جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


تقسیمات عوامانه


تقسیمات عوامانه
این تعریف اگر چه در ذا ت خود اصالت ندارد، اما این امكان را به تقسیم كنندگان می دهد كه چند هدف را تعقیب كنند:
۱) خود را از «سایرین» جدا كنند.
۲) هر چه سختی و درشتی و ناهنجاری در آثارشان هست، با توجیه «خاص پسند» بپوشانند.
۳) هنر را یك كالای لوكس قلمداد كنند تا به زعم خود از دسترس عوام دور بدارند.
اگر چه هدفهای تقسیم كنندگان هنر عام پسند به این سه مورد محدود نمی شود، اما نكته ای كه تقسیم كنندگان رند به آن توجه ندارند، نقطه مقابل عبارت «عام پسند» است؛ نقطه مقابل عام پسند چیست؟ اگر خاص پسند را بگذاریم، باید تعریف دقیق و جامعی از «خواص» ارایه كنیم. این تعریف آن قدر ناقص است كه نمی توان به آن تكیه كرد.
در كشور ما- كه نه روشنفكرش از مایه های روشنفكری به طور كامل برخوردار است و نه عوامش بی بهره از معیارهای روشنفكری_ نمی توان هنر عامه پسند را دقیقا به نحوی تعریف كرد كه گویا اثری عوامانه پدید آمده است.
از آن جا كه _ متاسفانه _ در جامعه ما به آثاری عامه پسند گفته می شود كه اقبال عمومی پیدا می كنند نه آثاری كه درون مایه های سست و بی محتوا دارند، نمی توان چنین قاطعانه به تقسیم آثار هنری پرداخت. هنر _ به شرط هنربودن _ قابل تقسیم نیست؛ اگر چه قابل ارزیابی كیفی است كه كار منتقدان است.
هنر را كسی نمی تواند مثل سیب لبنان یا پرتقال شهسوار در بسته بندی های درجه ۱ و ۲ و ۳ به مشتری عرضه و مشتریان را هم براساس كالای مورد علاقه شان به رعیت و خرده بورژوا و سرمایه دار بزرگ طبقه بندی كند.
طبقه بندی هنر از تفكر طبقاتی كسانی برمی خیزد كه نمی توانند - و نمی دانند یا نمی خواهند بدانند هنر را منطبق بر «خلاقیت» درك كنند.
اگر هنر را _ آنگونه كه هست- خلاقیت بدانیم و باور كنیم، درجه بندی آن و اطلاق واژه عامه پسند یا... به آن را عملی در شأن هنر تلقی نمی كنیم. آثار هنری در همه جای عالم و از هر نوعی، توانسته است مخاطب عام و خاص داشته باشد؛ گو این كه درجات ارتباط با آثار هنری به عمق اندیشه های مخاطب ارتباط داشته و دارد.
هنر، به دایره كشف بازمی گردد و شهود؛ در این دایره غیرمحصور است كه حصارهای خیالی می شكند و رشته ها می گسلد تا «خلق» صورت گیرد. و چه كسی است از «مخلوق» ایراد بگیرد یا آن را به پسند عوام و خواص نسبت دهد؟
هنر یا اثر هنری یا به دایره كشف و خلق وارد شده یا نشده است؛ در صورتی كه اثر و پدیده، نام هنر به خود بگیرد، مجرد از آن است كه قابل تقسیم باشد. به همین دلیل این تقسیم بندی ها نه از نوع شناساكردن، بلكه از جنس تقسیم بندی پدیدآورندگان و مخاطبان از هر دو طرف است. یعنی نظیر به نظیر آن اتفاقی كه در تقسیمات اجتماعی صورت گرفته و می گیرد. با این تفاوت كه این تقسیم بندی ها آن قدر رندانه و زیركانه است كه كمتر كسی به دوپاره شدن آدمها در این شكل اعتراض می كند. طرفه آن كه جماعت روشنفكر _ هر چه روشنفكرتر- در این تقسیم بندی دخیل تر و مصرترند.
ابراهیم زاهدی مطلق
منبع : روزنامه همشهری