جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا
خیانت
![خیانت](/mag/i/2/56tet.jpg)
در سورهٔ تحریم میفرماید:
زن نوح و زن لوط به آن دو خیانت کردند پس ایشان از آن دو زن چیزی را از عذاب خداوند دفع نکردند و به آنها گفته شد به آتش در آئید همراه داخل شوندگان.
(فخاتنا هما فلم یغتیا عنهما منالله شیئاً و قیل ادخلاالنار معالداخلین) (سورهٔ تحریم، آیهٔ ۱۰)
و نیز میفرماید:
بدرستی که خداوند خیانتکنندگان را دوست نمیدارد.
(انالله لایحب الخائنین) (سورهٔ انفال، آیهٔ ۶۰)
و ای کسانیکه گرویدهاید با خدا و رسولش خیانت نکنید و نیز به امانتهای خود خیانت نورزید در حالیکه میدانید
(یا ایهاالذین آمنوا لاتخونوا الله و الرسول و تخونوا اماناتکم و انتم تعلمون) (سورهٔ انفال، آیهٔ ۲۷)
و آیات شریفی که در آن امر بهاداء ورد امانت که ضد خیانت است بسیار از آن جمله میفرماید:
اگر کسی از شما دیگری را امین دانست و چیزی نزدش به امانت گذاشت باید اداء امانت کند و از عذاب پروردگارش بترسد
(فان أمن بعضکم بعضاً فیلؤدالذی ائتمن امانته) (سورهٔ ۲، آیهٔ ۲۸۳)
(که مبادا در امانت خیانت کرده مستوجب عذاب خدا گردد) و تهدیداتی که در این آیه در اهمیت امانتداری و عذاب خیانت شده پوشیده نبست.
و نیز میفرماید:
بدرستی که خدا به شما امر میکند امانتها را به صاحبانش برگردانید.
(انآلله یأمرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها) (سورۀ ۴، آیهٔ ۶۱)
● خیانت و اخبار اهلبیت (علیهمالسلام)
پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) میفرماید:
کسی که در دنیا در امانت خیانت کند و آن را به صاحبش ندهد تا بمیرد بر غیر دین اسلام مرده و خدا را ملاقات میکند در حالیکه بر او خشمناک است.
(من خان امانته فیالدنیا ولم یردها الی اهلها ثم ادرکه الموت مات علی غیر ملتی و یلقی الله و هو علیه غضبان و من اشتری خیانهٔ و هم یعلم فهو کالذی خانها) (وسائلالشیعه، کتاب الودیعه، باب ۳، ص ۶۴۱)
و در حدیث دیگر است که امر کرده میشود او را در آتش بیندازند پس برای همیشه در گودال جهنم فرو میرود. (فیؤمر به الیالنار فیهوی به فی شفیر جهنم) (وسائل کتابالودیعه، باب ۲) و کسی که دانسته مال خیانت شده (مثل مال دزدی یا مغضوب) را میخرد در وزر و عذاب مانند خائن است.
و نیز میفرماید:
مسلمان مکر و نیرنگ نمیزند چون شنیدم از جبرئیل که مکر و خدعه در آتش است سپس فرمود از ما نیست کسیکه در معاملهاش مردم را فریب دهد و از ما نیست کسی که به مؤمنی خیانت کند.
(من کان مسلماً فلایمکر ولا یخدع فانی سمعت جبرئیل یقول انالمکر والخدیعهٔ فیالنار ثم قال لیس منا من غش مسلماً و لیس منا من خان مؤمنا) (وسائل کتابالودیعه، باب ۳)
و نیز میفرماید:
سه خصلت است که در هر کس باشد دلیل بر نفاق اوست هر چند نماز بخواند و روزه بگیرد و خود را مسلمان بداند دروغگوئی، خلف وعده و خیانت در امانت
(اصول کافی - روایت در ص ۳۷۲ در بحث پیمانشکنی چاپ شده است)
● اقسام خیانت
خیانت بر سه قسم است: خیانت بامانت خدا، خیانت بامانت رسول (صلّی الله علیه وآله وسلم) و خیانت بامانت مردم.
۱. امانت خدا
در سورهٔ احزاب میفرماید:
بهدرستیکه ما امانت را بر آسمانها و زمینها و کوهها عرضه داشتیم، از برداشتن آن شانه خالی کردند و از آن ترسیدند و انسان آن را برداشت بدرستیکه او بسیار ستمگر و نادانست.
(انا عرضنا الامانهٔ علی السموات والارض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوماً جهولا) (سورهٔ ۳۳، آیهٔ ۷۲)
در بیان مراد از امانت خدا در این آیه وجوهی ذکر شده از آنجمله گفتهاند یعنی نعمت عقل و همچنین تکالیف پروردگار عالم یعنی واجبات و محرماتیکه توسط پیغمبر خود بیان فرموده، و بندگانرا به آن مکلف ساخته و اموری که اعتقاد به آنها را واجب فرموده است بنابراین ترجمه آیه چنین میشود : بدرستیکه ما عرضه داشتیم پذیرفتن عقل و تکلیف را برآسمانها و زمین وکوهها پس آن را نپذیرفتند (چون به حسب خلقت استعداد آن را نداشتند) و از پذیرفتنش ترسیدند (بهواسطه سخت بودن امانتداری و شدت عذاب خیانت به آن) و انسان پذیرفت (چون استعدادش را داشت) جز این نیست که بسیار ستمکننده است به این امانت (قوه غضبیه را بر عقل ترجیح داده بامانت خدا خیانت میکند) و بسیار نادان است (چون از قوه شهویه پیروی میکنند و از شدت عقوبت خیانت بامانت خدا بیخبر است)
● امانتداری نسبت به عقل و تکلیف
امانتدای نسبت به عقل آنست که در جمیع حالات حاکم در وجودش را عقل قرار دهد هر کاری که میکند، هر حرفی که میزند باید به امر و اذن او باشد چنانچه اگر عقل را مغلوب کرد و از شهوت و غضب پیروی نمود به امانت خدا خیانت کرده است. (برای اطلاع بیشتر به کتب اخلاقی مانند معراجالسعادهٔ نراقی مراجعه شود.)
امانتداری نسبت به تکالیف خدا به این است که اولاً باید سعی کند آنها را یاد بگیرد و بفهمد بهطوریکه یک تکلیف ندانسته نداشته باشد و همه را از جان و دل بپذیرد و با کمال اهمتی و جدیت درصدد عمل کردن به آنها باشد بهطوریکه تکلیفی از او فوت نشود.
حضرت باقر، (علیهالسلام) میفرماید:
خیانت با خدا و رسول (صلّی الله علیه وآله وسلم) مخالف کردن اوامر آنها است و اما خیانت بامانت پس هر انسانی امین قرار داده شده بر آنچه خداوند بر او واجب فرموده .
(عنالباقر - علیهالسلام - فخیانهٔالله والرسول معصیتهما و اما خیانهٔالامانهٔفکل انسان مأمون علی ما افترض الله تعالی علیه) (تفسیر صافی) یعنی واجبات خدا امانت است که باید از عهدهاش بیرون آمد.
۲. امانت پیغمبر
در حدیث مسلم بین شیعه و سنی است که رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیش از وفات فرمود:
بدرستیکه من وا میگذارم بین شما دو چیز سنگین و نفیس و پرارزش را یکی قرآن مجید و دیگری عترتم و در قیامت از شما سؤال میکنم با این دو چیز بزرگ چه کردهاید.
(انی تارک فیکم الثقلین کتابالله و عترتی) (بحارالانوار، ج۶)
۳. امانت مردم
باید دانست که امانت بر دو قسم است: امانت مالکی و امانت شرعی؛ امانت مالکی آنست که شخص مال خود را بهقصد امانت به دیگری بسپارد خواه منظور اصلی همان امانتگذاری و نائب کردن دیگری در حفظ آن مال باشد که آنرا ودیعه میگویند یا اینکه مقصود اصلی چیز دیگری مثل بهرهبرداری است و بالتبع مال در دست دیگری امانت میشود مانند اجاره، چون کسیکه مالی را اجاره میکند منظور بهرهبرداری از منافع آنست و اصل مال در اینحال امانتی از طرف صاحبش در دست مستأجر است و مانند عاریه که مقصود انتفاع و بهرهبرداری مجانی است و اصل مال در دست عاریهکننده امانت است و مانند رهن (گرو) که منظور وثیقه بودن مال است نزد طلبکار در مقابل طلبی که از طرف دارد در اینصورت آن مال از طرف صاحبش نزد مرتهن امانت است یا مانند مالالمضاربه در نزد عامل.
● امانت شرعی
امانت شرعی آنستکه مال از طرف صاحبش بهعنوان امانت نزد دیگری قرار نگرفته بلکه به حکم شرع امانت است مثلاً مال شخص قهراً در دست دیگری قرار میگیرد مانند اینکه باد میوزد و لباس دیگری را به خانهٔ همسایه میاندازد یا سیل میآید و متاع دیگری را به خانه غیر میریزد یا حیوان گمشدهای به منزل کسی وارد میشود یا مشتری جنس سربستهای میخرد و در آن مالی از فروشنده مییابد یا فروشنده پول بیشتری را اشتباهاً از مشتری دریافت میکند زیادتی امانت است نزد فروشنده و همچنین نسبت به خریدار اگر جنس را اشتباهاً زیادتر گرفته و مانند مالی که انسان پیدا میکند امانتی است از طرف صاحبش که باید در نگهداری آن کوشید و به صاحبش برگرداند.
● خیانت به امانت مردم
اگر مال دیگری به امانت مالکی یا شرعی بدست کسی رسید خیانت کردن به آن حرامست و چنانچه گذشت از گناهان کبیره است و خیانت به یکی از این سه امر: تعدی، تفریط و مسامحه در رد حاصل میشود.
۱. تعدی به امانت، دست درازی و تصرف کردن در آن است به آنچه صاحبش اجازه نداده مانند برداشتن پول امانتی هرچند بهعنوان قرض باشد و تصمیم دارد که مثلش را برگرداند بهمجرد تصرف خائن در امانت است یا مثل پوشیدن لباس یا فرش کردن فرش امانتی یا سوار شدن بر مرکب امانتی بدون اذن صاحبش یا مانند گشودن صندوق یا کیسه امانتی یا خواندن کتاب امانتی بدون اذن صاحبش بلکه تغییر دادن جای امانت در صورتیکه صاحبش مکان معینی را برایش قرار داده بدون عذر شرعی صحیح نیست و در تمام این موارد هرگاه امانت تلف شود ضامن است و باید عوضش را بهصاحبش بدهد چون پس از تعدی بامانت خیانتکار است نه امانتدار که ضمان نداشته باشد. (ما علی المحسنین من سبیل) (سورهٔ ۹، آیهٔ ۹۲)
۲. تفریط بامانت، آنستکه در نگهداری آن کوتاهی کند و آنطوریکه عرفاً سزاوار است مسامحه نماید مثلاً اگر مال نقد باشد باید در جای محفوظی آنرا بگذارد که در دسترس نباشد تا به آن دستبرد زنند یا اگر فرش و لباس و کتاب باشد در جای مرطوب قرار ندهد یا در تابستان مواظب فرش و لباس پشمی یا کرکی باشد که جانور خرابش نکند اگر حیوان است در آب و علوفهاش مسامحه نکند و جایش را مراعات کند و نیز نمیتواند آن مال را نزد دیگری بسپارد هرچند آن شخص را امین و درستکار بداند مگر صاحب مال اجازه بدهد و اگر بخواهد سفر کند نمیتواند امانت را همراه خود ببرد و نه به دیگری بسپارد (مگر با اجازهٔ مالک) بنابراین اگر آن مال در جائی است که معمولاً محفوظ است تا از مسافرت برگردد و بودنش برای حفظ مال لزومی ندارد آن سفر جایز و مباح است و اگر در نبودنش مال امانتی در معرض خطر است باید آنرا به صاحبش یا وکیلش برگرداند یا اگر مسیر نیست به حاکم شرع بسپارد یا ترک سفر کند و چنانچه سفر ضروری است باید آنرا به یک نفر امین موثق بسپارد یا همراه خود ببرد.
باید دانست کسیکه از عهدهٔ امانتداری بر نمیآید حق ندارد امانت را بپذیرد و در صورتیکه بهصاحب مال بفهماند که برای امانتداری حاضر نیست و او هم اعتنائی بردش نکند و مال را بگذارد و برود و تلف شود آن شخص ضامن نیست ولی البته اخلاقاً سزاوار است حتیالامکان آنرا نگهداری کند هرچند چون نپذیرفته نگهداری بر او واجب نیست و صمانی هم ندارد.
۳. مسامحه در رد کردن امانت
اگر مالی بعنوان امانت مالکی در دست کسی قرار گرفت اگر خود نگهداری مال منظور بوده هرگاه صاحب مال آنرا خواست باید فوراً آنرا برگرداند بهطوریکه در عرف بگویند مسامحه نکرد هرچند صاحب آن مال، کافر حربی و مالش مباح باشد بلی در صورتیکه امانت گذار دزد یا غاصب باشد در اینصورت نباید به آن شخص برگرداند بلکه واجبست به صاحبش برساند.
همجنین باید امانت را بهصاحبش برگردانید وقتیکه از تلف شدنش بترسد و چنانچه بهصاحب مال میسر نیست بهترتیب بهوکیل یا حاکم شرع یا امین برساند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست