دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

حکومت جهانی مهدوی


حکومت جهانی مهدوی
● مقدمه
تشکیل یک نظام واحد جهانی، اندیشه ای است که از دیرباز مطرح بوده و ریشه در ندای فطری و درونی انسان ها دارد. قریب به اتفاق همه ی مکاتب پرآوازه ای که در طول تاریخ به ظهور رسیدند ـ اعم از الهی و غیرالهی ـ اعتقاد به برقراری یک حکومت واحد جهانی دارند. اسلام بر پایه ی نیاز فطری بشر بر این اعتقاد است که اگر قرار باشد جامعه ی بشری به بهترین شیوه اداره شود و بشر روح صلح، امنیت و سعادت واقعی را به خود دیده و راه رشد و تکامل را طی نماید، راهش این است که همگان تحت حکومت واحد جهانی مبتنی بر قوانین آسمانی اسلام درآیند.
● ساختار و سازمان حکومت مهدوی
حکومت حضرت مهدی(عج) کاملترین، پیشرفته ترین و گسترده ترین حکومت هاست، لذا ساختار و سازمان این حکومت متناسب با موقعیت زمانی و مکانی، ساختار و نهادهای قدرت متمایز و ویژه ای خواهد داشت. پس نمی توان با الگوهای موجود آن را تبیین کرد. اما با توجه به اینکه دولت اخلاقی مهدی (عج)، مبتنی بر ساختار امامت است، بنابراین می توان این انگاره را مورد توجه قرار داد و ساخت جهانی آن را مشخص نمود.
● الگوی امامت؛ الگوی حکومت جهانی مهدوی
این الگو با توجه به سیره و روش حکومتی امام علی (ع) در جهان اسلام، متصور است. بر این اساس امام و رهبر مسلمانان، در رأس قرار می گیرد و زمامداران را به عنوان والی و حاکم، به کشورهای تحت نفوذ، گسیل می دارد. این برداشت، به طور کلی بر اساس روایات وارده صورت می گیرد و با در نظر گرفتن شیوه و ساخت حکومتی امام علی (ع)، در مورد حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) در گستره جهانی تطبیق داده می شود، هر چند با توجه به مقتضات زمانی و مکانی، ممکن است تفاوت هایی هم با آن داشته باشد.
بر اساس این الگو، محور و مرکز تصمیم گیری ها، سیاست گذاری ها و اداره جهان، "امام" است و مناطق و بلاد مختلف، توسط والیان (حاکمان) منصوب از سوی امام، اداره می شوند. در این الگو، همه از یک قانون اساسی (اسلام) و خط مشی واحد پیگیری می کنند، هر چند ممکن است در اشکال و قوانین داخلی، با هم تفاوت هایی داشته باشند. (۱)
در حکومت حضرت مهدی (عج)، حکومت وسیع و یکپارچه جهانی با عظمت و شکوه فراوان شکل می گیرد (ان ملکنا اعظم من ملک سلیمان) (۲) و حکومت اسلامی بر جهان تسلط خواهد یافت (ولا یکون ملک الا للاسلام) (۳) و حضرت مهدی (عج) حاکم و فرمانروای آن خواهد بود(حتی یملک رجل می اهل بیتی... یملا قسطا و عدلا) (۴).
او به مدت سالیان متمادی بر زمین حکومت کرده (یملک المهدی امر الناس سبعا او عشرا و ...) (۵) و پایتخت و محل حکومت و قضاوت او کوفه خواهد بود (دار ملکه الکوفه و مجلس حکمه جامعها) (۶) و با عدالت و دادگری با مردم رفتار خواهد نمود (یحییها الله بالقائم، فیعدل فیها) (۷) .
