شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

فرار مغزها و نگاهی بر راهکارها


فرار مغزها و نگاهی بر راهکارها
فرار مغزها یا به عبارتی خالی شدن کشورها از سرمایه انسانی موضوعی است که امروزه نه تنها فکر سیاستمداران، بلکه دیگر اقشار جامعه از جمله دانشجویان و حتی نخبگان را به خود مشغول ساخته است. از طرفی سیاستمداران و مردم نگران خالی شدن کشورشان از سرمایه های انسانی و افزایش روزافزون فاصله کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه اند و از طرف دیگر نخبگان به دنبال محلی برای رسیدن به امکانات بیشتر، زندگی راحت تر و شکوفا شدن علمی هرچه بیشتر می باشند.
رقابت میان دانشگاه ها و مؤسسات برای جذب نیروها شاید ما را به یاد خرید و فروش بازیکنان فوتبال بیاندازد که ستارگان فوتبال جذب تیم هایی می شوند که مبالغ بیشتری پیشنهاد می کنند.
تاریخچه استفاده از عبارت فرارمغزها یا Brain Drain به سال ۱۹۶۰ برمی گردد، هنگامی که منابع انسانی متخصص، کشورهای فقیر خصوصا هند را ترک گفتند.
این مقوله از این نظر در خور توجه است که غالب منابع انسانی افرادی با تحصیلات و مهارت های بالا مانند پزشکان و مهندسین بودند که تربیت آنها هزینه گزافی را به دولتهای کشورهای فقیر تحمیل کرده بود و هزینه از جایی جز مالیات های مردم تامین نمی شد. اروپا، آمریکا، ژاپن، کانادا و استرالیا بزرگترین پذیرندگان نخبگان هستند که در این میان آمریکا در رتبه اول ایستاده است. از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۵ حدود ۹۰۰۰۰۰ نفر از نخبگان به این کشور مهاجرت کردة اند که رقمی شایان توجه می باشد. هزینه این مهاجرت غیر قابل محاسبه است. دولت ها از منابع کمیابی همچون نفت برای پرورش نیروهای انسانی بهره می جویند، اما متخصصین با مهاجرت خود این سرمایه ها را به کشورهای توسعه یافته می برند و این کشورها را با مشکلات نداشتن سرمایه و نیز نیروهای متخصص رها می سازند.
برای مثال در آمریکای لاتین نام نویسی در دانشکده پزشکی زیاد است اما این کشورها سالهاست که با کمبود نیروهای پزشکی روبرو هستند. در برخی کشورهای آفریقایی اتحادیه بین المللی پزشکی در مورد کمبود امکانات بهداشتی هشدار داده اند به طوریکه این امکانات تنها برای عده خاصی که قشر مرفه جامعه می باشند، قابل دسترسی است. این در حالی است که این کشورها شاهد آنند که پزشکان و پرستارانشان آنها را به مقصد کشورهایی با درآمد بیشتر ترک می گویند. این شکل تنها در مورد نظام سلامت نیست، مهاجرت نخبگان در سایر رشته ها این کشورها را از داشتن مهندسین و طراحان توانا برای طراحی پروژه های زیر بنایی محروم ساخته است.
● چه عواملی موجب مهاجرت نخبگان می شوند؟
شاید بتوان عواملی را که موجب مهاجرت نخبگان می شوند به چند دسته عوامل جذب کننده (Pull ) یا عمل کننده در مقصد (Push ) و یا دور کننده و عمل کننده در مبدا تقسیم نمود. فاکتور دیگر Stick Factor می باشدکه به موجب آن نخبگان در کشورهای مقصد می مانند و ضامن بقای آنها در شرایط جدید است. به نظر برخی صاحبنظران فاکتور دیگری به نام Grab Factor یا ربایش نیز وجود داردکه همان وعده ها و تبلیغات غیر واقعی است که در مهاجرت نخبگان نقش ایفا می کند.
بر اساس یک دیدگاه می توان فرار مغزها (Brain Drain ) را به دو نوع Soft و Hard تقسیم نمود. Hard، همان مهاجرت انسان ها با استعداد ها و تخصص های بالا را گویند؛ اما soft، بیانگر در دسترس نبودن اطلاعات است. سالانه مقالاتی از طرف کشور های در حال توسعه در مجلات معتبر کشورهای توسعه یافته به چاپ می رسند، اما به علت کمبود منابع مالی کافی این کشورها از نتایج پژوهش های که متعلق به خودشان است بی بهره می مانند. مصداق بارز این مطلب آفریقا است. در آفریقا تعداد محدودی مجلات معتبر پزشکی وجود دارد که متاسفانه به صورت نامنظم و با کیفیت پایین به چاپ می رسند و بنابراین درخواست افراد برای چاپ مقاله در آنها کاهش می یابد و این کاهش درخواست موجب می شود بیشتر مقالات پذیرفته شده، مقالاتی با کیفیتی پایین باشند و این سیکل معیوب همچنان ادامه می یابد. متخصصین براین باورند که باید چاره ای اندیشیده شود.
● چه راهکارهایی وجود دارد؟
تمام استرتژی ها بر این اساس است که نخبگان بیشتری را نگه داریم و از دانش آنهایی که رفته اند نیز استفاده کنیم.
برخی بر این عقیده اند که کشورهای مبدا باید با ارائه تسهیلاتی مانند کمتر کردن مالیات و افزایش امکانات مانع این امر شوند. عقیده دیگر آن است که کشورهای مقصد نیز از پذیرش افراد از کشورهایی که نیاز زیادی به آنها دارند خودداری کنند. از طرفی ممانعت از مهاجرت نیز با توجه به شواهد تاریخی (آلمان و...) راه حل مناسبی نبوده و نخواهد بود و بسیاری بر این باورند که با اختیار و حقوق فردی انسانها تضاد دارد.
شاید راه حلی که در ابتدا و به سادگی به ذهن می رسد، تربیت تعداد بیشتری از نیروها به عنوان پزشک و متخصص باشد. اما اگرچه به نظر می رسد این راه حل برای مدت کوتاهی موجب کاهش مشکلات این کشورها شود، با محدودیت های زیادی از جمله کمبود منابع موجود مواجه است.
انتخاب افراد قبل از آموزش نیز می تواند راهگشا باشد. مطالعه ای در جنوب آفریقا نشان داد که دانشجویان پزشکی در مناطق روستایی پس از اتمام تحصیل بیشتر مایل به خدمت کردن در آن مناطق بوده اند و دانشجویان در مناطق شهری خدمت کردن در مناطق شهری را ترجیح می دادند.
راهکار دیگر بومی سازی است. برنامه آموزشی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، تقلیدی از برنامه های آموزشی کشورهای توسعه یافته است.و این موضوع در مورد کشورهایی که زمانی مستعمره بوده اند چشمگیرتر می باشد و متاسفانه این موضوع تنها به برنامه آموزشی دانشگاه ها ختم نمی شود. برای مثال در آفریقا عقیده ای کلی وجود دارد که کالاهایی که از اروپا وارد می شوند نسبت به کالاهای محلی ارجحیت دارند و این موضوع تا حدی عمومیت دارد که حتی اگر گیاهی بزرگتر و با ویژگی هایی بارزتر باشد اگرچه بومی است به آن Yachi Unu یعنی اروپایی می گویند و از طرف دیگر همان گیاه با کیفیتی پایین تر را Yab bb یعنی با منشا بومی می نامند! که این موضوع می تواند تا حدی با فرهنگ رایج در کشور ما نیز قابل مقایسه باشد.
بومی نبودن، و شبیه بودن برنامه آموزشی به کشورهای توسعه یافته باعث تسهیل هر چه بیشتر مهاجرت به آن کشورها می شود، اما برای بومی سازی برنامه ها ابتدا باید ارزش آن از طرف عموم مورد پذیرش واقع شود که با توجه به مثال ذکر شده کار آسانی نخواهد بود!
در این میان برخی صاحبنظران نظریه جدیدی را مطرح می کنند و آن را Brain Circulation می نامند. در این تئوری برای Brain Drain جنبه های مثبتی هم در نظر گرفته می شود، مانند جابجایی دانش بین کشورها و کمک به پیشرفت علم و دانش. به عنوان نمونه سالانه ۴۰۰ میلیون دلار از طرف نخبگان مهاجر برای کشور گانا ارسال می گردد که این مبلغ چهارمین منبع درآمد خارجی این کشور می باشد. اما آیا این پولها مشکل مردم گانا را حل خواهد کرد؟
عقیده یونسکو بر این است که با اجرای کارگاه ها و دوره های آموزشی کوتاه مدت در کشورهای مبدا و دعوت از نخبگان مهاجرت نموده و نیز با ایجاد تسهیلاتی برای نخبگان که بتوانند پس از مهاجرت همچنان از لحاظ علمی با کشور خودشان تبادل اطلاعات داشته باشند، می توان لااقل تا حدی از سرعت این فرایند کاست و از مهاجرت دائمی نخبگان جلوگیری نمود. سازمان های جهانی از وخیم تر شدن وضع موجود خبر می دهند تا جایی که کمیسیون اقتصادی ملل متحد برای آفریقا و سازمان جهانی مهاجرت هشدار داده اند که جلوگیری از فرار مغزها در آیند بسیار دشوار تر خواهد بود.
مقوله فرار مغزها اگرچه در حال حاظر نیز پیامدهای ناخوشایندی را در کشورهای در حال توسعه برجای گذاشته است اما در دراز مدت اثرات چشمگیرتری خواهد داشت. نخبگانی که از کشورهای در حال توسعه مهاجرت می کنند علاوه بر سرمایه هزینه شده، ژن های خود را نیز به همراه خواهند برد. تهی شدن کشورهای فقیر از ژن های استعدادهای درخشان و پرشدن کشورهای ثروتمند از استعدادها پیامدهای جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت، که نیازمند انجام راهکارهایی عملی و واقع بینانه برای حل این مشکل می باشد.
مریم کچویی دانشجوی پزشکی.عضو کمیته پژوهش های دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
منابع:
۱-Muula AS, Is There Any Solution to the “Brain Drain” of Health Professionals and Knowledge from Africa? ۲۰۰۵
۲-Peter Smith, From Brain Drain to Brain Gain, Education Today, N ۱۸, Oct ۲۰۰۶-Jan ۲۰۰۷
منبع : نشریه قاف