حکمت و حکایت

آنچه می گویم به قدر فهم تست
مردم اندر حسرت فهم درست
ملا ی رومی
۱) انس بن مالک در وصف رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گوید ۹ سال ایشان را خدمتگزار بودم و کاتب حضرتش در این مدت هرگز در هیچ امری مرا عتاب و خطاب نکرد
۲) ابلیس گفته است از آدمی زاده به شگفت اندرم که خداوند را دوست دارد و فرمانش نمی برد و مرا دشمن دارد و فرمانم همی برد
۳) کسی گفته است اگر انسان درونش را که عالم اکبر است با جهاد اکبر بسازد می رسد به رضوان الله اکبر
۴) گفته اند برعصای ساسان نوشته بود حرکت برکت است و سستی هلا کت است و کسالت شوم و آرزو زاد وتوشه مرد عاجز است و سگی که در جولا ن وغوغا است بهتر است از شیری که در جای خود خفته است و کسی که به دنبال حرفه نباشد گرسنه می ماند
۵) دانشمندی خود را ظالم می نامید علت پرسیدند گفت هرگز از من بندگی خداوند نیاید پس ظالم هستم، از او نقل است که هر که خواهد تزکیه بر او آسان شود با ذکر خدا آرام گیرد و از خلق بگریزد و کم بخورد
۶) حکیم جالینوس پادشاهی را سفارش کرد پس از سیری مخور، با زنان جز جوانانشان در میامیز، میوه مدبره مخور و نصیب خویش از پیاده روی فراموش مکن با شکم سیر در میامیز، پس از شام خوردن قدری راه برو و پیش از خفتن به آبریزه گاه برو که هرگز نیازمند طبیب نشوی
۷) بزرگی گفته است هر انسانی که سکوت کامل، کمک به هر محتاج و سحرخیزی را کاملا رعایت کند به بالا ترین مقامات خواهد رسید زیرا این سه اکسیر و کیمیای سعادت است
۸) دانشجویی حوزوی می گفت انسان اگر بخواهد چیزی بنویسد باید در روشنائی و فراخی جا و بر سطح محکم باشد اما از قدرت خداوند ملا ئکه چون در رحم مادر به بچه صورت می دهند در تاریکی و تنگی جا و برخون بسته شده لغزنده کار می کنند یکی از بزرگان گفته است هر چیزی بذری دارد و بذر عداوت، مزاح کردن است
۱۰) کسی می گفت شهید شیخ فضل الله نوری فرموده است اگر انسان قید جانش را بزند هر کار شاقی را می تواند انجام دهد، شهید سید حسن مدرس فرموده انسان اگر قید طمع را بزند خیلی کارها می تواند انجام دهد و من هم می گویم اگر انسان قید آبرو را بزند خیلی کارها می تواند انجام بدهد
۱۱) کسی گفته است دو انسان دعایشان مستجاب می شود اول مستجاب الدعوه و دوم مضطر.
۱۲) از کسی نقل شده که پول ممکن است سعادت نیاورد ولی بی پولی به طور حتم بدبختی (ظاهری) میآورد
۱۳) عاقلی گفته است منظور از کادالفقران یکون کفرا فقر معنوی است نه فقر مادی
۱۴) از بزرگی نقل است که شکر نعمت از نعمت بالا تر است زیرا نعمت فانی می شوند اما شکر نعمت باقی می ماند.
۱۵) از حکیمی پرسیدند چگونه ای؟ گفت چگونه باشد حال کسی که هر روز یک منزل به مرگ نزدیکتر می شود
۱۶) دانشمندی گفته است هر کس گمان کند نفس او از نفس فرعون بهتر است تکبر ورزیده، چون اوضاعی که برای فرعون فراهم شد اگر برای او هم فراهم شود معلوم نیست اندازه خود را نگهدارد
۱۷) استادی به شاگرد خود گفت اگرمی خواهی هیچ وقت غمگین نباشی با منجم رفیق نشو واگر طالبی لذت دهانت باقی باشد با طبیب مصاحبت نکن
۱۸) از حکیمی سوال شد که شب افضل است یاروز؟ پاسخ داد شب، چون وقت آسایش است و آسایش از بهشت است و در روز رنج است و رنج از جهنم
۱۹) حکیمی را پرسیدند دنیا از آن کیست؟ گفت از آن کسی است که آن را ترک کند، گفتند آخرت از آن کیست؟ گفت از آن کسی که آن را بجوید
۲۰) ارسطاطالیس به اسکند نوشت اگر رعیت به گفتن قادر شود به کردن نیز قادر خواهد شد پس سعی کن نگوید تا از عملش ایمن مانی
۲۱) عارفی گفته است که سی سال است فرزندم را به کاری امر نکرده ام زیرا ترسیدم جوانی، او را مغرور کند و تمرد نماید و خداوند عذابش فرماید
۲۲) یکی از بزرگان گفته است آن قدر که از خانم ها می ترسم از شیطان نمی ترسم زیرا خداوند در قرآن فرموده کبد شیطان ضعیف است ولی درباره کید خانم ها فرموده کیدخانم ها بزرگ است
۲۳) حکیمی گفته است تعلیم کن از علم خود به کسی که نمی داند و تعلیم بگیر از عالم تر از خود که اگر این وصیت به عمل آوری حفظ می کنی آنها را که می دانی و دانا می شوی آنچه را که نمی دانستی
۲۴) رجلی را پرسیدند آیا به جهان هرگز شادمان گشته ای؟ گفت بله دوبار، یکی این که روزی نشسته بودم آدمی بیامد و مرا بول کرد و دیگر این که روزی نشسته بودم کسی آمد و یک سیلی مرا نواخت
۲۵) بشر حافی گفته است از قلب من (محبت) تمام اشیا رفته است مگر الفت با شخص کریم
۲۶) از بزرگی پرسیدند این چه بلا ئی است که مردم بر مبتلا ی به آن رحم نمی کنند؟ گفت حسد.
۲۷) از حاتم اصم سوال شد به چه وسیله از نعمت حکمت برخوردار شدی؟ پاسخ داد با گرسنگی و از خود گذشتگی و بیداری شب ها.
۲۸) بزرگی، گران جانی دید و گفت شگفتا جسدی دارد چون خیال و روحی دارد چون جبال.
۲۹) از بزرگی نقل می کنند که گفته است اگر می خواهی سختت تاثیرگذارد پیشنهاد کن نه تحمیل
۳۰) از حکیمی پرسیدند چیزی بهتر از طلا یافت می شود؟ پاسخ داد بله قناعت
۳۱) از سقراط حکیم نقل است که نقش انسان مجموعه تمام اشیا است پس هر که خود را بشناسد همه چیز را شناخته است (من عرف نفسه...)
۳۲) ولتر گفته است کار انسان را از سه چیز محفوظ می دارد افسردگی، فسق، احتیاج.

منبع : روزنامه مردم‌سالاری