چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مجله ویستا
سخنی پیرامون منزلت و نقش زن
سخنی پیرامون نقش و منزلت زن عنوان بحثی است که توسط حجةالاسلام والمسلمین رحیمیان در جمع عدهای از همسران مدیران ایراد و بعد از تبدیل به این نوشتار و ویرایش مجدد توسط ایشان، به محضر خوانندگان محترم تقدیم میشود. امید است با توجه هرچه بیشتر به جایگاه والا و منزلت رفیعی که آفریدگار هستی برای زن مقرر فرموده است. زنان بخصوص همسران مدیران در جامعه و نظام اسلامی هرچه بهتر نقش بیبدیل خود را در پیشبرد جامعه اسلامی ایفاء نمایند و همچنان در صحنه عمل حقانیت مکتب وحی و پوچی و انحطاط فرهنگ و نگرش غرب را نسبت به زن به منصه ظهور برسانند. ان شاءالله.
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
در ارتباط با منزلت زن از دیدگاه قرآن و اسلام به نکاتی اشاره میکنم زیرا دنیای امروز به شدت تحت تأثیر فرهنگ غرب است، فرهنگی که ظاهری فریبنده دارد اما در باطن پوچ و منفی است از جمله در مورد زنان.
غرب زده ها تصور میکنند شعار غربی ها در ارتباط با زن تبیین کننده شخصیت حقیقی زن است. در حالی که غربیها و آمریکاییها، تحت عنوان شعارهای حقوق بشر، بالاترین جنایتها را نسبت به بشر کردهاند، و همانطور نسبت به زن هم با شعار آزادی زن یا تساوی زن و مرد و ترویج شعارهای فمینیستی، بدترین جنایت ها را در طول تاریخ، روا داشتهاند و زن را در فضاهایی که تحت تأثیر فرهنگ آنها قرار گرفته به بدترین منجلاب ذلت و شقاوت و بیچارگی دنیا و آخرت سوق دادهاند.
● جایگاه زن در مکتب اسلام
اما از دیدگاه مکتب اسلام و قرآن، خدایی که جهان و انسان و زن و مرد را آفریده، به فلسفه آفرینش آنها بیش از هر کسی آگاه میباشد و نسبت به همه بندگانش ، مهربان و عطوف است، برای زن منزلتی را مقرر فرموده که در حقیقت اوج سعادت و جایگاه زن فقط در این مکتب ، امکان تحقق دارد.
برای نمونه داستان مادر حضرت مریم(س) در قرآن کریم را ملاحظه کنید که نذر میکند فرزندی را که قرار است به دنیا بیاورد، محرّر باشد و طبق سنت های آن زمان او را وقف خدمت به عبادت الهی قرار دهد؛ گمان هم دارد که نوزادش پسر خواهد بود. بعد وقتی فرزندش را به دنیا میآورد میبیند دختر است! گویی مقداری ناراحت میشود که چرا نذرش محقق نشده است و به جای پسر، دختر به دنیا آورده است، به دنبال آن خداوند متعال میفرماید : من چیزی را میدانم که شما نمیدانید. پسر مانند دختر نیست! «لیس الذکر کالانثی» یک وقت گفته میشود دختر مانند پسر نیست، یعنی پسر اصل است ودختر مثل پسر نیست، یا زن مثل مرد نیست. مفهوم این کلام این است که جایگاه مرد و پسر بالاتر است و دختر مثل او نیست.
اما در قرآن در اینجا درست به عکس بیان میکند و میفرماید: «لیس الذّکر کالانثی»۱ مرد مثل زن نیست، پسر مثل دختر نیست.
از این تعبیر میفهمیم منزلتی که خداوند در جهان آفرینش برای زن، مقرر فرموده است منزلتی است که مرد به پای آن نمیرسد و گویا در همین مورد میخواهد اشاره کند به این که از دامان این دختر «مریم(س)» فرزندی پا به عرصه وجود خواهد گذاشت که پیغمبر اولواالعزم است و جهانی را تحت تأثیر شخصیت خود قرار خواهد داد.
با این فرض یکی از مواردی که اسلام ـ نه تساوی زن و مرد را بلکه ـ برتری جایگاه زن را نسبت به مرد بیان میکند همین آیه از قرآن است. البته آیات قرآن معانی فراوان و عمق بینهایت دارد ولی در همین سطحی که در دسترس فهم ما میباشد وجه این برتری زن را در ارتباط با ساختن جامعه بشری ـ در مقایسه با مرد ـ میتوان ترسیم کرد.
جامعه بزرگ بشری از خانواده ها تشکیل میشود و خانواده، هسته اصلی جامعه بزرگ است در خانه و خانواده، نقشی که زن در ساختن فرزندان و نسل آینده ایفا میکند، چه در دوران بارداری و چه در دوران شیرخواری کودک و چه بعد از آن، در مقایسه با نقش پدر، تفاوتی بسیار اساسی دارد. چه از جهت زحماتی که مادر متحمل میشود، چه از جهت نقشی که در سازندگی و تربیت فرزندان در تمام این مراحل ایفا میکند. لذا در منابع اسلامی، در بسیاری از جاها، وقتی که فرزند را نسبت به پدر و مادر سفارش میکند، اول مادر را مورد تأکید قرار میدهد.
در حدیث آمده است مردی به خدمت رسول الله(ص) رسید و سؤال کرد به چه کسی نیکی کنم؟ فرمود: مادرت. پرسید بعد از آن به چه کسی نیکی کنم؟ فرمود: مادرت، برای سومین بار پرسید سپس کی؟ و باز هم فرمود : مادرت و آنگاه که برای چهارمین بار سؤال کرد فرمود: پدرت.۲
از این روایت میتوان دریافت که حق مادر سه برابر حق پدر بر فرزند میباشد که این حق ناشی از نقش چند برابر مادر در قبال فرزند و ساختن و پرداختن شخصیت اوست و همین نسبت قابل تعمیم به همه جامعه و نقش مضاعف زن در ساختن آن است.
در زمینه نقش مادر در تربیت فرزند روایات بسیاری داریم و از نظر علمی نیز ثابت شده است که طهارت ظاهری و باطنی مادر ـ غذای حلال یا حرام، عبادت یا گناه ، آرامش و طمأنینه در اثر پیوند با خدا و ذکر او یا اضطراب و تشویش مادر، تلاوت قرآن و بسیاری از خصوصیات دیگر ـ نقشی بسیار اساسی و مهم در دوران بارداری و شیرخواری فرزند دارد.
نقل شده است وقتی شیخ انصاری در دوره جوانی به آن مقام و منزلت فوق العاده رسید و سرآمد علمای روزگار شد، آمدند نزد مادرش و فرزندش را توصیف کردند اما واکنشی که اعجاب او را نشان دهد در او ندیدند توصیف عظمت شیخ انصاری به جای اینکه اعجاب مادرش را برانگیزد به سبب برخوردهای عادی مادر، تعجب دیگران را برانگیخت او آنگاه که توضیح خواستند، مادر شیخ فرمود: اگر جز این میبود باید متعجب میشدم و ادامه میدهد من در دوران بارداری این فرزند غذای مشتبه نخوردم و هیچ وقت بدون وضو و بدون طهارت به او شیر ندادم. شرایط و تسهیلات امروز با ۱۸۰ سال قبل خیلی فرق میکند، وضعیت ساختمان خانهها، زمستان و تابستان و دسترسی به آب و امکانات تفاوت بسیار پیدا کرده است، در چنین شرایطی میگوید: حتی یک بار بدون طهارت به این بچه شیر ندادم نه این که غذای نجس یا حرام نخورده است، بلکه غذای مشتبه یعنی غذایی که احتمال حرمت در آن باشد، نخورده است.
شاید این حدیث که میفرماید: «السعید سعید فی بطن امّه والشقیّ شقیّ فی بطن امّه»۳ سعادت و شقاوت هر کسی در شکم مادرش شکل میگیرد ، اشاره ای به همین نکته باشد.
از جهت دیگر اولین ورودی های ذهنی و اکتسابی فرزند در خردسالی ـ که سنگ بنای شخصیت فکری و تربیتی انسان است ـ بیشتر از همه توسط مادر شکل میگیرد رفتار، اخلاق و فرهنگ مادر در سایه رابطه عمیق و عواطف بینظیر، بیشترین تأثیر را در اولین قدم های شکل گیری شخصیت فرزند بر جا میگذارد و به این ترتیب مادر اساسی ترین و عمیق ترین نقش را در ساختن شخصیت فرزندان که فردای جامعه بشری را میسازند دارد.
البته زن به همان اندازه که در ساختن جامعه میتواند نقش مثبت و مؤثر داشته باشد، اگر در مسیر صحیح خلقت و آنچه که دین و عقل سلیم خواسته حرکت نکند، میتواند مخرّب جامعه باشد و نقش تخریبی زن در صورتی که از مدار فلسفه خلقت و تشریع خارج شود، بسیار زیادتر از نقش سازنده اوست و آنگاه که زن فاسد شود علاوه بر خلأی که در هسته اصلی جامعه یعنی «خانواده» ایجاد میکند میتواند به بزرگترین و خطرناکترین ابزار برای افساد جامعه تبدیل شود همانگونه که در غرب جریان دارد.
به هر حال ظرفیت و رسالتی که دست تکوین و قلم تشریع برای زن مقدّر و مقرّر کرده است ـ جلوه ای از آن در ساختن نسل بشر و پرداختن تربیت انسانها تجلّی مییابد، این جایگاه رفیع را به زن داده است که در یک کلمه به تعبیر امام راحل «از دامن زن است که مرد به معراج میرود»۴ و به تعبیر پیامبر اکرم(ص) «با همزیستی با او نیمی از دین مرد بیمه میشود».
● زنان أسوه
زنهایی که در طول تاریخ به اوج قلّه بزرگی و کمال رسیدند و افتخار و سرمشق همه انسانها شدند نیز فراوانند که این هم نشان ظرفیت و استعدادی است که خداوند در زن قرار داده است.
قرآن کریم و احادیث به طور گسترده درباره مریم(س) سخن گفته است . اما برخلاف حضرت مریم(س) که شرایط محیطی و خانوادگی مساعدی داشته است، آسیه همسر فرعون است که در بدترین شرایط محیطی به نقطه ای از کمال میرسد که قرآن ا ورا به عنوان یک ضرب المثل و سرمشق نه فقط برای زن های باایمان بلکه برای همه زنان و مردان مؤمن، معرفی میکند و مقاومت و تأثیر ناپذیری او را در برابر فضای حاکم بر محیط زندگی تا سرحد شکنجه و شهادت میستاید.
● حضرت زهرا (س)
در این میان بانوی بانوان عالم حضرت فاطمه زهرا(س) است که افتخار شیعه و زن شیعه این است که براساس باورهای دینیاش او را اسوه و سرمشق خود میداند، محبت و احترام پیغمبر اکرم(ص) نسبت به حضرت زهرا(س) فوق العاده است و با توجه به این که رفتار و گفتار آن حضرت جز بر اساس وحی و دستور خداوند متعال نیست و با عنایت به این که پیغمبر اکرم(ص)، انسان کامل، مرآت اتمّ و اسم الله الاعظم است. وقتی که دست زهرا(س) را میبوسد ـ در حالی که به طور متعارف کوچکتر دست بزرگتر را و فرزند دست پدر را میبوسد ـ و نیز آنگاه که پیغمبر(ص) خود را فدایی زهرا(س) (فداها ابوها) میداند، این رفتارها و گفتارها، نشان دهنده اراده و تجلّی حق است که در قبال آن باید گفت:
ما را کجا به کوی تو ممکن شود وصول کانجا خیال را نبود قدرت نزول
در این مجال فقط به دو نکته اشاره میکنم، نکته اول از جهت اجتماعی و ظاهری است و نکته دوم مربوط به جنبه الهی و باطنی این موضوع است.
در قلمرو اجتماعی، حضرت رسول اکرم(ص) با این رفتارش عملاً فرهنگ محیط دوران جاهلیت را در مورد زن و دختر درهم شکست، فرهنگی که وقتی یک نفر دختردار میشد به تعبیر قرآن «ظلّ وجهه مسودّا و هو کظیم»۵ چهره او از شدّت ناراحتی و غیظ ، متغیّر و سیاه میشد!
پیغمبر اکرم(ص) ضمن مبارزه همه جانبه با این فرهنگ ضد اخلاقی و ضد انسانی نسبت به زن و با احترام برجسته ای که برای زنان قائل شد، بخصوص با رفتار احترام آمیز و تکریم فوق العاده اش نسبت به دختر خویش که عموما هم پنهانی نبود و همگان کم و بیش از آن آگاه بودند، منزلت والا و جایگاه متعالی زن را در جامعه آشکار ساخت.
اما در قلمرو باطنی و در نگاهی عمیقتر در رفتار پیغمبر اکرم(ص) در قبال حضرت زهرا(س) آفاق بلندتر و گستردهای را میتوان دید، حضرت زهرا(س) حقیقتا در سایه عنایت الهی و با پای خود به منزلتی از عبودیت، قرب حق و کمال رسیده است که دست بوسی و فدایی بودن پیغمبر و نسبت به او، مبیّن و نشانی از آن حقیقت است نه آن که بوسیدن دست دختر به وسیله پدر فی حد نفسه فضیلت است بلکه این دست بوسیدن نشان دهنده این است که قبلا حضرت زهرا(س) واجد فضیلتی بوده که او را شایسته این رفتار از سوی پیغمبر الهی کرده است.
اینکه حضرت زهرا(س) آخرین کسی است که پیغمبر(ص) به هنگام عزیمت به جبهه جنگ و سفر به دیدار او میشتابد و اولین کسی است که بعد از سفر به دیدار او میآید، این که در محضر او گویی از بند زمین و زمان میرهد و با همنشینیاش شمیم بهشت و جوار قرب حق را مییابد و این که...
همه و همه برای پرده برداشتن از حقیقتی است که جملهای از آن را در زیارت حضرت زهرا(س) میخوانیم: «یا ممتحنة امتحنک الله الذی خلقک قبل از یخلقک فوجدک لما امتحنک صابرة» نوری که خداوند او را قبل آوردن به دنیای خلق آزموده و شکیبایش یافته است.
این تکریم ها و محبت ها برای شناساندن شخصیت نورانی بانویی است که باید اسوه و سرمشق تمام بانوان عالم تا همیشه تاریخ باشد. هدف معرفی الگو و اسوه بر مبنای ارزشهای راستین و براساس معیارها و ضابطههای تعالی بخش است و نه فقط براساس روابط شخصی!
لذا آن گاه که استثناء و شاید به خاطر روشن ساختن همین معیارگرایی و ضابطه مندی وضعیتی متفاوت با تراز الگویی حضرت زهرا(س) به وقوع میپیوندند، برخورد پیغمبر اکرم(ص) نیز دگرگون میشود!
پیامبری که خانه و محضر زهرا(س) برایش بهشت دلگشا و روح انگیز است این بار وقتی به خانه زهرا(س) میآید و گردنبند و گوشواره و پردهای نو را بر در خانهاش آویخته میبیند ـ که به خاطر بازگشت و قدوم پدر وشوهرش از جنگ برای خود فراهم کرده بود ـ با توقفی کوتاه چهره درهم میکشد و ناخرسندانه به سوی مسجد روانه میشود! اما دقایقی نمیگذرد که فرستاده حضرت زهرا(س) با دستبند و گوشواره و پرده در مسجد به محضر رسول الله میرسد و میگوید: «تقرأ علیک ابنتک السلام و تقول: اجعل هذا فی سبیل الله» دخترت بر تو سلام داد و گفت: اینها را در راه خدا صرف نما و پیغمبر(ص) سه بار میفرماید: «فَعَلَتْ فداها ابوها» پدرش فدایش باد آنچه را باید بکند کرد.۶
۱ . آل عمران، آیه ۳۶.
۲ . سفینة البحار، ج۲، ص۲۸۶.
۳ . کنز العمال ، ج۱، ص۱۰۷ ، حدیث۲۹۱.
۴ . کلمات قصار، ص ۲۰۷.
۵ . نحل، آیه ۵۸.
۶ . بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۰.
منابع:
سفینة البحار,jeld=۲,safhe=۲۸۶
کنز العمال,jeld=۱,safhe=۱۰۷
بحارالانوار,jeld=۲۳,safhe=۲۰
۲ . سفینة البحار، ج۲، ص۲۸۶.
۳ . کنز العمال ، ج۱، ص۱۰۷ ، حدیث۲۹۱.
۴ . کلمات قصار، ص ۲۰۷.
۵ . نحل، آیه ۵۸.
۶ . بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۰.
منابع:
سفینة البحار,jeld=۲,safhe=۲۸۶
کنز العمال,jeld=۱,safhe=۱۰۷
بحارالانوار,jeld=۲۳,safhe=۲۰
منبع : طوبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست