یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بلانش - Blanche


سال تولید : ۱۹۷۱
کشور تولیدکننده : فرانسه
محصول : دومینیک دوورژه و فیلیپ دارژیلا
کارگردان : والرین بوروچیک، برمبنای رمان مازه‌پا نوشته یولیوش اسلواکی
فیلمنامه‌نویس : والرین بوروچیک، برمبنای رمان مازه‌پا نوشته یولیوش اسلواکی
فیلمبردار : گی دوربان
آهنگساز(موسیقی متن) : قرن سیزدهمی
هنرپیشگان : لیژیا برانیس، میشل سیمون، لارنس تریمبل، ژاک پرن، ژرژ ویلسون، ژان گراس، روبرتو و میشل دلاهای.
نوع فیلم : رنگی، ۹۲ دقیقه.


فرانسه، قرن سیزدهم. در قلعه‌ای دور افتاده، «بارونِ» پیر (سیمون) و همسر جوانش، «بلانش» (برانیس)، منتظر تشریف‌فرمائی پادشاه هستند. به‌زودی پادشاه (ویلسون) و پیشکارش، «بارتولومئو» (پرن)، هر دو به‌دنبال جلب توجه «بلانش» برمی‌آیند. «بارون» از «پادشاه» می‌خواهد که پیشکارش را بیرون کند، ولی «بارتولومئو» از راهی مخفی به قلعه باز می‌گردد، در اتاق «بلانش» حبس می‌شود، و پس از رهائی، «بارون» او را به دئول دعوت می‌کند؛ ولی «نیکلاس» (تریمبل) - پسر «بارون» - به‌جای پدر در دوئل شرکت می‌کند و به‌هنگام مرگ، عشقش را به «بلانش» برای پیشکار اعتراف می‌کند. «بارون»، «بارتولومئو» را دستگیر می‌کند، اما وقتی «پادشاه» با سپاهش باز می‌گردد، «بلانش» با زهر خودکشی کرده، «بارون» خودش را با خنجر زده، و جسد «بارتولومئو» را اسبی می‌کشد...
* بوروچیک داستان بلانش را صرفاً با سه نماد رمزگونه خلاصه می‌کند: قلعه افسانه‌ای که می‌تواند کنام یک دیو باشد، کبوتر سفیدی که هراسان پست میله‌های چوبی پرپر می‌زند، وخود «بلانشِ» بی‌حفاظ که هدفی فوری برای «شور» ناگهانی است. آنچه از پی می‌آید تقویت همین نمادهاست. داستان حال وهوای افسانه «آرتور» را دارد، با خیانت‌های غیرمنتظره‌ای که توالی منطقی غم‌افزائی دارند، با این حال رُمانی که مبنای فیلم است نخستین بار در سال 1839 در فرانسه چاپ شد؛ شاید در نتیجه همین، حال و هوای تاریخی فیلم بی‌اثبات و نامطمئن است، یک مقیاس زمانی خاص بوروچیک که مثل هیچ مقیاس زمانی دیگری نیست. فیلم در واقع چکیده وسوسه‌های بوروچیک است: چهره‌های نیم پیدا پشت میله‌ها؛ سگ‌های لاغر و کنترل‌ناپذیر و تعلیم دهندگان همانقدر و وحشی آنها؛ با پرواز تندو تیز پرنده‌ها که به رها شدن تیر از کمان می‌ماند؛ کلاه خودهای سیاه زشت که به چهره‌ها جلوه‌ای غیرانسانی می‌دهند و جعبه‌های جورواجوری که همه جا هستند: تزئینات به همان اندازه آدام‌ها اهمیت دارند. در دنیای بوروچیک، ما زندانی محیط زندگی مأنوس خویش هستیم


همچنین مشاهده کنید