آن حضرت بزرگان و برگزیدگان اصحاب خود را به نقاط و سرزمین های مختلف جهان اعزام می کند (یفرق المهدی اصحابه فی جمیع البلدان) (۸) و نزدیک به ۳۱۳ نفر از یاران خاص خود را حاکمان و فرمانروایان کشورها قرار خواهد داد. (حوله اصحابه ثلاثمائه و ثلاثه عشر رجلا عده اهل بدر و عم اصحاب الالویه و هم حکام الله فی ارضه علی خلقه) (۹) و به آنان دستور می دهد که به عدل و احسان و رفتار کنند و شهرها را آباد سازند (یامرهم بالعدل و الاحسان و یجعلهم حکاما فی الاقالیم و یامرهم بعمران المدن) (۱۰)
حکومت جهانی مهدوی از منظر قرآن
بشر از زمانی که پا به عرصه حیات گذاشت، همواره در پی ساختن دنیایی بوده تا بتواند در سایه ی آن از حقوق و امتیازات مساوی همراه با امنیت و آزادی برخوردار باشد. بر مبنای چنین اندیشه و تفکری بود که اسلام در جهان جهالت زده پرتو افکند و با جهانی اعلام کردن رسالتش در پی آن بود تا براساس یک قانون، آن هم قانون واحد الهی دنیا را اداره کند و حاکمیت خدا را بر زندگی بشر مستقر سازد.
هدف اسلام ساختن همه ی انسان ها و هدایت آنها در طریق سعادت و کمال است. برایش فرقی نمی کند که این انسان کجای زمین زندگی می کند، چه رنگی است و یا مثلاً از کدام نژاد و ملتی است.
با این توضیح مختصر می توان مهم ترین دلایل برای استقرار یک حکومت واحد جهانی تحت حاکمیت قانون الهی را به شرح زیر بیان کرد:
الف) جاودانی بودن دین اسلام
اسلام از بدو ظهور، خود را با یک دید جهانی بر مردم عرضه کرد:
و ما ارسلناک الا کافة للناس بشیرا و نذیرا (و نفرستادیم تو را مگر برای همه ی مردم مژده دهنده و ترساننده- سوره سبا، آیه ۲۸) و یا این که: قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا. (بگو: ای مردمان، من فرستاده ی خدا به سوی همه ی شما هستم- سوره اعراف، آیه۱۵۸) .
این گستردگی و این جاودانگی، بیانگر رسالت جهانی اسلام است، و رمز جهانی بودن اسلام هماهنگی آن با طبیعت و فطرت بشری است: فاقم وجهِک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله (پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این سرشتی است که خدا، انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش خدا نیست – سوره روم، آیه۳۰) و چون فطرت امری است که دگرگونی در آن وجود ندارد، اسلام نیز جاودانگی و گستردگی خود را از این طریق اثبات کرده است. (۱۱)
ب) جامع نگری اسلام
"سید قطب" در اثر خود بنام "آینده در قلمرو اسلام"، می نویسد:
"اسلام، راهی است نمایان و روشن؛ راهی به زندگی و کمال این آئین، عقیده ای است و برنامه ای. عقیده ای که جهان هستی را می شناساند، و موقعیت "انسان" را در این پهنه وسیع مشخص می سازد و هدف اصلی آفرینش او را بیان می کند. و برنامه ای که کلیه سازمانها و تشکیلات زندگی ساز را که از آن عقیده سرچشمه گرفته و بدان متکی است شرح می دهد و طرز فکر اسلامی را بصورت واقعیتی مجسم، در زندگی بشر جلوه گر می سازد، مانند:
۱) سازمان اخلاقی، یعنی ریشه های اخلاق و پایه های اساسی و نیروهای نگاه دارنده آن در اجتماع.
۲) تشکیلات سیاسی و شکل حکومت و خصوصیات آن.
۳) نظام اجتماعی و هر آنچه در نگاهداری و بقاء آن مؤثر است.
۴) سیستم اقتصادی و فلسفه و تشکیلات آن.
۵) حقوق بین المللی و همبستگی جهانی.
طبق تعلیمات اسلامی، ما معتقدیم که سرانجام، بشریت فرمانبر اسلام خواهد شد و جهان در آینده، قلمرو اسلام خواهد گشت، و گواه ما آنکه این آئین، راه زندگی و کمال است.
می گوییم راه زندگی، زیرا کلیه لوازم یک زندگی اجتماعی سعادتمندانه، بصورت مقرراتی متین و محکم، پیوسته و غیرقابل انفکاک، در برنامه آن گنجانیده شده و موجود است. و همین مقررات است که زوایای مختلف زندگی بشر را اداره می کند، و به نیازمندیهای گوناگون وی پاسخ می دهد، و نیروهای انسانی او را در راههای صحیح و ضروری مصروف می سازد."(۱۲)
اگر انسان ها در کل جوامع بشری به جایی مراجعه کنند که از آدمی و سرشت او شناخت درستی داشته باشند برای اداره ی زندگی خود با مشکل مواجه نخواهند بود. اما خوی خودخواهی و خودبرتربینی انسان مانع از آن می شود تا بسوی کسی مراجعه کند که از همه جهت آدمی را می شناسد. اسلام معتقد است خالق انسان از مخلوق خود آگاهی کامل دارد و از همه ی هوی ها و هوس های او آگاه است و اوست که می تواند بهترین نسخه را برای اداره ی بهتر زندگی بشر صادر کند:
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاِنْسانَ وَ نَعْلَم ما تُوَسْوِسُ بِهَ نَفْسهْ وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (سوره ق، آِیه ۱۵)؛ و ما انسان را خلق کردیم و از وسوسه های نفس او کاملاً آگاهیم و ما از رگ گردنش به او نزدیک تریم.
"ما از رگ گردنش به او نزدیکتریم"، منظور آن است که ما از همه کس و همه چیز به او نزدیک تر هستیم، او را بهتر از هرکس دیگری می شناسیم، و آرزو و نیازهای او را می دانیم و می توانیم بهترین قانون را برای تنظیم زندگیش عرضه کنیم.
ج) عدالت نگری اسلام
تنها راه رستگاری و سعادت بشر و تنها راه دست یابی به صلح و امنیت عادلانه، حاکمیت قانون واحد الهی است. چون در قانون الهی همه ی انسان ها به یک چشم نگریسته می شوند، همه ی ملت ها و قبیله ها دارای حقوق مساوی هستند و به اندازه ی هم از مواهب زندگی بهره مند می شوند. هیچ کس مگر بر معیار تقوی الهی بر دیگری برتری ندارد. اسلام اختلاف ظاهری و وجود گروه ها و قبیله های مختلف را نشان از اراده ی خدا و شناسایی یکدیگر معرفی می کند. اما مدعی است که با وجود این تکثر همه باید تابع یک قانون باشند.به همین دلیل به یک حکومت واحد جهانی تحت حاکمیت قانون الهی اعتقاد دارد. چراکه هدفش ساختن همه ی انسان ها و هدایت آن ها در طریق سعادت و کمال واقعی است و معتقد است آن چه موجب برتری انسانها از یکدیگر می شود تقوی و پرهیزگاری است، نه رنگ، نژاد و ملیت.
● حکومت جهانی مهدوی از منظر امام خمینی (ره)
هدف و آرمان اصلی امام خمینی (ره) ترویج و گسترش نهضت و انقلاب "تا رفع فتنه در جهان" و "ایجاد حکومت جهانی اسلام" بوده است.
نخستین حرکتی که حضرت امام (ره) در این راه از خود نشان داد آن بود که خود را در برابر مسلمانان و مستضعفان جهان مسؤول می دانست و از آغاز نهضت اسلامی، بر آن بود که مبارزه با طاغوت را جهانی سازد و ملت ایران را با دیگر توده های مسلمان بر ضد جهان خواران، به همراهی و همگامی وادارد و زمینه را برای پدید آوردن «انسجام اسلامی» در راستای قیام جهانی حضرت مهدی (عج) فراهم کند. از این رو پس از پیروزی انقلاب اسلامی دکترین صدور انقلاب اسلامی را مطرح نمود. چراکه برای ایشان، صدور انقلاب به منزله ی تکلیف و عمل به ارزش های والای اسلام یعنی حاکمیت اسلام و احکام مترقی آن در سراسر جهان بود:
"ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می کنیم چراکه انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لااله الاالله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجا جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم". (۱۳)
"مسؤولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت، اروحنافداه، است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسایل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسؤولین را از وظیفه ای که بر عهده دارند منصرف کند؛ خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند." (۱۴)
استنباط از این فرمایش امام راحل (ره) آن است که ایشان جهانی کردن نهضت اسلامی را به منظور حاکمیت بخشیدن اسلام در سراسر جهان و کوتاه کردن دست استعمارگران و صهیونیسم در کشورهای اسلامی و مستضعف حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعقیب نموده است و هرگز از محقق ساختن اندیشه ی جهان شمولی اسلام یعنی برقراری حکومت واحد جهانی اسلام و مبارزه ی بی امان خویش علیه قدرت های استکباری خسته و ناتوان نشده بلکه با ایمان کامل به راه ادامه داده است. چرا که ایشان معتقد بود انقلاب اسلامی ایران مقدمه ای برای انقلاب عظیم منجی عالم بشر حضرت مهدی (عج) می باشد.
یکی از استراتژی های مهمی که حضرت امام (قدس سره) در راستای تحقق بخشیدن به برقراری حکومت واحد جهانی اسلام، آن را حائز اهمیت می دانست و به همگان گوشزد می کرد نفی وابستگی به شرق و غرب بود. چرا که اقتدار و عزت مسلمانان ایجاب می کند تا سر در گرو ولایت طاغوت های شرق و غرب ندهند:
"شعار «نه شرقی و نه غربی» ما شعار اصولی انقلاب اسلامی در جهان گرسنگان و مستضعفین بوده و ترسیم کننده سیاست واقعی عدم تعهد کشورهای اسلامی و کشورهایی است که در آینده نزدیک و به یاری خدا، اسلام را به عنوان تنها مکتب نجات بخش بشریت می پذیرند و ذره ای هم از این سیاست عدول نخواهد شد. و کشورهای اسلامی و مردم مسلمان جهان باید نه وابسته به غرب و اروپا و آمریکا و نه وابسته به شرق و شوروی باشند. که ان شاء الله به خدا و رسول خدا و امام زمان وابسته اند. و به طور قطع و یقین پشت کردن به این سیاست بین المللی اسلام، پشت کردن به آرمان مکتب اسلام و خیانت به رسول خدا و ائمه هدی است و نهایتاً مرگ کشور و ملت ما و تمامی کشورهای اسلامی است و کسی گمان نکند که این شعار، شعار مقطعی است؛ که این سیاست ملاک ابدی مردم ما و جمهوری اسلامی ما و همه مسلمانان سرتاسر عالم است، چراکه شرط ورود به صراط نعمت حق، برائت و دوری از صراط گمراهان است که در همه سطوح و جوامع اسلامی باید پیاده شود." (۱۵)
پس ایجاد حکومت واحد جهانی اسلام، مهم ترین اهداف و آرمان حضرت امام بود که آن را از ابتدای شروع فعالیت های مبارزاتی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن، دنبال می کرد، بطوری که در دایره ی کوچک حمایت از حقوق مسلمانان و ارائه ی کمک های ممکن برای آنان و در دایره ی بزرگ تر حمایت از تمامی مستضعفان و محرومان جهان و ایستادگی در برابر ارکان استکبار و سران فتنه جزء اصول و برنامه های ایشان بود.
منابع و مآخذ
۱. مهاجر نیا، محسن، ساختار حکومت امام علی(ع)، دانشنامه امام علی(ع)، ج ۶،ص۱۲۵،۱۲۶.
۲. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۷، ص۳۰۶.
۳. سلیمان، کامل. یوم الخلاص، ج ۱، ص ۴۹۶.
۴. محمدبن جریر طبری، دلائل الامامه، ص۲۵۵.
۵. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص ۴۸۱.
۶. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۱.
۷. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۲۵.
۸. سلیمان، کامل. یوم الاخلاص، ج۲، ص ۶۵۰.
۹. شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص ۶۷۲.
۱۰. کارگر، رحیم. آینده جهان (دولت و سیاست در اندیشه مهدویت). بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (ع).زمستان ۸۳. ص۲۵۲.
۱۱. خلیلیان، سید خلیل، حقوق بین الملل اسلامی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چ ۳، ۱۳۶۸ ش، ص ص ۲۲۴ و ۲۲۳.
۱۲. سیدقطب، آینده در قلمرو اسلام، (ترجمه ی آیت الله سیدعلی خامنه ای)، هجرت، قم، ۱۳۴۷ ش، ص ۲۲ ـ ۱۹.
۱۳. خمینی، [امام] سید روح الله، صحیفه نور (مجموعه سخنرانی ها و پیام های حضرت امام خمینی (ره))، (۲۲جلدی)، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ج ۱۱، ص ۲۶۶.
۱۴. خمینی، [امام] سید روح الله، صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۱۰۸.
۱۵. خمینی، [امام] سید روح الله، صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۱۱۴.
منبع : کانون اندیشه جوان