چهارشنبه, ۱۸ مهر, ۱۴۰۳ / 9 October, 2024
مجله ویستا

قهرمان - HERO


قهرمان - HERO
سال تولید : ۱۹۹۲
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : کلمبیا
کارگردان : استیون فریرز
فیلمنامه‌نویس : دیوید وب پیپلز، بر مبنای داستانی نوشتهٔ لارا زیسکین، آلوین سارجنت و پیلپز
فیلمبردار : آلیور استپلتن
آهنگساز(موسیقی متن) : جرج فتتن
هنرپیشگان : داستین هافمن، جینا دیویس، اندی گارسیا، جون کیوساک، کوین ج.اوکانر، سوزی کیوساک، جیمز مادیو و ماری چایکین
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۶ دقیقه


ـ شیکاگو، ̎برنی لاپلانت̎ (هافمن)، کلاهبردار خرده‌پا را به خاطر تصاحب اشیای دزدی، محکوم می‌کنند. در حالیکه وکیلش، ̎دونا اودی̎ (سوزی کیوساک) سعی دارد پیش از صدور حکم، چند روز آزادی برایش بخرد. ̎برنی̎ بعدتر همراه با پسر ده‌ساله‌اش، ̎جوئی̎ (مادیو) ـ که با همسر جدا شده‌اش، ̎اولین̎ (جون کیوساک) زندگی می‌کند ـ به باغ‌وحش می‌رود. ̎ گیل گیلی̎ (دیویس)، خبرنگار معروف شبکهٔ چهار شیکاگو به نیویورک پرواز کرده تا جایزه‌ای دریافت کند. هواپیمایش موقع بازگشت، در رودخانه سقوط می‌کند. ̎برنی̎ که در همان زمان دارد به سراغ پسرش می‌رود، با اکراه وارد صحنه شده و سعی می‌کند در هواپیما را باز کند؛ و با اکراهی بیشتر سه تن از سرنشینان هواپیمای آتش گرفته از جمله ̎ گیل̎ را هم نجات می‌دهد؛ ̎برنی̎ کیف ̎ گیل̎ را می‌رباید ولی بیشتر نگران لنگه کفشش است که در هواپیما جا مانده است. ̎برنی̎ که سرقرارش با ̎جوئی̎ دیر رسیده، توسط ̎اولین̎ خشمگین از خانه بیرون انداخته می‌شود. او سوار وانت کهنهٔ ̎جان بابر̎ (گارسیا) می‌شود. جریان را برای او تعریف می‌کند و لنگه کفش باقی مانده را به ̎جان̎ می‌دهد. از طرف دیگر ̎ گیل̎ یک تهاجم تبلیغاتی عظیم به راه می‌اندازد تا منجی خود را پیدا کند و یک میلیون دلار هم پاداش تعیین می‌کند: تنها نشانی که ̎ گیل̎ از این آدم در دست دارد، یک لنگه کفش است. ̎جان بابر̎ خود را معرفی می‌کند و می‌گوید همان مرد مرموز است. ̎جان̎ که از سربازان کهنه کار جنگ ویتنام است، قهرمان ملی اعلام می‌شود. در این بین ̎برنی̎ را هنگام استفاده از کارت‌های اعتباری ̎ گیل̎ دستگیر می‌کنند و به زندان می‌اندازند و ̎دونا ̎ با ضمانت آزادش می‌کند. ̎ گیل̎، ̎برنی̎ را باج‌گیری فرض می‌کند که می‌خواهد از ̎جان̎ حق‌السکوت بگیرد. در همین حین آنان را به هتلی فرا می‌خوانند که ̎جان̎، به علت عذاب وجدان، خیال دارد خود را از پالایش پرت کند. همان بالا ̎جان̎ و ̎برنی̎ با هم کنار می‌آیند: ̎برنی̎ قسمتی از پول را بگیرد و در عوض ̎جان̎ قهرمان ملی باقی بماند. ̎برنی̎ می‌افتد ولی ̎جان̎ نجاتش می‌دهد. ̎ گیل̎ به حقیقت پی می‌برد ولی سکوت می‌کد. در باغ وحش، ̎برنی̎ جریان را برای ̎جوئی̎ تعریف می‌کند. بچه‌ای به درون قفس شیرها می‌افتد و ̎برنی̎ با اکراه به کمکش می‌شتابد.
ـ کمدی تلخی دربارهٔ سختی اثبات حقیقت وقتی که فرصت‌طلبان در هر گوشه‌ای از جامعه حضور دارند. هافمن از پس نقش پرورش نیافته و بنابراین دشوار خود به خودی برآمده، اما دیگر بازیگران نتوانسته‌اند ضعف شخصیت‌هایشان را با بازی خود جبران کنند، زیرا هیچ یک از آنها در تماشاگر همدلی ایجاد نمی‌کنند. فیلم را از حیث ساختار شبیه ملاقات با جان دوی فرانک کاپرا (۱۹۴۱) دانسته‌اند، اما گذشته از آن سوء تفاهم ایجاد شده در اذهان عمومی، یادآور پری کوچک دریائی (والت دیزنی، ۱۹۸۹) نیز هست!