چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
روابط فرهنگی تهران و تلآویو در دورهی پهلوی
در سال ۱۳۵۰، جشنهای ۲۵۰۰ ساله بدون دعوت از اسرائیلیها انجام شد، موجبات رنجش خاطر آنها فراهم شد و مطبوعات اسرائیلی، شاه را به خاطر ولخرجیها و بعضی نیز مستقیماٌ به دلیل دعوت نکردن از اسرائیلیها مورد مذمت قرار دادند.
با پایان جنگ جهانی دوم و برقراری نظام قیمومیت، انگلستان بر بخشهایی از امپراتوری عثمانی و از جمله سرزمین فلسطین، چیرگی یافت. در طی دورهی قیمومیت انگلستان، شرایط و زمینه برای تقویت حضور صهیونیستها و سلطهی آنها بر فلسطین بیش از پیش فراهم شد و با تصویب طرح تقسیم در سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸، صهیونیستها تأسیس کشوری جعلی به نام اسرائیل را اعلام کردند. به این ترتیب، مسلمانان در مقابل عملی انجام شده قرار گرفتند که تا به امروز باعث بروز جنگهای متعدد منطقهای میان مسلمانان و دولت غاصب اسرائیل شده است.
روابط ایران و رژیم اشغالگر قدس که از سال ۱۳۲۸ به صورت «دوفاکتو» شروع شد نه تنها برخلاف مصالح ملی بود بلکه احساسات مردم نیزدر آن نادیده گرفته شده بود. در این نوشتار به بعُد فرهنگی این روابط میپردازیم و میکوشیم که براساس اسناد موجود در آرشیو وزارت امور خارجه، به توضیح مسائلی که در این زمینه وجود داشته است، بپردازیم. البته رعایت اختصار در نوشتن مطالب رعایت شده است و ترتیب طرح موضوعات نیز دلیل بر اهمیت بیشتر یا کمتر موضوع نیست.
● جهانگردی
یکی از زمینههای همکاری فرهنگی بین دو کشور، جهانگردی بوده است. در اوایل دههی ۴۰، اسدالله علم، نخستوزیر وقت، از دولت اسرائیل خواست تا برای توسعهی جهانگردی در ایران طرحی را تنظیم کند. تدی کولک، ۱ رئیس اتحادیهی جهانگردی اسرائیل، به ریاست هیئت اسرائیلی جهت برنامهریزی برای توسعهی صنعت جهانگردی ایران برگزیده شد. ۲ وی به اتفاق دو نفر دیگر بنا به دعوت علم در روز ۴ مردادماه ۱۳۴۱ به تهران عزیمت کردند و طی ۱۰ روز توقف در ایران، با علم وبعضی مقامات دیگر ملاقاتهایی انجام داده و در ۱۴ مرداد به اسرائیل بازگشتند. ۳ وی در این ملاقاتها با اشاره به راهکارهای توسعهی جهانگردی در ایران از جمله تأسیس ادارهای به این منظور و همچنین تبلیغات مناسب و اصلاح وضع هتلها و تربیت کادر گمرکی، اظهار داشت که مهمتر از همهی اینها، همکاریای است که در این زمینه باید بین ایران، اسرائیل ترکیه به عمل آید.۴
کولک در این سفر همچنین توصیه کرد که ضمن تأسیس هتلها، جادههای جدید و وسایل نقلهی مدرن در تخت جمشید، ایران باید واقعهی مهمی برپا کند تا توجه خارجیان را به این تسهیلات جهانگردی جدید جلب کند.بعدها کولک اعتراف کرد که هرگز تصور نمیکرد که اسرافکاریای که در جشنهای بیست و پنجمین قرن بنیانگذاری امپراتوری ایران پیش آمد، همانی بودکه او توصیه کرد. ۵ وی همچنین به مقامهای ایرانی یادآور شد که فعالیت و همکاری در زمینه جهانگردی چیزی نیست که بتوان آن رابه صورت محرمانه انجام داد و در این زمینه میبایستی در همه جا آشکارا به تبلیغاتی دامنهدار دست زد. این هشدار وی به این دلیل بود که مقامات ایران در دورهی پهلوی همیشه روابط عمیق موجود میان دو کشور را انکار میکردند و اصرار داشتند که اسرائیلیها نیز سطح مناسبات موجود را محرمانه نگه دارند. علم، نخست وزیر وقت نیز دستور داد که جلسهای مرکب از وزیران دارایی، کشاورزی و بازرگانی تشکیل گردد و مسائل مورد علاقهی دو طرف را مورد رسیدگی قرار دهد. ۶
مسئلهی توسعهی جهانگردی میان دو کشور در سالهای بعد نیز دنبال شد. در آبانماه سال ۱۳۴۲ دکتر ولف تصیگلی، مشاور بینالمللی روتاری در خاورمیانه، برای یک مصاحبهی حضوری نزد شاه رفت. در این مصاحبه مسئلهی مبادلهی جهانگردان بین کشورهای اسرائیل، یونان، ترکیه و ایران را مطرح ساخت و از تصیگلی خواست تا در مورد توسعهی جهانگردی بین انجمنهای روتاری در این منطقه اقدام نماید. ۷ اقدامات انجام شده در این زمینه در سال ۱۳۴۳ به نتیجه رسید و در پنجم فروردین آن سال، نخستین گروه جهانگردان اسرائیلی توسط مؤسسهی جهانگردی «اشل» به مدیریت شخصی به نام «اشل» و با همکاری شرکت هواپیمایی «ک.ال. ام» وارد تهران شدند. رئیس وقت دفتر نمایندگی ایران در اسرائیل نیز در نامهای به وزارت امور خارجه، خواستار همکاری با این گروه و فراهم شدن حداکثر تسهیلات برای آنها میشود. وی مینویسد: «... در این صورت مؤسسات فوقالاشاره تشویق خواهند شد که در عرض یک سال چندین هزار نفر را برای آمدن به ایران آماده سازند.» ۸
● جشنهای ۲۵۰۰ ساله
