چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
فیلم " نوآر "، زیر آفتابی سوزان
آفتاب سوزان (رنه كلمان، ۱۹۵۹)
رمان پاتریشیا های اسمیت به نام آقای ریپلی بااستعداد كه فیلم آفتاب سوزان از روی آن ساخته شده، تمام ویژگیهای لازم را برای تبدیل شدن به یك نوآر موفق دارد. تام ریپلی میتواند همان ضد قهرمان تنهای فیلم نوآر باشد كه تنهاست و بدبین. او میخواهد با قتلی كه انجام میدهد و با تغییر دادن هویتش، طبقه اجتماعی خود را تغییر دهد و از فقر به ثروت برسد و در این راه دست به هر عمل جنایتكارانهای میزند. اما رنه كلمان، از این امكانات عمدا برای خلق یك فیلم نوآر تحت قواعد ژانر، چشم پوشی میكند. در فیلم نه تنها از خیابانهای خیس شبانه، سایههای بلند، زوایایتاریك و... فیلم نوآرها خبری نیست، بلكه فیلم در بسیاری از صحنهها زیر آفتاب درخشان دریای مدیترانه گرفته شده است ; از جمله، صحنه قتل فیلیپ به دست تام در قایق در آفتاب سوزان دریای مدیترانه تصویر میشود. فیلم با همان تیتراژ اولیه كه نوشتهها به صورت انیمیشن ظاهر میشوند، این دهن كجی به ژانر را نشان میدهد. بعد، نماهایی از پوسترهایی از بناهای ایتالیای باستان به رنگ قرمز و سبز میبینیم كه با حركت دوربین از روی این پوسترها میرسیم به نمای اینسرتی از دست تام ریپلی (آلن دلون) كه دارد جعل امضا میكند. پیوند این نماها به یكدیگر، نشانهای از آن است كه جاهطلبی تام مانند جاهطلبیهای حاكمان روم باستان است. جاهطلبیهایی كه در نهایت آنها را در دام خود گرفتار كرد و نابود ساخت. بی دلیل نیست كه لوكیشن داستان هم در كشور ایتالیا انتخاب شده است. فیلیپ (موریس رونه)، جوان ثروتمند آمریكایی است كه به ایتالیا آمده و تام، دوستش كه او هم آمریكایی است از جانب پدر ماموریت یافته كه در ازا گرفتن پنج هزار دلار او را به آمریكا بازگرداند.فیلمساز از همان ابتدای فیلم، بر تم انتقال هویت تاكید میكند ; مانند صحنهای كه تام با اشتیاق لباس فیلیپ را میپوشد، موهایش را مانند او شانه میكند و صدای او را تقلید میكند كه این امر مورد اعتراض فیلیپ قرار میگیرد. ولی تام میگوید كه تنها قصدش شوخی بوده است. وقتی تام و فیلیپ سوار قایق میشوند تا به شهری دیگر بروند، نمای لانگ شاتی از تام و فیلیپ كه روی قایق در وسط دریا ایستادهاند، همراه با موسیقی هشدار دهنده نینو روتا خبر از آیندهای شوم میدهد. وقتی فیلیپ به شوخی تام را در قایق كوچكی در دریا رها میكند، تام راسختر میشود تا نقشه خود را عملی كند. به عنوان نمونه نمایی نزدیك متوسط از تام داریم كه دلخور با كلاهی كه به سر دارد و گرمازده است، چاقویی را برمی دارد و تكهای غذا را به دهان میبرد (كه این باز نمایی هشدار دهنده است); بعد سر میز بازی شوخی هایی بین تام و فیلیپ رد و بدل میشود. این شوخیها درباره این است كه تام میگوید میخواهد فیلیپ را بكشد و هویت او را اختیار كند و فیلیپ میگوید كه این كار غیرممكن است، ولی تام ناگهان چاقویی را از زیر پایش درمیآورد و فیلیپ را به قتل میرساند. فیلمبرداری موثر
هانری دكا زیر آفتاب درخشان دریای مدیترانه كه برخلاف شیوه مرسوم فیلم نوآرها، حقیقتی تلخ را عینی و واضح نشان میدهد و اثرش هم به هیچ وجه كمتر از سایه روشنهای پركنتر است فیلم نوآرها نیست و بسیار خوب انجام گرفته و همچنین میزانسنهای پرتحرك، چه از نظر حركت دوربین چه از نظر تلاش و حركتهای بی وقفه دلون برای اینكه خود را از شر جسد فیلیپ راحت كند، به خوبی به این سكانس جلوهای رئالیستی تلخ و شومی میدهد آفتاب سوزان مدیترانه هم این تضاد و تلخی را برجستهتر میكند. در صورتی كه این تمهید در تضاد با ژانر نوآر است. فرانك یوجین بیور درباره فیلم نوآر مینویسد: "... این فیلمها غالبا گنگستری و داستانهای روانشناسانهای بودند كه طرح كلی نورپردای آنها بشدت تیره رنگ بود.استفاده از فیلمهای سیاه و سفید معمول در دهه چهل میلادی به كارگردانها اجازه میداد تا آنها به میزان وسیعی از سایهها (از سیاه به سفید) و آخرین درجات تیرگی در فیلمبرداری از داستان و شخصیتهای فیلمهایشان استفاده كنند. صحنههای فیلم نوآر، به حدی تاریك و دلتنگ كننده بود كه تصور میشد در شب فیلمبرداری شدهاند. صحنههای خارجی این نوع فیلمها تماما در شب فیلمبرداری میشد.محلهای داستانی فیلم نوآرها، خیابانهای تیره و تاریك، آپارتمانهای نیمه تاریك ـ نیمه روشن و اتاقهای هتلهای بزرگ شهرها بودند." در فیلم میبینیم كه در صحنه قتل در قایق، رنه كلمان از قوائد ژانر عدول میكند. او حتی در صحنههای داخلی هم قواعد ژانر را رعایت نمیكند. به یاد بیاوریم سكانسی را كه دوست فیلیپ به تام كه هویت فیلیپ را اختیار كرده است، شك میكند. وقتی از طبقه پایین آپارتمان به طبقه بالا و نزد تام میرود، تام با مجسمهای به سر او میكوبد و او را به قتل میرساند. صحنه با وجود اینكه صحنهای داخلی است، باز هم نورپردازی به گونهای است كه اتاق پر از نور است و از كنتراستهای شدید خبری نیست .تام ریپلی در جنایت اول دستپاچه میشود و وقتی چاقو را در بدن فیلیپ فرومیكند، منقلب میشود و صورتش را با دستش میفشرد و بعد با عجلهای كه حاكی از ترس اوست، میخواهد جسد را معدوم كند ; ولی در قتل دوم او خونسرد است كه اینجا مانند همان كلیشه قاتل خونسرد فیلمهای گنگستری و جنایی میشود. هر چند وقتی بعد از قتل با خونسردی به بازی بچهها در خیابان نگاه میكند، این تضاد به جنایت او جنبه مهیبتری میبخشد. جالب این است كه در فیلم آفتاب سوزان صحنههای پرتنش و اضطرابآور، بر خلاف فیلم نوآرها در روز اتفاق میافتد (مثل دوسكانس قتل) و در صحنههای شب اضطرابی وجود ندارد و صحنههای شب تنها صحنههایی هستند درباره جستجوی پلیس به دنبال فیلیپ و نیز به یاد بیاوریم صحنهای كه تام، جسد دوست فیلیپ را كه به قتل رسانده با خود میبرد، كه باز هم اضطرابی ایجاد نمیكند، چرا كه دو كشیشی كه از كنار آنها میگذرند، فكر میكنند فرد مقتول، مردی مست است كه این ایده به این صحنه جنبهای كمیك میبخشد و رنه كلمان در این صحنه، حتی تا حد هجو ژانر هم پیش میرود. فیلم آفتاب سوزان در كنار سه گانه رنه كلمان درباره جنگ دوم جهانی، یعنی نبرد راه آهن (۱۹۴۵)، لعنتشدگان (۱۹۴۷) و بازیهای ممنوع (۱۹۵۱) از فیلمهای قابل بحث و ارزشمند رنه كلمان است. او فیلمسازی است متعلق به نسل میانی سینمای فرانسه كه میان نسل قدیمیها و موج نوییها قرار میگیرد. فیلم هایش بیشتر به وجه مستند ماجرا تكیه دارد; مانند رئالیسم شاعرانه و زیبای فیلم بازیهای ممنوع. به همین جهت جلوههای اكسپرسیونیستی فیلمهای نوآر در فیلم آفتاب سوزان جایش را به شیوهای مستند با نورهایی طبیعی داده است. تاثیر آفتاب سوزان، این فیلم متفاوت نوآر یا حتی شاید ضد نوآر را در فیلمهای موج نوی سینمای فرانسه، نظیر عروس خسیاهپوش (تروفو) تا حد زیادی میتوان مشاهده كرد. تاكیدهایی كه در فیلم به وجه عاطفی تام میشود به جهت جرح و تعدیلهای فیلم ،از متن اثر حذف شده است. از جمله علاقه او به مارچ، دختری كه فیلیپ او را دوست دارد. در فیلم، در بانك مرتبا شاهد تبدیل دلار به لیر هستیم و دستهای فیلیپ و سپس تام را میبینیم كه پولها را با ولع میقاپند و تام هم اصولا برای تغییر طبقه اجتماعیاش و اینكه فاصله طبقاتی را از بین ببرد آن هم با كمك پول، دست به اقدامات جنایتكارانه میزند.او برای رسیدن به حقوقی كه طبقهاش از آن محروم هستند خود را محق میداند دست به هر عمل جنایتكارانهای بزند. در فیلم روی نقاشیهای مذهبی قرون گذشته و نیز مراسم مذهبی در خیابانها تاكید میشود كه البته در كشوری مثل ایتالیا كه در میان كشورهای اروپایی، كشوری بسیار مذهبی است، این امری طبیعی است. اما شاید فیلمساز خواسته در اینجا تاكیدی هم بكند كه در فقدان معنویت انسانها برای مادیات، چون حیواناتی درنده به جان هم میافتند و تضاد این نماها از نشانههای مذهبی با نمادهایی از جنایت برای رسیدن به پول، این سئوال را در ذهن بیننده ایجاد میكند كه چرا در جهان معاصر، پول برای بسیاری تبدیل به معیاری جهت ارزشگذاری برای افراد شده است؟
آفتاب سوزان هر چند ممكن است امروزه اثری كلاسیك و فراموش شده بنظر برسد، اما از فیلمهای ارزشمند رنه كلمان است. فیلمبرداری هانری دكا، یكی از بزرگترین فیلمبرداران فرانسه و جهان، درخشان است (كه در طول مطلب دلایل آن را ذكر كردم) و موسیقی متفاوت نینو روتا كه گاه متضاد با تصاویر است، حس آرامش تماشاگر را به گونهای متفاوت برهم میزند .آلن دلون در ۲۴ سالگی بازی درخشانی ارایه میكند. در مهم بودن فیلم آفتاب سوزان همین بس كه بگوییم آلن دلون این فیلم را در كنار فیلمهای روكو و برادرانش و سامورایی از بهترین فیلمهای خود میداند.
حسین آریانی
رمان پاتریشیا های اسمیت به نام آقای ریپلی بااستعداد كه فیلم آفتاب سوزان از روی آن ساخته شده، تمام ویژگیهای لازم را برای تبدیل شدن به یك نوآر موفق دارد. تام ریپلی میتواند همان ضد قهرمان تنهای فیلم نوآر باشد كه تنهاست و بدبین. او میخواهد با قتلی كه انجام میدهد و با تغییر دادن هویتش، طبقه اجتماعی خود را تغییر دهد و از فقر به ثروت برسد و در این راه دست به هر عمل جنایتكارانهای میزند. اما رنه كلمان، از این امكانات عمدا برای خلق یك فیلم نوآر تحت قواعد ژانر، چشم پوشی میكند. در فیلم نه تنها از خیابانهای خیس شبانه، سایههای بلند، زوایایتاریك و... فیلم نوآرها خبری نیست، بلكه فیلم در بسیاری از صحنهها زیر آفتاب درخشان دریای مدیترانه گرفته شده است ; از جمله، صحنه قتل فیلیپ به دست تام در قایق در آفتاب سوزان دریای مدیترانه تصویر میشود. فیلم با همان تیتراژ اولیه كه نوشتهها به صورت انیمیشن ظاهر میشوند، این دهن كجی به ژانر را نشان میدهد. بعد، نماهایی از پوسترهایی از بناهای ایتالیای باستان به رنگ قرمز و سبز میبینیم كه با حركت دوربین از روی این پوسترها میرسیم به نمای اینسرتی از دست تام ریپلی (آلن دلون) كه دارد جعل امضا میكند. پیوند این نماها به یكدیگر، نشانهای از آن است كه جاهطلبی تام مانند جاهطلبیهای حاكمان روم باستان است. جاهطلبیهایی كه در نهایت آنها را در دام خود گرفتار كرد و نابود ساخت. بی دلیل نیست كه لوكیشن داستان هم در كشور ایتالیا انتخاب شده است. فیلیپ (موریس رونه)، جوان ثروتمند آمریكایی است كه به ایتالیا آمده و تام، دوستش كه او هم آمریكایی است از جانب پدر ماموریت یافته كه در ازا گرفتن پنج هزار دلار او را به آمریكا بازگرداند.فیلمساز از همان ابتدای فیلم، بر تم انتقال هویت تاكید میكند ; مانند صحنهای كه تام با اشتیاق لباس فیلیپ را میپوشد، موهایش را مانند او شانه میكند و صدای او را تقلید میكند كه این امر مورد اعتراض فیلیپ قرار میگیرد. ولی تام میگوید كه تنها قصدش شوخی بوده است. وقتی تام و فیلیپ سوار قایق میشوند تا به شهری دیگر بروند، نمای لانگ شاتی از تام و فیلیپ كه روی قایق در وسط دریا ایستادهاند، همراه با موسیقی هشدار دهنده نینو روتا خبر از آیندهای شوم میدهد. وقتی فیلیپ به شوخی تام را در قایق كوچكی در دریا رها میكند، تام راسختر میشود تا نقشه خود را عملی كند. به عنوان نمونه نمایی نزدیك متوسط از تام داریم كه دلخور با كلاهی كه به سر دارد و گرمازده است، چاقویی را برمی دارد و تكهای غذا را به دهان میبرد (كه این باز نمایی هشدار دهنده است); بعد سر میز بازی شوخی هایی بین تام و فیلیپ رد و بدل میشود. این شوخیها درباره این است كه تام میگوید میخواهد فیلیپ را بكشد و هویت او را اختیار كند و فیلیپ میگوید كه این كار غیرممكن است، ولی تام ناگهان چاقویی را از زیر پایش درمیآورد و فیلیپ را به قتل میرساند. فیلمبرداری موثر
هانری دكا زیر آفتاب درخشان دریای مدیترانه كه برخلاف شیوه مرسوم فیلم نوآرها، حقیقتی تلخ را عینی و واضح نشان میدهد و اثرش هم به هیچ وجه كمتر از سایه روشنهای پركنتر است فیلم نوآرها نیست و بسیار خوب انجام گرفته و همچنین میزانسنهای پرتحرك، چه از نظر حركت دوربین چه از نظر تلاش و حركتهای بی وقفه دلون برای اینكه خود را از شر جسد فیلیپ راحت كند، به خوبی به این سكانس جلوهای رئالیستی تلخ و شومی میدهد آفتاب سوزان مدیترانه هم این تضاد و تلخی را برجستهتر میكند. در صورتی كه این تمهید در تضاد با ژانر نوآر است. فرانك یوجین بیور درباره فیلم نوآر مینویسد: "... این فیلمها غالبا گنگستری و داستانهای روانشناسانهای بودند كه طرح كلی نورپردای آنها بشدت تیره رنگ بود.استفاده از فیلمهای سیاه و سفید معمول در دهه چهل میلادی به كارگردانها اجازه میداد تا آنها به میزان وسیعی از سایهها (از سیاه به سفید) و آخرین درجات تیرگی در فیلمبرداری از داستان و شخصیتهای فیلمهایشان استفاده كنند. صحنههای فیلم نوآر، به حدی تاریك و دلتنگ كننده بود كه تصور میشد در شب فیلمبرداری شدهاند. صحنههای خارجی این نوع فیلمها تماما در شب فیلمبرداری میشد.محلهای داستانی فیلم نوآرها، خیابانهای تیره و تاریك، آپارتمانهای نیمه تاریك ـ نیمه روشن و اتاقهای هتلهای بزرگ شهرها بودند." در فیلم میبینیم كه در صحنه قتل در قایق، رنه كلمان از قوائد ژانر عدول میكند. او حتی در صحنههای داخلی هم قواعد ژانر را رعایت نمیكند. به یاد بیاوریم سكانسی را كه دوست فیلیپ به تام كه هویت فیلیپ را اختیار كرده است، شك میكند. وقتی از طبقه پایین آپارتمان به طبقه بالا و نزد تام میرود، تام با مجسمهای به سر او میكوبد و او را به قتل میرساند. صحنه با وجود اینكه صحنهای داخلی است، باز هم نورپردازی به گونهای است كه اتاق پر از نور است و از كنتراستهای شدید خبری نیست .تام ریپلی در جنایت اول دستپاچه میشود و وقتی چاقو را در بدن فیلیپ فرومیكند، منقلب میشود و صورتش را با دستش میفشرد و بعد با عجلهای كه حاكی از ترس اوست، میخواهد جسد را معدوم كند ; ولی در قتل دوم او خونسرد است كه اینجا مانند همان كلیشه قاتل خونسرد فیلمهای گنگستری و جنایی میشود. هر چند وقتی بعد از قتل با خونسردی به بازی بچهها در خیابان نگاه میكند، این تضاد به جنایت او جنبه مهیبتری میبخشد. جالب این است كه در فیلم آفتاب سوزان صحنههای پرتنش و اضطرابآور، بر خلاف فیلم نوآرها در روز اتفاق میافتد (مثل دوسكانس قتل) و در صحنههای شب اضطرابی وجود ندارد و صحنههای شب تنها صحنههایی هستند درباره جستجوی پلیس به دنبال فیلیپ و نیز به یاد بیاوریم صحنهای كه تام، جسد دوست فیلیپ را كه به قتل رسانده با خود میبرد، كه باز هم اضطرابی ایجاد نمیكند، چرا كه دو كشیشی كه از كنار آنها میگذرند، فكر میكنند فرد مقتول، مردی مست است كه این ایده به این صحنه جنبهای كمیك میبخشد و رنه كلمان در این صحنه، حتی تا حد هجو ژانر هم پیش میرود. فیلم آفتاب سوزان در كنار سه گانه رنه كلمان درباره جنگ دوم جهانی، یعنی نبرد راه آهن (۱۹۴۵)، لعنتشدگان (۱۹۴۷) و بازیهای ممنوع (۱۹۵۱) از فیلمهای قابل بحث و ارزشمند رنه كلمان است. او فیلمسازی است متعلق به نسل میانی سینمای فرانسه كه میان نسل قدیمیها و موج نوییها قرار میگیرد. فیلم هایش بیشتر به وجه مستند ماجرا تكیه دارد; مانند رئالیسم شاعرانه و زیبای فیلم بازیهای ممنوع. به همین جهت جلوههای اكسپرسیونیستی فیلمهای نوآر در فیلم آفتاب سوزان جایش را به شیوهای مستند با نورهایی طبیعی داده است. تاثیر آفتاب سوزان، این فیلم متفاوت نوآر یا حتی شاید ضد نوآر را در فیلمهای موج نوی سینمای فرانسه، نظیر عروس خسیاهپوش (تروفو) تا حد زیادی میتوان مشاهده كرد. تاكیدهایی كه در فیلم به وجه عاطفی تام میشود به جهت جرح و تعدیلهای فیلم ،از متن اثر حذف شده است. از جمله علاقه او به مارچ، دختری كه فیلیپ او را دوست دارد. در فیلم، در بانك مرتبا شاهد تبدیل دلار به لیر هستیم و دستهای فیلیپ و سپس تام را میبینیم كه پولها را با ولع میقاپند و تام هم اصولا برای تغییر طبقه اجتماعیاش و اینكه فاصله طبقاتی را از بین ببرد آن هم با كمك پول، دست به اقدامات جنایتكارانه میزند.او برای رسیدن به حقوقی كه طبقهاش از آن محروم هستند خود را محق میداند دست به هر عمل جنایتكارانهای بزند. در فیلم روی نقاشیهای مذهبی قرون گذشته و نیز مراسم مذهبی در خیابانها تاكید میشود كه البته در كشوری مثل ایتالیا كه در میان كشورهای اروپایی، كشوری بسیار مذهبی است، این امری طبیعی است. اما شاید فیلمساز خواسته در اینجا تاكیدی هم بكند كه در فقدان معنویت انسانها برای مادیات، چون حیواناتی درنده به جان هم میافتند و تضاد این نماها از نشانههای مذهبی با نمادهایی از جنایت برای رسیدن به پول، این سئوال را در ذهن بیننده ایجاد میكند كه چرا در جهان معاصر، پول برای بسیاری تبدیل به معیاری جهت ارزشگذاری برای افراد شده است؟
آفتاب سوزان هر چند ممكن است امروزه اثری كلاسیك و فراموش شده بنظر برسد، اما از فیلمهای ارزشمند رنه كلمان است. فیلمبرداری هانری دكا، یكی از بزرگترین فیلمبرداران فرانسه و جهان، درخشان است (كه در طول مطلب دلایل آن را ذكر كردم) و موسیقی متفاوت نینو روتا كه گاه متضاد با تصاویر است، حس آرامش تماشاگر را به گونهای متفاوت برهم میزند .آلن دلون در ۲۴ سالگی بازی درخشانی ارایه میكند. در مهم بودن فیلم آفتاب سوزان همین بس كه بگوییم آلن دلون این فیلم را در كنار فیلمهای روكو و برادرانش و سامورایی از بهترین فیلمهای خود میداند.
حسین آریانی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست