سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

بررسی روند جریان دانش‌آموزی دوره ‌راهنمایی تحصیلی آموزش و پرورش استان فارس بر اساس شاخص‌های برنامه دوم توسعه


بررسی روند جریان دانش‌آموزی دوره ‌راهنمایی تحصیلی آموزش و پرورش استان فارس بر اساس شاخص‌های برنامه دوم توسعه
● چكیده
این تحقیق به بررسی روند دانش‌آموزی دوره راهنمایی تحصیلی آموزش و پرورش استان فارس، بر اساس شاخص‌های هدف برنامه دوم توسعه طی سالهای ۷۷-۱۳۷۳ می‌پردازد. در این رابطه نسبت ثبت نام(پوشش ظاهری)، نرخ ثبت نام، نرخهای ارتقا، تكرار پایه، ترك تحصیل و گذر، نسبت دانش‌آموزان دوره راهنمایی تحصیلی از كل دانش آموزان و نسبت دانش‌آموزان غیرانتفاعی از كل دانش‌آموزان دوره راهنمایی تحصیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
این تحقیق از نوع توصیفی ـ ارزشیابی است. جامعه آماری تحقیق شامل كلیه دانش‌آموزان دوره راهنمایی تحصیلی است كه در ۵۶ ناحیه، شهرستان و منطقه آموزشی در برنامه دوم توسعه به تحصیل اشتغال داشته‌اند. در این تحقیق، از آنجا كه كل جامعه آماری مورد مطالعه قرار گرفته، از نمونه آماری استفاده نشده است. از آمار و اطلاعات سازمان برنامه و بودجه و كارشناسی آمار و برنامه‌ریزی اداره كل آموزش و پرورش استان فارس، برای مقایسه عملكرد آموزش راهنمایی تحصیلی استان با شاخص‌های هدف برنامه دوم توسعه استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده‌ها در سطح آمار توصیفی از شاخص‌های فراوانی، درصد، میانگین، ودر سطح فرمولهای برنامه‌ریزی‌از شاخص‌های نسبت ثبت‌نام، نرخ‌های ثبت‌نام، ارتقا، تكرار پایه، ترك تحصیل و گذر استفاده شده است.
یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد كه عملكرد استـان در شاخص‌های نسبت ثبت نام، نرخ‌گذر، و تعداد و سهم دانش‌آموزان دوره راهنمایی از كل دانش‌آموزان، با هدف پیش بینی‌ شده در برنامه دوم توسعه هماهنگ است و عملكرد استان در شاخص‌های نرخ ثبت نام دانش‌آموزان در پایه‌های مختلف تحصیلی، نرخ‌های تكرار پایه و ترك تحصیل و شاخص تعداد و سهم دانش‌آموزان غیر انتفاعی از كل دانش‌آموزان این دوره با هدفهای پیش بینی شده در برنامه دوم توسه هماهنگ نیست.
● مقدمه
جامعه امروز گسترش كمّی آموزش و پرورش را مطلوب می داند و از مظاهر پیشرفت به شمار می‌آورد. براساس این باور در تمام برنامه‌های توسعه، بهره مندی آحاد ملّت از میزان آموزش و پرورشی كه لازمه زندگی شناخته شده است، سر لوحه سیاست گذاری‌های آموزشی قرار می‌گیرد.
دیویی[۱] در مورد اهمیت آموزش و پرورش اظهار داشت كه « نسبت آموزش و پرورش به زندگی اجتماعی مانند نسبت تغذیه و تولید مثل به زندگی فیزیولوژیكی است» برتراند[۲]، ۱۹۹۲، ص ۴۳). دیویی با بیان این عبارت بر نقش و جایگاه محوری آموزش در ارتباط با بنیان زندگی اجتماعی تأكید می‌كند. به زعم او همان گونه كه زندگی فیزیولوژیك موجود زنده وابسته به تغذیه و تولید مثل است، حفظ و بقا وتداوم زندگی اجتماعی انسان نیز به آموزش شهروندی افراد بستگی دارد.
[۱] -Dewey
[۲] -Bertrand
آموزش و پرورش به طور اعم و آموزش راهنمایی به طور اخص تأثیر غیر قابل انكاری در رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی جوامع دارد. پیچیده‌تر شدن زندگی در تمام زمینه‌ها، از جمله امور مربوط به تحصیلات، تصمیم گیری مناسب را مشكل‌تر می‌سازد. پیچیدگی جهان پیرامون، گسترش تكنولوژی، توسعه آموزش فنی و حرفه‌ای و نیز توجه به تفاوتهای فردی ایجاب می‌كند كه افراد با استعدادها، رغبتها، امكانات و محدودیتهای خود به طور واقع بینانه‌ای آشنا شوند و تصمیمات خود را بر اساس اطلاعات صحیح اتخاذ كنند. از طریق راهنمایی تحصیلی، اطلاعات صحیح و منظم درباره درسها، رشته های تحصیلی، نظام آموزشی، قوانین و مقررات مدرسه در اختیار دانش آموزان قرار می‌گیرد. دانش آموزان بر اساس اطلاعات حاصل درباره خصوصیات فردی و نظام آموزشی، به كمك راهنما به اتخاذ تصمیم معقول و مناسب در زمینه تحصیلات خود می‌پردازند. به اعتقاد شفیع‌آبادی (۱۳۷۶، ص۱۶) خدمات انجام شده از طریق راهنمایی تحصیلی، وسیله تسهیل‌كننده‌ای در آموزش و پرورش محسوب می‌شود كه به وسیله آن به دانش آموزان كمك می‌شود تا موانع یادگیری را از سر راه بردارند و سریعتر به هدفهای تعیین شده برسند.
یكی از دوره های مهم تحصیلی در ایران، دوره راهنمایی تحصیلی است. در این دوره بایدآمادگی نوجوانان برای ادامه تحصیل و استعدادهایشان برای رشته‌های مختلف آموزش متوسطه مورد مطالعه قرار گیرد تا بر اساس نتایج حاصل از این مطالعات، بتوان دانش آموختگان این دوره را به رشته های تحصیلی متناسب با توجه به استعدادها و علایقشان راهنمایی كرد. به سبب تاكید در مساله شناخت استعدادها و لزوم راهنمایی نوجوانان، مرحله دوم تعلیمات عمومی، ازنظر شرایط و ظهور استعدادهای فردی، برای مطالعه علمی و تربیتی در زمینه هدایت تحصیلی نوجوانان دوره مناسبی است. راهنمایی تحصیلی موجب بازدهی وكارآمدی بیشتر نظام آموزشی كشور، افزایش پیشرفت تحصیلی و كاهش افت تحصیلی، تقلیل مشكلات رفتاری دانش آموزان، ایجاد جوّ سالم وسرشار از صفا و صمیمیت در محیط مدرسه، رضایت خاطر بیشتر دانش آموزان، آشنایی با رشته های تحصیلی، برنامه ریزی فرصت ها و فعالیت‌های مكمل درسی بر اساس علایق و استعداد دانش آموزان به منظور كاهش مشكلات احتمالی آنها می‌گردد.
دوره راهنمایی تحصیلی مرحله دوم از آموزش عمومی است و به طور معمول دانش آموزان گروه سنی یازده تا سیزده ساله در این دوره تحصیل می‌كنند. این دوره در سال تحصیلی ۱۳۵۱-۱۳۵۰ با حدود ۲۵۰۰۰۰ دانش آموز در سرتاسر كشور آغاز شد وجمعیت دانش آموزی آن در سال تحصیلی ۱۳۷۸-۱۳۷۷ ، یعنی سال پایانی برنامه دوم توسعه، بالغ بر ۵ میلیون و ۳۰۰۰۰۰ نفر بود( صافی، ۱۳۸۰، ص۷). به اعتقاد نفیسی (۱۳۷۸،ص ۱۰) روند تحول جمعیت دانش آموزی نشان می دهد كه در آینده نزدیك، رشد كمّی جمعیت دانش ‌آموزان در دوره راهنمایی تحصیلی، با رشد طبیعی جمعیت (رشد كمتر از ۲ درصد در سال) متناسب گردیده، پوشش تحصیلی این دوره به رقمی بالاتر از ۹۷ درصد خواهد رسید.
دستیابی به هدفهای دوره راهنمایی تحصیلی با چنین حجم جمعیت دانش آموزی مستلزم این است كه این دوره، از روند دانش آموزی مناسب و قابل قبولی برخوردار باشد و به طور مستمر مورد ارزیابی علمی قرار گیرد. منظور از روند دانش آموزی جریان ورود، عملكرد و خروج دانش آموزانی است كه طی برنامه دوم توسعه، همه ساله در پایه اول دوره راهنمایی ثبت نام نموده‌اند.
ارزیابی آموزشی یكی از مراحل اساسی در فرایند برنامه ریزی آموزشی است. ارزیابی آموزشی از دو مؤلفه عمده كارایی درونی و كارایی بیرونی نظامهای آموزشی صورت می‌گیرد (مشاوران یونسكو، ۱۳۷۳، ص۱۵۰؛ محسن پور، ۱۳۷۶، ص۶۰). ارزیابی آموزشی امكان تصویر چگونگی فعالیتهای آموزشی، شناسایی نیازهای‌ آموزشی، هدف گذاری آموزشی، تدوین برنامه های مطلوب آموزشی، ‌و سنجش كارایی و اثر بخشی نظامهای آموزشی را فراهم می‌كند (بازرگان، ۱۳۸۰،صص ۱و۲). ارزیابی عملكرد دوره های تحصیلی در سطح ملی و استانی شرط لازم برنامه ریزی های آموزشی موفق آینده است.
بررسی روند دانش آموزی و محاسبه نشانگرهای كارایی درونی هر دوره آموزشی، از جمله دوره راهنمایی تحصیلی، مورد توجه برنامه ریزان آموزشی است. برنامه‌ریزان، با اطلاع از تعداد دانش آموزانی كه یك دوره تحصیلی را با موفقیت به پایان می‌رسانند وتعدادی كه در هر یك از پایه های تحصیلی از آن دوره آموزشی خارج می‌شوند، یا آن را تكرار می‌كنند، می‌توانند تنگناهای موجود را در رسیدن به هدفهای آموزش و پرورش شناسایی كرده، با بررسی علتهای آن، نسبت به برطرف نمودن آنها اقدام كنند. آژانس توسعه بین المللی آمریكا۱ (۲۰۰۳، ص۱) افزایش كارایی درونی نظامهای آموزشی، بویژه كارایی آموزش پایه عمومی را مهمترین اولویت راهبردی خود اعلام كرده است. این دفتر بیان می‌كند كه چون بخش اعظم سرمایه گذاری ها در آموزش و پرورش، در اثر افت تحصیلی، تكرار پایه و ترك تحصیل دانش آموزان، بازده مورد نظر را به دنبال نداشته است، اولین و مهمترین اولویت كاری خود را بهبود نشانگرهای كارایی درونی آموزش، از جمله كاهش ترك تحصیل و تكرار پایه و افزایش ارتقا و گذر تحصیلی می‌داند. ارزیابی كارایی درونی دوره های آموزشی، از جمله دوره راهنمایی تحصیلی تا آن اندازه از اهمیت برخوردار است كه پژوهشگران آن را از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داده اند.
۱ - The United States Agency For International Development
عزیز زاده(۱۳۶۹) در پژوهشی به بررسی كارایی درونی آموزش و پرورش در سطح كشور پرداخته است. یافته های او در ارتباط با دوره راهنمایی تحصیلی حاكی است كه ترك تحصیل در دوره های راهنمایی تحصیلی از دوره های دیگر بیشتر است. اتلاف منابع در این دوره زیاد و نسبت اتلاف در مورد دانش آموزان پسر از دانش آموزان دختر بیشتر است. میانگین طول تحصیل دانش آموزان پسر از دانش آموزان دختر بیشتر است؛ و میزان هزینه صرف شده برای هر فارغ التحصیل دوره راهنمایی در مدارس پسرانه ۸۰ درصد و در مدارس دخترانه ۵۲ درصد بیشتر از میزان هزینه ایده آل است.
دفتر هماهنگی طرحها و برنامه ریزی توسعه آموزش و پرورش (وزارت آموزش و پرورش،۱۳۷۱) در پژوهشی به بررسی كارایی درونی دوره راهنمایی تحصیلی در سطح كشور پرداخته است. یافته های این پژوهش حاكی است كه كارایی درونی دوره راهنمایی تحصیلی در كل كشور ۲۳/۵۷ درصد و كارایی در شهرها ۱۴/۵۹ درصد و در روستاها ۹۸/۴۹ درصد است؛ كارایی درونی مدارس دخترانه (۲۵/۵۹ درصد) از كارایی مدارس پسرانه‌(۸۶/۵۴ درصد) بیشتر است؛ كارایی درونی مدارس شهری از كارایی مدارس روستایی بیشتر است؛ و هزینه ترك تحصیل از هزینه تكرار پایه در سطح كشور بیشتر است.
میرهادی (۱۳۷۲) در پژوهشی وضعیت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی را كه معلمان آنها مأمور به تحصیل بودند، با دانش آموزانی كه معلمان آنها تمام وقت بودند، در استان اصفهان مقایسه كرده است. یافته‌های مهم این پژوهش حاكی است كه بین عملكرد معلمان تمام وقت و مأمور به تحصیل در مناطق مختلف و در درسهای گوناگون و با توجه به متغیرهای دموگرافیك تفاوت معناداری وجود ندارد.
اسماعیل سرخ (۱۳۷۲) در پژوهشی به بررسی میزان دستیابی افراد واجب تعلیم به فرصتهای آموزشی در استان كردستان در سالهای ۷۰-۱۳۶۵ پرداخته است. یافته‌های این پژوهش حاكی است كه فرصتهای آموزشی این دوره بر حسب جنسیت و مناطق شهری و روستایی متعادل توزیع نگردیده و نابرابری فرصتها در حد بالایی است؛ پوشش تحصیلی و نرخ های قبولی و فراغت از تحصیل در این دوره رضایت بخش نبوده است؛ نرخ تكرار پایه و ترك تحصیل در این دوره بویژه در مناطق روستایی در سطح بالایی است؛ و تراكم دانش آموزی و ضریب بهره‌وری در این دوره در حد بالایی بوده است.
همتی جشنی (۱۳۷۳) در پژوهشی به بررسی مقایسه‌ای عملكرد تحصیلی‌دانش آموزان راهنمایی تحصیلی مدارس نمونه، غیر انتفاعی، شبانه روزی و عادی در استان فارس در سال تحصیلی ۷۳-۱۳۷۲ پرداخته است. یافته های عمده پژوهش او حاكی است كه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس نمونه از دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی، شبانه روزی و عادی بالاتر و پیشرفت در مدارس شبانه روزی از مدارس عادی و غیر انتفاعی بالاتر بوده است؛ و بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی وعادی تفاوت معناداری وجود نداشته است.
خدادوستان (۱۳۷۵) در پژوهشی به بررسی درصد قبولی مناطق آموزشی در خرداد، مرداد و شهریور ماه در درسهای املای فارسی، تاریخ و ریاضی دوره راهنمایی تحصیلی در استان اصفهان طی سالهای ۷۳-۱۳۷۱ پرداخته است. یافته های عمده او حاكی است كه درصد قبولی دختران در هر سه درس از پسران بیشتر بوده است؛ تغییرات درصد قبولی در درس املای فارسی در تمام مناطق زیاد بوده، بیشترین تغییرات در پایه دوم و كمترین تغییرات در پایه سوم بوده است؛ تغییرات درصد قبولی در درس تاریخ در هر سه پایه تحصیلی این دوره كم؛ و تغییرات درصد قبولی در درس ریاضی در پایه های اول و دوم نیزكم و در پایه سوم زیاد بوده است.
سالمی(۱۳۷۵) در پژوهشی به بررسی كارایی درونی آموزش راهنمایی استان خوزستان و مقایسه آن با پیش بینی برنامه اول و بعضی از سالهای برنامه دوم توسعه پرداخته است. بعضی از یافته های پژوهش او به این شرح است كه جمعیت دانش آموزی دوره راهنمایی تحصیلی استان از پیش بینی برنامه اول و سالهایی از برنامه دوم توسعه بیشتر بوده است؛ پوشش تحصیلی ظاهری این دوره از پیش بینی برنامه اول توسعه بیشتر بوده است؛ نرخ كارایی درونی مدارس دخترانه( ۷۴/۸۰ درصد) از مدارس پسرانه (۳/۶۶ درصد) بیشتر بوده است؛ نرخ های قبولی و گذر تحصیلی در طول برنامه افزایش و نرخ های تكرار پایه و ترك تحصیل كاهش یافته است.نصیری خانقاه (۱۳۷۸) در پژوهشی به مقایسه كارایی درونی مدارس راهنمایی تحصیلی شبانه روزی و روزانه همجوار در مناطق آموزشی استان همدان در سالهای تحصیلی ۷۸- ۱۳۷۱ پرداخته است.
یافته های اصلی پژوهش عبارتند از:
نرخ های قبولی و گذر تحصیلی مدارس شبانه روزی از مدارس روزانه همجوار بیشتر بوده است؛ میانگین نرخ ارتقا در هر دو نوع مدرسه در پایه اول كمتر از پایه های دوم و سوم بوده است؛ میانگین نرخهای گذر تحصیلی و ارتقای دختران در هر دو نوع مدرسه از پسران بیشتر بوده است؛ نرخ تكرار پایه در مدارس شبانه روزی از مدارس روزانه همجوار كمتر بوده است؛
و نرخ ترك تحصیل در مدارس شبانه روزی از مدارس روزانه همجوار بیشتر و میانگین نرخ ترك تحصیل پسران ازدختران بیشتر بوده است.
از آنجا كه تاكنون در زمینه عملكرد دوره راهنمایی تحصیلی استان فارس در برنامه دوم توسعه پژوهشی انجام نشده است، و با توجه به اهمیتی كه روند دانش آموزی دوره راهنمایی تحصیلی در دستیابی به هدفهای این دوره دارد، این پژوهش به منظور ارائه تصویری واقع نما از عملكرد این دوره تحصیلی در برنامه دوم توسعه در استان فارس به انجام رسیده است. از یافته ها و پیشنهادهای پژوهش می توان در برنامه ریزی های آموزشی آینده در سطح استان و ملی استفاده نمود.
سؤالهای اساسی پژوهش در شش مقوله به شرح زیر دسته بندی شده‌اند:
▪ آیا نسبت ثبت نام ( پوشش ظاهری) دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی با هدفهای برنامه دوم توسعه استان هماهنگ بوده است؟
▪ آیا نرخ ثبت نام دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی با هدفهای برنامه دوم توسعه استان هماهنگ بوده است؟
▪ آیا نرخ های ارتقا، تكرار پایه و ترك تحصیل دوره راهنمایی تحصیلی با هدفهای برنامه دوم توسعه استان هماهنگ بوده است؟
▪ آیا نرخ گذر تحصیلی در دوره راهنمایی تحصیلی با هدفهای برنامه دوم توسعه هماهنگ بوده است؟
▪ آیا تعداد و سهم دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی از كل دانش آموزان با هدفهای برنامه دوم توسعه استان هماهنگ بوده است؟
▪ آیا تعداد و سهم دانش آموزان غیر انتفاعی دوره راهنمایی تحصیلی با هدفهای برنامه دوم توسعه استان، هماهنگ بوده است؟
● روش تحقیق
از آنجا كه هدف این تحقیق بررسی روند دانش آموزی دوره راهنمایی تحصیلی آموزش و پرورش استان فارس در برنامه دوم توسعه است، از روش تحقیق توصیفی- ارزشیابی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل همه دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی تحصیلی آموزش و پرورش استان فارس اعم از دولتی وغیر انتفاعی است كه از سال شروع برنامه دوم توسعه (۷۴-۱۳۷۳) تا سال پایان برنامه دوم توسعه (۷۸- ۱۳۷۷) در ۵۶ شهرستان، ناحیه و منطقه آموزشی به تحصیل مشغول بوده‌اند.
از آنجا كه با توجه به ماهیت موضوع تحقیق همه جامعه آماری مورد نظر بوده است در این تحقیق ازنمونه آماری استفاده نشده وكل جامعه آماری به عنوان نمونه آماری تلقی گردیده است .
ابزارهای گردآوری داده ها دراین تحقیق به شرح زیر بوده است:
▪ كتاب مستندات برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی جمهوری اسلامی ایران (سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۷۳) برای گردآوری شاخص هدف نرخ گذر، چون دربرنامه دوم دراستان فارس درارتباط با شاخص نرخ گذر هدفی برای دوره راهنمایی تحصیلی تعیین نشده بود؛
▪ كتاب مستندات برنامه پنجساله دوم توسعه (سازمان برنامه وبودجه استان فارس، ۱۳۷۱) برای گردآوری داده های مربوط به شاخص هدف دوره راهنمایی تحصیلی به منظور محاسبه سهم دانش آموزان این دوره؛
▪ سالنامه های آماری سازمان برنامه وبودجه استان فارس (سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۷۵) برای گردآوری داده های مربوط به گروههای سنی مورد عمل آموزش وپرورش دردوره راهنمایی تحصیلی برای محاسبه نسبت ثبت نام (پوشش ظاهری)؛
▪ گزارشهای كارشناسی برنامه ریزی وآمار اداره كل آموزش وپرورش استان فارس درطول برنامه دوم توسعه(آموزش و پرورش استان فارس،۱۳۷۳) به منظور محاسبه نرخهای ارتقا، تكرار پایه وترك تحصیل در دوره راهنمایی تحصیلی؛
▪ كتاب تازه‌های آمار (آموزش وپرورش استان فارس، ۷۷-۱۳۷۳) برای گردآوری داده های مربوط به ثبت نام دانش آموزان درپایه های مختلف تحصیلی وسهم دانش آموزان غیر انتفاعی از كل دانش آموزان این دوره.
● یافته های تحقیق
▪ پرسش اول تحقیق
آیا نسبت ثبت نام ( پوشش ظاهری ) دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی با هدف های برنامه دوم توسعه استان ، هماهنگ بوده است ؟
هدف و عملكرد برنامه دوم توسعه در نسبت ثبت‌نام دانش‌آموزان دورهٔ راهنمایی در جدول ۱ ارایه شده است.
جدول (۱)- هدف وعملكرد برنامه دوم توسعه در نسبت ثبت نام(پوشش ظاهری)دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی
نسبت ثبت نام (پوشش ظاهری)/ هدف /عملكرد
/۰/۰۹۳/۰/۰۹۸/۰۸
منبع: سازمان برنامه و بودجه استان فارس(۱۳۷۱)؛ آموزش و پرورش استان فارس(۱۳۷۵)
همان‌طور كه در جدول ۱ مشاهده می شود، بین هدف وعملكرد تفاوت وجود دارد، بدین معنی كه هدف برنامه دوم توسعه درمورد نسبت ثبت نام دوره راهنمایی تحصیلی ۹۳ درصد بوده است و عملكرد برنامه دوم توسعه ۰۸/۹۸ درصد است كه رقمی بیش از هدف برنامه دوم توسعه است. بدین ترتیب عملكرد استان از هدف تعیین شده بیشتر است.
▪ پرسش دوم تحقیق
آیا نرخ ثبت نام دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی با هدفهای برنامه دوم توسعه استان، هماهنگ بوده است؟
هدف و عملكرد استان در نرخ ثبت‌نام دانش‌‌آموزان پایه‌های مختلف تحصیلی دورهٔ راهنمایی در جدول ۲ ارایه شده است.
جدول(۲) هدف و عملكرد استان در نرخ ثبت نام دانش‌آموزان پایه‌های مختلف تحصیلی دوره راهنمایی تحصیلی در سالهای برنامه دوم توسعه و درصد تحقق هدف
سالهای برنامه/۷۴-۷۳/ ۷۵-۷۴/ ۷۶-۷۵/۷۷-۷۶/۷۸-۷۷/جمع/میزان‌تحقق‌هدف
پایه‌های تحصیلی/هدف/عملكرد/هدف/عملكرد/هدف/عملكرد/هدف/عملكرد/هدف/عملكرد/هدف/عملكرد/درهرپایه(درصد)
اول/۱۲۶۲۸۶/۱۲۰۰۵۹/۱۳۲۹۰۷/۱۳۳۷۰۴/۱۳۱۲۱۱/۱۳۲۶۸۰/۱۲۹۸۴۶/۱۳۲۲۲۱/۱۲۶۳۱۷/۱۲۷۷۸۳/۶۴۶۵۶۷/۶۴۶۴۴۷/۹۹/۹۸
دوم/۱۱۳۰۶۸/۱۰۴۱۳۱/۱۲۴۹۴۶/۱۱۰۱۶۴/۱۳۲۶۹۶/۱۱۹۴۷۹/۱۳۳۵۵۴/۱۲۱۹۳۲/۱۳۱۹۴۵/۱۲۴۰۶۷/۶۳۶۲۰۹/۵۷۹۷۷۳/۹۱/۱
سوم/۹۷۵۵۹/۹۰۷۸۵/۱۰۴۱۹۹/۹۲۹۳۳/۱۱۵۹۳۶/۹۸۶۶۴/۱۲۴۸۵۰/۱۰۹۲۷۶/۱۲۷۶۵۲/۱۱۳۳۵۰/ ۵۷۰۱۹۶/۵۰۵۰۰۸/۸۸/۵۶
جمع/۳۳۶۹۱۳/۳۲۳۳۶۲/۳۶۲۰۵۲/۳۳۶۸۰۰/۳۷۹۸۴۳/۳۵۰۸۲۳/۳۸۸۲۵۰/۳۶۳۴۲۹/۳۸۵۹۱۴/۳۶۵۲۰۰/۱۸۵۲۹۷۸/۱۵۱۶۰۵۹/۸۱/۸
میزان‌تحقق‌هدف در سال (درصد)/ ۹۶/ ۹۳/ ۹۲/۳۶/ ۹۳/۶/ ۹۵/۶/ ۸۱/۸
منبع: سازمان برنامه و بودجه استان فارس(۱۳۷۱)؛ آموزش و پرورش استان فارس(۱۳۷۵)
همان طور كه جدول ۲ نشان می‌دهد، جمعیت دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی در سال ۱۳۷۷ در آموزش و پرورش استان فارس برابر ۳۶۵۲۰۰ نفر بوده است که نسبت به پیش بینی برنامه دوم توسعه تعداد ۲۰۷۱۴ نفر کمتر است. در برنامه دوم تعداد جمعیت دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی استان ۳۸۵۹۱۴ نفر پیش بینی شده است.
اگر چه عملکرد استان در کلیه سالهای برنامه در پایه های دوم و سوم تحصیلی نسبت به هدف در سطح پایین تری است، این عملکرد در پایه اول راهنمایی تحصیلی به استثنای سال تحصیلی ۷۴-۱۳۷۳ در کلیه سالها نسبت به هدف افزایش داشته است.
در مورد عملکرد برنامه دوم توسعه در خصوص شاخص تعداد و تحول دانش آموزان در این دوره تحصیلی، همان طور که در جدول ۲ ملاحظه می شود، تعداد دانش آموزان در هر سال نسبت به سال قبل افزایش یافته است. به‌طور کلی استان در طول برنامه پنجساله دوم توسعه، توانسته است ۶/۹۴ درصد از هدف پیش بینی شده در ارتباط با شاخص ثبت نام را محقق سازد و اختلاف ۴/۵ درصد حاكی از عدم تحقق کامل هدف برنامه در این شاخص می باشد.
▪ پرسش سوم تحقیق
آیا نرخهای ارتقا، تكرار پایه و ترك تحصیل دوره راهنمایی تحصیلی با هدف پیش‌بینی شده در برنامهٔ دوم توسعه استان، هماهنگ بوده است؟
هدف و عملكرد استان در نرخهای ارتقاء تكرار و ترك تحصیل در دورهٔ راهنمایی در جدول ۲ آمده است.
جدول(۳) هدف و عمكرد استان در نرخهای ارتقا، تكرار و ترك تحصیل در دورهٔ راهنمایی تحصیلی در سالهای برنامهٔ دوم توسعه
نرخهای ارتقا، تکرار پایه و ترک تحصیل تعیین کننده روند حرکت‌ دانش‌آموزان از بدو ورود به دوره آموزشی تا مرحله خروج از آن است. هدفگذاری شورای برنامه ریزی آموزش و پرورش استان فارس در زمینه نرخهای فوق به‌صورتی انجام گرفته که هر سال نرخ ارتقا افرایش و نرخهای تکرار پایه و ترک تحصیل کاهش یابد.
چنان که در جدول ۳ ملاحظه می گردد، در برنامه دوم توسعه هدف این بوده است که نرخ ارتقا از پایه های پنجم ابتدایی به اول راهنمایی، اول به دوم و دوم به سوم راهنمایی به ترتیب ۷۳/۸۷ درصد، ۵/۹۰ درصد و ۷/۸۶ درصد درسال پایان برنامه افزایش یابد. از طرف دیگر، نرخ تکرار پایه دانش آموزان این کلاسها به ترتیب ۰۶/۹ درصد، ۸/۱۰ درصد و ۵/۹ درصد و نرخ ترک تحصیل دانش آموزان در پایه های اول، دوم و سوم به ترتیب ۵۷/۱ درصد، ۷۵/۵ درصد و ۱/۲ درصد کاهش یابد.
نرخ ارتقای پایه های تحصیلی از پنجم ابتدایی به اول راهنمایی، از اول به دوم واز دوم به سوم راهنمایی به ترتیب در سال ۱۳۷۳، ۹۳/۱۹، ۸۰/۶۰ و۷۱/۸۱ درصد و در سال ۱۳۷۷ به ترتیب ۵/۹۵، ۹۹/۸۶ و ۷۱/۸۷ درصد است.
همان طورکه در جدول۳ مشاهده می شود، نرخ تکرار پایه از سال ۱۳۷۳ تا سال ۱۳۷۷ سیر نزولی داشته و از رقم ۹۷/۱۲، ۶/۱۱ و ۱۳ درصد در پایه های اول تا سوم در سال ۱۳۷۳ به رقم ۶۷/۹، ۲/۹ و ۵/۷ درصد در پایه های فوق کاهش یافته است که بیانگر افزایش نرخ ارتقا از یک طرف و کاهش نرخ تكرار از طرف دیگر است.
نرخ ترک تحصیل در دوره راهنمایی تحصیلی اگر چه دارای نوساناتی در پایه های اول، دوم و سوم است، ولی به‌طور کلی این دوره از نرخ ترک تحصیل پایداری برخوردار بوده است.
با توجه به مطالب فوق، استان فارس در طول برنامه دوم توسعه در نرخهای ارتقا و تکرار پایه با هدف برنامه هماهنگ عمل نموده است، ولی در نرخ ترك تحصیل نتوانسته است هماهنگ با هدف حرکت نماید.
▪ پرسش چهارم تحقیق
آیا نرخ گذر تحصیلی دوره راهنمایی تحصیلی با هدف ملی برنامه دوم توسعه هماهنگ بوده است؟
جدول(۴) هدف برنامه دوم توسعه و عملكرد استان در نرخ گذر تحصیلی
سال پایانی برنامه/ ۷۸-۱۳۷۷/ ۷۸-۱۳۷۷
دوره راهنمایی تحصیلی/هدف/عملکرد
/۶۹/۹/۸۲/۴۹
منبع: سازمان برنامه و بودجه(۱۳۷۳)؛ آموزش و پرورش استان فارس(۱۳۷۳)
همان طورکه جدول ۴ نشان می دهد، عملکرد استان در نرخ گذر تحصیلی از دوره راهنمایی تحصیلی به دوره متوسطه عمومی و فنی و حرفه‌ای، به‌طورکلی از پیش بینی شاخص کشوری موفق تر بوده است و استان فارس در طول برنامه دوم توسعه توانسته است عملکرد بهتری نسبت به میانگین کشوری داشته باشد.▪ پرسش پنجم تحقیق
آیا تعداد و سهم دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی از کل دانش آموزان با هدف برنامه دوم توسعه استان، هماهنگ بوده است؟
تعداد و سهم دانش‌آموزان دوره راهنمایی در سالهای برنامه دوم توسعه در جدول ۵ نشان داده شده است.
جدول (۵) تعداد و سهم دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی از کل دانش آموزان آموزش و پرورش استان فارس در سالهای ۷۷-۱۳۷۳
سهم دانش‌آموزان دوره راهنمایی تحصیلی از كل دانش‌آموزان در جدول ۵ نشان داده شده است. همان طوركه جدول ۵ نشان می‌دهد، در طول برنامه پنجساله دوم توسعه درصد این شاخص افزایش یافته و از رقم ۲۷ درصد در سال ۱۳۷۳ به ۳۰ درصد درسال ۱۳۷۷ رسیده است كه بیانگر توجه نظام آموزشی به این دوره تحصیلی، افزایش تقاضا برای ادامهٔ تحصیل و افزایش پوشش تحصیلی در این دورهٔ آموزشی می باشد. در برنامه دوم توسعه، سهم دانش‌آموزان دورهٔ راهنمایی تحصیلی ۵۷/۲۶ درصد پیش‌بینی شده بود كه با توجه به جدول ۵ سهم دانش‌آموزان این دورهٔ تحصیلی ۳۰ درصد است كه نسبت به هدف برنامه۴۳/۳ درصد افزایش نشان می‌دهد.
▪ پرسش ششم تحقیق
آیا تعداد و سهم دانش آموزان غیر انتفاعی دوره راهنمایی تحصیلی آموزش و پرورش استان فارس با هدفهای برنامه دوم توسعهٔ استان، هماهنگ بوده است؟
هدف و عملكرد برنامه دوم توسعه وسهم دانش‌آموزان مدارس غیرانتفاعی در جدول۶ آمده است.
جدول (۶) هدف و عملكرد برنامهٔ دوم توسعه و سهم دانش‌آموزان غیر انتقاعی دورهٔ راهنمایی تحصیلی ازكل دانش‌آموزان این دوره
تعداد و سهم دانش‌آموزان دوره راهنمایی تحصیلی استان فارس در برنامه دوم توسعه در جدول ۶ در سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۷ نشان داده شده است. همان‌ طوركه مشاهده می‌شود در طول برنامه پنجساله دوم درصد این شاخص افزایش یافته و از مقدار ۲۳/۲ درصد در سال ۱۳۷۳ به ۷۱/۲ درصد در سال ۱۳۷۷ رسیده است. در مورد عملكرد برنامه دوم توسعه در خصوص تعداد و سهم دانش‌آموزان مدارس غیر انتفاعی در دوره راهنمایی تحصیلی همان طور كه در جدول ۶ ملاحظه می‌شود، بین پیش‌بینی برنامه دوم توسعه و عملكرد در تمامی سالهای برنامه دوم تفاوت وجود دارد. به طور كلی، این استان در طول برنامه پنجساله دوم نتوانسته است با هدفهای پیش‌بینی شده هماهنگ باشد.
● بحث و نتیجه‌گیری
نتیجه‌های حاصل از تجزیه وتحلیل داده های پژوهش نشان می‌دهد كه عملكرد استان در سالهای برنامه (۷۷-۱۳۷۳) در بعضی از شاخصها با هدف برنامه دوم توسعه هماهنگ بوده و در بعضی از شاخصها با برنامه هماهنگ نبوده است.
نسبت ثبت نام (پوشش ظاهری) در دورهٔ راهنمایی تحصیلی در برنامه دوم استان ۹۳ درصد پیش بینی شده بود و عملكرد استان در سال ۷۸-۱۳۷۷ برابر ۰۸/۹۸ درصد محاسبه شده است. در مقایسه بین هدف و عملكرد ۰۸/۵ درصد اختلاف مشاهده می‌شود و عملكرد استان نسبت به هدف افزایش نشان می‌دهد. در تبیین این عملكرد، بهتر می‌توان به كاهش جمعیت دانش‌آموزی در دوره ابتدایی در سالهای اخیر و افزایش جمعیت دانش‌آموزان دوره های راهنمایی تحصیلی و متوسطه اشاره نمود. ازجمله دلایل این رشد، تقاضای فزاینده خانواده ها برای آموزش فرزندان خود، تشویق و تاكید مسؤولان آموزش وپرورش بر تحصیل دانش‌آموزان تا پایان آموزش عمومی ودسترسی آسانتر به آموزش در این دوره تحصیلی نسبت به گذشته (ویژگیهای مكانی مدرسه و محل سكونت دانش‌آموزان) بوده است. این یافته با نظر نفیسی (۱۳۷۸) درباره پیش بینی روند جمعیت دانش‌آموزان دوره راهنمایی تحصیلی مبنی بر افزایش پوشش تحصیلی هماهنگ است. این یافته با نتیجه پژوهش سالمی در استان خوزستان (۱۳۷۵) نیز همخوان است. سالمی در تحقیق خود نشان داد كه جمعیت دانش‌آموزی و پوشش ظاهری دورهٔ راهنمایی استان خوزستان از شاخص هدف برنامه اول وبعضی از سالهای برنامه دوم توسعه بیشتر بوده است. برای هماهنگ كردن هدف و عملكرد این دوره در برنامه ریزی‌های آموزشی آینده، پیشنهاد كاربردی این پژوهش، باتوجه به تفاوت حدود ۵ درصدی بین هدف وعملكرد در برنامه دوم، این است كه آمار جمعیت گروه سنی این دوره، با توجه به تغییرات جمعیتی گروههای سنی، به طور دقیق بر آورد گردد و روند فزاینده تقاضای آموزش پیش بینی شود.
عملكرد استان در نرخ ثبت نام دانش آموزان دورهٔ راهنمایی تحصیلی در هر سال نسبت به سال قبل افزایش نشان می دهد. در پایه‌های دوم و سوم راهنمایی تحصیلی عملكرد استان نسبت به هدف در سطح پایین تری است، ولی در پایه اول به غیر از سال تحصیلی۷۴-۱۳۷۳ در بقیهٔ سالهای مورد بررسی نسبت به هدف افزایش نشان می دهد. افزایش در پایهٔ اول به این علت بوده است كه در سال تحصیلی۷۴-۱۳۷۳ تراكم دانش آموزی در دورهٔ ابتدایی بیشتر از دوره‌های تحصیلی دیگر بوده است، اما از سال تحصیلی ۷۵-۱۳۷۴ این تراكم در دورهٔ راهنمایی تحصیلی مشاهده می شود. عملكرد پایین تر از هدف در پایه های دوم وسوم در سالهای برنامه را می توان به افت تحصیلی شامل تكرار پایه و ترك تحصیل در پایه اول مرتبط دانست.
نرخهای ارتقا از پایه پنجم ابتدایی به اول راهنمایی، از اول به دوم و از دوم به سوم راهنمایی به ترتیب در سال ۱۳۷۳ برابر ۱۹/۹۳، ۸۰/۶۰ ، و۷۱/۸۱ درصد بوده است ودر سال ۱۳۷۷ به ترتیب به ۵/۹۵، ۹۹/۹۶، و ۷۱/۸۷ درصد رسیده است. نرخ ارتقا در سالهای مورد بررسی سیر صعودی داشته است. نرخ ارتقا از پایه پنجم به اول در كلیه سالهای مورد بررسی، نسبت به هدف برنامه وضعیت بهتری داشته است. نرخ ارتقا از پایه اول به دوم در كلیه سالهای مورد بررسی متناسب با هدف برنامه نبوده است. در تبیین این عملكرد، می‌توان به تازگی فضای آموزشی، متنوع بودن درسهای این دوره نسبت به دورهٔ ابتدایی و سروكار داشتن دانش‌آموزان این دوره با درسها، معلمان و روشهای متفاوت تدریس اشاره نمود. عملكرد استان در نرخ ارتقا از پایهٔ دوم به سوم، به غیر از سالهای تحصیلی۷۵-۱۳۷۳ با هدف برنامه هماهنگ بوده است. این یافته با نتیجه پژوهش اسماعیل سرخ در استان كردستان(۱۳۷۲) همخوان نیست. اسماعیل سرخ به این نتیجه دست یافت كه نرخ ارتقا در استان كردستان رضایت بخش نبوده است، لیكن با یافته سالمی در استان خوزستان (۱۳۷۵ ) همخوان است. سالمی به این نتیجه دست یافت كه نرخ ارتقا در سالهای مورد بررسی روند صعودی داشته است.
عملكرد استان در نرخ تكرار پایه در پایه اول در كلیه سالهای برنامه به هدف برنامه نرسیده است و استان نتوانسته است نرخ تكرار را كاهش دهد. نرخ تكرار در پایه دوم در سالهای ۷۵-۱۳۷۳ با برنامه هماهنگ بوده است و در سالهای ۷۷-۱۳۷۵ از یك طرف نرخ ارتقا در پایه دوم افزایش و از طرف دیگر نرخ تكرار در این پایه كاهش یافته است. عملكرد استان در نرخ تكرار در پایه سوم به غیر از سال ۷۴-۱۳۷۳ در سالهای دیگر بهتر از هدف برنامه بوده است. عملكرد استان در نرخ تكرار پایه در پایه اول دورهٔ راهنمایی تحصیلی نسبت به هدف در سالهای برنامه در سطح پایین‌تری بوده است و در سال ۷۷-۱۳۷۶ با اختلاف حدود ۶ درصد، به ۱۵ درصد رسیده است. این عملكرد ناهماهنگ را می‌توان به تازگی فضای آموزشی، دشواری و تنوع برنامه‌های درسی این دوره نسبت به برنامه‌های درسی دورهٔ ابتدایی و سروكار داشتن دانش آموزان با معلمان مختلف مربوط دانست.
عملكرد استان در نرخ ترك تحصیل در پایهٔ اول در سالهای تحصیلی ۷۵-۱۳۷۳ با هدف برنامه هماهنگ نبوده است، ولی در سالهای ۷۷-۱۳۷۵ بین هدف و عملكرد هماهنگی وجود داشته است. عملكرد استان در نرخ ترك تحصیل در پایهٔ دوم دركلیهٔ سالهای مورد بررسی بمراتب وضعیت بهتری نسبت به هدف برنامه داشته است. عملكرد استان در این نرخ در پایهٔ سوم به غیر از سال ۷۷-۱۳۷۶ در بقیهٔ سالها با هدف هماهنگ بوده است. آشنایی بیشتر دانش‌آموزان در سال سوم با فضای آموزشی، معلمان و كتابهای درسی نسبت به سال اول و دوم و نیز رشد ذهنی آنها را می توان دلیلی بر هماهنگی بیشتر هدف با عملكرد برنامه دانست. این یافته با نتیجهٔ پژوهش سالمی در استان خوزستان (۱۳۷۵) همخوان است. او نشان داد كه نرخ ترك تحصیل در برنامه اول و سالهایی از برنامه دوم روند رو به كاهش داشته است.
افت تحصیلی، تكرار پایه وترك تحصیل، از جمله مشكلات عمده در برنامه ریزی‌های آموزشی و درسی است. اهمیت این موضوع تا این اندازه است كه آژانس توسعهٔ بین المللی ‌آمریكا (۲۰۰۳)كاهش تكرار پایه وترك تحصیل را مهمترین و اولین اولویت كاری خود اعلام كرده است. برای كاهش افت تحصیلی، تكرار پایه و ترك تحصیل، پیشنهاد كاربردی این پژوهش این است كه برنامه‌های درسی دورهٔ راهنمایی تحصیلی، بویژه در پایه اول از نظر دشواری و تنوع مورد بازنگری قرارگیرد و با سطح رشد ذهنی دانش آموزان هماهنگ شود.
استان در نرخ گذر تحصیلی از دورهٔ راهنمایی به دورهٔ متوسطه عمومی و فنی و حرفه ای در برنامهٔ دوم توسعه به طور كلی از پیش بینی شاخص كشوری موفق تر عمل نموده است. هدف ملی در این شاخص ۹/۶۹ درصد بوده است، در صورتی كه عملكرد استان در سال
۷۸-۱۳۷۷ برابر ۴۹/۸۲ درصد است. نكته مهم و قابل توجه در ارتباط با این نرخ، این است كه نرخ گذر تحصیلی دختران در سالهای برنامه بیشتر از پسران است. برخی از دلایل این تفاوت عبارتند از: علاقه مندی بیشتر دختران به تحصیل از یك طرف و كاهش انگیزهٔ تحصیل و جذب بازار كار شدن پسران از طرف دیگر، رقابت پذیری مثبت تر دختران، نحوه متفاوت گذراندن اوقات فراغت دختران وپسران و تفاوت تراكم دانش ‌آموزی در كلاسهای دخترانه و پسرانه. این نتیجه با یافته دفتر هماهنگی طرحها و برنامه ریزی توسعه در سطح كشور (وزارت آموزش و پرورش،۱۳۷۱) هماهنگ است. آن تحقیق نشان داد كه كارایی درونی مربوط به دانش‌آموزان دختر (۵۹/۲۵ درصد) نسبت به دانش‌آموزان پسر(۸۶/۵۴۹ درصد) بهتر است.
سهم دانش‌آموزان دوره راهنمایی تحصیلی در برنامه دوم توسعه افزایش یافته است؛ به طوری كه از۲۷ درصد درسال ۷۴-۱۳۷۳ به ۳۰ درصد در سال ۷۸-۱۳۷۷رسیده است. در سالهای اخیر، تراكم جمعیت دانش ‌آموزی در دوره راهنمایی تحصیلی افزایش یافته است و این خود عاملی در افزایش تعداد و در نتیجه سهم دانش‌آموزان در این دوره تحصیلی است. به دلیل افزایش نرخ گذر تحصیلی از دوره ابتدایی به راهنمایی، استان در تعداد و سهم دانش ‌آموزان دوره راهنمایی از كل دانش‌آموزان با هدف برنامه هماهنگ عمل نموده است. این یافته با نتیجه سالمی( ۱۳۷۵) همخوان است. سالمی دریافت كه سهم نسبی آموزش راهنمایی استان خوزستان در طول برنامه اول وسالهای مورد مطالعه برنامه دوم روند صعودی داشته است. پیشنهاد كاربردی این تحقیق، هدف‌گذاری ۱۰۰درصد پوشش تحصیلی برای جمعیت گروه سنی دوره راهنمایی در برنامه ریزی‌های آموزشی در برنامه ‌توسعه آینده است.
تعداد دانش‌آموزان مدارس غیرانتفاعی دوره راهنمایی تحصیلی در سال ۷۴-۱۳۷۳ برابر ۷۲۱۵ نفر بوده كه در سال ۷۸-۱۳۷۷ به ۹۹۱۲ نفر افزایش یافته است. این در حالی است كه هدف برنامه ۱۹۳۲۰ نفر بوده است؛ بنابراین، بین عملكرد و هدف برنامه هماهنگی وجود ندارد. علملكرد استان در تعداد و سهم دانش‌آموزان مدارس غیر انتفاعی از كل دانش‌آموزان راهنمایی پایین‌تر از شاخص هدف برنامه بوده است و دلیل این عملكرد پایین عدم استقبال مردم و ناكافی بودن تلاش و كمك دولت به این بخش بوده است. به منظور تعمیم هر چه بیشتر این نوع مدارس در سطح استان همكاری مسؤولان مربوط ضروری است، زیرا فعالیت این نوع مدارس در كنار مدارس دولتی، متغیرهای اقتصادی و اجتماعی گوناگون در بخش آموزش و پرورش را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با ایجاد و گسترش مدارس غیر انتفاعی یارانه به دانش‌آموزان طبقات پر درآمد از طریق دولت حذف می‌شود و سرمایه‌گذاری ترجیحی دولت در امر آموزش و پرورش طبقات كم درآمد كه یكی از هدفهای دستیابی به برابری فرصتهای آموزشی است، مهیا می گردد. از آنجا كه محدودیت منابع مالی آموزش و پرورش كیفیت آن را مورد تهدید قرار می دهد، لازم است برای مقابله با این وضعیت، منابع غیر دولتی برای تأمین بخشی از هزینه‌های آموزش و پرورش به كار گرفته شود. پیشنهاد كاربردی این پژوهش برای افزایش سهم مدارس غیر انتفاعی دوره راهنمایی، تبیین فلسفه و ضرورت این گونه مدارس برای خانواده ها، دقت بیشتر در دادن امتیاز تأسیس به افراد كارآمدتر، تقویت مدیریت این مدارس و نظارت بر فعالیتهای آموزشی این مدارس و ارزیابی از آنها می‌باشد.
دكتر سید مصطفی شریف
عضو هیات علمی گروه علوم تربیتی دانشكدهٔ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان.
رضا كشاورز كوهجردی
كارشناس ارشد برنامه‌ریزی آموزشی ، دانشكدهٔ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان.
منابع
آموزش و پرورش استان فارس.(۱۳۷۳). برنامه پنجساله دوم دوره راهنمایی تحصیلی، شیراز.
آموزش و پرورش استان فارس. (۷۷-۱۳۷۳). تازه‌های آمار، شیراز.
اسماعیل سرخ، ج.(۱۳۷۲). بررسی میزان دست‌یابی لازم التعلیمان مناطق استان كردستان به فرصتهای آموزشی در سالهای ۷۰-۱۳۶۵، پایان نامه كارشناسی ارشد برنامه ریزی آموزشی، دانشگاه اصفهان، (چاپ نشده).
بازرگان، ع.(۱۳۸۰). ارزشیابی آموزشی، مفاهیم، الگوها و فرایند عملیاتی. تهران: سمت.
خدادوستان، ع. ر.(۱۳۷۵). بررسی میزان درصد قبولی مناطق آموزشی خرداد، مرداد و شهریور ماه در دروس مختلف دوره راهنمایی تحصیلی استان اصفهان در سالهای۷۲-۱۳۷۱ و ۷۳-۱۳۷۲. اصفهان: شورای تحقیقات، اداره كل آموزش و پرورش اصفهان (چاپ نشده).
سازمان برنامه و بودجه استان فارس. (۱۳۷۱). مستندات برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان فارس، شیراز.
سازمان برنامه و بودجه.(۱۳۷۳). مستندات برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران. تهران: سازمان برنامه و بودجه.
سازمان برنامه و بودجه استان فارس. (۱۳۷۵). سرشماری عمومی نفوس و مسكن، شیراز.
سالمی، م.(۱۳۷۵): بررسی كارایی درونی آموزش راهنمایی استان خوزستان طی سالهای
۷۳-۱۳۶۹ و مقایسه آن با شاخص‌های برنامه اول توسعه كشور. پایان نامه كارشناسی ارشد برنامه‌ریزی آموزشی، دانشگاه شهید چمران اهواز(چاپ نشده).
شفیع آبادی، ع.(۱۳۷۶). راهنمایی تحصیلی و شغلی. تهران: پیام نور.
صافی، ا.(۱۳۸۰). آموزش ابتدایی، راهنمایی و متوسطه (چاپ دوم).تهران: سمت.
عزیززاده، ه. (۱۳۶۹). كارایی داخلی نظام آموزشی كشور. فصلنامه تعلیم و تربیت، دوره ششم، شماره ۴، صص ۸۱-۹۹.
مشاوران یونسکو.(۱۳۷۳). فرایند برنامه ریزی آموزشی. ترجمهٔ فریده مشایخ (چاپ چهارم). تهران: مدرسه.
محسن پور، ب.(۱۳۷۶). برنامه ریزی آموزشی . تهران: مدرسه.
میر هادی، م.(۱۳۷۲). بررسی مقایسه ای وضعیت تحصیلی دانش آموزان مقطع راهنمایی که معلمین آنها مامور به تحصیل هستند، با دانش آموزانی که معلمین تمام وقت دارند. پایان‌نامه کارشناسی ارشد برنامه‌ریزی آموزشی، دانشگاه اصفهان (چاپ نشده).
نفیسی، ع.ح.(۱۳۷۸). آموزش و پرورش ایران۱۴۰۰، مبانی و اصول آموزش و پرورش، منشور تربیتی نسل جوان. تک نگاشت۱۸، تهران: پژوهشکده تعلیم و تربیت.
نصیری خانقاه، م.(۱۳۷۸). مقایسه کارایی درونی مدارس راهنمایی تحصیلی شبانه روزی با مدارس راهنمایی تحصیلی روزانه همجوار در مناطق تابعه استان همدان طی سالهای تحصیلی ۷۲- ۷۱ تا ۷۸-۷۷. شورای تحقیقات، اداره کل آموزش و پرورش استان همدان (چاپ نشده).
وزارت آموزش و پرورش.(۱۳۷۱). چکیده نخستین سمینار و ارائه یافته های پژوهشی حوزه علوم تربیتی. تهران: دبیرخانه شورای تحقیقات.
همتی جشنی، ا. ع .(۱۳۷۳). بررسی مقایسه ای عملکرد تحصیلی دانش آموزان راهنمایی مدارس (نمونه، غیر انتفاعی، شبانه روزی و عادی) استان فارس در سال تحصیلی ۷۳-۱۳۷۲. پایان نامه کارشناسی ارشد برنامه‌ریزی آموزشی، دانشگاه اصفهان (چاپ نشده).
Bertrand,O.(۱۹۹۲). Planning Human Resources: Methods, Experiences and Practices: Unesco: International Institute for Educational Planning.
The United States Agency for International Development. (۲۰۰۳). Basic Education and Technical Training,Retrived/ Available at: http:/ www. usaid. gov/ pubs ds/pps/ basiced/ be- aidpol. Html.
منبع : مجله دانشکده علوم تربیتی معاونت پژوهشی دانشگاه اصفهان