکعب آن، حدود یک و نیم میلیون هکتار زمین را آبیاری کند.
(رحمانیان، ۱۳۷۸) هم اکنون در تخت جمشید، کتیبه ای معروف وجود دارد که روی آن جمله ای بدین مضمون از کوروش، بنیانگذار سلسله هخامنشی، درج شده است؛ «خداوند این کشور را از دشمن، از خشکسالی و از دروغ حفظ کند.» دریافتی که نشان می دهد نیاکان ما تا چه اندازه از خطرات خشکسالی آگاه بوده و با هم ردیف قرار دادن آن با دشمن بیگانه، عقوبت های آن را از نزدیک لمس کرده بودند. حتی مهندسی سازه های ساختمانی (طاق های ضربی، بادگیرها، آب انبارها، یخچال های طبیعی و بهره گیری از ویژگی های گرمایشی و روشنایی جهات جغرافیایی) و مواد به کار رفته در آنها بی نظیر است.
بیش از هفتصد سال پیش، مردمان طبس، برای مهار هرزآب ها و جلوگیری از رخداد سیل، اقدام به احداث سدی کردند به ارتفاع ۵۶ متر در محل روستای «کریت» و از آب ذخیره شده آن، به منظور آبیاری مزارع و پردیسان خویش تا مدت ها بهره می بردند.
این سد قوسی که تا حدود ششصد سال پس از خود نیز همتایی نداشت، هنوز هم در ۱۷ کیلومتری شهرستان طبس استوار باقی مانده است. (فدایی،۱۳۷۶) سرانجام آنکه مطابق یافته هایی که قدمت برخی از آنها به ۵۰۰ تا ۶۰۰ سال پیش می رسد، در بخش های مرکزی و جنوبی ایران برای مهار فرسایش بادی و جلوگیری از هجوم ماسه های روان، مردم محلی از خاکپوش (مالچ) های رسی، سنگریزه ای و بعضاً خرده های سفال استفاده می کردند و نیز با ساختن چپرهایی از نی، برگ های خرما و حتی دیوارهای گلی در اطراف مزارع، عملاً نوعی بادشکن را ابداع و مورد استفاده قرار می دادند. (مشاور یکم، ۱۳۷۷)
محمد درویش
منبع : روزنامه شرق