سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا
در خانه اگر کس است یک حرف بس است!
معلم اخلاق را با وعظ و خطابه و پند و اندرز و نصیحت میشناسیم، چنانچه امر به معروف و نهی از منکر هم امروزه برای ما در تذکر زبانی و حرف و دستور تقلیل یافته و مراتب اصلی آن برایمان فرع به حساب میآید. آیتالله محمدتقی بهجت، اما استاد اخلاقی متفاوت بود. مصداق بارز «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم: با غیر زبانتان، داعیان به سوی خداوند باشید» بود و به معنای واقعی کلمه مرد عمل. گاه ما حرف میزنیم و به آن عمل هم میکنیم و این البته بهترین حالت متصور است. اما آیا آیت فقید اسلام و تشیع محمدتقی بهجت عامل به علم خود نبود که از حرف و موعظه دوری میگزید؟ میدانیم که اینچنین نیست. پس این همه اکراه او از نصیحت کردن دیگران و این همه تاکید او بر «عمل به آنچه میدانیم برای علم به آنچه نمیدانیم» از چه روست؟ آیا او به موعظه بیاعتناست و مخالف دعوت زبانی دیگران به تقوا؟ میدانیم که چنین هم نیست، چون پیشوایان دینی ما نه فقط اهل عمل که اهل پند و اندرز حکیمانه هم بودهاند و گل سرسبد این نصایح والا برای ما نهجالبلاغه است. گنجینهای گرانبها از حکمت و معرفت و بینش که نه فقط بر زبان امام جاری شده که به زیباترین و شیواترین بیان ممکن هم تقریر شده است.
اینجا سخن در ورع و پرهیزگاری است. از تواضع و فروتنی، از تقوا. تقوا یعنی پرهیز و خویشتنداری، یعنی خود نگه داری. یعنی گاه امساک و دوری و اجتناب و گاه اهتمام کامل بر انجام وظیفه و عمل مشتاقانه به آنچه باید. اشکال در این است که ما عمدتاً از تقوا فقط یکی از این دو معنا را مدنظر قرار میدهیم. یا تنها وجه سلبیاش را و یا تنها وجه ایجابیاش را. و از این اسفبارتر اینکه غافلانه ترک واجبات و انجام محرمات را بهای بهانه انجام مستحبات و مکروهات قرار میدهیم و با غفلت از آن اصل، دلخوش به این فرع داریم. استاد اخلاق ما پرهیزگار بود و در راستای همین پرهیزگاریاش میدانست کجا به چه باید عمل و چه را ترک کند. میدانست گاهی پند و موعظه اثر ندارد یا نه از این بدتر، اثر معکوس دارد. گاهی علم، خودش حجاب اکبر میشود چنانچه حضرت امام خمینی(ره) میفرمود و ما میدانیم که قرار نیست همه بزرگان مثل هم رفتار کنند. گاهی میباید باشند در میان علما بزرگانی بی ادعا که با چشم تیزبین خود، با دیده بصیرت، جاهای خالی را بیابند و خلاها را پر کنند. میباید در میان رسالههای علمیه باشد رسالهای که روی جلد آن نوشته شده باشد العبد محمدتقی بهجت نه آیتالله العظمی محمدتقی بهجت. باید باشند علمایی که به جای افزودن بر علم جماعت، اهتمام به عمل آنها بدارند. این گاهی لازم است در کنار آن و نمیتوان همیشه سخن از بایدها راند. باید دید آنچه را که هست. مصداق درست و نادرست را میباید در بستر شرایط زمانی و مکانی معنا کرد و عالم زمانه حاضر بود نه عالم ازمنه پیشین. گاهی برای هدایت مردم به طریق اعتدال باید بر زاویهای که به دلیل عادت تاریخی بشر به افراط، مغفول مانده حتی قدری تفریط نمود و این عین میانهروی و قسط و عدل است.
بهجت عارفان و مشتاقان الله، بیخبر بار هجرت بست و دیده بر جهان دیگر گشود و حالا ما ماندهایم و این مهمترین و زیباترین آموزه اخلاقی او: عمل به دانستههایمان. در نامههای عرفانی او مدام این آموزه تکرار میشود تا شاید ما تشنگان علم و نه تشنگان عمل به خود آییم و بدانیم ایمان با تقوا و تقوا با عمل صالح معنا پیدا میکند و علم اگر ارزشی دارد از برکت عمل بیشتر و بهتر است و بس. با هم مرور میکنیم فرازهایی از چند نامه عرفانی این عارف گرانقدر و دل میسپاریم به تکراری مکرر که هر بار عطر و طراوت و تازگی دوباره دارد. حرف و عمل او مصداق بارز این بیت زیبای نظامی گنجوی بود:
هرکه به نیکی عمل آغاز کرد/ نیکی او روی بدو باز کرد
● نامه نخست (۲۱ تیر ۱۳۷۷ه . ش/ ۱۷ ربیع المولود ۱۴۱۹ه . ق)
جماعتی از مؤمنین و مؤمنات، طالب نصیحت هستند، بر این مطالبه، اشکالاتی وارد است، از آن جمله:
۱) نصیحت در جزئیات است و موعظه اعم است از کلیات و جزئیات. ناشناسها همدیگر را نصیحت نمیکنند.
۲) «من عمل بما علم، ورثه الله علم ما لم یعلم»
[به] آنچه میدانید عمل کنید و در آنچه نمیدانید احتیاط کنید تا روشن شود و اگر روشن نشد بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشتهاید، طلب موعظه از غیر عامل، محل اعتراض است و قطعاً مواعظی را شنیدهاید و میدانید، عمل نکردید وگرنه روشن بودید.
۳)همه میدانند که «رساله عملیه» را باید بنگرند و بخوانند و بفهمند و تطبیق عمل بر آن نمایند و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛ پس نمیتوانند بگویند «ما نمیدانیم چه بکنیم و چه نکنیم.»
۴) کسانی که به آنها عقیده دارید نظر به اعمال آنها نمایید آنچه میکنند از روی اختیار بکنید و آنچه نمیکنند از روی اختیار نکنید و این از بهترین راههای وصول به مقاصد عالیه است... مواعظ عملیه بالاتر و موثرتر از مواعظ قولیه است...
● نامه دوم (مرداد ۱۳۷۵ ه . ش / ربیع الاول ۱۴۱۷ ه . ق)
خداشناس مطیع خدا میشود و سر و کار با او دارد و آنچه میداند موافق رضای او است عمل مینماید و در آنچه نمیداند توقف مینماید تا بداند و آن به آن استعلام مینماید و عمل مینماید یا توقف مینماید. عملش از روی دلیل و توقفش از روی عدم دلیل...
● نامه سوم (۲۱ مرداد ۱۳۷۵ه . ش/ ربیع الاول ۱۴۱۷ه .ق)
آقایانی که طالب مواعظ هستند از ایشان سوال میشود: آیا به مواعظی که تا حال شنیدهاید عمل کردهاید یا نه؟ آیا میدانید که هر کس به معلومات خود عمل کرد، خداوند مجهولات او را معلوم میفرماید؟ آیا اگر عمل به معلومات اختیاراً ننماید شایسته است توقع زیادتی معلومات؟
بهجت عارفان، بیخبر بار هجرت بست و دیده بر جهان دیگر گشود و حالا ما ماندهایم و این مهمترین و زیباترین آموزه اخلاقی او: عمل به دانستههایمانآیا باید دعوت به حق از طریق لسان باشد؟ آیا نفرموده با اعمال خودتان دعوت به حق بنمایید؟ آیا طریق تعلیم را باید یاد بدهیم یا آنکه یاد بگیریم؟ ...
خداوند توفیق مرحمت فرماید که آنچه را میدانیم زیر پا نگذاریم و در آنچه نمیدانیم توقف و احتیاط نماییم تا معلوم شود...
● نامه چهارم (متن کامل)
باسمه تعالی
گفتم که الف، گفت دگر، گفتم هیچ / در خانه اگر کس است یکحرف بس است
بارها گفتهام و بار دیگر میگویم: کسی که بداند هر که خدا را یاد کند خدا همنشین اوست احتیاج به هیچ وعظی ندارد. میداند چه باید بکند و چه باید نکند. میداند که آنچه را که میداند باید انجام دهد و آنچه که نمیداند باید احتیاط کند.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
● نامه پنجم (متن کامل)
باسمه تعالی
جماعتی هستند که وعظ و خطابه و سخنرانی را که مقدمه عملیات مناسبه میباشند، با آنها معامله ذیالمقدمه میکنند، کأنه دستور این است که «بگویند و بشنوند برای اینکه بگویند و بشنوند» و این اشتباه است. تعلیم و تعلم برای عمل مناسب است و استقلال ندارد، برای تفهیم این مطلب و ترغیب به آن فرمودهاند: «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم»
با عمل بگویید و از عمل یاد بگیرید و عملاً شنوایی داشته باشید. بعضی میخواهند معلم را تعلیم نمایند حتی کیفیت تعلیم را از متعلمین یاد بگیرند.
بعضی التماس دعا دارند و میگوییم برای چه؟ درد را بیان میکنند دوا را معرفی میکنیم به جای تشکر و به کار انداختن باز میگویند دعا کنید! دور است آنچه میگوییم و آنچه میخواهند.
شرطیت دعا را با نفسیت آن مخلوط میکنند.
ما از عهده تکلیف خارج نمیشویم بلکه باید از عمل نتیجه بگیریم و محال است عمل بینتیجه باشد و نتیجه از غیر عمل حاصل بشود، اینطور نباشد:
پی مصلحت مجلس آراستند / نشستند و گفتند و برخاستند
خدا کند قوال نباشیم، فعال باشیم. حرکت عملیه بدون علم نکنیم، توقف با علم بکنیم. آنچه میدانیم بکنیم در آنچه نمیدانیم، توقف و احتیاط کنیم تا بدانیم. قطعاً این راه پشیمانی ندارد.
به همدیگر نگاه نکنیم، بلکه نگاه به «دفتر شرع» نماییم و عمل و ترک را مطابق با آن نماییم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
آزاد جعفری
منبع نامهها: نامههای عرفانی، به اهتمام علیمحمدی
با مقدمه ابراهیم کلانتری - پژوهشکده فرهنگ و معارف
منبع نامهها: نامههای عرفانی، به اهتمام علیمحمدی
با مقدمه ابراهیم کلانتری - پژوهشکده فرهنگ و معارف
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست