سه شنبه, ۱۳ آذر, ۱۴۰۳ / 3 December, 2024
مجله ویستا

نقش کلیسای ارتدوکس در دیکتاتوری یونان


نقش کلیسای ارتدوکس در دیکتاتوری یونان
یكی از جنجالی ترین مباحثی كه در سال های اخیر میان كلیسا و نهادهای دولتی و رسانه های گروهی یونان مطرح است، نقش كلیسای این كشور در سال های ۱۹۶۷ الی ۱۹۷۴ همزمان با حكومت دیكتاتوری سرهنگ ها در مسائل داخلی این كشور جنوب اروپا است. اظهارات خریستودولوس اسقف اعظم این كشور كه تاكید كرده بود «در آن دوره تاریخی مشغول به مطالعه و تحقیقات مذهبی بوده و هیچ اطلاعی از شكنجه مردم در زندان های رژیم دیكتاتوری نداشته ام.» بر شكاف موجود افزود. موضع گیری ای كه نشان می داد وی به عنوان عالی ترین مقام مذهبی این كشور تمایلی به سخن گفتن در زمینه دوران سیاه دیكتاتوری این كشور ندارد. اسقف كنونی این كشور معتقد است: «اشتباه جناح ۲۱ آوریل (كودتاگران)، اعمال افراطی خشونت آمیز آنها بوده است اما اساس این حكومت دارای «روح مسیحیت یونانی» است و اكثریت روحانیون كلیسا با آن موافق بوده اند.»
از سوی دیگر طرفداران اسقف اعظم مدعی اند: «مگر شما نیستید كه می گویید كلیسا می بایست در امور سیاسی كشور دخالت نكند؟ پس چرا در آن زمان می خواستید كه كلیسا علیه ژنرال ها اقدام نماید؟» واقعیت این است كه طی حكومت هفت ساله دیكتاتورها در یونان كلیسا به طور بی سابقه ای در امور سیاسی داخلی دخالت داشت. كلیسا هیچ فاصله ای از جناح ۲۱ آوریل نگرفت و یا هیچ موضع بی طرفی از خود نشان نداد. به زعم بسیاری از مردم این كشور، كلیسای یونان از ابتدا به دستگاه دیكتاتوری پیوست و پذیرفت كه نقش طرفدار ایدئولوژیك و معنوی شكنجه گران را بازی كند. دیكتاتورها نیز از ابتدا تلاش كردند كه به كلیسا متكی شوند و البته در این كار با سختی و موانعی نیز روبه رو نشدند. نمی بایستی فراموش شود كه نخستین نهاد دولتی كه توسط حكومت دیكتاتورها دچار پاره ای از اصلاحات شد، روحانیت كلیسای یونان بود.
در اعلامیه ای كه توسط باند های تبلیغاتی كودتاگران ترتیب داده شد، آمده است: انتصاب فردی لایق و الهی به عنوان رهبر كلیسای یونان در اولویت دولت ملی قرار دارد.
فساد، سوءاستفاده از آزادی و ثروت غیرقانونی از ویژگی های كلیسای یونان بوده است كه همگام با فاسد شدن نظام سیاسی باعث محروم شدن ملت از عاملین ایده آل در پیشرفت آنها شده است. پاكسازی كلیسا امری ضروری است. انقلاب آوریل ۱۹۶۷ این امر را در اولویت قرار داده است. با انتصاب «ایرونیموس» به عنوان رهبر كلیسای یونان دوره نامنظم و غیرمعمولی كلیسای یونان آغاز شد. بلافاصله پس از این انتصاب، مجله رسمی كلیسای یونان تبلیغات و طرفداری خود را از دیكتاتورها آغاز كرد و مدعی شد «واقعیت امروز یونان پس از استقرار دولت ملی این است كه در بخش فعالیت های ملی و دولتی احساس سلامتی بازگشته و دوره جدیدی برای كشور آغاز شده است.
آرامش تحقق یافته و برنامه دولت باعث امیدواری است كه روزهای بهتری برای كشور را در پیش داریم. اهداف دولت جدید (كودتا) قابل تجلیل است.» از آن پس روحانیون عالی رتبه به طور آشكار از سیاست های حكومت دیكتاتوری حمایت می كنند. دیكتاتورها نیز اسقف هایی را كه مورد اعتمادشان نبودند بركنار و روحانیون جدیدی را انتخاب كردند. كلیسا به دستگاه تبلیغاتی رژیم كودتا تبدیل شده بود. برخلاف اظهارات حامیان اسقف اعظم كنونی یونان، در زمان رژیم دیكتاتورها كلیسا بیش از هر زمانی دیگر در امور سیاسی كشور دخالت داشت. بی تردید هیچ سیاستمداری در تاریخ مدرن یونان به اندازه پاپادوپولوس به عنوان هسته اصلی كودتا تحت تقدیر و افتخار كلیسا و شخصیت های مرتبط با آن قرار نگرفته است. در سال ۱۹۶۸ كلیسا «صلیب طلایی پیامبر POWLOS» را به پاپادوپولوس هدیه كرد. هدیه ای كه به هیچ یك از نخست وزیران دولت های دموكراتیك یونان تعلق نگرفت.
در این فضا دیكتاتورها در هر فرصتی اعلام می داشتند كه وظیفه ای الهی انجام می دهند. پاتاكوس همكار نزدیك پاپادوپولوس دیكتاتور نیز طی سخنانی مدعی شد: «سیاست دولت ملی اجرای قوانین مسیحیت است و این اقدام وظیفه الهی ما است.» هیچ یك از روحانیون پا به سن گذاشته ای كه طی دوره حكومت دیكتاتوری دارای سمت بودند، نمی تواند اقرار كند كه نظر متفاوتی با گرایش های سیاسی و رسمی كلیسا داشته است. حتی امروز روحانیون جوان اصلاح طلب وقتی كه موضوع نقش كلیسا طی دوره رژیم دیكتاتوری مطرح می شود ناراحتی خاصی در آنها به وجود می آید.
اسقف گری مسیحیت ارتدوكس در شهرهای اورشلیم و اسكندریه و سایر سراسقف گری مسیحیت ارتدوكس آن زمان به طور آشكاری از سیاست های رژیم دیكتاتوری استقبال و حمایت می كردند. نظرات روسای كلیسای یونان و سراسقف گری های ارتدوكس یونان نیز در اسناد رسمی كلیسا و یا روزنامه های آن زمان نوشته شده و امكان دسترسی به این اسناد برای عموم مردم قابل دسترسی است. نمی بایستی فراموش كرد كه پس از برقراری دموكراسی و دستگیری و محاكمه دیكتاتورهای یونان، روحانیون نخستین افرادی بودند كه خواستار آزادی عاملان كودتای سرهنگان یونانی شدند. خواسته ای كه البته در زمان خودش با دیدگاه های افكار عمومی به شدت در تقابل بود.
رئیس نخستین سازمان این سیاست لئونیداس بود. وی طی یادداشتی در سال ۱۹۷۹ خواستار آزادی زندانیان سیاسی و ژنرال های وطن دوست كه به اتحاد، آزادی و آبروی كشور خدمت كرده بودند، شد و ادامه زندانی بودن آنها را ناعادلانه، غیرقانونی، خلاف قوانین اخلاقی و ضدمذهبی توصیف كرد. البته نامبرده در آن زمان سمت مذهبی خود را حفظ نكرده بود اما كسان دیگری بودند كه از رهایی دیكتاتورها حمایت می كردند. شورای مقدس در زمان اسقف گری صرافیم در سال ۱۹۹۲ و در زمان نخست وزیر میتسوتاكیس و پس از آرامش نسبی مردم از خشونت دیكتاتورها خواستار آزادی دیكتاتورها شد. اقدامی كه با حمایت بسیاری از روحانیون وقت كلیسای این كشور روبه رو شد.
محمود فاضلی
منبع : روزنامه شرق