جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا
۱۰ رویداد مهم (۱)
در ماه ژوئیه سال ۱۹۴۴ و زمانی که هنوز چند ماهی به شکست نهائی متحدین و خاتمهٔ جنگ جهانی باقی مانده بود، ۴۵ کشور جهان در ”برتون وودز“ ایالت نیوهپشایر آمریکا گرد هم آمدند تا چگونگی کمک به بازسازی اقتصاد جنگزدهٔ اروپا را بررسی کنند.و طی آن سعی داشتند از وقوع مجدد حوادثی که پس از شکست مذاکرات صلح پاریس رخ داد و نهایتاً به جنگ جهانی دوم منجر شد، جلوگیری بهعمل آورند. از پیامدهای این اجلاس ایجاد دو نهاد عمده در روابط اقتصاد بینالملل، یعنی صندوق بینالمللی پول و بانک بینالمللی بازسازی و توسعهٔ (بانک جهانی) است که هنوز هم با همان اهداف اولیهٔ خود فعالیت میکنند. صندوق طی ۶۰ سال گذشته دستخوش تغییر و تحولات فراوانی شده و رویکردهای جدیدی در سیاستهای خود اتخاذ کرده است. اما آنچه کمتر به چشم میآید تأثیرپذیری صندوق از تحولات تاریخی و عقاید سیاسی و اقتصادی مختلف از بدو تأسیس است. به موجب توافقی که هنگام شکلگیری بانک جهانی و صندوق بینالملل حاصل آمده، ریاست بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول را به ترتیب آمریکائیان و اروپائیان برعهده داشتهاند و در انتخابات اخیر صندوق نیز بار دیگر علیرغم اختلاف دیرینهٔ جهان سوم و اروپا بر سر ریاست صندوق یک اروپائی سکاندار آن شد. رئیس پیشین صندوق بینالمللی پول ”هرست کهلر“ از کشور آلمان بود که اکنون به سمت ریاستجمهوری کشور خود برگزیده شده است. او در سال ۱۹۷۷ با مدرک دکترای اقتصاد فارغالتحصیل شد و یک سال بعد به استخدام وزارت دارائی آلمان غربی درآمد. سپس در سال ۱۹۹۰ بهعنوان یکی از معاونان وزارت دارائی به خدمت گماشته شد. کهلر در سال ۱۹۹۲ رئیس مذاکرهکنندگان معاهدهٔ ماستریخت Masstricht بود که طی آن چارچوب اتحادیهٔ پولی اروپا تعیین گردید. او در سال ۱۹۸۹ بعد از فروپاشی دیوار برلین، طرح ایجاد پول واحد آلمان شرقی و غربی را مطرح و در سال ۱۹۹۳ از کار دولتی کنارهگیری کرد و مدیریت عامل بانک German Saving bank association را در دست گرفت. با رفتن به بانک بینالمللی ترمیم و توسعه در سال ۱۹۹۸ توانست پس از اندک مدتی یعنی در مه سال ۲۰۰۰ به ریاست صندوق بینالمللی پول برسد. او سال گذشته بهطور غیرمنتظره از ریاست صندوق استعفاء داد و خود را نامزد ریاستجمهوری آلمان کرد و سرانجام بهعنوان نهمین رئیسجمهور آن کشور بعد از جنگ جهانی دوم انتخاب شد.
در جریان انتخابات اخیر صندوق بینالمللی پول بار دیگر اختلافات دیرین کشورهای جهان سوم و اروپائیها بروز کرد. این کشورها در ۶۰ سال گذشته همواره به مسئله انتخاب یک اروپائی در رأس صندوق بینالمللی پول معترض بودهاند ولی با این حال ”رودریگو راتو“ وزیر دارائی اسپانیا برای یک دورهٔ پنجساله جهت تصدی سمت مدیرعامل و رئیس هیئت اجرائی صندوق برگزیده شد تا صندوق همچنان به سنت دیرین خود که ریاست آن را اروپائیان برعهده داشتهاند، پایبند باقی بماند. انتصاب ”رائو“ همانند تجربهٔ انتصاب رؤسای قبلی نشان داد صندوق هیچ قصدی برای واگذاری این پست به اتباع ملل غیراروپائی ندارد. ایجاد بانک بینالمللی ترمیم و توسعه میتوانست به فعالیتهای اقتصادی حیاتی دوباره بخشد و همچنین تأسیس صندوق بینالمللی پول نیز موجب رونق تجارت چندجانبه بین کشورهای عضو شده و قابلیت تبدیلپذیری اسعار مختلف به یکدیگر را احیاء کند. انگیزهٔ اصلی از تأسیس صندوق بینالمللی پول برای ”جان مینیارد کینز“ رئیس هیئت نمایندگی بریتانیا در کنفرانس برتون وودز و ”هری دکتر وایت“ تهیهکنندهٔ اصلی پیشنویس قانون صندوق صندوق و رئیس هیئت نمایندگی آمریکا این بود که بتوانند با ایجاد چنین مؤسسهای رشد اقتصادی پس از جنگ را به نحو مطلوبی ایجاد و هدایت کرده و از بازگشت سیاست حمایتگرایانهٔ دولت و همچنین وقوع مجدد ”بحران بزرگ اقتصادی“ (۳۳-۱۹۲۹) جلوگیری بهعمل آورند. مقالهٔ حاضر نگاهی دارد به بعضی از وقایع مهمی که در قرن بیستم بیشترین تأثیر را بر عملکرد صندوق بینالمللی پول داشتهاند. و این واقعیت که فشار وقایع تاریخی چگونه توانسته بر سیستم صندوق بینالمللی پول تأثیرگذار باشد.
کنفرانس صلح پاریس
در کنفرانس صلح پاریس در سال ۱۹۱۸ طرح و نقشهٔ رسیدن به رفاه اقتصادی و صلح جهانی در قالب پیشنهاد چهارده مادهای ”وودرو ویلسون“ رئیسجمهور وقت آمریکا مطرح شد اما ششماه بعد، زمانی که هیئتهای نمایندگی در خصوص شرایط معاهدهای که اکنون ”پیمان ورسای“ شناخته میشود، به توافق رسیدند، نکات اصلی و مهم پیشنهاد رئیسجمهور آمریکا نادیده انگاشته شد. سپس در طول یک دهه، رفاه اقتصادی از جهان صنعتی رخت بربست. در دههٔ بعد از آن نیز صلح به همین سرنوشت دچار شد. عمدهترین شکست ویلسون این بود که نتوانست سنای آمریکا را متقاعد کند عضویت این کشور را در جامعهٔ ملل بپذیرد. احتمالاً مصیبتبارترین واقعه در آن زمان این بود که دنیا نتوانست زمینهٔ مساعدی را جهت همکاریهای اقتصادی برای بزرگترین ملل صنعتی جهان فراهم آورد.
بحران بزرگ اقتصادی (۳۳-۱۹۲۹)
بحران بزرگ اقتصادی که در سال ۱۹۲۹ شروع شد اسباب تشدید پیامدهای منفی ورسای را از طریق اعمال سیاستهای غلط اقتصادی و اختلال در تجارت بینالمللی فراهم آورد که منجر به سقوط تولیدات و قیمتها در سراسر جهان شد. این امر بر میزان اعتماد تحلیلگران و رأیدهندگان نسبت به کارآئی و سودمندی اقتصادهای مبتنی بر بازار آزاد تأثیر جدی داشت. از سوی دیگر این باور را در آنها شدت بخشید که بخش دولتی میتواند نقش مهمی در زندگی اقتصادی مردم ایفاء کند. همچنین این بحث نیز شکل گرفت که پس از جنگ جهانی دوم میتوان یک مؤسسهٔ اقتصادی بینالمللی ایجاد کرد تا براساس آن قدرتهای بزرگ بتوانند از طریق دولتهای خود در امور اقتصادی دخالت کنند و از این امر منتفع شوند، همچنین دستاندرکاران امور اقتصادی معتقد بودند ایجاد چنین سازمانی برای نظام مالی بینالمللی نیز مفید خواهد بود.
جنگ جهانی دوم
وقوع جنگ جهانی دوم شرایطی فراهم آورد تا ضرورت انجام اصلاحات در سیستم مالی بینالمللی مدنظر قرار گیرد. هنگامی که ایالاتمتحده در پاسخ حملهٔ هوائی به بندر ”پرل هاربر“ در دسامبر سال ۱۹۴۱ وارد جنگ جهانی دوم شد. ”هنری مورگن تاو جونیور“ وزیر خزانهداری آن کشور از آقای ”وایت“ که مسئول سیاستهای مالی و اقتصادی بینالمللی بود، درخواست کرد زمانی که جنگ به پایان رسید، برای بازسازی سیستم مالی بینالمللی برنامهای تدوین کرد. سپس پیشنویس اولیهٔ تأسیس این صندوق را پس از دوماه به مقامات مسئول ارائه کرد. در آن سوی اقیانوس اطلس ”جان مینیارد کینز“ طرح ایجاد یک ”اتحادیهٔ پایاپای بینالمللی“ را مطرح کرد که توسط بریتانیا و ایالاتمتحده بهعنوان کشورهای مؤسس اداره میشد. اگرچه طرح”جان مینیارد کینز“ آشکارا از لحاظ بینالمللی از ویژگی چندجانبه بودن بهرهٔ کمتری میبرد (زیرا براساس سیستم اضافه برداشت بریتانیا و مبادلات پیچیدهٔ اسعار مابین دو کشور استوار بود) اما در اساس، طرحهای دو نظریهپرداز یاد شده بسیار شبیه یکدیگر بودند. پس از حدود دو سال بحث و مذاکره میان دو کشور، طرحهای فوق در یکدیگر ادغام و بهعنوان پیشنویسی برای اساسنامهٔ صندوق بینالمللی پول ارائه شد. یکی از پیامدهای عمده، جنگ جهانی دوم این بود که ایالاتمتحدهٔ را در عمل بهعنوان قدرت برتر اقتصادی و کنترلکننده واقعی دنیای تجارت به جهانیان معرفی کرد. بنابر ساختار مالی صندوق بینالمللی پول میبایست براساس دلار آمریکا بنیانگذاری میشد و هیچ ارز بینالمللی دیگری به غیر از دلار آمریکا نمیتوانست چنین نقشی را ایفاء کند.
جنگ سرد
”هری دکستر وایت“ رئیس هیئت نمایندگی آمریکا در صندوق با این باور که همکاری اقتصادی مابین اتحاد جماهیر شوروی و ایالاتمتحده کلید اصلی دستیابی به صلح و رفاه اقتصادی پس از جنگ میباشد، در سال ۱۹۴۴ بسیار تلاش کرد که شوروی را متقاعد سازد به عضویت صندوق درآید. هیئت نمایندگی که از سوی شوروی در کنفرانس برتون وودز حضور یافته بود، مادهای را که در خصوص برگزاری رفراندوم برای پذیرفته شدن در صندوق وضع شده بود، امضاء کرد. اما نهایتاً ژوزف استالین از تصویب مادهٔ مذکور ظاهراً به این دلیل که وی ترس از آن داشت که سیاستهای صندوق عمدتاً از سوی جهان غرب تعیین و اتخاذ شود، خودداری کرد. وی برای این عقیدهٔ خود هیچ دلیل قانعکنندهای ارائه نکرد. زمانی که تنشها افزایش یافت و اوضاع و احوال به گونهای شد که جنگ سرد میان دو کشور بروز کرد و دیدگاه ”وایت“ در خصوص عضویت تمامی کشورهای جهان با انتقاد شدید بلوک شرق مواجه گشت. تأثیر آشکاری که جنگ سرد بر صندوق داشت این بود که عضویت کشورهای متقاضی را با محدویت مواجه میساخت. طی سالهای جنگ سرد وضعیت به گونهای بود که تقریباً کلیهٔ اعضاء صندوق یا از جهان اول (کشورهای صنعتی غربی) بودند یا از جهان سوم اما در این بین جای کشورهای بلوک شرق که جهان دوم نامیده میشدند، خالی بود. در آن زمان، IMF بهعنوان کلوپ سرمایهداران شناخته میشد و رسالت عمدهٔ آن این بود که اقتصاد کشورهای عضو را براساس الگوی بازار آزاد هدایت کرده و ثبات مالی آنها را محفوظ دارد.
در جریان انتخابات اخیر صندوق بینالمللی پول بار دیگر اختلافات دیرین کشورهای جهان سوم و اروپائیها بروز کرد. این کشورها در ۶۰ سال گذشته همواره به مسئله انتخاب یک اروپائی در رأس صندوق بینالمللی پول معترض بودهاند ولی با این حال ”رودریگو راتو“ وزیر دارائی اسپانیا برای یک دورهٔ پنجساله جهت تصدی سمت مدیرعامل و رئیس هیئت اجرائی صندوق برگزیده شد تا صندوق همچنان به سنت دیرین خود که ریاست آن را اروپائیان برعهده داشتهاند، پایبند باقی بماند. انتصاب ”رائو“ همانند تجربهٔ انتصاب رؤسای قبلی نشان داد صندوق هیچ قصدی برای واگذاری این پست به اتباع ملل غیراروپائی ندارد. ایجاد بانک بینالمللی ترمیم و توسعه میتوانست به فعالیتهای اقتصادی حیاتی دوباره بخشد و همچنین تأسیس صندوق بینالمللی پول نیز موجب رونق تجارت چندجانبه بین کشورهای عضو شده و قابلیت تبدیلپذیری اسعار مختلف به یکدیگر را احیاء کند. انگیزهٔ اصلی از تأسیس صندوق بینالمللی پول برای ”جان مینیارد کینز“ رئیس هیئت نمایندگی بریتانیا در کنفرانس برتون وودز و ”هری دکتر وایت“ تهیهکنندهٔ اصلی پیشنویس قانون صندوق صندوق و رئیس هیئت نمایندگی آمریکا این بود که بتوانند با ایجاد چنین مؤسسهای رشد اقتصادی پس از جنگ را به نحو مطلوبی ایجاد و هدایت کرده و از بازگشت سیاست حمایتگرایانهٔ دولت و همچنین وقوع مجدد ”بحران بزرگ اقتصادی“ (۳۳-۱۹۲۹) جلوگیری بهعمل آورند. مقالهٔ حاضر نگاهی دارد به بعضی از وقایع مهمی که در قرن بیستم بیشترین تأثیر را بر عملکرد صندوق بینالمللی پول داشتهاند. و این واقعیت که فشار وقایع تاریخی چگونه توانسته بر سیستم صندوق بینالمللی پول تأثیرگذار باشد.
کنفرانس صلح پاریس
در کنفرانس صلح پاریس در سال ۱۹۱۸ طرح و نقشهٔ رسیدن به رفاه اقتصادی و صلح جهانی در قالب پیشنهاد چهارده مادهای ”وودرو ویلسون“ رئیسجمهور وقت آمریکا مطرح شد اما ششماه بعد، زمانی که هیئتهای نمایندگی در خصوص شرایط معاهدهای که اکنون ”پیمان ورسای“ شناخته میشود، به توافق رسیدند، نکات اصلی و مهم پیشنهاد رئیسجمهور آمریکا نادیده انگاشته شد. سپس در طول یک دهه، رفاه اقتصادی از جهان صنعتی رخت بربست. در دههٔ بعد از آن نیز صلح به همین سرنوشت دچار شد. عمدهترین شکست ویلسون این بود که نتوانست سنای آمریکا را متقاعد کند عضویت این کشور را در جامعهٔ ملل بپذیرد. احتمالاً مصیبتبارترین واقعه در آن زمان این بود که دنیا نتوانست زمینهٔ مساعدی را جهت همکاریهای اقتصادی برای بزرگترین ملل صنعتی جهان فراهم آورد.
بحران بزرگ اقتصادی (۳۳-۱۹۲۹)
بحران بزرگ اقتصادی که در سال ۱۹۲۹ شروع شد اسباب تشدید پیامدهای منفی ورسای را از طریق اعمال سیاستهای غلط اقتصادی و اختلال در تجارت بینالمللی فراهم آورد که منجر به سقوط تولیدات و قیمتها در سراسر جهان شد. این امر بر میزان اعتماد تحلیلگران و رأیدهندگان نسبت به کارآئی و سودمندی اقتصادهای مبتنی بر بازار آزاد تأثیر جدی داشت. از سوی دیگر این باور را در آنها شدت بخشید که بخش دولتی میتواند نقش مهمی در زندگی اقتصادی مردم ایفاء کند. همچنین این بحث نیز شکل گرفت که پس از جنگ جهانی دوم میتوان یک مؤسسهٔ اقتصادی بینالمللی ایجاد کرد تا براساس آن قدرتهای بزرگ بتوانند از طریق دولتهای خود در امور اقتصادی دخالت کنند و از این امر منتفع شوند، همچنین دستاندرکاران امور اقتصادی معتقد بودند ایجاد چنین سازمانی برای نظام مالی بینالمللی نیز مفید خواهد بود.
جنگ جهانی دوم
وقوع جنگ جهانی دوم شرایطی فراهم آورد تا ضرورت انجام اصلاحات در سیستم مالی بینالمللی مدنظر قرار گیرد. هنگامی که ایالاتمتحده در پاسخ حملهٔ هوائی به بندر ”پرل هاربر“ در دسامبر سال ۱۹۴۱ وارد جنگ جهانی دوم شد. ”هنری مورگن تاو جونیور“ وزیر خزانهداری آن کشور از آقای ”وایت“ که مسئول سیاستهای مالی و اقتصادی بینالمللی بود، درخواست کرد زمانی که جنگ به پایان رسید، برای بازسازی سیستم مالی بینالمللی برنامهای تدوین کرد. سپس پیشنویس اولیهٔ تأسیس این صندوق را پس از دوماه به مقامات مسئول ارائه کرد. در آن سوی اقیانوس اطلس ”جان مینیارد کینز“ طرح ایجاد یک ”اتحادیهٔ پایاپای بینالمللی“ را مطرح کرد که توسط بریتانیا و ایالاتمتحده بهعنوان کشورهای مؤسس اداره میشد. اگرچه طرح”جان مینیارد کینز“ آشکارا از لحاظ بینالمللی از ویژگی چندجانبه بودن بهرهٔ کمتری میبرد (زیرا براساس سیستم اضافه برداشت بریتانیا و مبادلات پیچیدهٔ اسعار مابین دو کشور استوار بود) اما در اساس، طرحهای دو نظریهپرداز یاد شده بسیار شبیه یکدیگر بودند. پس از حدود دو سال بحث و مذاکره میان دو کشور، طرحهای فوق در یکدیگر ادغام و بهعنوان پیشنویسی برای اساسنامهٔ صندوق بینالمللی پول ارائه شد. یکی از پیامدهای عمده، جنگ جهانی دوم این بود که ایالاتمتحدهٔ را در عمل بهعنوان قدرت برتر اقتصادی و کنترلکننده واقعی دنیای تجارت به جهانیان معرفی کرد. بنابر ساختار مالی صندوق بینالمللی پول میبایست براساس دلار آمریکا بنیانگذاری میشد و هیچ ارز بینالمللی دیگری به غیر از دلار آمریکا نمیتوانست چنین نقشی را ایفاء کند.
جنگ سرد
”هری دکستر وایت“ رئیس هیئت نمایندگی آمریکا در صندوق با این باور که همکاری اقتصادی مابین اتحاد جماهیر شوروی و ایالاتمتحده کلید اصلی دستیابی به صلح و رفاه اقتصادی پس از جنگ میباشد، در سال ۱۹۴۴ بسیار تلاش کرد که شوروی را متقاعد سازد به عضویت صندوق درآید. هیئت نمایندگی که از سوی شوروی در کنفرانس برتون وودز حضور یافته بود، مادهای را که در خصوص برگزاری رفراندوم برای پذیرفته شدن در صندوق وضع شده بود، امضاء کرد. اما نهایتاً ژوزف استالین از تصویب مادهٔ مذکور ظاهراً به این دلیل که وی ترس از آن داشت که سیاستهای صندوق عمدتاً از سوی جهان غرب تعیین و اتخاذ شود، خودداری کرد. وی برای این عقیدهٔ خود هیچ دلیل قانعکنندهای ارائه نکرد. زمانی که تنشها افزایش یافت و اوضاع و احوال به گونهای شد که جنگ سرد میان دو کشور بروز کرد و دیدگاه ”وایت“ در خصوص عضویت تمامی کشورهای جهان با انتقاد شدید بلوک شرق مواجه گشت. تأثیر آشکاری که جنگ سرد بر صندوق داشت این بود که عضویت کشورهای متقاضی را با محدویت مواجه میساخت. طی سالهای جنگ سرد وضعیت به گونهای بود که تقریباً کلیهٔ اعضاء صندوق یا از جهان اول (کشورهای صنعتی غربی) بودند یا از جهان سوم اما در این بین جای کشورهای بلوک شرق که جهان دوم نامیده میشدند، خالی بود. در آن زمان، IMF بهعنوان کلوپ سرمایهداران شناخته میشد و رسالت عمدهٔ آن این بود که اقتصاد کشورهای عضو را براساس الگوی بازار آزاد هدایت کرده و ثبات مالی آنها را محفوظ دارد.
منبع : خانواده سبز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست