سیاست تداوم انقلاب و گرایش به فاشیسم

در تمام جهان وقتی در مملکتی انقلابی رخ می دهد بعد از مدتی نظام انقلابی استقرار یافته و شالوده های دولتی جدید ریخته می شود وهم پای ان جریان اصلاحات وروسازی اغاز می شود کشور ما هم همین روند را طی می کرد اما با روی کار امدن دولت جدید ما با سیاستی استثنائی روبه رو هستیم که همانا تداوم انقلاب است یعنی حال که دیگر شاه ودشمنی داخلی وجود ندارد از مجموعی از کشورها هیبت یک دشمن ساخته شود که قصد توطئه ونابودی مملکت اسلامی را دارند و در نتیجه این توجیهی به حساب می اید برای ایجاد وضعیت انقلابی و غوغا سالاری .
این انقلاب نسبت به اغراض دنیا پیامدی به غیر از فاشیسم ندارد اما تفاوت امر در اینجاست که اگر در المان و ایتالیای بعد از جنگ اول که تمام زیر ساختهای اقتصادی انها نا بود ومنبع انرژی عمده ای هم نداشتند فاشیسم از دید رهبران ان یک ضرورت به حساب می امد اما در کشور ما این پدیده کاملا مصنو عی و ساختگی است زیراقبل از روی کار امدن دولت جدید دخل وخرج مملکت متعادل بود‘ تورم وجود داشت اما غیر قابل تحمل نبود و از لحاظ بین المللی راههای دیپلماتیک به تامین منافع ملی در سطح بین المللی می انجامید ما ابدا شرایط المان هم زمان با روی کار امدن هیتلر را که باید به نیمی از دنیا غرامت جنگی می پرداخت و یا ایتالیای مخرو به بعد جنگ اول را نداریم تازه در مقابل موارد مذکور ممالکی با وضع مشابه به وسیله اصلاحات اقتصادی از حالت بحرانی خارج شدند وهرگز به دام فاشیسم گرفتار نشدند پس در نتیجه در ایران ظهور این پدیده که دوران نوزادی خود را طی می کند با نشانه هایی مثل کنفرانس هولو کاست و بستن روزنامه ها وخبر گزاری ها تنها می تواند یک تو جیه داشته باشد وان ارضای جاه طلبی گروهی از افراد است که مصالح و منافع انها به هیچ وجه با مردم هم سویی ندارد این عده حاضرند مملکت را به بهانه های واهی به پرتگاه نیستی بکشانند تا به منافع و مصالح گروهی خود نائل شوند وجالب اینجاست که به هیچ وجه هم پا سخگوی اعمال خود نیستند پدیده گرانی هم برای انها موهبتی است که به حالت انقلابی دامن می زنداحتمالا با تداوم این روند انقلابی کم کم باید در دور انتخابات بعدی شاهد حضور سربازان سیاه پوش عهد موسیلینی و دخالت مستقیم انها در انتخابات هم باشیم زیرا از شواهد امر پیداست حزب پادگانی نه تنها قصد دخالت در انتخابات را دارد بلکه کم کم به مرجع رد صلاحیت کاندیداها هم بدل می شود اما جالب اینجاست که حضرات که با همه چیز غرب مخالفند ‘ سبعانه ترین مکتب سیاسی آن را که در قرن بیست ویکم کسی کلمه ای از ان را به زبان نمی اورد را بر گزیده اند ودر راه آن از استفاده ابزاری از دین هم ابائی ندارند و بهانه انها هم حق مسلم برای دست یابی به فناوری هسته ای است ‘آری انرژی هسته ای حق مسلم ماست اما به چه قیمتی ؟
جالب اینجاست که در این مملکت چیزهای دیگری هم به اندازه همان انرزی هسته ای ارزشمند است اما کسی به ان ها گوشه چشمی هم نمی اندازد‘ برای مثال ازادی بیان و مطبوعات که از دوره مشروطه خون ها برای ان رفته وحال شاهد پایمال شدن هر چه بیشتر انها هستیم اکنون سخن ما با وجدان های بیدار است ‘ تا زمانیکه این تتمه ازادی هم از دست نرفته وبه این لبهای منتقد مهر سکوت ضرب نشده به فکر چاره جویی باشید به خصوص رو حانیون معظم ‘ چرا که در کشور های دیگر در اثر بی تدبیری حکومت مملکت بر باد می رود اما در حکومت اسلامی ودر هر نظام تئوکراتیک دیگری که دین ودولت هم آغوش همند در صورت افول یکی دیگری هم دستخوش انحطاط می گردد واین بسیار جای اندوه است که کشوری که از زیر بار فتنه ترک و مغول در طول تاریخ دباره سر برافراشته اینک به وسیله یک عده خودی تیشه به ریشه تمدن چند هزار ساله خود می زند و اسلام شیعی که به همت امامان مدبر‘با اعتدال وسیاست قرن هاست در قلب پیروان وخصوصا ایرانیان رسوخ نموده و منادی حریت و ظلم ستیزی است در یک طرف العین به خاطر بی تدبیری عده ای به حاشیه رانده شود حال با عقلای قوم است که چاره اندیشی کنند‘ انهایی که دستی در حکومت دارند و قلبی در سینه .

نویسنده : صبا موسوی

منبع : امروز