پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شهریوری‌ که‌ تکرار نخواهد شد


تاریخ‌ معاصر ایران‌ گواه‌ آن‌ است‌ كه‌ مردم‌ این‌ سرزمین‌ هماره، به‌ رغم‌ حكومت‌هایی‌ كه‌ گاه‌ دربند ملاحظات‌ فراوان‌ سیاسی‌ و اقتصادی‌ بودند یا از فساد و جبن‌ و ناكارآمدی‌ رنج‌ می‌بردند. هیچگاه‌ رابطه‌ مبتنی‌ بر سلطه‌ و انقیاد را در برابر قدرت‌های‌ استعماری‌ نپذیرفته‌ است. علما و رجال‌ سیاسی‌ دیندار و وطن‌دوست‌ و پاكدامن، به‌ عنوان‌ نخبگان‌ این‌ جامعه، در مواقع‌ بحرانی‌ سكان‌ رهبری‌ مردم‌ را به‌ دست‌ گرفته‌ و جامعه‌ ایرانی‌ را از بحرانی‌ترین‌ اوضاع‌ به‌ ساحل‌ سلامت‌ و آرامش‌ هدایت‌ كرده‌اند. سهم‌ بزرگ‌ علقه‌های‌ دینی‌ در نجات‌ جامعه‌ ایرانی‌ از گرداب‌ حوادث‌ سهمگین‌ سده‌های‌ اخیر پدیده‌ای‌ نیست‌ كه‌ بتوان‌ كتمان‌ كرد و یا از طریق‌ تبلیغات‌ پیدا و پنهان‌ كانون‌های‌ سلطه‌گر استعماری‌ به‌ اقتدار آن‌ در جامعه‌ ایرانی‌ پایان‌ داد.
اعتقادات‌ عمیق‌ مذهبی‌ میهنی‌ ایرانیان‌ در طول‌ سده‌های‌ اخیر سرزمین‌ ما را به‌ جایگاهی‌ ناامن‌ برای‌ استعمارگران‌ بدل‌ ساخته‌ است. اگر تاریخ‌ را آیینه‌ عبرت‌ بدانیم، با اندكی‌ درنگ‌ در تحولات‌ معاصر ایران‌ باید راه‌ ایستادگی‌ و پایمردی‌ را در برابر تهدیدات‌ امروزین‌ برگزید؛ زیرا پیامد جبن‌ و كرنش‌ و تسلیم‌ به‌ تهدیدكنندگان‌ امنیت‌ ملی‌ و تمامیت‌ ارضی‌ این‌ سرزمین‌ هماره‌ ذلت‌ و خواری‌ بوده‌ است.
كانون‌های‌ سلطه‌گر كنونی‌ جهان، به‌ عنوان‌ وارثین‌ استعمارگران‌ سده‌های‌ گذشته، كماكان‌ به‌ راه‌ اسلاف‌ خود می‌روند. گویی‌ گذشت‌ زمان‌ تنها شكل‌ حوادث‌ را دگرگون‌ كرده‌ و سرشت‌ آن‌ همچنان‌ هولناك‌ است. امپریالیسم‌ نظامی‌گرا و مهاجمی‌ كه‌ در آغاز هزاره‌ سوم‌ میلادی‌ سر بر كشید فرزند خلف‌ استعمار كهنسالی‌ است‌ كه‌ نه‌ تنها تمامی‌ آموزه‌های‌ نیای‌ خود را از بر دارد بلكه‌ با به‌ كارگیری‌ تجربیات‌ آن‌ به‌ هیولایی‌ مخوف‌تر بدل‌ شده‌ است. عصاره‌ استعمار كلاسیك‌ و امپریالیسم‌ سده‌ بیستم‌ امروزه‌ در چهره‌ پدیده‌ای‌ به‌ نام‌ «نو محافظه‌كاری» سربركشیده؛ و این‌ مخلوق‌ عجیب‌ می‌كوشد تا در قالب‌ مفاهیم‌ نظری‌ تبلیغی‌ چون‌ «جهانی‌سازی» و «پایان‌ تاریخ» و با اهرم‌های‌ نظامی‌گرایانه‌ جهان‌ را به‌ سود فاسدترین‌ كانون‌های‌ سوداگر دنیای‌ غرب‌ دگرگون‌ كند. عراق‌ مسخ‌ شده‌ امروزین‌ تنها نمونه‌ای‌ از عملكرد این‌ مخلوق‌ است.
امپریالیسم‌ نومحافظه‌كار آنقدر بر در می‌كوبد و به‌ انتظار می‌ماند تا سرانجام‌ با اولین‌ خطا وارد شود و آنگاه‌ بیرون‌ راندن‌ او كار آسانی‌ نیست. ساده‌انگاری‌ است‌ اگر گمان‌ بریم‌ كه‌ این‌ هیولا اكنون‌ به‌ ایران‌ چشم‌ طمع‌ ندوخته‌ است. افغانستان‌ و عراق‌ تنها قربانی‌ این‌ مذبح‌ نیستند. شواهد فراوانی‌ در دست‌ است‌ كه، اگر نه‌ به‌ شكل‌ مداخله‌ مستقیم‌ نظامی‌ بلكه‌ به‌ شكلها و با ترفندهای‌ پیچیده‌ دیگر، تجاوز امپریالیسم‌ نومحافظه‌كار را به‌ تهدیدی‌ روز و بالفعل‌ برای‌ ایران‌ جلوه‌ گر می‌سازد. باز ساده‌انگاری‌ است‌ اگر گمان‌ بریم‌ كه‌ برخی‌ حوادث‌ مرموز و بغرنج‌ در جامعه‌ كنونی‌ ایران، كه‌ فلج‌ كردن‌ سیستم‌ عصبی‌ مدیریت‌ سیاسی‌ جامعه‌ و بحران‌ رو به‌ گسترش‌ مالی‌ و اقتصادی‌ و افزایش‌ نارضایتی‌ و عاصی‌ كردن‌ توده‌ مردم‌ را هدف‌ گرفته‌ است، بدون‌ نقش‌ این‌ كانون‌های‌ دسیسه‌گر خارجی‌ در حال‌ وقوع‌ است.
آنچه‌ می‌تواند بر این‌ دسیسه‌ها مهر ابطال‌ زند هم‌ پیوندی‌ مردم‌ و حكومت‌ است‌ و همین‌ پیوند است‌ كه‌ امروزه‌ به‌ آماج‌ اصلی‌ خرابكاری‌های‌ راهزنان‌ بین‌المللی‌ قرار گرفته‌ است. تاریخ‌ ایران‌ یك‌ بار شاهد گسست‌ این‌ پیوند بود و نتایج‌ شوم‌ آن‌ را نیز بعینه‌ دید در شهریور ۱۳۲۰ ارتش‌ به‌ ظاهر «نوین» و «مقتدر» رضاشاهی‌ و حكومت‌ پلیسی‌ «آهنین» او بدون‌ كمترین‌ مقاومت‌ در برابر نیروهای‌ اشغال‌گر خارجی‌ ذوب‌ شد. جامعه‌ ایران‌ در شهریور ۱۳۲۰ چنان‌ از سقوط‌ دیكتاتوری‌ رضاشاه‌ سرمست‌ شد كه‌ تجاوز خارجی‌ و حضور ارتش‌های‌ بیگانه‌ را فراموش‌ كرد؛ و این‌ پدیده‌ای‌ است‌ منحصر به‌ فرد در تاریخ‌ ما. دلیل‌ امر بیگانگی‌ ژرف‌ حكومتگران‌ با مردم‌ در دوران‌ پهلوی‌ اول‌ بود. شهریور ۱۳۲۰ به‌ گونه‌ دیگر در عراق‌ صدام‌زده‌ تكرار شد. بدینسان، حكومت‌هایی‌ كه‌ با اراده‌ كانون‌های‌ استعماری‌ به‌ قدرت‌ رسیده‌ بودند با اراده‌ همان‌ كانون‌ها از صحنه‌ها خارج‌ شدند و مردم‌ با خونسردی‌ نظاره‌گر این‌ انتقال‌ قدرت‌ بودند.
ولی‌ ایران‌ امروزین‌ صحنه‌ای‌ به‌ كلی‌ متفاوت‌ است. امروزه‌ كاملا ثابت‌ شده‌ كه‌ در طول‌ دوران‌ هشت‌ ساله‌ جنگ‌ تحمیلی‌ صدام‌ بر مردم‌ ایران، امپریالیسم‌ انگلوساكسون‌ و كانون‌های‌ حاكمه‌ ایالات‌ متحده‌ امریكا و بریتانیا و سرویس‌های‌ اطلاعاتی‌ این‌ دو دولت‌ با تمامی‌ توان‌ خود از حكومت‌ صدام‌ حمایت‌ كردند و كوشیدند تا راه‌ سلطه‌ ارتش‌ متجاوز صدام‌ بر ایران‌ را هموار كنند. این‌ تهاجم‌ اهریمنی‌ با شكست‌ مواجه‌ شد و ایران‌ از كوران‌ این‌ جنگ‌ سربلند و آبدیده‌ بیرون‌ آمد بی‌آنكه‌ قطعه‌ای‌ از خاك‌ خود را به‌ تجاوزگران‌ تسلیم‌ كند. ایرانیان، كه‌ كارزاری‌ چنان‌ سترگ‌ را با موفقیت‌ به‌ پایان‌ بردند، هوشمندتر و مجرب‌تر و آبدیده‌تر از گذشته‌ در كارزارهای‌ جدید نیز پیروزمند خواهند بود.
منبع : ماهنامه زمانه