پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
رویکردهای مذهبی در تاریخ معاصر ایران به زن
![رویکردهای مذهبی در تاریخ معاصر ایران به زن](/mag/i/2/3nf1j.jpg)
در این نوشتار سعی میشود گزارشی از آرا، منابع، منهج و منطق دینداران درباره مسئله زن در این یكصد سال ارائه گردد و تحولاتی كه در میان این طیف گسترده اجتماعی شكل گرفته، از لوازم این بحث و بررسی خواهد بود، البته تلاش گردیده توصیفی بیطرفانه از این مسئله ارائه شود. پیش از این، در دو نوشته (تا آنجا كه نویسنده بدان دست یافته) به گزارش رویكردها درباره زن در تاریخ ایران توجه داشته است: نوشته اول، كتابی با عنوان جریانشناسی دفاع از حقوق زنان، نوشته آقای ابراهیمی شفیعی سروستانی میباشد.
بخش دوم این اثر، كه عنوان جریانشناسی دفاع از حقوق زنان را به خود اختصاص داده، از سه جریان یاد میكند:
۱) جریان سیاسی دفاع از حقوق زنان؛ با این ویژگیها: الف) ضدیت با اسلام و ارزشهای اسلامی؛ ب) مخالفت با نظام جمهوری اسلامی؛ پ) بیتوجهی به ارزشهای اخلاقی؛ ث) تضعیف نهاد خانواده.
۲) جریان غیردینی (سكولار) دفاع از حقوق زنان؛ این جریان را با این ویژگیها معرفی كرده است:
الف) استفاده ابزاری از دین؛
ب) ارائه نكردن طرح و الگویی مشخص و عملی؛
پ) پذیرش منفعلانه حقوق غربی؛
ت) دین زدایی از حركت اصلاحی زنان.
۳) جریان دینی دفاع از حقوق زنان این جریان را در دو طیف معرفی میكند:
الف) طیف تجدید نظر طلب، كه برای آن دو ویژگی برمیشمارد: - ناآگاهی یا تجاهل به منابع اجتهاد؛
- غفلت از منابع اجتهاد؛
ب) طیف اصولگرا و این ویژگیها را معرفی میكند: - توجه به تفاوتهای طبیعی زن و مرد؛ - نفی تقابل و تضاد زن و مرد؛ - توجه به خانواده به عنوان واحد بنیادین جامعه؛ - حفظ استقلال و پرهیز از انفعال؛ - پرهیز از تجدد مآبی و تحجرگرایی.
دومین نوشتهای كه به این مسئله اشاره كرده، كتاب الگوی جامع شخصیت زن مسلمان؛ نوشته آقای محمد تقی سبحانی است. در این كتاب تنها به رویكردهای دینداران گزارش شده و به جریانهای غیردینی یا ضددینی اشارهای نشده است، در این اثر دیدگاههای دینی را به سه رویكرد تقسیم میكنند:
۱) رویكرد سنتگرا؛ و آن را با این مشخصهها معرفی میكند:
الف) اصولگرایی؛
ب) حقوق محوری و تكلیف محوری؛
پ) اجتهادگرایی و روشمندی در فهم دین؛
ت) خلوصگرایی و التقاط ستیزی؛ ث) گذشتهگرایی.
۲) رویكرد تجددگرا؛
برای این رویكرد نیز پنج مشخصه بدین شرح، معرفی میكند:
الف) نگرش انسان مدارانه؛
ب) علمگرایی و تكیه بر خردابزاری؛
پ) تاریخیت و نسبیت در فهم دین؛
ت) آیندهگرایی؛
ث) توسعهگرایی.
۳) رویكرد توسعهگرایی؛ در معرفی این رویكرد نیز این مشخصهها به چشم میخورد:
الف) اصولگرایی در حوزه فهم، توسعهگرایی در حوزه تحقق دین؛
ب) نگرش نظاممند در مقابل تكلیفگرایی؛
پ) تكامل روش اجتهاد و تجدید نظر در روش علوم؛
ت) ضرورت تدوین الگوی جامع شخصیت زن مسلمان؛
ث) پیریزی تمدن نوین اسلامی.
به نظر نگارنده و با توجه به مطلب بند نخست، رویكردهای دینی را در سه دسته میتوان دستهبندی كرد:
۱) رویكرد سنتی (از دوره مشروطه)
این رویكرد، باسابقهترین دیدگاه مذهبی است كه؛ منابع این رویكرد را باید در دو نوع منظور كرد: یكی منابع عام علوم اسلامی از قبیل كتب تفسیر، حدیث، فقه، تاریخ، كلام، فلسفه، عرفان، اخلاق و... و دیگری كتابهای ویژه مسائل زنان كه عمدتاً در این یكصد سال تدوین شده است.
▪ كتب تفسیر و علوم قرآنی
مفسران نوعاً در ذیل آیات «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ»؛ «وَ لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَهٌٔ» و آیه (۱) (۲) شهادت و...، به تفاوتهای زن و مرد و ناتوانیهای آنان پرداختهاند. زركشی در (۳) البرهان فی علوم القرآن، برای بیان معنای «مِن» از حروف جاره كه به معنای جنس است، چنین مثال میزند: «الرجل خیر من المرأهٔ؛ جنس مرد از جنس زن بهتر است».
▪ كتب حدیث و محدثان
در لابه لای كتب حدیث نیز، روایاتی در این زمینه وجود دارد، از جمله این كتابها میتوان به كتاب النساء فی اخبار الفریقین، شخصیت و حقوق زن در اسلام و زن در سخن و سیره امام علیعلیهالسلام اشاره كرد. ملا امین استرآبادی، روایات مشورت با زنان و مخالفت با آنان را نعمت الاهیای میداند كه خداوند به عنوان شاخص و ترازوی سنجش درستی و نادرستی رأی، در اختیار مردان قرار داده است.
▪ كتب كلام، فلسفه و عرفان
ضیاء الدین جرجانی از متكلمان قرن نهم مینویسد: «پس ناچار، باید كردگاری و پدیدآورندهای باشد و آن خدای تعالی است كه بیهمتا و بیهمباز است و زن و فرزندش نیست كه زن از بهر راندن هوا و شهوت نفس و جستن راحت و لذت باید و این بر خدای تعالی روا نباشد».
▪ كتب فقه
آنچه كه در كتب فقه تفاوتهایی میان احكام مردان و زنان گفته شده، به بیش از ۱۵۰ مورد میرسد. برخی از این دیدگاهها و تحلیلها قابل بررسی است؛ از قبیل اولویت مردان در انجام نماز میت بر زنان، اولویت افراد آزاده بر برده، غلبه فسق بر زنان و قلت عدالت در میان آنان، تشبیه ازدواج به كرایه دادن و كرایه گرفتن، شمردن دندههای مرد و زن برای تقسیم ارث افراد خنثی، شایسته دانستن مردان برای كمال و... . از این منابع عام كه بگذریم، كتابهای تدوین شده ویژه مسائل زنان در این یكصد سال كم نیست. در میان آثار یاد شده اعم از آثار عمومی یا اختصاصی، دیدگاههای مطرح شده در سه بخش قابل عرضه است: شخصیت زن، توانمندیها و كمالات، حقوق و تكالیف زن و مرد، حضور اجتماعی زنان.
الف) شخصیت زن، توانمندیها و كمالات؛ در تمامی این آثار یاد شده، وقتی كه به بحث تكوین و خلقت زن و مرد اشاره كردهاند، از یك طرف برتری مرد بر زن در جنبههای تكوینی سخن رفته است؛ و از طرف دیگر همان را مبنای تفاوتهای حقوقی و تبعیت زن از شوهر و نیز خانهنشینیاش بیان نمودهاند. علاوه بر آن تلاش شده مستنداتی نیز از علوم جدید اقتباس گردد و به ادله دینی منضم شود، تا آن را موجه نماید.
ب) حقوق و تكالیف زن و مرد
طرفداران این نظریه، كه بحث از تفاوتهای حقوقی و تكلیفی زن و مرد گفتهاند به عنوان مبنا و دلیل بوده است، یا به عبارتی چنین تفاوتهایی نزد آنان مسلّم بوده است. از آثاری كه به صورت مستقل یا ضمنی به این تفاوتها اشاره كردهاند؛ كتاب الفروق بین المرء و المرأهٔ فی نظر الشرع است كه ۱۷۱ فرق میان زن و مرد را بررسی كرده است.
پ) حضور اجتماعی زنان؛ نظریه مسلّم و مورد قبول نزد صاحبان این رویكرد، پرده نشینی و ارتباط نداشتن زنان با مردان است.
مرحوم مدرس (۱۲۸۷ - ۱۳۵۷ ق / ۱۳۱۶ ش) در مجلس دوم (۱۳۲۹ ق)، به هنگام ارائه لایحه انتخابات و نفی صلاحیت زنان برای شركت در مجلس میگوید: «از اول عمر تا حال بسیار در برّ و بحر، مهالك اتفاق افتاده بود و برای بنده، بدن بنده به لرزه نیامد و امروز بدنم به لرزه آمد. اشكال بر كمیسیون اینكه، اولاً نباید نسوان را در منتخبین برد كه از كسانی كه حق انتخاب ندارند نسوان هستند؛ مثل اینكه بگویند از دیوانهها نیستند، سفها نیستند. از روی برهان باید صحبت كرد و برهان این است كه امروز ما هر چه تأمل میكنیم، میبینیم خداوند قابلیت دراینها قرار نداده است كه لیاقت حق انتخاب را داشته باشند. مستضعفین و مستضعفات و آنها از آن نمرهاند كه عقول آنها استعداد ندارد...». در نامهای جمعی از مراجع تقلید و آیات عظام در اسفند ۱۳۴۱ شمسی حضور زنان در مجلس مورد مخالفت شدید قرار میدهند. چنانكه در نامه حضرت امام به آقای علم در ۱۳۴۱/۷/۲۸، «ورود زنها به مجلس و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری، مخالف قوانین محكم اسلام» قملداد میشود.
در پایان میتوان آرا و دیدگاههای این رویكرد را چنین تلخیص كرد: اعتقاد به تفاوتهای فراوان زنان و مردان در زمینههای جسمی، روحی، تعقل و احساسات، ارائه تعریف ویژه از كمالات زن، اصرار بر خانه نشینی زن و مخالفت با حضور اجتماعی زنان و اعتقاد به تفاوتهای فراوان حقوقی و تكلیفی زنان و مردان.
● منهج و روش این رویكرد؛
منهج و روش این رویكرد چنین است: اعتقاد به تعبد در احكام دینی، به معنای پرهیز از بیان فلسفه و حكمت و تبیینهای كلامی؛ اتكای شدید بر احادیث و روایات و نپرداختن به پالایش آنها؛ عدم اهتمام كامل و توجه مناسب به آیات قرآنی در حوزه مسائل زنان به ویژه مشاركتهای اجتماعی؛ تكیه بر علوم و دانشهای جدید جهت تثبیت تفاوتهای زنان و مردان.
۲) رویكرد كلامی - اجتماعی (از دهه چهل به بعد)
رویكرد دوم، از دهه چهل به بعد شكل میگیرد. این رویكرد با طرح دیدگاههای صاحب المیزان درباره زن در جلدهای دوم و چهارم آغاز میشود و با كتابهای شهید مطهری در دهه پنجاه، وارد فضای عمومی جامعه میگردد و در دهه پنجاه، ابتدا آثار دكتر شریعتی و سپس دیدگاههای حضرت امام خمینیقدس سره وارد عرصه جدیدی میگردد و با اثر آیت اللَّه جوادی آملی به اوج میرسد. مشخصههای كلی این طرز تفكر را میتوان چنین فهرست كرد: الف) دفاع از هویت انسانی زن و برابری وی با مرد بر پایه قرآن و برهان و عرفان؛ ب) اعتقاد به تفاوتهای زنان و مردان در عرصه روانی و جسمی و تدبیری؛ ج) تبیین كلامی تفاوتهای فقهی و حقوقی میان زنان و مردان؛ د) دفاع از جواز مشاركت اجتماعی زنان و تأكید بر رجحان آن.
منهج و روش این رویكرد؛ منهج و روش این رویكرد عبارت است از: اهتمام به قرآن به ویژه در حوزه شخصیت زن و حضور اجتماعی؛ اعتقاد به پالایش احادیث؛ باور به لزوم تعقل در فهم نصوص دینی و تبیین كلامی احكام؛ توجه به تأثیر فرهنگهای غیردینی و تلاش برای پیرایش آنها.
۳) رویكرد فقهی - حقوقی (از دهه هشتاد)
سومین رویكرد در دهه هشتاد، خود را بروز میدهد. صاحبان این رویكرد بر این باورند كه، با توجه به واقعیتها و رعایت اصول و ضوابط فقاهت و اجتهاد و مطالعات مجدد در منابع دینی، میتوان به آرا و نظریات نو دست یافت. در واقع این رویكرد، خود را بر سه ضلع استوار میكند: توجه به واقعیتها؛ رعایت قواعد و ضوابط فقاهت و اجتهاد؛ مطالعه مجدد منابع دینی. از این گروه در باب شخصیت و هویت زن و نیز برخی عرصههای دیگر چون خانواده و مشاركت اجتماعی آثاری مكتوب به دست نیامد، اما گمان میرود حداقل در زمینه شخصیت و هویت، مبانی رویكرد دوم را پذیرفتهاند كه از هویت مشترك زن و مرد دفاع میكنند. باز به نظر میرسد باید تفاوتهای زن و مرد را كمتر از رویكرد دوم بدانند. گرچه در حوزه مشاركت اجتماعی، سخن مكتوب و صریح از آنان به دست نیامده، ولی لازمه برخی از آرا مانند عدم شرط ذكوریت در مرجع تقلید، رئیس جمهور، قاضی، ولی فقیه و...، این است كه باب مشاركت را به روی زنان مسدود نمیبینند. در عرصه خانواده لازمه برخی از دیدگاههای آنان، اعتقاد به سهم بیشتر زنان است، مانند استقلال دختر در ازدواج و جواز خروج زن از منزل بدون اذن شوهر و موارد دیگر.اكنون نخست به طرح دیدگاههای پایهگذاران و صاحبان این رویكرد، به ترتیب تاریخ انتشار آثار اشاره و سپس برداشت خود را از روش و منهج آنان بازگو میكنیم:
۱) آیت اللَّه صانعی؛ آیت اللَّه صانعی از فقیهانی است كه در دوران معاصر، پیشگام طرح آرای جدید به صورت فتوا در رساله عملیه است. گرچه بحثهای نظری و تحلیلی در جلسات درس یا القای سخنرانی و ارائه دیدگاه نو تا اندازهای رایج بود، اما طرح آرای جدید در رساله عملیه در حوزه مسائل زنان، كمتر دیده میشود.
۲) دكتر حسین مهرپور؛ ایشان در كتاب حقوق زن كه انتشارات روزنامه اطلاعات آن را در سال ۱۳۷۹ به چاپ رسانده و حاوی ده مقاله از نویسنده است تلاش میكند در مباحث حقوقی مربوط به زن كه در دنیای جدید به چالش كشیده شده، روزنههایی برای استنباط و اجتهاد جدید ارائه كند. وی در این موضوعات با تكیه بر قرآن، یا خود به رأیی جدید میرسد؛ مانند مسئله قصاص (ص ۲۴۹-۲۴۸) و قضاوت زن (۳۵۸-۳۵۶) و جواز ازدواج دختر بالغ عاقل بدون اذن ولی (ص ۸۵-۸۴) یا در آرای گذشته تشكیك میكند و بستر پژوهش جدید را فراهم میسازد؛ مانند مسئله دیه (ص ۲۷۹-۲۷۷) و شهادت زن (ص ۳۰۳-۳۰۲ و ص ۳۱۰-۳۰۹) و ا ختیار طلاق به دست مرد (ص ۲۰۳-۱۹۹) و تعدد زوجات (ص ۱۰۳-۱۰۰).
۳) آیت اللَّه جناتی؛ ایشان از پیشگامان در عرصه ایجاد تحول در روشهای اجتهادی و دفاع از فقه اسلامی پاسخگو و همراه با همگام با تحولات زندگی بر پایه منابع اصیل اجتهادی است. بر پایه این منش علمی، مسائل زنان نیز، نزد ایشان از این نگرش به دور نبوده است. پارهای از آرا و دیدگاههای تازه ایشان، در حوزه مسائل زنان عبارتند از: الف) مرد بودن در مجتهدی كه مورد تقلید قرار میگیرد، شرط نیست؛ ب) تصدی مقام قضاوت به دست زن در صورتی كه شرایط آن را دارا باشد، مانعی ندارد؛ ج) تصدی مقامات دیگر مانند مقامات اجتماعی، سیاسی، علمی، فرهنگی، هنری، مدیریتی، ریاستها و...، در صورتی كه در انجام دادن آنها توانایی داشته باشند و موازین شرعی را از حیث پوشش و غیر آن حفظ كنند، اشكال ندارد.
منهج و روش این رویكرد؛ صاحبان این رویكرد، علاوه بر التزام به ضوابط و قواعد مسلم و مشهور فقاهتی و اجتهادی بر چند نكته دیگر نیز تأكید دارند: اهتمام به قرآن در استنباطهای فقهی و حقوقی؛ توجه به واقعیتهای زندگی؛ مراجعه مجدد در منابع و مصادر؛ تفكیك میان احكام موقت و دائمی؛ اعتقاد به كشف مقاصد و علل احكام در غیر عبادات.
در پایان، نویسنده امیدوار است، توانسته باشد گزارشی اجمالی، اما دقیق و همراه با حفظ امانت و انصاف از دیدگاههای رایج ارائه كرده باشد و این نوشتار، زمینهای برای تجزیه و تحلیل عمیق، آسیبشناسی و ارائه ضوابط و قواعد گردد.
● اشاره
ارائه گزارشات توصیفی از رویكردها و نظرات درباره موضوع زنان، امری لازم و ضروری میباشد و همانطور كه آقای مهریزی در پایان مقاله اشاره كرده، زمینه ساز تجزیه و تحلیل مسائل زنان و آسیبشناسی آن میگردد. ولی بیطرفی، انصاف و امانت داری از لوازم توصیف است.
آقای مهریزی نیز در این مقاله (صفحه ۸ و پایان مقاله)، مدعی است این گزارش توصیفی را بیطرفانه و با رعایت انصاف نوشته است؛ اما به نظر میرسد این ادعا تمام و كمال رعایت نشده است، پس به نمونههایی از آن اشاره میكنیم:
۱) گرچه رویكرد «سنتگرا»، اشكالات زیادی دارد و از جهات متعدد قابل نقد است؛ اما نویسنده نتوانسته در معرفی این رویكرد به شخصیتها، نظرات و عبارات مناسبی استناد كند و چه بسا، سنتگرایان از این تعریف و توصیف، ناخرسند و شاكی باشند؛ مثلاً ایشان اهم منابع رویكرد سنتگرا را به چهار دسته تقسیم كرده و برای نشان دادن این رویكرد در بخش تفسیر و علوم قرآنی، فقط به عبارتی از زركشی كه از علمای قدیم اهل سنت است اشاره شده كه ایشان عبارت «الرجل خیر من المرأهٔ» را به عنوان مثال برای بیان معنای «مِن» جنسیه آورده است؛ درحالیكه صرف مثال، نمیتواند بیانگر عقیده گوینده باشد، از آن گذشته این مطلب نه بیانگر عقاید صد ساله اخیر ایران است و نه بیانگر مذهب اصلی ایران كه تشیّع است میباشد و نه صاحبان كتب تفسیر و علوم قرآنی رضایت میدهند كه چنین عبارتی، نماینده افكار آنان باشد.
همچنین وی در بخش كتب حدیث و محدثان نیز فقط به ذكر عبارتی از ملاّ امین استرآبادی كه از اخباریان افراطی سدههای گذشته محسوب میشود، بسنده كرده كه نمیتواند نمایانگر نظر محدثان باشد و در بخش كلام نیز با وجود این همه متكلمان مشهور، فقط به ذكر عبارتی از ضیاء الدین جرجانی از متكلمان قرن نهم اكتفا كرده است. و در مجموع، این رویكرد را به گونهای توصیف كرده كه خواننده را به تقبیح آن میكشاند، ولی در گزارش رویكرد فقهی كه ظاهراً باب میل نویسنده است با تمجید از پایهگزاران آن، جملات و عباراتی را گزینش كرده كه خواننده را جذب میكند وبه نوین بودن و پاسخگو بودن آن اصرار میورزد. درحالیكه، هنوز تطابق این رویكرد با موازین صحیح فقهی به اثبات نرسیده و علاوه بر مخالفت مشهور و بعضاً همه فقهای گذشته با برخی آرای آنها، اكثر فقها و مراجع حاضر نیز بسیاری از آرای پایهگزاران این رویكرد را نپذیرفتهاند.
۲) نویسنده در ترسیم منهج و روش رویكرد سنتگرایان، اعتقاد آنها به تعبّد در احكام دینی را به معنای پرهیز از بیان فلسفه و حكمت و تبیینهای كلامی دانسته است، درحالیكه سنتگرایان معتقدند نمیتوان با تبیینهای كلامی به علّت قطعی احكام پی برد و بر اساس آن فتوا داد؛ ولی از بیان و ذكر فلسفه و حكمت احكام به دست آمده از متون جهت تثبیت و تحكیم آن دراذهان مردم و بندگان ابایی ندارند. همچنین ایشان اتكای شدید سنتگرایان بر احادیث و روایات را قرین نپرداختن به پالایش روایات كرده است. اگر محدثان بزرگی همچون كلینی، صدوق، طوسی، مفید، حرّ عاملی، مجلسی و... در زمره سنتگرایان قرار گیرند، انتساب عدم اهتمام به پالایش روایات به این بزرگان، توهین به ساحت محدثان شیعه خواهد بود؛ چرا كه بزرگترین اهتمام این بزرگان، پالایش روایات بوده است ودر این راه سختیهای بسیاری را تحمل كردند تا شیعه حتی الامكان با احادیث جعلی و ناصحیح مواجه نشود. از باب نمونه وقتی شیخ صدوق در مقدمه كتاب من لایحضره الفقیه روایات این كتاب را حجت بین خود و خدا میداند، نمیتوان گفت كه به پالایش روایات همت نداشته، اگر چه ممكن است برخی روایات آن از نظر ما مخدوش باشد؛ ولی مخدوش بودن آن از نظر ما دلیل بر عدم اهتمام ایشان نیست.
همچنین، هدف اصلی مرحوم كلینی از تدوین كتاب كافی همانطور كه در مقدمه كتاب تصریح كرده، پالایش روایات صحیح از ناصحیح بوده و بعد از ۲۰ سال تلاش آن را برای شیعیان كافی دانسته و دیگر محدثان عظیمالشأن این همت را داشتهاند و از توان خود در این مسیر فروگذار نكردهاند. آنچه نویسنده را به این توهم واداشته، تغییر شیوه ارزیابی روایات در قرون متأخر (از زمان علامه حلّی) میباشد. كه در نتیجه این تغییر شیوه، روایات بسیاری در متون حدیثی شیعه از درجه اعتبار ساقط و یا اعتبار آن تضعیف شده؛ هر چند كه عملاً فقها در صدور فتوا در موارد بسیاری ملتزم بر نتیجه شیوه جدید نشده و بر اساس روایات موجود در كتب معتبره حدیثی حكم كردهاند.
۳) آقای مهریزی در بیان منهج و روش سه رویكرد، اهتمام به قرآن را از ویژگیهای دو رویكرد كلامی و فقهی نوین دانسته و عدم اهتمام كامل و توجه مناسب به آیات قرآن را به سنتگرایان نسبت داده است. بدون شك قرآن، مهمترین منبع دینی و اعتقادی است و غفلت از آن در حقیقت، غفلت از جعل ریسمان الاهی و منبع پرفیض خداوند است، همانطور كه غفلت از روایات معصومانعلیهمالسلام، غفلت از تفسیر و تفصیل قرآن است. بنابراین، همانطور كه در حدیث معروف ثقلین آمده، هدایت به راه راست و عدم گمراهی، در گرو توجه به هر دو منبع فیض است [ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابدا]، لذا تمسّك به یكی، بدون توجه به دیگری هدایت بخش نیست. در طول تاریخ اسلام نسبت به این مسئله، انحرافات و افراط و تفریطهایی رخ داده است، اهل سنت، اهل بیتعلیهمالسلام را به كلی كنار زدند و در علوم و احكام خود از معارف اهل بیتعلیهمالسلام محروم ماندند. سبك و سیاق علوم اهل سنت با توجه به كثرت و قدرت آنها در شیعیان نیز بیتأثیر نبود، در مقابله با این انحراف و هجمه علمی، محدثان شیعه بر اهمیت توجه به روایات تأكید كردند؛ ولی غرض آنها بیتوجهی به قرآن نبوده است. چنانكه میبینیم مرحوم مجلسی(ره) در ابتدای همه ابواب بحارالانوار، تمام سعی خود را به كار برده تا همه آیات مرتبط با آن باب را در بیشتر موارد همراه با تفسیر بیاورد. آنچه موجب توهم نویسنده و امثال ایشان شده است، تفاوت در روش استفاده و برداشت از قرآن بین محدثان و دیگران است كه در اصول فقه بهطور مفصل مورد بحث قرار میگیرد. اتفاقاً تنها نقطه مشترك همه مكاتب اسلامی، تأكید بر استفاده از قرآن است و تفاوت فقط در نحوه استفاده و برداشت است. البته ما در این مختصر نمیخواهیم قضاوت كنیم، كدام نوع استفاده صحیح است ولی آنچه واضح است این است كه، اگر تفریطی در سنتگرایان نسبت به قرآن روا شده است، از سوی دیگر افراط در رویكرد فقهی نوین در حال شكلگیری است، به گونهای كه گاهی به طرد روایات و سلیقهای شدن برداشتها از قرآن كشیده میشود.
نویسنده:مهدی مهریزی
پی نوشت
۱. نساء، ۴: ۳۴
۲. بقره، ۲: ۲۲۸
۳. بقره، ۲: ۲۸۲
منبع: نشریه آیینه پژوهش
پی نوشت
۱. نساء، ۴: ۳۴
۲. بقره، ۲: ۲۲۸
۳. بقره، ۲: ۲۸۲
منبع: نشریه آیینه پژوهش
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست