تلاش بی‌سرانجام برای تحریک خاورمیانه علیه ایران‌

معمولا همزمان با سفر خاورمیانه‌ای مقام‌های ارشد امریکا، جنگ روانی رهبران کاخ سفید علیه ایران نیز تشدید می‌شود. این مساله اگرچه موضوع جدیدی نیست، اما بررسی دلایل تشدید جنگ روانی علیه ایران با توجه به تحولات خاورمیانه، اهداف خاورمیانه‌ای امریکا و در نهایت سیاست امریکا در قبال ایران در هر مقطع زمانی و اهداف سیاست تبلیغاتی امریکا علیه ایران را روشن می‌کند. بوش طی سخنانی در کنفرانس اقتصادی شرم‌الشیخ در مصر، از کشورهای عربی خواست با آنچه وی بلندپروازی‌ اتمی ایران نامید مقابله کنند.
تلاش بوش برای تحریک خاورمیانه علیه فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران در شرایطی است که کشورهای منطقه نه‌تنها به اهداف صلح‌آمیز فعالیت‌های هسته‌ای ایران واقفند بلکه ایستادگی و مقاومت ملت و دولت ایران در دفاع از حقوق هسته‌ای خود، کشورهای منطقه را نیز به استفاده صلح‌آمیز از تکنولوژی هسته‌ای ترغیب کرده است.
ابراز نگرانی روزافزون کشورهای منطقه از زرادخانه‌های اتمی رژیم صهیونیستی که به تهدید جدی امنیت منطقه تبدیل شده است، حامل این پیام آشکار برای رهبران کاخ سفید است که حربه استفاده ابزاری از موضوع هسته‌ای ایران به منحرف کردن افکار عمومی منطقه از تهدیدهای اتمی رژیم صهیونیستی نه‌تنها هیچ گونه کاربردی ندارد بلکه ماهیت سیاست امریکا در پرده‌پوشی از اقدامات غیرقانونی اتمی رژیم صهیونیستی را آشکارتر می‌کند.
به همین دلیل تلاش امریکا برای تحریک کشورهای منطقه خاورمیانه علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران با واکنش سرد کشورهای عربی مواجه شد.
علاوه بر این دولت امریکا تلاش کرد با تشدید جنگ روانی علیه ایران، موضوع طرح پیشنهادی ایران برای حل معضلات جهانی را تحت پوشش قرار دهد و توجه اذهان عمومی و محافل سیاسی را از آن منحرف کند.
اما واقعیت آن است که بعد از آخرین گزارشی که محمد البرادعی مدیرکل آژانس بین‌‌المللی انرژی اتمی مبنی بر حل و فصل تمامی مباحث مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای ایران ارائه داد فضای جدیدی در عرصه بین‌المللی و همچنین همکاری‌های ایران و آژانس فراهم شده است و جامعه جهانی بیش از پیش با ماهیت صلح‌آمیز هسته‌ای ایران و در عین حال ماهیت دروغین سیاست امریکا در قبال موضوع هسته‌ای ایران آشنا شد.
همکاری شفاف و سازنده ایران با‌ آژانس در پاسخ به سوالات و ابهامات مطرح شده درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران، فضای مثبتی را برای همکاری‌‌های آینده ایران و آژانس فراهم کرده است.
آژانس نیز بخصوص طی یک سال گذشته تلاش کرده است تا حدی به دور از اعمال فشارهای دول غربی و در چارچوب وظایف حرفه‌ای خود موضوع هسته‌ای ایران را مورد بررسی قرار دهد. چنین شرایطی زمینه را برای آغاز دور جدیدی از همکاری‌های ایران و آژانس فراهم کرد و دور جدیدی از مذاکرات فنی نمایندگان ایران و آژانس از فروردین ۸۷ با هدف تدوین برنامه ‌کاری جدید برای همکاری‌های آینده آغاز شد.
دور سوم مذاکرات ایران و آژانس هفته گذشته در تهران برگزار شد. این دور از مذاکرات در آستانه سفر خاورمیانه‌ای بوش انجام شد. نتیجه سه دور مذاکرات فنی ایران و آژانس در گزارشی که قرار است البرادعی طی چند روز آینده به شورای حکام ارائه دهد، منعکس خواهد شد. از این رو یکی از اهداف امریکا، تلاش برای تحت‌تاثیر قرار دادن گزارش البرادعی در مورد موضوع هسته‌ای ایران ارزیابی شده است.
همزمان با دور جدید مذاکرات ایران و آژانس،‌ رایزنی‌های گروه ۱+۵ با هدف توقف غنی‌سازی اورانیوم در قالب ظاهر فریب ارائه مشوق‌های اقتصادی به ایران مطرح شد. گروه ۱+۵ در دو نشست شانگهای و لندن در مورد مفاد مشوق‌های اقتصادی به ایران به توافق دست یافتند.
قدرت‌های بزرگ بر این تصورند که با ارائه به اصطلاح مشوق‌‌های اقتصادی، ایران را وادار به توقف غنی‌سازی اورانیوم خواهند کرد. در این میان روسیه ابراز امیدواری کرد که نمایندگان گروه ۱+۵ با سفر به تهران، بسته پیشنهادی را به ایران ارائه دهند.
اما دولت امریکا حضور نماینده‌اش در هیات احتمالی اعزامی به ایران را به توقف غنی‌سازی از سوی ایران منوط کرد.
در این نکته تردیدی وجود ندارد که قدرت‌های بزرگ به‌ خوبی می‌دانند که ایران برای مذاکره هیچ پیش‌شرطی را نمی‌پذیرد، بویژه این ‌که دولتمردان ایران بارها اعلام کرده‌اند در مورد حقوق ملت ایران هیچ پیش‌شرطی که اساس حق ملت درفناوری هسته‌ای را مخدوش کند پذیرفته نیست.
از این‌رو در صورتی‌که بسته پیشنهادی گروه ۱+۵ خواستار توقف غنی‌سازی اورانیوم در قبال ارائه مشوق‌‌های اقتصادی باشد، طبیعتا مورد پذیرش تهران نخواهد بود.
مساله عمده دیگر این است که ابتکار عمل ایران در ارائه طرح پیشنهادی برای حل و فصل معضلات و مشکلات جهانی، توجه محافل سیاسی و رسانه‌ای جهان را به‌ خود جلب کرده است. هفته گذشته، نمایندگان ایران در اروپا و سازمان ملل، طرح پیشنهادی ایران را به دبیرکل سازمان ملل، رئیس دوره‌ای شورای امنیت، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، وزارت امور خارجه سوئیس، روسیه و چین ارائه دادند.
در چنین شرایطی تلاش امریکا برای کمرنگ جلوه دادن طرح پیشنهادی ایران و یا منحرف کردن افکار عمومی از آن، امری طبیعی است. امریکا همواره در جهت منزوی کردن ایران در عرصه بین‌المللی تلاش کرده است اما ایران برخلاف میل رهبران کاخ سفید به چنان توانمندی‌ای دست یافته است که به‌ عنوان یک قدرت منطقه‌ای موثر، برای حل معضلاتی که قدرت‌های بزرگ بویژه امریکا در عرصه جهانی بوجود آورده‌اند، راه‌حل ارائه می‌دهد.
از این‌رو تلاش بوش برای تحریک اذهان منطقه علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران، از قبل شکست خورده بود. درک این واقعیت برای رهبران کاخ سفید ضروریست که افکار عمومی جهان به آن درجه از رشد و آگاهی رسیده است که تحت تاثیر جوسازی‌ها و سیاست‌های جنگ افروزانه رهبران کاخ سفید قرار نگیرد.
به همین دلیل نه‌تنها جوسازی‌های امریکا علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران هیچ تاثیری بر خاورمیانه نداشته است بلکه تلاش‌‌های امریکا برای به اصطلاح سر و سامان دادن بحران خاورمیانه به ‌نفع رژیم صهیونیستی نیز با اقبال عمومی منطقه مواجه نشد و به ‌عبارت دیگر آخرین سفر خاورمیانه‌ای بوش به عنوان رئیس جمهوری امریکا نیز دستاوردی برای وی نداشته است.

احمد مقیمی‌

منبع : روزنامه جام‌جم