پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


چرا زبان فعالان موسیقی پاپ توهین آمیز است؟


چرا زبان فعالان موسیقی پاپ توهین آمیز است؟
زبان متولیان موسیقی پاپ بعد از انقلاب از همان آغاز شکل گیری زبان ناسزا و تهدید و تفرقه بود. مسوولینی که پایه گذار این امر بودند نه به دنبال هنر متعالی بودند نه درپی ارضای نیازهای جامعه. جدا از اهداف مالی و تبلیغاتی که در ذهن آنها و روسایشان موج می زد، هدف دیگر تنها این بود که جلوی پخش موسیقی خوانندگان خارج از کشور گرفته و نام و یاد آنها را از ذهن مردم پاک شود.
افرادی که در راس موسیقی صداوسیما و وزارت ارشاد اسلامی بودند بارها در مصاحبه هایشان به این امر تاکید کرده و اکنون نیز صریحا اشاره دارند که تنها هدف محو کردن موسیقی بود که توسط ایرانیان خارج از کشور تولید می شد چرا که از نظر ایشان این موسیقی به دور از هرگونه جنبه هنری و مبتذل ترین نوع موسیقی بود.
اولین گام در این راه شبیه سازی صدای خوانندگان قدیمی بود و پرو بال دادن به این گونه صدا ها. شاید گفته شود که اساتید مسلمی با اینگونه صداها همکاری داشته اند اما در همان هنگام هم بودند صداهای مستقلی که میخواندند اما هیچگاه مجال پخش ار صداوسیما را نیافتند. اگر هدف شبیه سازی و تقلید نبود چرا فقط اینان بودند که صدایشان از رسانه های عمومی پخش می شد؟
پس از آن ناسزایی جدید را در گویش مردم جاری ساختند؛ موسیقی لس آنجلسی. این کلمه طوری ادا می شد که گویا باور دارند که کارهای داخل ایران تماما بر اساس معیارهای روز موسیقی جهان تولید می شود و موسیقی آنان چیزی جز ابتذال محض نیست. آن روزها سعی بر این بود که موسیقی با کلام داخل ایران وقار و سنگینی خاصی داشته باشد، اما نتیجه کار از پیش معلوم بود. جوانان بی تجربه هیچگاه نمی توانند به گرد پای اساتید مسلم ترانه سرایی و آنانی که عمری را در این راه گذرانده اند برسند.
خیلی زود آشکار شد که کار تولید ترانه فاخر کار یک سال و دو سال نیست و باید برای ترانه های خوب وقت گذاشت. جدا از این مساله همواره ترانه معترض ایران بیشترین سهم از ترانه های محبوب مردم را به خود اختصاص داده است.
به دلیل لزوم دریافت مجوز از وزارت ارشاد اسلامی، این ژانر از ترانه به جز در مواردی معدود و با تاثیر گذاری بسیار کم نتوانست فرصت ابراز وجود بیابد. آنها برای این امر نیز راه حلی داشتند. ترانه هایی در راستای اهداف و ایدئولوژی خود تولید کردند و اندکی چاشنی دفاع از فقرا و مسائلی اینچنینی به آن اضافه کردند تا به این صورت ضعف نبود ترانه معترض را جبران کنند و الحق که در این راه موفق بودند.
گام بعدی برای محو هنرمندان خارج از ایران تولید ترانه های شاد و کاملا بازاری بود. ترانه هایی که به هیچ وجه نمی توان از آنها دفاع کرد. ترانه هایی که با صدای خواننده های "لس آنجلسی" مجوز پخش نداشتند اما وقتی همان شعر و آهنگ با صدای خوانندگان داخلی ضبط می شد مجوز پخش می گرفت.
اینان همچنان خواننده های پاک و صادق و هنرمند خطاب می شدند و خالقان اصلی این آثار عده ای بی سواد و منحرف و عجبا که مردم نیز با ایشان هم آوا شدند.
بسیاری از خوانندگانی که می توانستند پا جای پای بزرگان موسیقی ما بگذارند به دام سیاست های جاری افتادند و تبدیل به خواننده هایی شدند که صرفا مناسبتی می خواندند. نیاز به ذکر نام نیست. آلبوم های اول ودوم برخی از خوانندگانی که به ضرب و زور رادیو و تلویزیون پرطرفدار شده اند را مقایسه کنید با آلبوم های بعدی ایشان و اکنون نوبت این گروه بود که به دیگر فعالان این عرصه تهمت نادانی بزنند و از بالا به ایشان نگاه کنند غافل از اینکه اگر حمایت ها از همه هنرمندان یکسان بود اکنون ایشان به هیچ وجه جایگاهی در این سطح نداشتند.
اینان به جای اینکه از محبوبیت به دست آمده در بین مردم استفاده کنند و به یکی شدن جامعه موسیقی پاپ ایران کمک کنند، آتش بیار معرکه شدند. حتی برخی در مصاحبه ها به دوستانشان امیدواری می دادند که می توانی "بدل آمریکایی!" خودت را از میدان به در کنی و حرف هایی اینچنین.
به این موارد اضافه کنید دعوا های لفظی برخی ترانه سرایان مقلد با قدیمی ها و کوشش برای روشن کردن آتش اختلافات قدیمی ترانه سرایان و آهنگسازان با سابقه را اضافه کنید. البته آنها نیز گناهی نداشتند، چرا که در جوی تنفس می کردند که به جز هتاکی و افترا و تفرقه انگیزی چیزی به آنان نیاموخته بود.
نمی خواهیم بیش از این از چنین مسائل دردناکی سخن به میان بیاوریم. غرض از نوشتن این یادداشت این بود که از عصبانیت و گفتمان خشن و توهین آمیز امروز برخی فعالان موسیقی پاپ، نه باید شگفت زده شد و نه آزرده. چرا که شرایط روزگار چنین ادبیاتی را به برخی تحمیل کرده است.
رضا حیدری
منبع : دو هفته نامه فریاد


همچنین مشاهده کنید