دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا
مالکیت و مسائل قانونی در فناوری نانو
دیدگاههای گوناگون عصر رادیو و عصر اطلاعات، راهحلهایی برای جلوگیری از سردرگمی اختراعات نانو و همچنین تسریع رشد صنعت نانو ارائه میدهد. در این مقاله مسائلی از قبیل قوانین مالكیت فردی و سیاستهای مربوط به مالكیت فكری، كه فناوری نانو ممكن است ایجاد نماید معرفی خواهد شد.
فناوری نانو مسائل قانونی جدیدی را در زمینهحقوق و مالكیت فردی ایجاد نموده است. شاید بتوان برخی از این مسائل را با قوانین موجود و یا با كنترل و تعدیل قلمرو نانو حل و فصل نمود ولی ممكن است برای كنترل قلمرو نانو نیاز به وضع قوانین جدیدی داشته باشیم.
همچنین فناوری نانو در زمینه مالكیت فكری، مسائلی را در دو سطح متفاوت ایجاد میكند. در سطح اختراعات خاص، این بحث وجود دارد كه آیا میتوان ویرایش جدید و نانومقیاس (nanoversion) یك اختراع قبلی را به عنوان یك اختراع جدید ثبت كرد یا نه؟ با توجه به توسعه سیاستهای ثبت اختراع مربوط به فناوری زیستی، این كار عملی خواهد بود. در سطحی بالاتر این اختلاف نظر وجود دارد كه آیا حمایت قوی از اختراعات، فناوری نانو را توسعه خواهد داد یا خیر؟
دیدگاههای گوناگون عصر رادیو و عصر اطلاعات، راهحلهایی برای جلوگیری از سردرگمی اختراعات نانو و همچنین تسریع رشد صنعت نانو ارائه میدهد. در این مقاله مسائلی از قبیل قوانین مالكیت فردی و سیاستهای مربوط به مالكیت فكری، كه فناوری نانو ممكن است ایجاد نماید معرفی خواهد شد.
● مالكیت و تعدی (Property and Trespass)
قوانین مالكیت فردی و قوانین تخلفاتی با مطرح شدن موضوعاتی مانند قلمرونانو و تحولات ایجاد شده به وسیله نانوابزار و سایر دستاوردهای فناوری نانو مورد تردید قرار گرفته است. اصطلاح قلمرو نانو به هر فضایی كه در آن بتوان به نانوابزارها دسترسی پیدا نمود اطلاق نمیشود. برخی از اشیائی كه ممكن است نانوابزار تلقی شوند، اما در اصل جزء جامدات میكروسكپی میباشند، از قلمرو نانو خارجاند. به عنوان مثال، دیوار یك خانه ممكن است جامد و یكنواخت بهنظر برسد اما هر ترك بسیار ریز در دیوار كه حتی با چشم دیده نمیشود میتواند یك قلمروی نانوی بسیار وسیع باشد. با در نظر گرفتن مجموعهای از این تركها، نانوابزارها به راحتی قادرند ازمیان یك دیوار عبور نمایند. در مورد یك در، هنگامی كه در بسته است فاصله موجود میان در و چارچوب آن با اینكه به چشم نمیآید، متشكل از منافذ بزرگی است كه هر كدام به خودی خود میتواند یك قمروی نانوی بسیار وسیع باشد.
حتی بدن انسان نیز به علت وجود روزنههایی درسطح پوست، كه پوست را به بخشهایی در اندازههای ۴۰ تا ۱۰۰ نانومتری تقسیم میكنند و ورودیهای پروتئین، ویروسها و نانوابزارها میباشند، نیز همواره یك قلمرونانو محسوب می شود.
دسترسی به قلمرو نانو میتواند یك امتیاز و دستاورد بسیار ویژه و با ارزش باشد، اما اینكه چه كسی از این امتیاز برخوردار خواهد شد، خود می تواند پیامدهای بسیاری را در پی داشته باشد. یك نظریه در این مورد وجود دارد كه در آن، بر لزوم پیشبرد و كنترل فناوری نانو در ادامه مسیر سابق مالكیت فردی یا همان قوانین تخلفاتی تأكید می شود. در نظریه دیگری كه می توان آن را یك فرضیه رقابتی محسوب نمود، قلمرو نانو با قلمرو هوایی، كه نامحدود و قابل دسترسی برای عموم است، مقایسه میشود كه باید توسط یك نهاد دولتی كنترل گردد.
الف- قوانین مالكیت فردی
به كارگیری قوانین مالكیت فردی یا قوانین تخلفاتی در مورد قلمرو نانو موجب محدود شدن آن به قلمرو اشیاء ماكروسكپیك میشود. مطابق تحلیل قانون مالكیت فردی، نانوابزاری كه قادر باشد از میان یك دیوار عبور نموده، به درون خانهایوارد شود، حریمهای خصوصی و شخصی را نقض نموده است. تلقی نمودن نانوابزارها به عنوان تخلف نیز نتایج مشابهی را در پی دارد. دارایی یك مالك میتواند توسط یك متخلف كه با حقوق مالكیت فردی مخالف است، مورد تعرض و تجاوز قرار بگیرد. در اینجا موضوع قابل توجه ایناست كه نانوابزارها، مخصوصاَ برای افراد عادی، میتوانند كاملاَ غیر قابل تشخیص باشند. بهاین ترتیب هنگامی كه نانوابزاری قابل تشخیص نباشد و هیچ اثری از خود، در جایی كه بوده یا هست، بر جای نگذارد حقوق مالكیت فردی به شدت نقض میشود.
آیا اینكه نانوابزاری بدون ایجاد هیچ آسیب و نشانهای، وارد بدن فردی شده و از آن خارج شود، نوعی تجاوز به حقوق آن شخص محسوب میشود؟
موضوع دیگر، حقوق مالكیت صاحبان نانوابزار میباشد. اگر شخصی در یك مكان عمومی نانوابزاری را استنشاق نموده و سپس به خانهاش برود، آیا این شخص سارق این نانوابزار محسوب میشود؟ اگر قلمرونانو به عنوان یك دارایی فردی در نظر گرفته شود، آیا باز هم دولت خواهد توانست مجری قوانین مربوط به آن باشد؟ آیا در این صورت دولت مركزی ملزم به اداره و كنترل فضای نانو توسط پلیس خواهد شد؟ در اینصورت برای اثبات تخلفات صورت گرفته، چه تجهیزاتی مورد نیاز خواهد بود؟ هرچند این سوالها فرضی است اما این نكته را آشكار میسازد و آن این كه فناوری نانو قادر است به طور جدی، قوانین مالكیت و مفاد آن را تحت تأثیر قرار دهد.
ب- قلمرو باز نانو
راهكار دیگر میتواند تبدیل قلمرو نانو به یك منبع عمومی و كاملاَ شبیه به قلمرو هوایی باشد، به طوری كه هر فرد به طور قانونی، حق دسترسی به آن را داشته باشد. عمومی كردن قلمرونانو، مستلزم صدور مجوز حركت آزادانه هر نانوابزاری، البته بدون نقض و تجاوز به حقوق فردی اشخاص، میباشد. ابزارهای كاهش آلودگی، پاككنندههای فاضلابها و ابزارهای كنترل حشرات، نمونههایی از اینگونه نانوابزار میباشند كه بر طبق این قانون قادرخواهند بود بدون هیچگونه محدودیتی در فضای نانو حركت كنند و به هر كجا كه به آنها نیاز است بروند. به این ترتیب افراد هم دیگر نگران تخلفات ناشی از رفت و آمد نانوابزارهایشان نخواهند بود.
چنین قوانینی را میتوان در جهت به كارگیری مفیدتر قلمرونانو و دستیابی راحتتر به آن توسعه داد. قوانینی را نیز میتوان برای برخورد با تخلفات سازمان یافته وضع نمود. اما آیا این قوانین و مقررات قادر خواهند بود بر چالشهای ناشی از عدم ردیابی نانوابزارها غلبه نمایند؟ قلمرو نانو نامحدود است و نانوابزارها، اشیاء ریز مقیاس موجود در آن هستند. به این ترتیب بدون استفاده از میكروسكوپهای قدرتمند، كه حمل آنها تقریباً غیرممكن است، كشف تخلفات انجام گرفته مشكل خواهد بود.
مشكلی كه در اینجا صرفنظر از نحوه مالكیت نانوابزار، مالكیت فردی، یا مدل قلمروهوایی وجود دارد، چگونگی تعیین هویت مالك نانوابزار میباشد. فرض كنید نانوابزاری در حال گذر از یك خانه توسط صاحبخانه و به طور ناخواسته تنفس شود و در درون ریه شخص جا بگیرد و نهایتاَ منجر به التهاب ریه و مرگ صاحبخانه شود. واضح است كه طبق قوانین مالكیت فردی یا مقررات قلمروهوایی، امكان دارد شخصی كه به طور ناخواسته در مسیر حركت نانوابزار و نهایتاَ آسیبهای وارده از تنفس آن قرار گرفته مسئول تلقی شود. این قضاوت بدون مشخص شدن هویت مالك اصلی نانوابزار یا كسی كه آنرا در محیط رها كرده است، یك قضاوت ناعادلانه خواهد بود.
با فرض اینكه بتوان قسمتی از ریه شخص را كه نانوابزار در آن جای گرفته است، تشخیص داده و سپس برای پیدا كردن نانوابزار آن را جدا نمود؛ چه امكانات و تجهیزاتی برای پیدا كردن شیئی با اندازه كمتر از ۱۰۰ نانومتر از میان بافت ریه مورد نیاز است ؟ آیا یك متخصص میتواند به امید پیدا كردن یك شیء ریز مقیاس از درون یك حجم نسبتاَ بزرگ از بافت ریه، از یك STM (میكروسكپ پیمایشگر تونلی) استفاده كند؟
مشخص نمودن سازنده نانوابزار می تواند به سادگی نگاه كردن به یك نانو ابزار در زیر میكروسكوپ باشد؛ چراكه هر شركت سازنده نانوابزار برای شناسایی تولیداتش پیشبینیهایی را انجام میدهد. تشكیلات عرضهكننده نانوابزار برای تجهیز جامعه به فناوری نانو راهكارهایی را ارائه میدهند كه با استفاده از آن، منشأ تولید یك نانوابزار قابل ردیابی خواهد بود. اما نكته مهم این جاست كه در عین تعیین نمودن سازنده یك نانوابزار، هویت مالك و كسی كه نانوابزار را در محیط رها كرده است، همچنان نامعلوم باقی میماند. به دلیل متداول و عمومی بودن استفاده از نانوابزار و نیز اینكه افراد بسیاری میتوانند صاحب نانوابزار باشند، پیدا نمودن مالك اصلی و كسی كه واقعاَ آن را در محیط رها كرده است، ناممكن میباشد و البته در این صورت سازنده نانوابزار نیز مسئول حادثه پیش آمده نخواهد بود.
دشواری تعیین نمودن مالك اصلی نانوابزار كه به طور تصادفی مسئول این حادثه است، دولت یاكارخانه سازنده نانوابزار را ملزم میكند كه در موقع فروش نانوابزار مبلغی را بهمنظور جبران خسارات احتمالی كه نانوابزار ممكن است در آینده به بار آورد، از خریدار دریافت نموده و نزد خود نگه دارد تا به كسانی كه در آینده ممكن است توسط نانوابزار صدمه ببینند، پرداخت شود. اما در صورتی كه جراحات و صدمات ایجاد گردیده غیر قابل جبران باشند، این وجه ذخیره شده قادر به جبران خسارت وارده خواهد بود؟ این قبیل پرسشها با اینكه عموماَ غیر قابل پاسخگویی هستند اما در نهایت این موضوع را روشن میسازند كه چگونه فناوری نانو میتواند سیاست اجتماعی، قوانین مالكیت و حریمهای شخصی را تحت تاثیر قرار دهد.
▪ حریم (Privacy)
اگرچه با در نظر گرفتن قلمرونانو به صورت قلمروهوایی، پیامدهای ناشی از محدودیتهای ایجاد شده توسط قوانین مالكیت فردی برطرف میشود، اما مدل قلمروهوایی نیز نمی تواند جوابگوی این مسئله باشد كه چهنوع كنترلی را میبایست در مورد قلمرونانو اعمال نمود. واضح است كه به واسطه مثالذكر شده، نانوابزارها نباید مجاز به ایجاد خسارت در قلمرونانو باشند، اما آیا میتوانند مجاز به كسب خبر از شرایط یا رویدادهای قلمرونانو و یا گزارش نمودن هر رویداد رخ داده درقلمرو نانو، به صاحبانشان باشند؟
موضوع دیگر ایناست كه دامنه قلمرونانو در مكانهای عمومی مانند چهارراهها و استادیومهای همگانی، برای نشان دادن و گزارش كردن رفتار و مكالمات مردم تا چه حد باید باشد؟ آیا چنانچه نانوابزاری قادر به استراق سمع مكالمات دیگران، از راه دور و گزارش آن به سایر افراد باشد، یا چنانچه نانوابزاری در جایی برای مقاصد جاسوسی به كار گرفته شود، اینها نمونههایی از نقض حقوق شخصی افراد نیستند؟
برای حفاظت از حریم خصوصی افراد، ممكن است بتوان مقرراتی را به منظور كنترل عملكرد نانوابزارها در قلمرونانو، وضع نمود اما آیا با وجود تعدد نانوابزارها و نیز مشكل بودن تشخیص آنها، این مقررات قابل اجرا خواهند بود؟
چالشهای به وجود آمده در مورد قوانین قلمرونانو را میتوان بهطور خلاصه با این جمله مشهور ریچارد فاینمن
(۱۹۵۹)، در پایین فضای بسیاری وجود دارد، به این صورت بیان نمود كه آیا مامور نیز به به تعداد كافی در پایین برای محافظت و سالم نگه داشتن این فضاها وجود دارد؟● موضوعات قابل پتنت شدن
یك اختراع برای آنكه قابل ثبت شدن باشد باید از دو ویژگی تازگی و غیربدیهی بودن برخوردار باشد. هر اختراع فقط برای یكبار جدید و غیربدیهی است. همچنین درخواستهای ثبت اختراع باید بهگونهای تنظیم گردند كه یك شخص متخصص در صنعت مربوطه، با استفاده از آن قادر باشد آن اختراع را بدون انجام تعداد نامعقولی آزمایش، ساخته و به كار ببرد. چنین درخواستی به منزله یك مرجع و دستورساخت برای اختراع مورد نظر تلقی میشود.
به دلیل شباهت بیشتر نانوساختارها با نمونههای مشابه ماكروسكوپی، بررسی ویژگیهایی همچون تازگی و ذاتیت و قابل ساخت بودن اختراعات جدید فناوری نانو با مشكل روبهروست.
الف- تازگی و ذاتیت (Novelty & Inherency)
چنانچه اختراعی جدید نباشد مجوز ثبت اختراع برای آن صادر نمیشود. وجود هر تفاوتی، هر چقدر هم جزئی، ممكن است ابتكار نویی را میان اختراع جدید و اختراع قبلی بهوجود بیاورد. به عنوان مثال، فرض نمایید كه برای یك بیل با مشخصات یك دسته بلند و استوانهای شكل كه به یك انتهای آن تیغه دایرهای شكل بیل متصل شده است، درخواست حق ثبت اختراع شده باشد. پس از این هر بیل دیگری كه با یك دسته بلند و استوانهای با یك تیغه گرد متصل به یك انتهای آن ساخته شود، اختراع جدیدی محسوب نمیشود. اما درصورت وجود حداقل یك تفاوت جزئی در بیل ساخته شده با بیل قبلی، دومی میتواند یك اختراع جدید باشد. بنابراین بیلی با یك دسته چهاگوش و یا بیلی با تیغه چهاگوش در انتهای دستهاش، هر كدام اختراعات جدیدی بهشمار میروند.
موضوع تازگی در فناوری نانو ممكن است به وضوح آنچه در مورد بیل ذكر شد، نباشد. فرض كنید مجوز ثبت اختراع برای یك لوله كربنی در مقیاس میكروسكپیك كه دیوارههای آن متشكل از هزاران یا حتی میلیونها اتم كربن متصل به هم بوده و مجرای میان لوله كه ممكن است حتی كوچك تر از یك شكاف یك اینچی باشد، صادر شده باشد. حال تصور كنید پس از صدور این مجوز، دانشمند دیگری یك نانولوله كربنی تكجدارهای را اختراع نماید كه دیواره آن تنها از یك لایه از اتمهای كربن ساخته شده و دارای مجرایی میانی با اندازهای در حد نانومتری باشد؛ این نانولوله را به دلیل داشتن اجزای متفاوتی از لوله كربنی ماكروسكپیك اولیه، از جمله دیواره نازكتر و مجرای باریكتر، میتوان یك اختراع جدید به حساب آورد.
مفهوم تازگی به نوعی دربرگیرنده مفهوم ذاتیت نیز میباشد. یك اختراع امكان دارد بهطور ذاتی اختراع مورد ادعای بعدی را از قبل پیشبینی نماید، حتی چنانچه در امتیازنامهاش صراحتاً به اختراع دوم اشارهای نشده باشد.
در مورد لوله كربنی، چنانچه ضخامت جداره و قطر مجرای لوله كربنی ماكروسكپیك دقیقاً تعیین و ثبت نگردیده باشد، یك ممیز میتواند استدلال نماید كه هنگام تولید لوله كربنی ماكروسكپیك، بهطور ذاتی تولید نانولولهكربنی تكجداره از قبل پیشبینی شده است.
اینچنین تعبیر گستردهای از ذاتیت، مجموعهای از انواع استدلالات را در بر دارد كه به وسیله آنها می توان درخواستهای ثبت اختراع مربوط به هر نانوساختاری را كه در اصل یك ویرایش پیشرفتهتر از اختراع میكروسكپیك قبلی است، رد نمود. چنین رویكردی تدریجاً به توقف روند پیشرفت فناوری نانو خواهد انجامید؛ چرا كه با توجه به این استدلالات فقط تعداد معدودی از اختراعها قابل ثبت شدن خواهند بود.
دكترینی كه دادگاهها در مورد این قضیه تصویب نمودند این است كه چنانچه جزئی از اختراع دوم توسط اختراع اولیه بهطور ذاتی پیشبینی شده باشد، اما اختراع دومی تحت شرایط ویژهای، آثار متفاوتی را از خود نشان دهد كه اختراع اول فاقد آنهاست، پیشبینی انجام شده توسط اختراع اولیه دلیل كافی برای جلوگیری از ثبت اختراع دومی نمی باشد.
صدور امتیازنامه شماره ۵/۴۲۴/۰۵۴ برای نانولولههای كربنی تكجداره و چند جداره گواه این نكته است كه سازمان اعطای مجوز ثبت اختراعات و علائم تجاری ایالات متحده (USPTO) این دكترین را در مورد ذاتیت پذیرفته و به كار گرفته است.
USPTO ممكن است همان تفسیر ابتدایی ذاتیت را در مورد اختراعات تولید شده توسط فرایندهای MEMS به كار برد. روشهای ساخت MEMS توانایی ساخت اشیا را هم در مقیاس میكروسكپیك وهم در مقیاس نانو دارا میباشند. البته یك ممیز باز هم میتواند بهطریق منطقی و معقولی ثابت نماید كهنانوساختار تولید شده به وسیله فرایند MEMS چنانچه با اختراعی مشابه كه با همین روش و در مقیاس میكروسكپیك ساخته شده است، مقایسه گردد، جدید نیست.
ب- بدیهی بودن (obviousness)
دومین مانع بر سر راه ثبت یك اختراع، اصل بدیهی بودن است. این عامل مهم میتواند مانع از اعطای حق ثبت به یك اختراع شود مگر اینكه اختراع جدید شامل یك تعمیم و یا تغییر واضح نسبت به اختراع قبلی باشد. با توجه به مثالی كه در مورد اختراع بیل بیان شد، هر شخص ماهر در فن بیل سازی باید این را رعایت كند كه برای اختراع یك بیل جدید، تیغه بیلش نباید گرد باشد. مثالی از یك تغییر غیر بدیهی در ساخت یك بیل جدید میتواند شامل یك شكاف تعبیه شده در پایین تیغه برای افزایش انعطاف پذیری بیل باشد.
یك اختراع جدید مشابه اختراعات قبلی در حالی غیربدیهی محسوب میشود كه قابلیتهای غیر منتظرهای را از خود نشان دهد كه اختراع قبلی فاقد آنها باشد.
در مورد اختراع بیل، چنانچه بیلی با تیغه گرد توسط فرآیند ویژهای بهگونهای ساخته شود كه دارای استحكامی ۱۰ برابر بیلهای معمولی باشد، احتمالاَ این بیل به عنوان یك اختراع جدید ثبت میگردد. به همین ترتیب نانولوله كربنی تكجداره در مقایسه با یك لوله كربنی كه در مقیاس میكروسكپیك ساخته شده است، یك اختراع غیربدیهی است، چراكه قابلیت انتقال جریانی معادل یك میلیون آمپر بر سانتیمتر مربع را داراست، در صورتی كه لوله كربنی ماكروسكپیك چنین قابلیتی را ندارد. ظرفیت بالای انتقال جریان توسط نانولوله یك قابلیت غیرمنتظره و پیشبینی نشده میباشد. البته این احتمال وجود دارد كه خواص كوانتومی نانوساختارها و نانومواد همواره آنها را بهعنوان اختراعات غیربدیهی مطرح كند.
لزوم افشای تواناییها و مشخصات اختراعات همچنین به نفع نانوابزارهایی خواهد بود كه دقیقاَ مشابه ابزارهای ساخته شده در مقیاس ماكروسكپیك میباشند. یك درخواست ثبت اختراع مربوط به یك ابزار ماكروسكپیك كه قبل از كشف فناوری نانو اعلام گردیده است، به هیچ وجه قادر به پیشبینی و توصیف نحوه ساخت همان ابزار در مقیاس نانو نیست، بنابراین ابزارنانوساختار را بدیهی نمیكند.
دادگاهی كه در مورد یك ثبت اختراع شیمیایی حكم میكند، غیربدیهی بودن نانوساختارهایی را كه كاملاً مشابه یك ابزار ماكروسكوپی است، تبیین میكند.
هنگامی كه ساختار یك اختراع جدید توسط اختراع قبلی پیشبینی شده باشد، اختراع جدید تنها در صورتی غیر بدیهی است كه در زمان اختراع قبلی هیچ فرایندی كه با آن بتوان اختراع جدید را تولید نمود، موجود نبوده باشد.
ج- امتیازنامههای زیستفناوری
صدور مجوزهای ثبت اختراع در مورد فناوری نانو از جهتی با صدور امتیازنامههای زیست فناوری قابل مقایسه است. با توجه به این بحث كه نانوساختارهایی كه ویرایشی جدید از ساختارهایی در مقیاس ماكروسكپیك هستند، ذاتاً بدیهی وغیرتازه میباشند، عدم تازگی و بدیهی بودن برای نانوابزارها مانع اعطای حق اختراع به آنها خواهد شد، اما راه حلی نیز برای غلبه بر این مشكل وجود دارد.
صنعت زیستفناوری نیز از این نظر در موقعیت مشابهی قرار دارد؛ چراكه قانون اعطای حق ثبت اختراع از صدور حق ثبت برای اختراعاتی كه ماهیت طبیعی دارند با این استدلال كه این اختراع توسط طبیعت به وجود آمده، جلوگیری مینمایند.
به عنوان مثال چنانچه یك اسكی باز كشف كند كه با مالیدن صمغ درختی خاص بر روی چوب اسكی، سرعت عبور آن از میان برف ۲۰ برابر خواهد شد به این صمغ حق ثبت اختراع تعلق نمیگیرد، چراكه صمغ، یك ماده طبیعی است كه توسط طبیعت به وجود آمده است.
درمثال دیگر یك ژن انسانی را در نظر بگیرید و فرض كنید كه دانشمندی موفق به جدانمودن یك ژن و كپیبرداری از یك قسمت آن شود، و برای این كشف درخواست حق ثبت اختراع نماید. اگرچه در وهله اول به نظر میرسد كه این اختراع به دلیل اینكه از یك عامل طبیعی به دست آمده غیر قابل ثبت است اما این طور نیست، زیرا به دلیل اهمیت تأثیراتی كه این اختراع، از لحاظ علوم زیستی، بر جامعه خواهد گذاشت، احتمال اعطای مجوز ثبت اختراع به آن وجود دارد.
Ananda M.Chakrabarty میكروبیولوژیستی است كه موفق شد به روش اصلاح ژنی یك نوع باكتری را قادر به هضم نفت خام نماید، اما درخواست حق ثبت اختراعش توسط ممیزان به دو دلیل رد شد. اول به دلیل اینكه خالق این باكتری طبیعت میباشد و دوم به این علت كه در آن زمان در مورد ارگانیزمهای زنده حق ثبت اختراع صادر نمیشد.
اما مؤسسه ثبت اختراع Appeals و Board حكم صادر شده را نقض نمود، چراكه این باكتریها به طور طبیعی چنین خصوصیتی را نداشتند و پس از اصلاح ژنی توسط انسان این قابلیت را به دست آورده بودند؛ اما دلیل دوم، مبنی بر اینكه ارگانیزمهای زنده قابل ثبت شدن نبودند باز هم به قوت خود باقی بود و باز هم درخواست ثبت اختراع Chakrabarty پذیرفته نشد.
پس از آن این پرونده به دادگاه عالی ارجاع شد تا در مورد قابل ثبت بودن یا نبودن باكتریهای زنده حكم نماید. این دادگاه در نهایت اعلام كرد كه به دلیل اینكه این باكتریها دارای ویژگی هایی غیر از ویژگیهای طبیعیشان هستند به آنها حق ثبت اختراع تعلق میگیرد. با استفاده از این قانون، برای عناصری كه مشابه عناصر موجود طبیعی هستند اما در شكلی غیر از شكل اصلی و طبیعیشان ارائه میشوند، امكان صدور مجوز ثبت اختراع وجود دارد. به ژنها و اجزای ژنی (gene fragments) نیز حق ثبت اختراع تعلق میگیرد زیرا جداسازی و خالصسازی رشتههای DNA دستاورد نبوغ بشر است و نه محصول طبیعت.پس از اینكه دادگاه فدرال استاندارد، جداسازی و خالصسازی را تصویب نمود، ممیزان اختراعات زیستی مؤسسه USPTO به این نتیجه رسیدند كه باید به ارگانیزمهای زندهای كه بهگونهای توسط نبوغ بشر اصلاح میشوند حق ثبت اختراع تعلق بگیرد، چراكه بدون وجود انگیزه دریافت حق ثبت اختراع، تمایل به سرمایهگذاری در تحقیقات DNA به شدت كاهش مییابد.
Chakrabarty ثبت اختراعش۴۴۴) (U.S. No.۴,۲۵۹, را مدیون این سیاست كلی است كه حمایت از اختراع عامل بسیار مهمی در جهت پیشرفت محصولات زیست فناوری و نهایتاً پیشرفت پزشكی میباشد. مشابه چنین وضعیتی در زمینه فناوری نانو نیز دیده میشود.
فناوری نانو یك فناوری جدید، دارای قابلیتهای بسیار عظیم است , همان طور كه اعطای حق ثبت اختراعها در حوزه زیست فناوری سودمند است، مزایای مشابهی را نیز در مورد فناوری نانو در پی دارد.
● پیامدهای سیاست اجتماعی مالكیت فكری
وضعیت مطلوب حمایت از اختراع در زمینه فناوری نانو، خود بخشی از یك بحث گسترده تر میباشد، به این نحو كه ادامه سیاست مالكیت فكری منجر به ارتقای قلمروی گسترده علوم و فناوری نانو خواهد شد.
با بازبینی تاریخچه عصر رادیو و عصر اطلاعات تأثیر عواملی مانند حمایت از اختراع و اعطای حق ثبت اختراع بر رشد فناوری و صنعت روشنمیگردد. تجربههای به دست آمده از این دو عصر ما را در كسب رهنمودهایی برای دستیابی به سودمندترین سیاستها در جهت توسعه و پیشرفت هر چه بیشتر فناوری نانو یاری میدهد.
الف - عصر رادیو
عصر رادیو در سال ۱۹۱۰ و در دوره حمایت قدرتمند از اختراعها آغاز شد. بیشترین میزان گسترش ثبت اختراعها در زمینه رادیو در این دوره با استفاده از سرمایههای خصوصی انجام گرفت وگروههای مختلفی موفق به ثبت اختراعات شدند. فناوری رادیو، مانند بیشتر فناوریها، بر بستری از اختراعهای بنیادی مورد نیاز برای ساخت رادیو، استوار بود.
انحصاری كه گروههای رقیب با اختراعهایشان ایجاد نمودند، باعث به وجود آمدن جنگلی از اختراعات شد كه هدایت و كنترل آن بسیار مشكل بود. لذا بارها گروهی كه مدعی بود زودتر اختراعی را انجام داده است از گروه رقیب به علت تخلف و نقض حق ثبت اختراعش ادعای خسارت مینمود.
بیشهزار سردرگم اختراعات رادیو، هنگامی روبه روشنی رفت كه مطالعاتی توسط نیروی دریایی آمریكا در سال ۱۹۱۹ نشان داد كه هیچ شركت منفرد صاحب پتنتهای بنیادی نمیتواند یك رادیو یا یك گیرنده را با نادیده گرفتن حق دیگران به بازار عرضه كند.
اگرچه دادخواستها و افزایش اجرت اعطای مجوزثبت اختراع، هزینههای معاملات مربوط به تولید و توسعه رادیو را افزایش داد اما هیچ دلیل قاطعی مبنی بر اینكه شرایط سفت و سخت ثبت اختراع موجب توقف روند پیشرفت صنعت رادیو و یا كاهش كیفیت محصولات رادیویی گردید، وجود ندارد.
در سال ۱۹۲۰ عصر رادیو وارد دوره تثبیت شد. در پی كاهش موانع در مسیرتولید رادیو، نیروی دریایی ایالات متحده به فكر ادغام كلیه حق اختراعهای مربوط به رادیو در یك مؤسسه مستقل افتاد. به این ترتیب یك شركت ایالات متحده، جنرال الكتریك، شركت رادیوی آمریكا، RCA، را تشكیل داد و یكی كردن حق ثبت اختراعهای مربوط به رادیو را آغاز نمودند. پس از آن RCA برای مسلط شدن بر عرصه صنعت رادیو و از رده خارج نمودن تمامی رقبا، شروع به واگذاری محدود حق ثبت اختراعها آنهم به صورت انحصاری نمود. در سال ۱۹۲۹، دولت فدرال به این نتیجه رسید كه متمركز نمودن حق ثبت اختراعها در یك مؤسسه منفرد كه به طور محدود مجوز صادر میكند، گامی در جهت ایجاد و افزایش انحصار است. بنابراین، دولت مجوزی مبنی بر واگذاری كلیه مالكیت فكری RCA به هر شركت مشهور دیگری را صادر نمود و به این ترتیب RCA منحل گردید.
مرور تاریخچه عصر رادیو این نكته را روشن میسازد كه حمایت قدرتمند از اختراعها میتواند به ایجاد سردرگمی اختراعها بینجامد كه این خود عاملی برای افزایش هزینه پیشرفت فناوری، به واسطه دعاوی قضایی، به منظور دفاع از حقوق ثبت اختراعهای ثبت شده میباشد.
ب- عصر اطلاعات
عصر اطلاعات در سال ۱۹۴۰ آغاز شد و در برخی از زمینهها تا امروز ادامه یافته است. از كارهای اساسی كه در عصر اطلاعات انجام شد میتوان از صدور مجوز ثبت برای ترانزیستور(AT&T)، رایانه اشتراكی (IBM) و نرمافزار بهعنوان اختراعات پایه نام برد. تولید ترانزیستور و رایانه اشتراكی هر دو در دورهای آغاز شدند كه از اختراعها به شدت حمایت میشد.
در سال ۱۹۵۶، شركتهای AT&T و IBM هر دو طی احكامی از مسیر صدور انحصاری حق اختراعاتشان خارج شدند. این احكام AT&T وIBM را ملزم نمود كه حق اخترعهایشان را در برابر دریافت حقالاختراعهای قابل قبول و توافقی، بهطور غیر انحصاری و گستردهای واگذار نمایند.
شاید این طور بهنظر برسد كه از دست دادن انحصار كنترل شده حق اختراعات بسیار با ارزشی مانند ترانزیستور و رایانه اشتراكی، نهایتاَ منجر به نابودی و ورشكستگی شركت واگذار كننده امتیاز خواهد شد، اما در مورد این دو شركت عكس این قضیه رخ داد.
صنایعی كه برای تولید محصولاتشان نیازمند ترانزیستور و رایانه اشتراكی بودند به سرعت توسعه یافتند، در همین راستا، AT&T و IBM برای حفظ بقا و جایگاه خود در بازار، به موازات رشد صنایع جدید، پیشرفت و ترقی بسیار چشمگیری نمودند.
نرمافزار هم موضوع دیگری بود كه در شرایط حمایت ضعیف از اختراعات، به رشد و ترقی صنعت كمك نمود. تا سال ۱۹۸۰ نرم افزارها قابل ثبت اختراع نبودند و این خود عاملی برای تسریع روند توسعه و گسترش ساختار بازار گردید، چرا كه هر ماشینی قادر به اجرای نرمافزارها بود.
تجربه عصر اطلاعات نشان داد كه كاهش حمایت از اختراعات پایه و در نتیجه، لزوم واگذاری غیر انحصاری حق اختراعها، منجر به رشد و پیشرفت بیشتر صنعت میشود.
AT&T و IBM هر دو صاحب اختراعاتی بنیادی بودند كه میتوانست توسعه عرصه فعالیت آنها را دچار توقف كند. تحمل واگذاری غیرانحصاری حق اختراعات به این دو شركت موجب توسعه فناوری اطلاعات شود.
ج- عصر فناوری نانو
عصر فناوری نانو بیشتر به عصر رادیو شباهت دارد تا به عصر اطلاعات و در حال حاضر حمایت از اختراعها به طور گستردهای اعمال میشود.
قانون (Bayh-Dole) در سال ۱۹۸۰ محرومیت اختراعها و تحقیقاتی كه با سرمایه عمومی به دست میآیند را از دریافت حق ثبت اختراع اعلام نمود و این درحالی است كه در حوزه فناوری نانو، چه بخش عمومی و چه بخش خصوصی، هر دو، خواهان حمایت از اختراعشان هستند.
همانند عصر رادیو بسیاری از شركتهای رقیب، مهمترین متقاضیان و دریافت كنندگان حق اختراعهای پایه فناوری نانو هستند و به دلیل اینكه همانند سایر فناوریها، تولیدات و اختراعات جدید فناوری نانو همه خاصیت بنیادی و پایهای دارد، این فناوری هم به تدریج به سمت دعاوی قضایی و افزایش چشمگیر هزینههای معاملات سوق پیدا خواهد نمود. این طور به نظر میرسد كه سیاست عمومی نیز در حال هدایت هرچه بیشتر صنعت فناوری نانو به سمت ایجاد سردرگمی در اختراعها میباشد. هر چند انبوهی حق اختراعها مانع از رشد صنعت فناوری نانو نخواهد شد اما كاهش زیركانه حقوق مالكیت فكری، میتواند گامی بسیار مؤثر در جهت ایجاد رشد صنعت عظیمتری در این حوزه باشد.
و نیز درسی را كه میتوان از عصر اطلاعات گرفت، این است كه الزاماَ صدور غیر انحصاری مجوز ثبت اختراع، موجب پیشبرد فناوری به سمت تسریع در رشد صنعت خواهد شد.
حتی با عدم حمایت از اختراعها، فناوری پایه عاملی برای جذب سرمایهگذاریها میباشد. ترانزیستور نمونهای از یك فناوری پایه میباشد و به دلیل اینكه ترانزیستور، پایه و اساس تولید محصولات بسیار زیادی است كه میتوانند قابل دریافت حق اختراع باشند، سرمایهگذاران بسیاری را به سمت خود جذب میكند.
مثال دیگر برای فناوری پایه، نانولولههای كربنی تكجداره است، چرا كه نانولوله را میتوان در تولید هر اختراعی كه نیاز به ظرفیتهای بالای جریان، استحكام زیاد و وزن ناچیز دارند، به كار برد. از آنجا كه بیشتر محصولاتی كه توسط نانولوله ساخته میشوند قابل دریافت حق اختراع میباشند، اعطای غیر انحصاری حق اختراع این محصول عامل مؤثری در جهت رشد صنعت و نیز جلوگیری از ایجاد سردرگمی در ثبت اختراعات میباشد.
مجبور كردن یك شركت به واگذاری غیر انحصاری امتیازنامه فناوری پایهاش لزوماً زیان مالی را متوجه آن شركت نخواهد ساخت. همانگونه كه اعمال چنین وضعیتی در مورد شركتهای AT&T و IBM نشان داد كه این گونه واگذاری غیر انحصاری حق اختراع، منجر به پیشرفت كلیه ابعاد و بخشهای یك صنعت خواهد گردید. دانشگاه كلمبیا نیز بهطور ارادی تصمیم به واگذاری غیر انحصاری مجوز فناوریاش به نام MPEG-۲ گرفت و از این راه بیش از ۹۸ میلیون دلار به عنوان حقاختراع به دست آورد.
البته این پرسش كه چه كسی و بر چه مبنایی میبایست تعیین كند كه كدام اختراعها پایه و اصلی هستند و ملزم به واگذاری غیر انحصاری میباشند، تاكنون بی پاسخ مانده است.
دلیل دیگر بر لزوم واگذاری غیر انحصاری مجوز، زمانبندی(timing) است. چنانچه شركتی پیش از اینكه بتواند سرمایه مورد نیاز برای توسعه فناوری اش را به دست آورد، به علت نیاز مالی مجبور به واگذاری غیرانحصاری حق اختراع فناوری اصلیاش شود، واضح است كه شركتهای دیگر برای زودتر توسعه دادن آن فناوری تحریك خواهند شد.
یك زمان مقتضی برای اعمال اجبار در مورد واگذاری غیرانحصاری مجوز، هنگامی است كه محصولات تولید شده بر اساس اختراعهای پایه، وارد بازار میشوند. صاحب اختراع پایه از فروش محصولات و حق اختراعی كه در ازای واگذاری قانونی حق اختراع فناوری پایهاش به دست میآورد، صاحب سود چشمگیری میشود. شركتهای دیگر نیز از فروش محصولاتی كه شاید برای مالك اصلی حق اختراع شخصاً امكان تولید و وارد نمودن آنها به بازار وجود نداشته، سود خواهند برد.
همزمان با توسعه صنعت، شركتهای فناوری نانو امتیاز نامههای حفظ شده فناوریهایشان را در مسیر رواج همگانی فناوری نانو و تولید محصولات بیشتر، به كار خواهند گرفت و همزمان با به جریان افتادن سود ناشی از ارائه محصولاتشان، دعاوی قضایی، كه نشانهای از بروز سردرگمی در اختراعهاست، خود را نشان میدهد. با این همه، واگذاری غیرانحصاری حق اختراعهای اصلی میتواند عاملی كلیدی برای توسعه عرصه فناوری باشد.
● جمعبندی
فناوری نانو موجب بروز چالشهایی در مفهوم كنونی قانون شده است. پیدایش و ورود نانوابزارها و یا حتی نانوحسگرهای ساده به زندگی، موجب گسترش مرزهای قلمرونانو شده و امكان حركت اشیا در میان قلمرونانو، مفاهیم رایج مالكیت و حریمهای خصوصی و شخصی را نقض میكند.
وضع قوانین مربوط به قلمرو نانو و حفظ و تأكید بر رعایت و اجرای آنها، نقشی بسیار مهم و تعیین كننده در توسعه فناوری نانو دارد.
دستاوردهای فناوری نانو میتوانند به علت بدیهی بودن، غیر قابل دریافت حق ثبت اختراع باشند.
تجربه اعطای حق ثبت اختراع در حوزه زیستفناوری نشان میدهد كه در مسیر اعطای حق ثبت اختراع به یك فناوری جدید و قدرتمند، هیچ مانع غیر قابل رفعی وجود ندارد.
از جمله پیامدهای مالكیت فكری و تأثیر آن بر فناوری نانو این است كه سیاست عمومی را تبدیل به بهترین و مؤثرترین ابزار رشد و توسعه فناوری نانو نموده است.
حمایت از اختراع میتواند انگیزه اولیه شروع یك تحقیق یا اختراع باشد، اما همین عامل ممكن است منجر به ایجاد سردرگمی اختراعات شده و در نهایت فناوری را به سمت دعاوی قضایی پرهزینه ناشی از تعداد اختراعهای پایه، سوق دهد.
یك رویكرد امیدبخش بهمنظور جلوگیری از بروز سردرگمی اختراعها، اجباری نمودن واگذاری غیرانحصاری حق اختراعهای پایه میباشد. اما تاكنون روش مناسبی برای تعیین اینكه كدام اختراعها پایه و اصلی هستند، پیدا نشده است.
منبع : News from the Bottom. Issue ۲۰۰۵
منبع:ستاد ویژه توسعه فناوری نانو
مترجم :مریم سلطانی
منبع:ستاد ویژه توسعه فناوری نانو
مترجم :مریم سلطانی
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست