جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تحلیل شهدای کربلا


تحلیل شهدای کربلا
● سرچشمه های مآخذ و منابع (منابع انسانی)
مآخذ و منابع و مصادری که دربردارنده شرح احوال و شرح حماسه آفرینی های شهیدان کربلایند و ما از آنها به عنوان منابع انسانی یاد می کنیم اشخاصی هستند که وقایع عاشورا را به رای العین دیدند و حاصل مشاهدات آنها در قالب نقل و روایات از سوی ارباب تاریخ و مقاتل و اهل السیر ذکر گردیده است . این اشخاص عبارتند از :
۱) اشخاصی که جزو دعوت کنندگان امام به کوفه بودند اما در نبرد عاشورا عملا بیطرفی اختیار کرده و پس از بازداشت موقت از سوی ابن زیاد به زندگی عادی خود پرداختند و حاصل مشاهدات خود را از وقایع عاشورا نقل کردند. از جمله این اشخاص عبارتند از قاسم بن اصیغ بن نباته و لوط بن یحیی مکنی به ابی مخنف . ابی مخنف مجموعه مشاهدات خود را در قالب کتابی تحت عنوان « مقتل ابی مخنف » درآورد. این کتاب تا زمان طبری نیز در دسترس بود چنانکه طبری بسیاری از روایات خود را از این مقتل نقل می کند. بعدها در پیچ و خم تاریخ مفقود شد. مقتلهایی که پس از آن به نام مقتل ابی مخنف منتشر می شود جعلی و غیراصیل است .
۲) برخی از بازماندگان حماسه عاشورا یعنی کسانی که جزو سپاه امام بودند اما در حماسه عاشورا شهید نشدند و زنده ماندند . از جمله آنها عقبه بن سمعان غلام رباب همسر امام حسین (ع ) و نیز ضحاک بن عبدالله مشرقی است که در اواخر جنگ با اجازه امام از میدان جنگ فرار کرده بود.
۳) خمید بن مسلم خبرنگار سپاه عبیدالله بن زیاد و به روایت شیخ طوسی جزو اصحاب امام چهارم است .
۴) برخی از سرکردگان ارتش عمر سعد مانند شبث بن ربعی و قره بن قیس .
نکته آخر : این تحقیق به دو بخش تقسیم شده است . بخش اول شهدای انصار و بخش دوم شهدای بنی هاشم که بخشی از شهدای انصار را پیش رو دارید.
اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارت الحسین و زیارت جده و ابیه و امه و اخیه و اولاده و اصحابه و انصاره و ارزقنا فی الاخره شفاعتهم .
● پیران و شب زنده داران شهید
بعد از شهادت مولای متقیان علی بن ابی طالب (ع ) و صلح امام حسن (ع ) و به قدرت رسیدن معاویه بسیاری از اصحاب مخلص و ثابت قدم امام علی (ع ) و امام حسن (ع ) تهجد و تزکیه باطن و انس با قرآن و تشکیل کانونهای قرآن را وجهه همت خود ساخته بودند و علی رغم جذابیت مادی دربار معاویه ایمان خود را به پول و مقام نفروخته بودند.
آنان می دیدند که چگونه از زمان خلافت عثمان جاه و مقام و جاذبه های فریبنده مدیریتی بسیاری از صحابه حضرت رسول مثل مغیره بن شعبه و اصحاب حضرت امیر مثل زیادبن ابیه و عبیدالله بن عباس را فریفته است و آنان حاضر شده بودند که دین خود را به دنیای خود بفروشند. آنها می دیدند که خلوص و صداقت و شجاعت و جوانمردی که میراث گرانقدر فرهنگ صدر اسلام بود به تدریج از جامعه رخت بربسته و غیبت زراندوزی چاپلوسی و... جایگزین آن شده است لذا پناهگاهی جز قرآن و محرم رازی جز اعماق شب و محفل انسی جز مناجات شبانه و استغفار سحرگاهان نمی یافتند.
برخی از انان مانند بریربن خضیر (سرور قاریان کوفه ) در مسجد کوفه کانون قرآن تشکیل داده بودند و به جوانان قرآن می آموختند.
عده ای دیگر از اصحاب حضرت امیر و یاران امام حسن فقط به تهجد و انس با قرآن قانع نمی شدند آنها سری پرشور و دلی آمیخته به محبت علی (ع ) داشتند و نمی توانستند تحمل کنند که استحاله شدگانی مانند مغیره و زیادبن ابیه و... به خاطر پول و مقام بر منبر رسول الله نشینند و وصی رسول الله را ناسزا بگویند. نمی توانستند تحمل کنند که معاویه به ناحق بر کرسی خلافت بنشیند و خلافت اسلامی را که در خانه گلی پیامبر(ص ) و خانه گلی علی (ع ) شکل گرفته بود به تجمل و کاخ و قصر بیالایند. نمی توانستند بی عدالتی و خویشاوندپرستی و قوم دوستی و... را ببینند و دم برنیاورند.
حجربن عدی عمروبن حمق رشید هجری میثم تمار جویریه بن مسهر و.. از این گروه بودند که سری پرشور و دلی دردمند و زبانی قاطع و حق گو داشتند و همگان جان خویش را بر سر حق گویی خویش گذاشتند و به دست زیادبن ابیه و پسرش عبیدالله بن زیاد به شهادت رسیدند.
این مجاهدان مخلص تا زمانی که امام حسن (ع ) شهید نشده بود یا وجود سلایق شخصی به احترام امام و به عنوان اطاعت از مقام امامت برخورد رویاروی با کارگزاران معاویه نداشتند اما بعد از شهادت امام حسن در زمان خلافت غاصبانه معاویه و یزید مبارزات ضداموی خود را علنی کردند.
گروهی از صحابه حضرت رسول و اصحاب حضرت امیر نیز مانند مغیره بن شعبه زیادبن ابیه و عمروبن حریث مخزمی (صحابی و محدث ) به دربار معاویه پیوستند.
پیران و شب زنده داران صبور بعد از مرگ معاویه در خانه سلیمان بن صرد خزاعی جمع آمدند و اولین کانون ضداموی را با هدف سرنگونی حکومتی یزید از طریق جنگ مسلحانه به قیادت حضرت امام حسین (ع ) پی ریزی کردند و متعاقب آن برای امام نامه نوشتند. از میان این پیران گروهی مانند بریربن خضیر همدانی عابس بن ابی شبیب شاکری سویدبن عمروبن ابی المطاع خثعمی ابوعمرو نهشلی در عاشورای حسینی به شهادت رسیدند. گروهی نیز مانند سلیمان بن صرد خزاعی و مسیب نجبه و عبدالله بن سعید بن نفیل و... بعد از شهادت امام حسین جنبش توابین را سازماندهی کردند.
● ابوعمرو نهشلی
او زاهد و شب زنده دار بود و در مسجد کوفه تهجد می کرد. در زیارتین ناحیه و رجبیه از او نام برده شده است . ابن نمای حلی در مثیرالاحزان از او نام می برد. سیدمحسن امین عاملی در اعیان الشیعه از او به نام ابوعامر نهشلی یاد می کند. بیشتر مورخین و سیره نویسان از شهیدی به نام شبیب ابن عبدالله نهشلی یاد می کنند که در حمله اولی به شهادت رسید.
ابن نما در مثیرالاحزان می گوید : ابوعمرونهشلی به طور منفرد بر سپاه عمر سعد حمله می نمود و صفوف دشمن را در هم می شکافت . شیخ طوسی در رجال خود اسمش را به نام شبیب بن عبدالله نهشلی ذکر می کند . محمد مهدی شمس الدین در انصارالحسین صفحه ۹۲ می گوید : شاید شبیب بن عبیدالله همان ابوعمرونهشلی باشد. اما در دایره المعارف تشیع ذیل کلمه ابوعمرونهشلی آمده است که از آنجا که ابوعمرونهشلی طبق سند ابن نما در مثیرالاحزان در حمله منفرد به شهادت رسیده و شبیب بن عبدالله نهشلی در حمله اولی پس آنان دو شخص بوده اند.
● بریرین خضیر همدانی
از پیران عارف و شب زنده دار و از اشراف صاحب نفوذ و معتبر کوفه بود. وقتی شنید که امام از مدینه به مکه سفر کرده است خود را به مکه رسانید و ملتزم رکاب حضرت شد و از مکه همراه امام به کربلا آمد و در آنجا به شهادت رسید.
« بریر از محضر علی بن ابی طالب (ع ) و امام حسن (ع ) بهره های علمی و روحانی فراوان کسب نمود و مجموعه ای از داوریها و احکام آن بزرگواران را تحت عنوان قضایا و احکام فراهم آورده بود که این مجموعه را از اسناد معتبره به شمار آورده اند » . بریر در ایام مهادنه « آتش بس بین سوم تا نهم محرم » نهایت تلاش خود را به کار برد که شاید بتواند عمرسعد را از وابستگی به عبیدالله و جنگ علیه امام حسین منصرف سازد همان گونه که خواهرزاده عمر سعد ـ حمزه بن مغیره بن شعبه ـ نیز همین تلاش را قبل از بریر به کار بسته بود.
اما جاذبه های فریبنده استانداری آنچنان چشم عمر سعد را کور کرده بود که به سخن هیچ خیرخواهی گوش فرانمی داد. بریر از برپا دارندگان کانون قرآن کوفه بود او همچنین استاد قرآن بود و به علت انس با قرآن و مهارت در قرائت قرآن سید قاریان کوفه نامیده می شد.
دکتر غلامرضا رحمدل شرفشادهی
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی