چهارشنبه, ۶ تیر, ۱۴۰۳ / 26 June, 2024
مجله ویستا
ملاحظاتی انتقادی در باب مواجهه با مسألۀ علم، دین و توسعه
این مقاله شامل ملاحظاتی انتقادی در مورد دیدگاهِ رایجی است که مدعی است از طریق در نظر گرفتن شکافی عمیق بین علم سنتی و نوین می تواند تبیینی از توسعهنیافتگی ارایه دهد. این ملاحظات انتقادی شامل روانشناسیگرایی، معضلات تاریخنگاری، تلقی پوزیتیویستی از علم و التزام آن به نوعی تکنوکراسی است. نشان خواهم داد که چگونه ترکیبی از این معضلات موجب ارایۀ یک تبیین نامناسب و ناموجهی از رابطهٔ علم، سنت و توسعه می شود.
در خصوص رابطۀ علم و دین و تأثیر آن بر توسعه دیدگاه های مختلفی ارایه شده است که کثرت آنها، مانع از امکان بررسی همهٔ آنها در یک مقاله است. این مقاله نیز چنین هدفی را دنبال نمی¬کند. اما قضاوت عجولانه و رایجی وجود دارد که بر اساس آن علوم عقلی، در نظر قاطبۀ مسلمانان بی¬فایده، بیگانه، و شاید هم خطرناک تلقی می شده است و نزد علمای سنتی این علوم نیاز بنیادینی را برآورده نمی ساخته و لذا از دستگاه تعلیم و تربیت کنار گذاشته شده بودند، بطوریکه در نهایت این علوم هرگز عمیقاً جزئی از فرهنگ اسلامی نشدند، بلکه در حاشیه باقی ماندند و آن مقدار فعالیت جزئی هم که صورت گرفته، اغلب حاصل محافل منفرد کسانی بوده است که از فشار علمای مذهبی در امان بودند و یا به دلایلی شخصی برخلاف جریان فرهنگی شنا کردند، و بطور خلاصه در این دیدگاه، علم درتاریخ اسلام جز فعالیتی حاشیه ای نبوده است. همراستا، و نه لزوماً همسان با چنین خط فکری، برخی نیز بر تفاوت ماهوی علم قدیم و جدید تأکید می کنند و بر این باورند که به علت یک تلقی سنتی و دینی از علم، علمِ نوین در کشورهای اسلامی رشد نکرده است. صاحبان چنین عقیده ای بر اساس چنین زمینه ای به این دیدگاه متمایل شده اند که پس ” ... عاملی ویژۀ اسلام و فرهنگ کشورهای اسلامی باید باعث این رکود و درجازدگی کشورهای اسلامی شده باشد ... [که] هیچ کدام از کشورهای اسلامی، پس از حدود ۲۰۰ سال آشنایی با غرب، هنوز نتوانسته اند از سد عقب ماندگی عبور کنند و به عنوان کشوری پیشرفته به جمع پرچمداران توسعه اقتصادی، علمی و فنی بپیوندند.“ (تأکید من؛ منصوری، ۱۳۸۶). در واقع، به تعبیر فلاسفۀ علم، آنان این عقیده را تبیین خوبی برای آن امر تبیین خواه ، یعنی ’رکود و درجازدگی و عقب ماندگی کشورهای اسلامی‘ که واقعیتی تاریخی، اجتماعی و فرهنگی انگاشته می شود، می دانند. در اینجا قبل از اینکه به بررسی انتقادی تبیین مذکور بپردازم، ابتدا ببینیم، موضوع مورد تبیین یا تبیین خواه، تا چه حد صحت و واقعیت دارد.
نویسنده: علیرضا منصوری
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
منبع: در فصلنامۀ حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۷، ش ۵۴، صص. ۱۱۴-۸۷
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
منبع: در فصلنامۀ حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۷، ش ۵۴، صص. ۱۱۴-۸۷
انتخابات انتخابات ریاست جمهوری انتخابات ریاست جمهوری 1403 مسعود پزشکیان سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم قالیباف مناظره انتخاباتی مناظره علیرضا زاکانی ایران پزشکیان
سیل هواشناسی قوه قضاییه تهران قتل سوادکوه فضای مجازی سازمان هواشناسی وزارت بهداشت آتش سوزی شهرداری تهران آلودگی هوا
حقوق بازنشستگان قیمت دلار بازنشستگان قیمت طلا قیمت سکه خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی ایران خودرو دولت سیزدهم مسکن طلا
رسانه ملی تلویزیون سید حسن نصرالله حج تئاتر سینما سریال فیلم سریال پایتخت سینمای ایران کتاب دفاع مقدس
دانش بنیان موبایل ماهواره
رژیم صهیونیستی اسرائیل روسیه غزه آمریکا جنگ غزه فلسطین اوکراین ترکیه لبنان حزب الله لبنان اتحادیه اروپا
پرسپولیس فوتبال استقلال یورو 2024 باشگاه پرسپولیس خوان کارلوس گاریدو لیگ برتر جواد نکونام باشگاه استقلال جام ملت های اروپا علیرضا بیرانوند لیگ برتر ایران
هوش مصنوعی عیسی زارع پور وزیر ارتباطات ماه فناوری گوگل اینستاگرام اپل ناسا سامسونگ
کبد چرب افسردگی ویتامین زوال عقل سنگ کلیه مغز آتش سوزی جنگل ریزش مو