مسئلهی قابل توجه دیگر، نقش اسرائیلیها در طراحی و برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله است. همچنان که گفته شد، اسدالله علم درسال ۱۳۴۱ از تدی کولک دعوت کرد که به ایران بیاید. در این سفر وی راجع به برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله با مقامات ایرانی مذاکره کرد. وی بعدها گفته بود که تز اصلی برگزاری این جشنها را او ارائه داده و با علم در میان گذارده است. ۹ وی با مسئولان این جشنها همکاری و همفکری وسیعی داشت وده سال بعد؛ یعنی در سال ۱۳۵۰، که جشنها برگزار شدند، وی از اینکه به این مراسم دعوت نشده بود، به پرویز راجی گلهگذاری کرد. ۱۰
مطبوعات اسرائیلی در طی دههی ۴۰، مطالب و مقالات متعددی دربارهی جشنهای ۲۵۰۰ ساله وسالگرد تأسیس پادشاهی ایران نوشتند و تبلیغات وسیعی در این باره به راه انداختند. ۱۱ البته هدف آنها از این همه، بهرهبرداری از این تبلیغات به نفع خود بود. آنها با این تبلیغات و به ویژه در خصوص اقدام کوروش در آزاد کردن یهود از زیر یوغ پادشاه بابل، سعی داشتند پیوندهای باستانی بین ایران و قوم یهود به وجود آورند. نشریهی هپوعل هتصاعیر، چاپ اسرائیل در ۱۹۶۴، در مطلبی نوشت: «جشنهای شاهنشاهی ایران نه تنها از طرف کلیهی کشورهای جهان بلکه به خصوص از طرف یهودیان مورد توجه قرار خواهد گرفت. ملت یهود در موطن خود ... احساسات ستایشآمیز خود را نسبت به انسانی که یکی از بزرگترین شخصیتهای عالم انسانی است [کوروش] تقدیم خواهد داشت. همهی ما از وی به عنوان شخصی که بازگشت یهودیان را به وطن ممکن ساخت، یاد خواهیم کرد.» ۱۲
یهودیهای جهان حتی پیش از آنکه در ایران تصمیم به برگزاری یادبود دوهزار وپانصدمین سال بنیادگذاری شاهنشاهی این کشور به دست کوروش گرفته شده باشد، یادبودی به این مناسبت و آزادی قوم یهود به دست کوروش وبازگشت به فلسطین برگزار کردند. ۱۳ در مرداد ماه ۱۳۳۸ / اوت ۱۹۵۹ کنگرهی بینالمللی یهود که هر پنج سال یکبار تشکیل میشود، با شرکت نمایندگان اعزامی یهودیان پنجاه کشور مختلف جهان در استکهلم (پایتخت سوئد) برگزار گردید. این کنگره دارای مراکز جداگانهای در نیویورک، لندن، ژنو، ریودوژانیرو، الجزایر و یک ادارهی انتشارات و اطلاعات مرکزی در لندن است. در اجلاسیهی کنگرهی بینالمللی یهود که از دهم تا بیستم مرداد ماه ۱۳۳۸ / دوم تا دهم اوت ۱۹۵۹ در شهر استکهلم تشکیل گردید، در تعقیب گزارش هیئت نمایندگی یهودیان، قطعنامهی زیر در جلسهی ۱۹ مرداد / ۱۱ اوت این کنگره به اتفاق آرا به تصویب رسید: «مجمع عمومی کنگره جهانی یهود توسط هیئت نمایندگی یهودیان ایران در کنگره اطلاع یافت که اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران و دولت آن کشور مقرر داشتهاند مراسم یادبود دو هزار و پانصدمین سال تأسیس شاهنشاهی ایران به دست کوروش کبیر، برگزار گردد. شورای اجراییه، کنگره را مأمور میکند که به نوبهی خود این یادبود بزرگ را در زمینهی بینالمللی آن مورد تجلیل قراردهد و از تمام سازمانها و جوامع یهودی در سراسر جهان خواستار است که طی باشکوهترین مراسم، حقشناسی خود را نسبت به خاطرهی این قهرمان بزرگ تاریخ که در کتاب آسمانی تورات از بزرگواری او نسبت به ملت یهودسخن رفته است، ابراز دارند.» ۱۴ در اورشلیم نیز مرکزی برای پیگیری این امر تشکیل گردید و فعالیتهای فراوانی در این زمینه انجام داد. ۱۵
صهیونیستها در تبلیغات خود از کوروش به عنوان «اولین صهیونیست» و از اعلامیهی کوروش با عنوان «بالفور باستانی»۱۶ نام میبردند.
وقتی که در سال ۱۳۵۰، جشنهای ۲۵۰۰ ساله بدون دعوت از اسرائیلیها انجام شد، موجبات رنجش خاطر آنها فراهم شد و مطبوعات اسرائیلی، شاه را به خاطر ولخرجیها و بعضی نیز مستقیماٌ به دلیل دعوت نکردن از اسرائیلیها مورد مذمت قرار دادند. ۱۷
● صهیونیسم و باستانگرایی در ایران
بدون تردید ایران باستان دارای تمدن شکوفا، فرهنگی زنده و دینی پرجاذبه بوده است و همچنین تاریخ ایران باستان و قبل از اسلام نیز میبایستی مطالعه و نوشته شود و چنانچه شاهدیم مورخان بزرگ مسلمان مانند طبری در تاریخ طبری، دینوری در الخبارالطوال، ابن مسکویه در تجاربالامم و بسیاری دیگر از مورخان مسلمان در تألیفات خود، تاریخ پیش از اسلام ایران را به گونهای مشروح و جالب نوشتهاند. لیکن مسئله این است که رژیم پهلوی و باستانگرایان وابسته به دربار و غربزده سعی داشتند با استفادهی ابزاری از باستانگرایی، دین اسلام را از صحنهی جامعه خارج کنند. ۱۸ این حرکتی بود که در دورهی پهلوی توسط آمریکا و عوامل داخلی آن گسترش یافت و صهیونیستها نیز آن را با منافع خود همسو میدیدند.
صهیونیستها پس از تشکیل رژیم صهیونیستی و به دنبال تلاش جهت نزدیکی به ایران، سعی کردند با بزرگنمایی و تحریف تاریخ باستان، پیوندهای باستانی بین ایرانیان و قوم یهود به وجود آورند. در این راستا آنها سعی کردند با توجه به زمینهی مساعد موجود در میان حاکمان، باستانگرایی افراطی را جهت بهرهبرداریهای بعدی خود ترویج کنند. دکتر زوی دوریل، رئیس نمایندگی اسرائیل در تهران در رابطه با شیفتگی بخشی از روشنفکران و تحصیل کردگان نسبت به این مسئله میگوید: «... وقتی برای افراد تحصیلکردهی ایرانی صحبت میکنم کافی است اظهارات خود را از داستان استر۱۹ شروع کنم تا فوراً از علاقه و توجه آنها برخوردار شوم.» ۲۰ و این شیوه به الگویی برای تمام مقامات و شخصیتهای اسرائیلی تبدیل شد که در هر محفل و مراسم ایرانی، شروع سخن خودرا توصیف و تقدیر از کوروش و داستان استر و مردخای قرار میدادند و البته شنوندگانی نیز بودند که به گفتهی دوریل شوق زیادی به شنیدن این حکایات داشتند. طبق افسانههای یهودی، خشایارشا پادشاه ایرانی تحت نفوذ زن یهودی خود به نام «استر» و مردی یهودی به نام «مردخای»۲۱ که سمت مشاور او را داشت، از توطئهی وزیر اعظم خود به نام هامان جلوگیری کرد، که طبق نقشهی وی، میبایست کلیهی یهودیان قلع وقمع میشدند. از آن تاریخ تاکنون، همه ساله یهودیان به این مناسبت جشنی به نام «پوریم» برپا میسازند. ۲۲
همچنین در متنهای یهودی با اشاره به اقدام کوروش، عمل وی را در آزادسازی یهودیان بابل آغاز دورهای میدانند که شاهان ایرانی نسبت به یهودیان با دوستی و مودت رفتار کردند و بدین جهت یهودیان ایران ترقی کردند؛ چنانچه نحمیا از مقربان درگان شاه ایران گردید. ۲۳ در حالی که بعضی نویسندگان باستانگرای ایران عقیده دارند که دلیل این کار کوروش را میبایست در سیاست او جستو جو کرد. دکتر هادی هدایتی در کتاب کوروش کبیر مینویسد: «کوروش پس از فتح بابل به فکر تسخیر مصر بود. فتح مصر بعدها در زمان پسرش کامبیز۲۴ تحقق یافت، ولی کوروش قبلاً مقدمات آن را فراهم کرد و در نزدیکی درهی نیل، متحدان باوفا و حقشناسی برای خود ایجاد کرد. سپاه پارس ناچار بود برای حمله به کشور فراعنه، از فلسطین عبور کند و بنابراین لازم بود در بیتالمقدس که محل توقف و پایگاه حملهی سپاه بود، پشتیبانی محکم و یا لااقل بیطرف وجود داشته باشد.شاید علت واقعی رفتار کوروش همین بوده است که با استقرار کانون ملی یهود در میان راه بابل و تِب،۲۵ خدمتی به خاندان خود کرده باشد...» ۲۶
شاید بتوان گفت که نفوذ خزندهی صهیونیسم در فرهنگ ایران از دوران رضاشاه آغاز گردید و در واقع یکی از اهداف باستانگرایی فروغی، القای پیوندهای کهن دو قوم ایرانی و یهود در قبال «توحش!!» اعراب بود. ۲۷ بدینسان علیرغم فرهنگ اسلامی مردم ایران که همبستگی امت اسلامی را در چهارچوب تمدن واحد اسلامی توصیه مینمود، و پابه پای اسلامزدایی و سرکوب خشن روحانیت، ترویج فرهنگ پیش از اسلامی در دستور کار قرار گرفت و چنین القا شد که گویا بین آیین کهن ایرانیان و دین یهود وجوه مشترک فراوانی بوده است و همانگونه که کوروش کبیر منجی «قوم ستمدیدهی یهود» بود، ایران کنونی نیز باید حامی و نجاتبخش قوم آوارهی یهود باشد. واضح است که این تبلیغات هدفی بجز جدایی مردم ایران از مردم مسلمان منطقه و ایجاد همدردی با مهاجرین یهودی در فلسطین و یا حداقل بیتفاوتی را پی نمیگرفت. ۲۸
در نیمهی دوم دههی ۱۳۳۰ و آغاز دههی ۱۳۴۰، با برنامهریزی موساد و نقش فعال روشنفکران وابسته به ساواک، ترویج «مدینهی فاضلهی اسرائیل» به شکلی بیسابقه و بیپرده در مطبوعات آغاز شد. در این زمان با یک برنامهی سنجیده، هیئتهای مختلفی از ایران به اسرائیل اعزام گردیدند و از جمله تعدادی از روشنفکران طرفدار آرمان سوسیالیسم و صاحب قلم چون خلیل ملکی، جلال آلاحمد و داریوش آشوری عازم فلسطین اشغالی شدند که در بازگشت خلیل ملکی و داریوش آشوری و همفکرانشان «سوسیالیسم کیبوتصی» را نمونهای پیشرفته از سوسیالیسم دانستند،۲۹ ولی مرحوم جلال آلاحمد با نگارش مقالاتی به افشای ماهیت اسرائیل پرداخت. ۳۰
● دعوت از مقامات و روشنفکران به اسرائیل
یکی از اقدامات ماهرانه و برنامهریزی شدهی اسرائیلیها برای بسط نفوذ خود، چه به لحاظ سیاسی و چه از لحاظ فرهنگی، فراهم کردن زمینهی مناسب برای سفر مقامات، فرهنگیان، تحصیلکردگان، روشنفکران و اصحاب مطبوعات به اسرائیل و تسهیل و تشویق اینگونه سفرها بود.
مایرامیت، رئیس سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل در سال ۱۳۴۱، پس از سفر خود به ایران، طی گزارشی به مقامات اسرائیلی متذکر شد که اسرائیل در میان مردم ایران منفور است. وی اضافه کرد که در خلال چند سال آینده نیروهای جدیدی در ایران سربلند خواهند کرد که در حال حاضر اسرائیل هیچ تماسی با آنها ندارد. امیت توصیه کرد که سعی شود با دانشگاها و روزنامهها و شخصیتهای مخالف رژیم تماس برقرار شود. این تیز جدید نقطهی آغاز روند جدیدی از سوی اسرائیل جهت برقراری ارتباط با مطبوعات و روشنفکران شد. ۳۱
اینگونه سفرها در ابتدا مدتی با اطلاع وزارت امور خارجه انجام میگرفت، ولی به لحاظ اینکه وزارت امور خارجه در اینگونه موارد با رعایت جوانب مختلف و مصلحتها رفتار مینمود و گاهی نیز اجازهی انجام چنین سفرهایی را نمیداد، پس از مدتی چنین سفرهایی بدون اطلاع وزارت امور خارجه انجام میشد. اسرائیلیها با شگردهای خاصی از راههای خارج از وزارت امور خارجه، این گونه سفرها را پیگیری مینمودند. مثلاً در سال ۱۳۴۴ تعداد ۲۵ نفر از بانوان فرهنگی بدون اطلاع و وزارت امور خارجه و به دلیل اجازهای که خانم بنصوی، مدیر مرکز آموزش بینالمللی حیفا در سفرش به تهران از اشرف پهلوی گرفته بود، به اسرائیل سفر کردند. ۳۲
اسرائیلیها در ایام عید نوروز هر سال برنامهای جهت دعوت از مقامات ایرانی جهت گذراندن تعطیلات در اسرائیل داشتند. بعضی از مدعوین سال ۱۳۴۲ عبارت بودند از:
۱) دکتر شیفته، معاون نخستوزیر و همسرش؛
۲) مهندس شریفامامی و همسرش؛
۳) جمشید آموزگار و همسرش؛
۴) دکتر گودرزی و همسرش؛
۵) آقای خدیوی و همسرش؛
۶) دکتر جهانشاه صالح و همسرش؛
۷) دکتر سیاح، رئیس دانشکدهی دندانپزشکی؛
۸) پرویز نقیبی از مجلهی اطلاعات هفتگی و همسرش؛ و بالاخره علیاصغر امیرانی از مجلهی خواندنیها. ۳۳
در نوروز ۱۳۴۳ نیز اسامی زیر در بین مدعوین به چشم میخورد:
۱) دکتر رمضانی، معاون وزارت فرهنگ و همسرش؛
۲) مهدی خواجهنصیری، معاون وزارت کشورو همسرش؛
۳) سرهنگ ایزدی رئیس دفتر تیمسار نصیری؛
۴) دکتر فاروقی از دانشگاه اصفهان؛
۵) دکتر حافظ فرمانفرمائیان، رئیس ادارهی روابط عمومی دانشگاه تهران،
۶) هوشنگ پیرزاد از ادارهی رادیو؛
۷) دکتر جلال و دکتر سهرابزاده از وزارت کشور. ۳۴ به دلیل تعداد زیاد اینگونه سفرها به همین دو نمونه اکتفا میکنیم. گفتنی است که مقامات اسرائیلی نیز سفرهای اینچنینی به ایران داشتند؛ چنانچه در شهریور سال ۱۳۴۵ تعداد ۱۱ تن از مقامات و نمایندگان مجلس اسرائیل به ایران سفر کردند. ۳۵
سفرهای بسیاری نیز در قالب شرکت درکنگرههای علمی و دانشجویی نیز انجام میشد؛ مانند سفر ابراهیم پورداوود در خرداد ۱۳۴۰، جهت شرکت در کنگرهی جهانی علوم یهود۳۶ و همچنین سفر احسان یارشاطر در اردیبهشت ۱۳۵۷ جهت شرکت در چهارمین اجلاس کمیتهی بیتالمقدس.۳۷ ابوالحسن بنیصدر و خانم آشوری نیز جزو مدعوین بودند که اسرائیل از آنها برای شرکت در سمینار بینالمللی دانشجویان دعوت به عمل آورده بود. ۳۸
● تاراج میراث ملی ایران
یکی از زوایای پنهان روابط ایران و اسرائیل که نتیجهی حضور وسیع و جدی اسرائیلیها در ایران بوده، تاراج میراث ملی ایران است که این غارت اشیای باستانی و عتیقه در دورهی اقتدار حکومت باستانپرست پهلوی انجام گرفت. آثار باستانی ایران که به میزان زیاد از کشور خارج میشد، به اسرائیل منتقل شده و در موزههای دولتی آنجا، یا مجموعههای خصوصی نگهداری میشد و یا به موزههای بزرگ جهان در اروپا و آمریکا راه مییافت. در این زمینه مطلبی که در یکی از نشریات اسرائیلی به نام داوار، مورخ ۶/۱۲/۱۹۶۳ به چاپ رسید، بسیار گویا و تأسفانگیز است: «اسرائیل به صورت یکی از مراکز بینالمللی خرید و فروش آثار باستانی ایران درآمده است. به همین علت تجار خارجی عقیده دارند کهآثار باستانی ایران را میتوان به قیمت مناسب در اسرائیل خریداری نمود... طی دو سال اخیر در حدود ۲۰۰۰ ظرف سفالی املش به اسرائیل وارد شده و این مقدار ۸۰% کلیه آثار املش را که به معرض فروش گذارده شده است، تشکیل میدهد. ولی بسیار جای تأسف است که آثار مزبور از کشور خارج میشود و ما این موقعیت بزرگ را برای گردآوری یک مجموعهی هنری از دست میدهیم، در حالی که موزههای بزرگ فرانسه، انگلستان و آمریکا و نیز موزههای بسیار دیگر، مساعی فراوانی برای خرید آثاراملش به کار میبرند.» ۳۹ چنانچه در این سند دیدیم، اسرائیلیها از خروج اشیای باستانی ایران از اسرائیل اظهار تأسف کردهاند، اما در داخل ایران به دلیل بیخبری یا بیتوجهی در مقابل این مسئله هیچ عکسالعملی دیده نشد؛ و این واقعیتی است که هیچ توجیهی برای آن نمیتوان یافت.
اسرائیلیها حتی درکاوشهای باستانشناسی در مناطق مختلف ایران نیز حضور داشتند و اشخاصی چون ایوب ربانو در طی دهها سال یکی از بزرگترین مجموعههای آثار باستانی ایران را گردآوری کرد که برخی از آثار آن در جهان بینظیر بودند. ۴۰ در میان این آثار باستانی و اشیای عتیقه که در موزهی «تبصئیل» اسرائیل به نمایش گذاشته شدند، آثار مربوط به دورهای شامل قرن چهارم پیش از میلاد تا نیمهی قرن ۱۸به چشم میخورد. ۴۱ در گزارش نمایندگی ایران در اسرائیل در مورد این اشیاء آمده است: « در این کلکسیون آثاری وجود دارد که بهایی برای آنها نمیتوان تعیین کرد، زیرا در جهان منحصر به فرد میباشند... در ظرف دو سال، کلکسیونی که در اورشلیم متمرکز گردید شامل آثاری ۳۰۰۰ ساله از دوران ماقبل تاریخ تا قرن شانزدهم بود...» ۴۲
اخبار مربوط به خروج اشیای باستانی و به خصوص نسخ خطی به گوش بعضی از مسئولین رسید؛ چنان که در بهمن ماه سال ۱۳۴۷، وزیر امور خارجهی وقت۴۳ طی نامهای به وزارت فرهنگ و هنر مینویسد: «... در مورد نحوهی خروج این اشیاء از ایران اطلاعی در دست نیست، ولی مرتباً در چمدانهای یهودیانی که به اسرائیل میروند اشیاء عتیقهی ایرانی، به خصوص نسخ خطی کتب مختلف مخفی شده و بدون جلوگیری پلیس وارد اسرائیل میشود..» ۴۴
این دیگر نشاندهندهی اوج بیخبری و بیتوجهی مقامات حکومت در قبال حفاظت از میراث ملی است. نکتهی قابل توجه دیگر این است که مقامات ایرانی به جای جلوگیری از خروج این اشیاء از ایران، انتظار دارند که پلیس اسرائیل از ورود این اشیاء به اسرائیل جلوگیری کند.
یکی از افرادی که نقش بسیار مهمی در سرقت اشیای عتیقهی ایرانی بر عهده داشت و با نفوذ زیاد و دوستی گستردهای که با مقامات حکومت پهلوی داشت احتمالاً به راحتی این کار را انجام میداده است، یعقوب نیمرودی وابستهی نظامی اسرائیل در ایران میباشد. دربارهی اقدامات وی در این زمینه میتوان به کتاب خاطرات حسین فردوست، جلد دوم مراجعه کرد که توضیحات لازم در این زمینه ارائه شده است.
● بخش فارسی رادیو اسرائیل
بخش فارسی رادیو اسرائیل پس از اعلام استقلال اسرائیل در ۱۹۴۸ ایجاد شد و شاید علت اولیهی تأسیس این بخش، ارتباط با یهودیان ایران جهت امور مربوط به مهاجرت بوده باشد؛ چنان که در این دوره این رادیو نقش مهمی ایفا کرد و اسرائیل با استفاده از آن، مستقیماً با یهودیان در ارتباط بود. در اسناد مهاجرت یهودیان ایران ذکر شده است که در سال ۱۳۲۹، دهقانان یهودی ایرانی به نمایندگان یهودی که برای بررسی اوضاع یهودیان ایران آمده بودند، اظهار داشتهاند که از برنامهی رادیو فارسی اسرائیل وعده دادهاند که یهودیها را به اسرائیل خواهند فرستاد و خیلی از آنها، بر همین اساس، خود را برای مسافرت آماده کردهاند. ۴۵ و همین نشاندهندهی جایگاه مهم این رادیو و اعتمادی است که یهودیان ایران نسبت به این رسانه داشتهاند. دقیقاً به همین دلیل در اسرائیل از این رادیو به عنوان «پل هوایی حیاتی بین اسرائیل و ایران»۴۶ یاد میکردند.
این رادیو به تدریج نقش مهمتر و جدیتری یافت و آن مقابله با تبلیغات وسیع کشورهای دشمن اسرائیل بود. از آنجا که با توجه به نوع روابط ایران و اسرائیل، استفاده از روزنامههای ایران برای مقابله با تبلیغات کشورهای دشمن اسرائیل مقدور نبود،نقش بخش فارسی رادیوی اسرائیل بسیار برجسته شد. یک روزنامهی اسرائیلی در این ارتباط نوشت: «اهمیت این سخنپراکنی را نمیتوان ارزیابی کرد. بخصوص اینکه حضور اسرائیل در ایران محدود است و نمیتواند نظریات خود را از طریقی که مثلاً عربستان سعودی، قطر و امارات عربی متحده با پرکردن ستونهای کامل روزنامهها توضیح میدهند، منتشر سازد. بخش فارسی رادیو اسرائیل تقریباً تنها رابطهی عمومی کشور است که در موفقیت آن شک و تردیدی نیست و اگرچه بخش کوچکی است ولی باید با سخنپراکنیهای وسیع کشورهای دشمن رقابت نماید...» ۴۷
در تیرماه ۱۳۵۷ مسئلهی تعطیل شدن بخش فارسی رادیو اسرائیل در کمیتهی بازگشت مهاجرت پارلمان اسرائیل مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به دلایل ارائه شده از جانب موشیه قصاب ۴۸(موشه کاتساو) نمایندهی ایرانیالاصل پارلمان از حزب لیکود، مبنی بر عدم انتشار نشریهای به زبان فارسی در اسرائیل و لزوم حفظ و ادامهی ارتباط روزانه با بیش از هشتاد هزار یهودی ایرانیالاصل، موقتاً با ادامهی کار بخش مذکور موافقت شد، اما چون مشکل کمبود بودجهی این بخش همچنان ادامه داشت، لذا مقامات آژانس یهود قول دادند مساعی لازم را در زمینهی تأمین بودجه به عمل آورند. ۴۹
● بورسهای دانشجویی و دورههای آموزشی
تعداد دانشجویان ایرانی از اوایل دههی ۱۳۴۰ در اسرائیل به طور محسوسی رو به افزایش نهاد و درسال ۱۳۴۳ به بیش از صدنفر رسید. ۵۰ تعدادی از این دانشجویان مسلمان بوده و بقیه نیز از پیروان مذاهب دیگر و اکثراً یهودی بودهاند. تعداد دانشجویان ایرانی در سالهای بعد افزایش بیشتری یافت، چنان که در سالهای اولیه دههی ۱۳۵۰، تعداد دانشجویان ایرانی در اسرائیل به بیش از ۳۵۰ نفر رسید که در دانشگاههای مختلف اسرائیل مشغول به تحصیل بودند. ۵۱ به دلیل همین افزایش تعداد دانشجویان ایرانی در اسرائیل، وزیر امور خارجه در سال ۱۳۴۴، طی نامهای خطاب به وزارت آموزش و پرورش، آورده است که با توجه به اقدامات سازمان رهبری جوانان دربارهی واگذاری بورسهای تحصیلی از طرف اسرائیل به اتباع ایران، به نظر وزارت امور خارجه تا زمانی که روابط سیاسی به طور رسمی با اسرائیل برقرار نشده است، به خصوص با توجه به اوضاع و احوال کنونی و روابط ایران با کشورهای عربی، تماس مقامات دولتی مسئول با مقامات اسرائیلی برای دریافت بورس تحصیلی یا به هر عنوان دیگر، مقرون به مصلحت کشور نیست. ۵۲
همانگونه که ذکر شد، دانشجویان ایرانی نیز به عناوین مختلف به اسرائیل دعوت میشدند. مثلاً در سمینار بینالمللی دانشجویان که در سال ۱۳۴۰ در اسرائیل برگزار شد، ابوالحسن بنیصدر و خانم آشوری از ایران جزو مدعوین این سمینار بودند. ۵۳
علاوه بر این، دورههای بسیار متنوع و زیادی برای کارمندان دولت از جمله کارمندان وزارت کشاورزی، وزارت کشور، شهرداریها، ارتش؛ و دورههای دامپروری و مبارزه با بیسوادی در اسرائیل تشکیل میشد که کارمندان وزارتخانههای مختلف جهت آموزش به این دورهها اعزام میشدند.
● همکاریهای هنری ـ ورزشی
در زمینهی روابط هنری میتوان به شرکت فیلمهای اسرائیلی در جشنوارههای فیلم، مثلاً جشنوارهی فیلمهای کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۴۵ در تهران اشاره کرد که در آن اسرائیلیها با سه فیلم «یوسف و برادرانش»، «کودک ولگرد» و «مزرعهی ما» شرکت کردند. ۵۴
مبادلهی گروههای هنری نیز در این زمینه قابل اشاره است ک هر از گاهی گروههایی برای اجرای برنامههای هنری به اسرائیل میرفتند؛ چنان که در اسفند ۱۳۴۰، گروهی مرکب از اکبر گلپایگانی، مهدی تاکستانی، منوچهر گودرزی و خانم آفت برای اجرای کنسرتهایی به اسرائیل رفتند. ۵۵
همچنین فعالیتهایی نظیر ایجاد رشتهی ایرانشناسی دردانشگاه تلآویو۵۶ و تألیف فرهنگ عبری ـ فارسی۵۷ که هر دو در سال ۱۳۴۵ اتفاق افتاد را میتوان جزو تعاملات فرهنگی ـ هنری داسنت. در سال ۱۳۵۱ نیز در ایران کاتالوگی از تمبرهای اسرائیلی منتشر شد که این کار در نوع خود در بین کشورهای اسلامی بیسابقه بود. ۵۸
در زمینهی روابط ورزشی نیز باید متذکر شد که مسابقات متعددی بین تیمهای ورزشی دو کشور و تیمهای دانشگاهها صورت گرفت که در اینجا فرصت پرداختن به آنها نیست، اما حکومت پهلوی در قبال این روابط و انعکاس آن در افکار عمومی اعلام میداشت که ایران سیاست را در ورزش دخالت نمیدهد و هیچگونه مخالفتی درادامهی روابط ورزشی با اسرائیل وجود ندارد. ۵۹
پانوشتها:
۱. Teddy Kollek
۲. سینتیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمهی اسماعیل زند، چاپ اول، تهران، نشر البرز، ص ۷۹.
۳. گزارش شمارهی ۲۸۷ مورخ ۲۹/۵/۱۳۴۱ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۳ ـ ۱۳۴۰، کارتن ۳، پروندهی ۱۷.
۴. سند پیشین
۵. خاطرات همسر سفیر، پیشین، ص ۷۹.
۶. گزارش شمارهی ۲۸۷ مورخ ۲۹/۵/۱۳۴۱ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۳ ـ ۱۳۴۰، کارتن ۳، پروندهی ۱۷.
۷. روزنامهی داوار، مورخ ۶/۱۱/۱۹۶۳، بایگانی وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۱۳۴۲، کارتن ۲، پروندهی ۱۲.
۸. گزارش شمارهی ۱۴۴۰ مورخ ۴/۱۲/۱۳۴۲ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۸، پروندهی ۵۴.
۹. مظفر شاهدی، زندگی سیاسی خاندان علم، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۷۷، ص ۲۱۹.
۱۰. گزارش شمارهی ۲۸۲/ ۵ ـ ۲۱۰ / ۸ مورخ ۲۸/۱/۲۵۳۷ از سفارت ایران در لندن به وزارت امور خارجه، اسناد ادارت مرکز، سال ۵۸ / ۱۳۵۶، کارتن ۳، پروندهی ۵ ـ ۲۱۰.
۱۱. روزنامهی هپوکر ۳۱/۹/۱۹۶۴، همچنین نشریهی هپوعل هتصاعیر مورخ ۱۵/۱۲/۱۹۶۴؛ همچنین روزنامهی معاریو ۱۶/۱۰/۱۹۶۴ و نمونههای فراوان دیگر.
۱۲. نشریهی هپوعل هتصاعیر مورخ ۱۵/۱۲/۱۹۶۴ به قلم اریهتار تاکوور، تلآویو، سال ۱۳۴۳، کارتن ۵، پروندهی ۳۰.
۱۳. برنامهی کامل جشنهای دو هزار و پانصدمین سال کوروش کبیر، دبیرخانهی شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی ایران، ص ۱۱۴.
۱۴. همان، ص ۱۱۶ ـ ۱۱۴.
۱۵. جهت مطالعه بیشتر ن. ک. به همان، ص ۱۱۶ ـ ۱۱۴.
۱۶. بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۱۳۴۳، کارتن ۴، پروندهی ۲۴.
۱۷. هاآرتص ۳۰/۷/۱۳۵۰، بایگانی وزارت امور خارجه، سال ۵۵ ـ ۱۳۵۰، کارتن ۲، پروندهی ۱ ـ ۱۰۹.
۱۸. جریانشناسی تاریخنگاریها در ایران معاصر، ابوالفضل شکوری، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، قم، ۱۳۷۱، صص ۴۶۸ ـ ۴۶۶.
۱۹. «استر» زنی یهودی که بنا به بعضی داستانها، همسر یکی از پادشاهان ایران بوده است.
۲۰. روزنامهی یدیعوت اخرونوت مورخ ۴/۱/۱۹۶۴.
۲۱. که احتمالاً دایی استربوده است.
۲۲. گزارش شمارهی ۹۲۷، مورخ ۲۴/۱۲/۱۳۴۱، از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۱۳۴۱، کارتن ۱، پروندهی ۵.
۲۳. گزارش شمارهی ۸۴۵ ، مورخ ۳۱/۵/۱۳۴۴ از صدریه به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۶، پرندهی ۳۶.
۲۴. کمبوجیه.
۲۵. Thebes
۲۶. هادی هادیتی، کوروش کبیر، ۱۳۵۵، تهران، چاپخانهی دانشگاه تهران، ص ۲۱۵.
۲۷. حسین فردوست، ظهور و سقوط پهلوی، ج ۲، ص ۱۲۷.
۲۸. همان، ص ۱۲۷.
۲۹. همان، ص ۱۲۸.
۳۰. جهت اطلاع بیشتر ن.ک.به: شمس آلاحمد، از چشم برادر، صص ۴۸۰ ـ ۴۶۱.
۳۱. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، سیاست خارجی ایران ۱۳۵۷ ـ ۱۳۰۰، ص ۲۹۳.
۳۲. نامهی شمارهی ۹۶۹ مورخه ۲۱/۶/۱۳۴۴، از صادق صدریه به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۴۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۸۳.
۳۳. گزارش شمارهی ۱۵۱۰، مورخ ۲۵/۱۲/۱۳۴۲ از صادق صدریه به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۸۳.
۳۴. گزارش شمارهی ۱۵۰۴ مورخ ۱۸/۱۲/۱۳۴۲ از صادر صدریه به وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۱۰.
۳۵. گزارش شمارهی ۱۳۸۸، مورخ۲۵/۶/۱۳۴۵؛ همچنین گزارش شمارهی ۱۴۱۳، مورخ ۲/۷/۱۳۴۵ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۲، پروندهی ۱۰۵.
۳۶. گزارش شمارهی ۲ مورخ ۱۰/۵/۱۳۴۰ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۸۳.
۳۷. گزارش شمارهی ۴۲۲ / ۱۵ ـ ۵۱۰ مورخ ۱۷/۲/۲۵۳۷، از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۵۷ ـ ۱۳۵۶، کارتن ۸، پروندهی ۱۵ ـ ۵۱۰.
۳۸. گزارش محرمانهی شمارهی ۱۵۲ مورخ ۲۹/۹/۱۳۴۰ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸،کارتن ۱۰، پروندهی ۱۰.
۳۹. نشریهی داوار هفتگی مورخ ۶/۱۲/۱۹۶۳ چاپ تلآویو، بایگانی وزارت امور خارجه، سال ۴۳ ـ ۱۳۴۰، کارتن ۵، پروندهی ۳۴.
۴۰. هاآرتص، مورخ ۱/۱/۱۹۶۵، بایگانی وزارت امور خارجه، سال ۱۳۴۳، کارتن ۵، پروندهی ۳۰.
۴۱. همان.
۴۲. گزارش شمارهی ۱۶۱۵ موره ۲۸/۹/۱۳۴۴، از صادق صدریه به وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۶، پروندهی ۳۹.
۴۳. اردشیر زاهدی.
۴۴. گزارش شمارهی ۹ / م «محرمانه»، مورخه ۳/۱۱/۱۳۴۴، از صادق صدریه به وزارت فرهنگ، نمایندگی بِرن ۲، سال ۵۴ ـ ۱۳۵۰، کارتن ۶۹، پروندهی ۲۶.
۴۵. اسناد مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین، سازمان اسناد ملی ایران، به کوشش مرضیه یزدانی، سال ۱۳۷۴، ص ۱۸۴.
۴۶. روزنامهی عل همیشمار مورخ ۲۳/۱۱/۲۵۳۶، بایگانی وزارت امور خارجه، سال ۵۷ـ ۱۳۵۶، کارتن ۴، پروندهی ۱۱ ـ ۳۰۰.
۴۷. همان.
۴۸. وی در انتخابات ریاست جمهوری اسرائیل در سال ۱۳۷۹ به ریاست جمهوری اسرائیل انتخاب شد.
۴۹. گزارش شمارهی ۱۲۹۰ / ۱۱ ـ ۳۰۰ مورخه ۱/۵/۲۵۳۷ از مرتضایی به وزارت امور خارجه، سال ۲۵۳۷، کارتن ۳، پروندهی ۱۱ ـ ۳۰۰.
۵۰. گزارش شمارهی ۱۸۹۰، مورخه ۱۶/۱۲/۱۳۴۳ از تلآویو (صادق صدریه) به وزارت امور خارجه، سال ۴۳/۱۳۴۲، کارتن ۴، پروندهی ۲۸.
۵۱. بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۵۵ ـ ۱۳۵۰، کارتن ۸، پروندهی ۱۶۹ و همچنین سال ۴۴ ـ ۱۳۴۰، کارتن، ۵، پروندهی ۳۴.
۵۲. نامهی شمارهی ۱۱۸۷۶ «محرمانه» مورخ ۱۹/۱۰/۱۳۴۴ از وزیر امور خارجه به وزارت آموزش و پرورش، تلآویو، سال ۴۹ ـ ۱۳۴۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۸۳.
۵۳. گزارش محرمانهی شمارهی ۱۵۲، مورخه ۲۹/۹/۱۳۴۰ از تیموری به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۱۰.
۵۴. گزارش شمارهی ۱۷۵۵، مورخه ۲۵/۸/۱۳۴۵ از صادق صدریه (تلآویو) به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ـ ۱۳۳۸، کارتن ۸ ، پروندهی ۵۶.
۵۵. گزارش محرمانهی شمارهی ۲۴۱ مورخه ۱۶۱۲/۱۳۴۰ از ابراهیم تیموری (تلآویو) به وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۸۳.
۵۶. گزارش شمارهی ۳۷۸، مورخه ۲۵/۲/۱۳۴۵، از صادق صدریه به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۸، پروندهی ۵۰.
۵۷. گزارش شمارهی ۱۱۲۶ مورخه ۱۶/۵/۱۳۴۵، از صادق صدریه به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۷، پروندهی ۴۵.
۵۸. گزارش شمارهی ۱۳۳۵ مورخ ۳/۶/۱۳۵۱، به نقل از روزنامهی داوار مورخه ۲۳/۵/۱۳۵۱ از تیموری به وزارت امور خارجه، سال ۵۵ ـ ۱۳۵۰، کارتن ۲، پروندهی ۲ـ ۱۰۹.
۵۹. گزارش شمارهی ۵۴ / ۳ ـ ۳۲۴ مورخ ۸/۱/۲۵۳۷ از مرتضایی به وزارت امور خارجه، سال ۵۷ ـ ۱۳۵۶، کارتن ۴، پروندهی ۳ ـ ۳۲۴.
منبع: فصلنامه تاریخ روابط خارجی، نشریه مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، سال اول، شماره ۴
نویسنده: علی محقق
۱. Teddy Kollek
۲. سینتیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمهی اسماعیل زند، چاپ اول، تهران، نشر البرز، ص ۷۹.
۳. گزارش شمارهی ۲۸۷ مورخ ۲۹/۵/۱۳۴۱ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۳ ـ ۱۳۴۰، کارتن ۳، پروندهی ۱۷.
۴. سند پیشین
۵. خاطرات همسر سفیر، پیشین، ص ۷۹.
۶. گزارش شمارهی ۲۸۷ مورخ ۲۹/۵/۱۳۴۱ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۳ ـ ۱۳۴۰، کارتن ۳، پروندهی ۱۷.
۷. روزنامهی داوار، مورخ ۶/۱۱/۱۹۶۳، بایگانی وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۱۳۴۲، کارتن ۲، پروندهی ۱۲.
۸. گزارش شمارهی ۱۴۴۰ مورخ ۴/۱۲/۱۳۴۲ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۸، پروندهی ۵۴.
۹. مظفر شاهدی، زندگی سیاسی خاندان علم، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۷۷، ص ۲۱۹.
۱۰. گزارش شمارهی ۲۸۲/ ۵ ـ ۲۱۰ / ۸ مورخ ۲۸/۱/۲۵۳۷ از سفارت ایران در لندن به وزارت امور خارجه، اسناد ادارت مرکز، سال ۵۸ / ۱۳۵۶، کارتن ۳، پروندهی ۵ ـ ۲۱۰.
۱۱. روزنامهی هپوکر ۳۱/۹/۱۹۶۴، همچنین نشریهی هپوعل هتصاعیر مورخ ۱۵/۱۲/۱۹۶۴؛ همچنین روزنامهی معاریو ۱۶/۱۰/۱۹۶۴ و نمونههای فراوان دیگر.
۱۲. نشریهی هپوعل هتصاعیر مورخ ۱۵/۱۲/۱۹۶۴ به قلم اریهتار تاکوور، تلآویو، سال ۱۳۴۳، کارتن ۵، پروندهی ۳۰.
۱۳. برنامهی کامل جشنهای دو هزار و پانصدمین سال کوروش کبیر، دبیرخانهی شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی ایران، ص ۱۱۴.
۱۴. همان، ص ۱۱۶ ـ ۱۱۴.
۱۵. جهت مطالعه بیشتر ن. ک. به همان، ص ۱۱۶ ـ ۱۱۴.
۱۶. بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۱۳۴۳، کارتن ۴، پروندهی ۲۴.
۱۷. هاآرتص ۳۰/۷/۱۳۵۰، بایگانی وزارت امور خارجه، سال ۵۵ ـ ۱۳۵۰، کارتن ۲، پروندهی ۱ ـ ۱۰۹.
۱۸. جریانشناسی تاریخنگاریها در ایران معاصر، ابوالفضل شکوری، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، قم، ۱۳۷۱، صص ۴۶۸ ـ ۴۶۶.
۱۹. «استر» زنی یهودی که بنا به بعضی داستانها، همسر یکی از پادشاهان ایران بوده است.
۲۰. روزنامهی یدیعوت اخرونوت مورخ ۴/۱/۱۹۶۴.
۲۱. که احتمالاً دایی استربوده است.
۲۲. گزارش شمارهی ۹۲۷، مورخ ۲۴/۱۲/۱۳۴۱، از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۱۳۴۱، کارتن ۱، پروندهی ۵.
۲۳. گزارش شمارهی ۸۴۵ ، مورخ ۳۱/۵/۱۳۴۴ از صدریه به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۶، پرندهی ۳۶.
۲۴. کمبوجیه.
۲۵. Thebes
۲۶. هادی هادیتی، کوروش کبیر، ۱۳۵۵، تهران، چاپخانهی دانشگاه تهران، ص ۲۱۵.
۲۷. حسین فردوست، ظهور و سقوط پهلوی، ج ۲، ص ۱۲۷.
۲۸. همان، ص ۱۲۷.
۲۹. همان، ص ۱۲۸.
۳۰. جهت اطلاع بیشتر ن.ک.به: شمس آلاحمد، از چشم برادر، صص ۴۸۰ ـ ۴۶۱.
۳۱. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، سیاست خارجی ایران ۱۳۵۷ ـ ۱۳۰۰، ص ۲۹۳.
۳۲. نامهی شمارهی ۹۶۹ مورخه ۲۱/۶/۱۳۴۴، از صادق صدریه به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۴۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۸۳.
۳۳. گزارش شمارهی ۱۵۱۰، مورخ ۲۵/۱۲/۱۳۴۲ از صادق صدریه به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۸۳.
۳۴. گزارش شمارهی ۱۵۰۴ مورخ ۱۸/۱۲/۱۳۴۲ از صادر صدریه به وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۱۰.
۳۵. گزارش شمارهی ۱۳۸۸، مورخ۲۵/۶/۱۳۴۵؛ همچنین گزارش شمارهی ۱۴۱۳، مورخ ۲/۷/۱۳۴۵ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۲، پروندهی ۱۰۵.
۳۶. گزارش شمارهی ۲ مورخ ۱۰/۵/۱۳۴۰ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۸۳.
۳۷. گزارش شمارهی ۴۲۲ / ۱۵ ـ ۵۱۰ مورخ ۱۷/۲/۲۵۳۷، از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۵۷ ـ ۱۳۵۶، کارتن ۸، پروندهی ۱۵ ـ ۵۱۰.
۳۸. گزارش محرمانهی شمارهی ۱۵۲ مورخ ۲۹/۹/۱۳۴۰ از تلآویو به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸،کارتن ۱۰، پروندهی ۱۰.
۳۹. نشریهی داوار هفتگی مورخ ۶/۱۲/۱۹۶۳ چاپ تلآویو، بایگانی وزارت امور خارجه، سال ۴۳ ـ ۱۳۴۰، کارتن ۵، پروندهی ۳۴.
۴۰. هاآرتص، مورخ ۱/۱/۱۹۶۵، بایگانی وزارت امور خارجه، سال ۱۳۴۳، کارتن ۵، پروندهی ۳۰.
۴۱. همان.
۴۲. گزارش شمارهی ۱۶۱۵ موره ۲۸/۹/۱۳۴۴، از صادق صدریه به وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۶، پروندهی ۳۹.
۴۳. اردشیر زاهدی.
۴۴. گزارش شمارهی ۹ / م «محرمانه»، مورخه ۳/۱۱/۱۳۴۴، از صادق صدریه به وزارت فرهنگ، نمایندگی بِرن ۲، سال ۵۴ ـ ۱۳۵۰، کارتن ۶۹، پروندهی ۲۶.
۴۵. اسناد مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین، سازمان اسناد ملی ایران، به کوشش مرضیه یزدانی، سال ۱۳۷۴، ص ۱۸۴.
۴۶. روزنامهی عل همیشمار مورخ ۲۳/۱۱/۲۵۳۶، بایگانی وزارت امور خارجه، سال ۵۷ـ ۱۳۵۶، کارتن ۴، پروندهی ۱۱ ـ ۳۰۰.
۴۷. همان.
۴۸. وی در انتخابات ریاست جمهوری اسرائیل در سال ۱۳۷۹ به ریاست جمهوری اسرائیل انتخاب شد.
۴۹. گزارش شمارهی ۱۲۹۰ / ۱۱ ـ ۳۰۰ مورخه ۱/۵/۲۵۳۷ از مرتضایی به وزارت امور خارجه، سال ۲۵۳۷، کارتن ۳، پروندهی ۱۱ ـ ۳۰۰.
۵۰. گزارش شمارهی ۱۸۹۰، مورخه ۱۶/۱۲/۱۳۴۳ از تلآویو (صادق صدریه) به وزارت امور خارجه، سال ۴۳/۱۳۴۲، کارتن ۴، پروندهی ۲۸.
۵۱. بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۵۵ ـ ۱۳۵۰، کارتن ۸، پروندهی ۱۶۹ و همچنین سال ۴۴ ـ ۱۳۴۰، کارتن، ۵، پروندهی ۳۴.
۵۲. نامهی شمارهی ۱۱۸۷۶ «محرمانه» مورخ ۱۹/۱۰/۱۳۴۴ از وزیر امور خارجه به وزارت آموزش و پرورش، تلآویو، سال ۴۹ ـ ۱۳۴۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۸۳.
۵۳. گزارش محرمانهی شمارهی ۱۵۲، مورخه ۲۹/۹/۱۳۴۰ از تیموری به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۱۰.
۵۴. گزارش شمارهی ۱۷۵۵، مورخه ۲۵/۸/۱۳۴۵ از صادق صدریه (تلآویو) به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ـ ۱۳۳۸، کارتن ۸ ، پروندهی ۵۶.
۵۵. گزارش محرمانهی شمارهی ۲۴۱ مورخه ۱۶۱۲/۱۳۴۰ از ابراهیم تیموری (تلآویو) به وزارت امور خارجه، تلآویو، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۱۰، پروندهی ۸۳.
۵۶. گزارش شمارهی ۳۷۸، مورخه ۲۵/۲/۱۳۴۵، از صادق صدریه به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۸، پروندهی ۵۰.
۵۷. گزارش شمارهی ۱۱۲۶ مورخه ۱۶/۵/۱۳۴۵، از صادق صدریه به وزارت امور خارجه، سال ۴۹ ـ ۱۳۳۸، کارتن ۷، پروندهی ۴۵.
۵۸. گزارش شمارهی ۱۳۳۵ مورخ ۳/۶/۱۳۵۱، به نقل از روزنامهی داوار مورخه ۲۳/۵/۱۳۵۱ از تیموری به وزارت امور خارجه، سال ۵۵ ـ ۱۳۵۰، کارتن ۲، پروندهی ۲ـ ۱۰۹.
۵۹. گزارش شمارهی ۵۴ / ۳ ـ ۳۲۴ مورخ ۸/۱/۲۵۳۷ از مرتضایی به وزارت امور خارجه، سال ۵۷ ـ ۱۳۵۶، کارتن ۴، پروندهی ۳ ـ ۳۲۴.
منبع: فصلنامه تاریخ روابط خارجی، نشریه مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، سال اول، شماره ۴
نویسنده: علی محقق
منبع : ایران اکونومیست
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست