پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
عصر امتیازات
عصر قاجار، یكی از شگفتانگیزترین دورههای تاریخ ایران است. تحولات مختلف، دگرگونیهای سیاسی و تغییرات اجتماعی كه در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری بر كشور گذشت، ویژگی خاصی به ساخت اجتماعی ایران عصر قاجار داد. پس از مرگ كریمخان و دوران بحرانی حكومت جانشینان وی، آغامحمدخان، موسس سلسله قاجار در صحنه سیاسی ایران ظاهر شد. دوره كوتاه قدرت وی صرف ایجاد آرامش و تثبیت قدرتی واحد در درون مرزهای داخلی ایران و نواحی مرزی شد.
جانشین وی فتحعلی شاه در رهبری نظامی كشور، قدرت كمتری داشت. برخوردهای سیاسی و تماسهای بازرگانی عصر وی به رویدادهای متعددی انجامید كه سرانجام با وضوح بیشتری دولتهای انگلیس، روسیه و فرانسه را وارد صحنه سیاسی ایران كرد. مسائل سرزمینهای مجاور، جنگهای ایران و روس و فتوحات ناپلئون در شرق، زمینه بسیاری از فعالیتهای كشورهای خارجی در ایران را تشكیل میداد. در دوران حكومت محمدشاه و صدارت كوتاه قائممقام فراهانی سعی بر آن شد كه سیاست دیگری در ایران دنبال شود، اما به دامنه نفوذ سیاسی اقتصادی دولتهای بزرگ در ایران افزوده شد.
حكومت طولانی ناصرالدین شاه شاید میتوانست در حیات اجتماعی ایران تغییرات اساسی به وجود آورد، اما عصر ناصری بعدها «عصر امتیازات» به دولتهای خارجی نامیده شد و همین امر باعث بسیاری از مبارزات سیاسی شد كه نمونه آن امتیاز تنباكو بود. از دیگر ویژگیهای آن عصر تغییر در سازمانها و نهادهای اجتماعی ایران به علت تماس بیشتر با تشكیلات اداری دیگر كشورها بود. در عصر مظفرالدین شاه نیز به سبب تداوم نفوذ كشورهای بزرگ، از قدرت دولت مركزی ایران كاسته شد.
حركت مشروطیت میتوانست تغییرات سیاسی و تحولات اجتماعی گستردهتری را به دنبال داشته باشد، اما بسرعت مسیر دیگری یافت و با حكومت محمدعلی شاه و به دنبال آن دوره احمدشاه، آخرین شاه قاجار، ایران دیگر در صحنه بینالمللی از قدرتی برخوردار نبود، بویژه كه جنگ جهانی اول و به نوعی اشغال ایران، بیثباتی سیاسی و سقوط حكومت قاجار را به دنبال داشت.
● عصر قاجار
عمدهترین عامل پیروزی قاجار و ضعف حكومت زند را باید در مخالفتها و كشمكشهای داخلی خاندان زند جستوجو كرد. جنگها و منازعات داخلی و عدم امنیت حاصل از آن به ضعف اقتصادی انجامید و كار حتی به فروش جواهرات سلطنتی كشید. لطفعلی خان در نظر داشت كه برای تهیه سپاهی مجهز در مقابله با آغا محمدخان قاجار دو قطعه از بزرگترین الماسهای سلطنتی به نامهای دریای نور و تاجماه را به نماینده انگلیسی بفروشد.
این معامله صورت نگرفت و ضعف مالی تا بدانجا انجامید كه سپاه معدود زند از لحاظ تسلیحات نظامی نیز در تنگنا قرار گرفت و در محاصره كرمان به جهت فقدان گلوله، لطفعلیخان سه هزار من سرب از ته انبار گنجعلی خان در آورد، آنها را تبدیل به گلوله كرد و سپاهیان مصرف كردند و سرانجام نیز شكست خورد.
آغا محمدخان سرباز حیلهگری بود كه زیركانه از تشتت و درهم ریختگی اوضاع زندیان پس از مرگ كریمخان استفاده كرد و شرایط بحرانی زمان را بستر شهوت قدرتخواهیهایش قرار داد و توانست قدرت سیاسی را در خاندان قاجار تثبیت كند و قوانلوها را بر اریكه قدرت استوار سازد. شاید كریمخان زند در ورای چهره آرام و خویشتن دار او آرامش قبل از توفان را تشخیص داده بود، ولی برای مهار او پس از خود چارهیی نیندیشید. آغا محمدخان توانست با صبر و استقامت و به مدد بخت برگشتگی از لطفعلیخان به آنچه میخواهد برسد. به هر حال او با جنگهای پیدرپی با مدعیان و مخالفان، عامل «وحدت جغرافیایی» دوباره سرزمین ایران شد و مركزیت سیاسی را دوباره احیا كرد.
با ظهور وی و اهمیت نواحی شمالی ایران، مهاجرتهای زیادی بین نواحی مركزی و شمالی ایران به عمل آمد و بر اهمیت اقتصادی بخش مهمی از كشور افزوده شد. حذف فیزیكی مخالفان آینده و وصایای ضمنی او به جانشینش، فیالمثل اینكه نسل قاجارها با وصلتهای متعدد باید تكثیر یابد، مبین تفكر خاص سیاسی اجتماعی اوست، آن نوع تفكری كه نادر و كریم خان فاقد آن بودند. آغا محمدخان در آغاز كار، شهر استرآباد را برای مقر حكومتش برگزید، ولی هنگامی كه غرب ایران را به تسلط خویش در آورد، دریافت كه این شهر برای رتق و فتق امور كشور مركز مناسبی نیست و به همین جهت تا مدتی شهر ساری را عملا پایتخت خود انتخاب كرد، ولی باز هم این شهر را مناسب ندید و بالاخره تهران را به عنوان مقر سلطنت خویش قرار داد. بنا به نوشته گاسپار دروویل، تصمیم آغا محمدخان آشكارا این بود كه عباس میرزا را كه به او علاقهیی فوقالعاده داشت به جانشینی خود برگزیند و ضمنا بدین وسیله پدر او را هم تحقیر كند.
درباره باباخان (فتحعلی شاه) گفته بود كه به زحمت شایستگی پیشخدمتی پسرش را دارد. اما كشته شدن نابهنگام آغا محمدخان در منطقه قفقاز همه چیز را برای سلطنت فتحعلیشاه آماده كرد. هنگامی كه باباخان خبر قتل عموی خود را شنید، در فارس بود و خود را با عجله به تهران رسانید.
وی ناگزیر شد با عدهیی از مدعیان قدرت از جمله، برادرش حسینعلیخان و صادق خان شقاقی به جنگ و جدال بپردازد. باباخان سرانجام بر مدعیان فایق آمد و رسما تاجگذاری كرد. میان آغامحمدخان و برادر زاده وی تفاوت زیادی وجود داشت، چه آغا محمدخان مردی قسیالقلب و حسابگر و انتقام جو بود، در صورتی كه برادر زادهاش در مقام مقایسه روی هم رفته خوشخلق و مهربان شمرده میشد، با وجود این در رفتار او نیز در بعضی موارد بیرحمی مشهود بود. دوران سی و هشت ساله (۱۲۵۰ـ۱۲۱۲ ه.ق) حكومت وی سرشار از وقایع تاریخی است كه در این میان شكستهای ایران از روسیه تاسف بارترین آنها است.
فتحعلیشاه از میان وصایای عموی خود شاید فقط به تكثیر نسل قاجاریه به خوبی عمل كرد و ازدیاد شاهزادگان بی وقفه ادامه یافت و در آینده مشكلی سیاسی اجتماعی برای ایران شد.
آبروی سلطنت او در این دوره طولانی فقط عباس میرزا بود كه او نیز در محاصره برادرانی بود كه به مقام او به عنوان ولیعهد رشك میبردند و از جمله ایرادهایشان به او این بود كه عباس میرزا چكمه اروپایی به پا میكند و به این دلیل او شایسته پادشاهی نیست. در این دوران به مانند ادوار قبلی بیعدالتی نسبت به تودههای ضعیف در جامعه موج میزد. در نهایت فتحعلیشاه بعد از مدتی تحمل بیماری در اصفهان بستری شد و در سن ۶۳ سالگی در گذشت.
همین كه خبر مرگ وی در تبریز به محمد میرزا رسید، چون میدانست كه ادعای وی بر سلطنت به منازعه و مخالفت دیگران مواجه خواهد شد، بیدرنگ در همان شهر تاجگذاری كرد. سپس با سپاهیان خود از تبریز به سمت تهران حركت كرد. در نزدیكی پایتخت با سپاهیان سلطان علی میرزا ظل السطان عموی خود كه او هم در تهران تاجگذاری كرده بود روبرو شد، ولی لشكریان ظل السلطان بزودی شكست خورده و متلاشی شدند.بالاخره در این سال (۱۲۵۰ ه.ق) محمدشاه به قدرت رسید و حكومت چهارده ساله او آغاز شد. وی طبعاص ضعیف النفس بود. و اذعان میداشت كه قادر نخواهد بود با روسیه به نبرد بپردازد، از این رو مصمم شد كه شهرت را از طریق فتوحاتی در شرق كشور كسب كند. محمدشاه نه تنها در سرداشت كه مجدداص كلیه خاك خراسان را تحت تسلط ایران در آورد، بلكه میخواست هرات را نیز فتح كند. قتل قائم مقام و صدارت حاج میرزا آقاسی عمده وقایع دوران زندگی سیاسی این شاه قاجار است.
چاپ نشریه «كاغذ اخبار» میرزا صالح شیرازی و پیروزی دیپلماسی ایران به بركت حضور امیر كبیر در كنفرانس ارزنه۰۳۹; الروم و حل اختلاف با دولت عثمانی مهمترین رخدادهای فرهنگی، سیاسی دوران محمدشاه است. وقتی بیماری نقرس، جان محمدشاه را گرفت سلطنت پنجاه ساله فرزندش ناصرالدین شاه آغاز شد و مهد علیا مادر او در واقع سایه سیاسی این پادشاه شانزده ساله بود كه تا سالها او را همراهی كرد. در این دوره ایران دچار آشفتگی فراوانی بود.
اكثر وزرا دسته جمعی به محل تابستانی سفارت انگلیس رفته و برای انجام امور مملكت شورایی تشكیل دادند تا شاه جدید به تهران برسد و ضمن اعلام وفاداری نسبت به ناصرالدین شاه تقاضای بركناری حاجی میرزا آقاسی را كردند. ناصرالدین شاه، میرزا تقیخان امیرنظام را به صدارت خود برگزید.
امیرنظام برای اعاده نظم و فرونشاندن هرج و مرج از هرگونه اقدامی فروگذار نكرد و پس از مدتی به لقب «امیركبیر» مفتخر شد و شاه به منظور پاداش خدمات بزرگش، خواهر خود را به عقد امیر در آورد. به دستور امیركبیر یك نشریه هفتگی به نام روزنامه «وقایع الاتفاقیه» در تهران به چاپ رسید.
اقدامات امیركبیر و قلع و قمع فساد موجب شد كه دشمنان زیادی پیدا كند و عاقبت به تحریك آنان در حمام فین كاشان به قتل رسید. ناصرالدینشاه به جای وی، میرزا آقاخان نوری را به صدارت برگزید و از همین دوران است كه سیاستهای استعماری روس و انگلیس در ایران شدت یافت و همكاری این دو كشور ازمایههای انحطاط و سد راه ترقی و تعالی كشور شد. ماهیت سیاست انگلیس با سیاست روس فرق اساسی نداشت و همیشه علیه منافع و حقوق حاكمیت ایران در پی سازش و زد و بند سیاسی با روس بود، به هرحال وحشت دولت ایران از روس بیشتر از انگلیس بود. بدین ترتیب اكثر دولتمردان این دوران یا تمایلات روسی داشتند یا انگلیسی.
در اواخر حكومت ناصرالدین شاه، مردم خیزش بزرگی را برای مقابله با امتیاز توتون و تنباكو انجام دادند. سرانجام با شلیك گلولههای میرزا رضای كرمانی پرونده پنجاه ساله حكومت ناصرالدین شاه بسته میشود و مظفرالدین شاه پسر سوم وی حكومت ده ساله خود را آغاز میكند. در اواخر حكومت مظفرالدین شاه حماسه انقلاب مشروطیت رخ میدهد كه نقطه عطفی در قانون خواهی و آزادیخواهی در تاریخ ایران به شمار میرود. پس از مظفرالدین شاه پسر ارشد او محمد علی شاه در سن ۳۴ سالگی به سلطنت رسید.
دوران حكومت وی كوتاهترین دوره سلطنت در سلسله قاجاریه است. وی هنگامی كه فرمانروای آذربایجان بود با رفتار خشن خود نسبت به مشروطهخواهان تبریز، زبانزد همه شده بود.
محمد علی شاه از همان ابتدای سلطنت مجلس را تحقیر كرد و هیچ یك از وكلای مجلس را برای شركت در مراسم تاجگذاری خویش دعوت نكرد.
اندكی بعد مجلس از وی تقاضا كرد كه اولاً، با لایحه متمم قانون اساسی موافقت كند، ثانیاً، اعلام كند كه كشور ایران دارای حكومت مشروطه است، ثالثاً موسیو نوز بلژیكی كه رییس كل گمركات ایران و مورد تنفر عموم بود را بركنار كند و رابعاً، قانونی وضع شود كه هیچ فرد خارجی نتواند در ایران به مقام وزارت برسد. واقعه به توپ بستن مجلس و انهدام آزادی ذات و منش و شخصیت حقیقی او را در مقابله با مشروطیت و قانونمداری و آزادیخواهی ملت ایران آشكار كرد.
پس از این حادثه دوران استبداد صغیر آغاز میشود، دورانی متلاطم و سرشار از حماسههای فرزندان ایران در دفاع از یك جامعه تاریخی و سرافراز. پس از مبارزات مردمی و تصرف پایتخت توسط آنان، محمد علی شاه به سفارت روس پناهنده شد.
در همان زمان سران ملیون و پیشوایان روحانی و بقایای وكلای مجلس دوره اول ضمن تشكیل جلسهیی با صدور اعلامیهیی محمد علی شاه را برای همیشه از سلطنت خلع كردند و پسر بزرگش احمد میرزا را كه در آن زمان بیش از ۱۱ سال نداشت به عنوان جانشین وی انتخاب و چون شاه صغیر بود علی رضاخان عضدالملك را كه رییس ایل قاجار بود، به نیابت سلطنت منصوب كردند.
در این دوران، وضع مالی كشور رو به وخامت میگذاشت و مجلس تصمیم گرفت از امریكا كارشناسان امور مالی استخدام كند، در نتیجه با وجود مخالفت روسها متخصصی به نام مورگان شوستر بمدت ۳ سال به عنوان خزانهدار كل كشور استخدام و مامور اصلاح مالی ایران شد، و نیز چهار مستشار دیگر تحت نظر او استخدام شدند. در این هنگام دولت روسیه مصمم شد كاری كند كه شوستر و معاونینش از كار بركنار شوند.
دولت روسیه به بهانه تندی رفتار شوستر با ژنرال كنسول روس به دولت ایران اولتیماتومی فرستاد و ضمن آن خواست كه اولاً از این كار معذرت بخواهد و ثانیاً شوستر را معزول كند و ضمناً به نیروهای روسی دستور داد كه به تهران حركت كنند. دولت ناگزیر در برابر خشونت دولت تزاری تسلیم شد و متعاقب آن هیات امریكایی به كار خود در ایران پایان داد. متعاقب این وقایع روسها ملیون تبریز را سركوب كردند و چند نفر از آزادیخواهان را به دار آویختند.
در مشهد به ترغیب روسها اماكن مذهبی مورد بیاحترامی قرار گرفت و گنبد مطهر حرم حضرت امام رضا(ع) را به توپ بستند. در اثر بحرانهای متعدد داخلی و خارجی و بیكفایتی بیش از حد احمدشاه، وی مجبور به یك مسافرت طولانی به اروپا شد و دیگر از این سفر طولانی بازنگشت و بدین ترتیب دوران طولانی و پر از فراز و نشیب حكومت سلسله قاجاریه در ایران عملاص خاتمه مییابد.
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست