جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

پیشرفت حق با ایستادگی


پیشرفت حق با ایستادگی
دفتر پژوهش و بررسیهای خبری- حضرت آیت الله خامنه ای ، رهبر فرزانه و مجاهد انقلاب اسلامی به مناسبت عید سعید مبعث رهنمودهای مهمی را خطاب به ملت ایران بیان فرمودند که در اینجا به تحلیل و تبیین بیانات ایشان اشاراتی می شود.
زمانی که گل سر سبد خلقت حضرت محمد مصطفی (ص) به پیامبری مبعوث گردید اثری از امت اسلام نبود او خود یک امت برانگیخته شده بود. در شرایطی که - به تعبیر رهبر معظم انقلاب- به سنگستان بی آب و علفی شبیه بود و هیچیک از کمالات بشری در حد مطلوب وجود نداشت او برگزیده شد تا جامعه‌ای بر مبنای علم، عدل، توحید، معنویت، اخلاق و کرامت بنیان نهد و این امت و حکومت رسالتی داشت تا قله‌های مدنیت عالم را تسخیر نماید. و انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران نیز بعثت یک امت بود در شرایطی مشابه با عصر جاهلیت. در این شرایط یا می‌بایست در زمره زورگویان به استعمار و استثمارکشورهای دیگر می‌پرداختی و یا بالاجبار تحت ستم و ظلم قدرت‌های بیگانه دست و پا می‌زدی. در چنین دورانی که امت اسلام فرسنگ‌ها از مسیر اصلی خویش دور مانده بود؛ ملت ایران بعثتی آغاز کرد تا حکومتی در امتداد مدینه‌النبی بنیان نهد. تحمل فشارهای اقتصادی، ناامنی‌های داخلی، جنگ و کودتا، عملیات روانی و تبلیغی و انواع تهدیدات فرهنگی، سیاسی و .... بخشی از هزینه‌هایی بود که این ملت جهت دستیابی به مقصود خویش پرداخت و همچنان می‌پردازد؛ چرا که رمز بعثت و انتخاب از سوی خالق هستی استقامت و پایداری در برابر مشکلات و فشارها است؛ فشارهایی که در این ایام روند صعودی به خود گرفته و دشمنان اسلام به گمان عقب‌نشینی ملت ایران بر حجم آن می‌افزایند؛ اما آنها از تاریخ ما بی‌خبرند، از شعب ابیطالب چیزی نمی‌دانند؛ عمار، یاسر و سمیه، سلمان و ابوذر را ندیده‌اند. ابوجهل‌ها و ابولهب‌های امروزی نتیجه ایمان و قناعت، استقامت و ایستادگی مسلمین را به یاد نمی‌آورند. لذا بر طبل اجداد خود می‌کوبند و ما را از تحریم و تهدید می ترسانند. امت اسلامی این دوران را عصر بعثت خود می‌داند که راز آن استقامت و پایداری است و هر چه دارد در سایه همین مقاومت نهفته است. از همین رو به مناسبت بعثت پیامبر گرامی اسلام رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: « امروز ملت ایران قابل مقایسه‌ با ملت ایران بیست سال قبل نیست و علمش، فناوری‌اش ، تجربه‌اش ، مهارتهای گوناگونش ، توسعه عظیم همه جانبه‌ی ملی و اجتماعی و اقتصادی و کشوری‌اش، نفوذ و اقتدارش در منطقه، قابل مقایسه با بیست سال پیش ، بیست و پنج سال پیش نیست. این ، بر اثر همین استقامت است این درس بعثت است. »
● محورهای بیانات مقام معظم رهبری با مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم (ص) (۹/۵/۱۳۸۷‌)
▪ یادآوری بعثت تکرار یک درس فراموش‌نشدنی‏
یادآوری بعثت به معنای یادآوری یک حادثه‏ی تاریخی نیست بلکه تکیه‏ی بر این خاطره‏ی پرشکوه در حقیقت تکرار و مرور یک درس فراموش نشدنی است تکرار یک سرمشق است، یادآوری یک حادثه‏ی درس آموز است
▪ ابعاد حادثه بعثت
ابعاد این حادثه بسیار متنوع است شما ملاحظه کنید پیغمبر اکرم با این پیامی که جامع همه‏ی نیازهای بشر برای کمال بود، در جامعه‏ای ظهور کرد و دعوت خود را آغاز کرد که هیچیک از آن کمالات مطلوب در آن جامعه وجود نداشت.
پیغمبر، پیامبر علم بود، در آن جامعه علم نبود؛ پیامبر عدل بود، در آن جامعه رایحه‏ای از عدالت به مشام نمیرسید و قدرتمندان، زورمندان، رؤسای زورگو بر جان و مال مردم مسلط بودند. پیامبر اخلاق و مدارا و گذشت و انصاف و محبت بود، در آن جامعه این چیزها به تمام معنا قحط بود؛ یک جامعه‏ی خشن، زورگو و زور شنو، دور از اخلاق و معنویت، دور از علم، دلبسته‏ی به هواهای نفسانی، به عصبیتهای جاهلی، به غرورهای بی مورد و بیجا.
در یک چنین فضای متحجر و دشواری، در یک چنین سنگستان بی آب و علفی این نهال روئید، سیزده سال در این شرائط سخت رشد کرد و این سیزده سال منتهی شد به ایجاد یک حکومت؛ تشکیل یک جامعه بر مبنای علم و عدل و توحید و معنویت و اخلاق و کرامت. ذلت را تبدیل به عزت کرد؛ وحشیگری را تبدیل به اخوت کرد؛ عصبیت را تبدیل به مدارا و تعقل کرد؛ جهل را تبدیل به علم کرد؛ یک قاعده‏ی مستحکمی، یک شالوده‏ی متینی به وجود آورد که بر اساس آن شالوده‏ی محکم، قرنها مسلمانان توانستند بر قله‏ی مدنیت عالم مسلط شوند و قله‏هائی را خودشان به وجود بیاورند که در تاریخ بشریت سابقه نداشت.
ده سال هم دوران این حکومت بیشتر طول نکشید. در یک چنین فاصله‏ی کوتاهی یک حرکت عظیمی به وجود آمد که میشود گفت تاریخ را به دو قسم منقسم کرد: قسمِ قبل از اسلام و قسمِ بعد از اسلام. انسانیت را به پیش برد، پایه‏های اخلاق را مستحکم کرد، درسهای فراموش‏نشدنی را برای بشر به یادگار گذاشت؛ عظمت بعثت را از این دیدگاه شما نگاه کنید.
▪ عوامل موفقیت حرکت رسول اکرم(ص)
آنچه که این موفقیتها را تضمین کرد، البته عناصر در هم تنیده‏ی بسیاری است؛ اما در درجه‏ی اول آن عنصر مستحکم باثباتی که سرشار بود از معنویت، از صفا و از معرفت به پروردگار و اتکاء به خدا، وجود خودِ پیغمبر است. پیغمبر اکرم داناترین و خردمندترینِ مردم مکه بود، قبل از اینکه به نبوت برسد؛ کریم‏ترین و شریف‏ترین و بااخلاق‏ترینِ مردم آن منطقه بود، قبل از اینکه به نبوت برسد.
▪ ایستادگی پیامبر(ص) عامل موفقیت
در میان آن مردم این انسان برجسته مورد لطف الهی قرار گرفت و این بار بر دوش او نهاده شد؛ چون خدا او را آزموده بود و پیغمبر ایستاد. این ایستادگی، این استقامتِ همراه با معرفت عمیق به آن هدفی که به سوی آن حرکت میکند و آن راهی که آن را میپیماید، پشتوانه‏ی همه‏ی پیشرفتهای پیغمبر و پشتوانه‏ی شکوفائی این حرکت عظیم شد. بله، حق پیروز است، اما بشرطها؛ شرط پیروزی حق، دفاع از حق است. شرط پیروزی حق، ایستادگی در راه حق است.
وقتی که در مرحله‏ی اول بعثت، بعد از آنی که با گذشت سه سال یا بیشتر - که دعوت پنهانی بود، مخفی بود - پیغمبر توانسته بود سی، چهل نفر را مسلمان بکند، بعد امر الهی آمد که: «فاصدع بما تؤمر و اعرض عن المشرکین. انّا کفیناک المستهزءین»؛ علنی کن، برو توی میدان، پرچم را به دست بگیر و کار را علنی کن. پیغمبر آمد وسط میدان و قضایائی که شنیده‏اید. بزرگان و صنادید قریش و زرمندان و زورمندان آن جامعه به خود ترسیدند و لرزیدند. اولین کاری که کردند، تطمیع آن بزرگوار بود. آمدند پیش جناب ابی‏طالب گفتند که این برادرزاده‏ی تو اگر ریاست میخواهد، ما ریاست مطلق خودمان را به او میدهیم؛ اگر ثروت میخواهد، آنقدر به او ثروت میدهیم که از همه‏ی ما ثروتمندتر بشود؛ اگر مایل است پادشاهی کند، ما او را به عنوان پادشاه خودمان انتخاب میکنیم. بگوئید از این حرفهائی که میزند، دست بردارد. جناب ابی‏طالب که بر جان پیغمبر میترسید و از توطئه‏ی آنها بیمناک بود، پیش پیغمبر آمد و گفت بزرگان مکه این پیغام را دادند؛ شاید نصیحت کرد، توصیه کرد که حالا شما هم یک خرده‏ای کوتاه بیائید؛ این ایستادگی به این اندازه دیگر چرا؛ لازم نیست. پیغمبر فرمود: «یا عمّ! واللَّه لو وضعوا الشّمس فی یمینی و القمر فی شمالی لاعرض عن هذا الامر لا افعله حتّی اظهره اللَّه او یذهب بما فیه»؛ عموجان! اگر خورشید را در دست راست من بگذارند، ماه را در دست چپ من بگذارند، برای اینکه من از این هدف دست بکشم، سوگند به خدا این کار را نمیکنم؛ تا وقتی یا خدا ما را پیروز کند یا همه‏ی ما از بین برویم.
بعد در روایت دارد که «ثمّ اغرورقت عیناه من الدّمع»؛ چشم مبارک پیغمبر لبریز اشک شد و از جا بلند شد. ابوطالب این ایمان، این استقامت را وقتی که دید، منقلب شد و گفت: «یابن اخی اذهب و قل ما احببت»؛ برو هرکاری که میخواهی بکن؛ هدفت را دنبال کن. «واللَّه لا اسلّمنّک بشی‏ء»؛ سوگند به خدا من تو را با هیچ چیز عوض نمیکنم. این ایستادگی، ایستادگی می‏آفریند. این استقامت از پیغمبر، ریشه‏ی استقامت را در ابوطالب مستحکم میکند.
این پایبندی به هدف، نترسیدن از دشمن، طمع نورزیدن در آنچه که در دست دشمن است، دل نبستن به امتیازی که دشمن میخواهد بدهد در مقابل متوقف کردن این راه، ایستادگی می‏آفریند، آرامش به وجود می‏آورد، اعتماد به راه و به هدف و به خدائی که این هدف متعلق به اوست، به وجود می‏آورد. لذا سی، چهل نفر بیشتر نبودند. همین سی، چهل نفر در مقابل آن همه مشکلات، آن همه دشواریها ایستادند و روز به روز زیاد شدند. روز به روز در مکه میدیدند که با عمار چه میکنند، با بلال چه معامله‏ای میشود، سمیه و یاسر چه جور زیر شکنجه قرار میگیرند و شهید میشوند؛ اینها را میدیدند، در عین حال ایمان می‏آوردند. پیشرفت حق اینجوری است. صرفاً در حالت آسایش، در حالت امن و امان پرچم حق را بلندکردن و پای آن سینه زدن، حق پیش نمیرود. حق آن وقتی پیش میرود که صاحب حق، پیرو حق، در راه پیشرفت حق از خود استقامت و استحکام نشان بدهد.
▪ استواری، استحکام و مقاومت در تمام زمینه‌ها
آیه‏ی قرآن میفرماید: «محمّد رسول اللَّه و الّذین معه اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم». اشداء بر کفار معنایش این نیست که با کفار دائم در حال جنگند. اشداء، شدت، یعنی استحکام، استواری، خورده نشدن. شدت یعنی استحکام. استحکام یک وقت در میدان جنگ است، یک جور بروز میکند؛ یک وقت در میدان گفتگوی با دشمن است، یک جور بروز میکند. شما ببینید پیغمبر در جنگهای خود، آنجائی که لازم بود با طرف خود و دشمن خود حرف بزند، چه جوری حرف میزند. سرتا پای نقشه‏ی پیغمبر استحکام است؛ استوار، یک ذره خلل نیست. در جنگ احزاب پیغمبر با طرفهای مقابل وارد گفتگو شد، اما چه گفتگوئی! تاریخ را بخوانید. اگر جنگ است، با شدت؛ اگر گفتگو است، با شدت؛ اگر تعامل است، با شدت؛ با استحکام. این معنای اشداء علی الکفار است.رحماء بینهم، یعنی در بین خودشان که هستند، انعطاف وجود دارد.
▪ ایستادگی اول بعثت عامل ایستادگی در تمام دوران
همان ایستادگی اول بعثت، منجر میشود به استقامت عجیب سه سال در شعب ابی‏طالب. شوخی نیست؛ سه سال در یک دره‏ای در مجاورت مکه، بدون آب، بدون گیاه، در زیر آفتاب سوزان. پیغمبر، جناب ابی‏طالب، جناب خدیجه، همه‏ی مسلمانها و همه‏ی خانواده‏هایشان توی این تکه - شکاف کوه - زندگی کردند. راه هم بسته بود که برای اینها غذا نیاید، خوراک نیاید. گاهی در ایام موسم - که بر طبق سنن جاهلی آزاد بود، یعنی جنگ نبود - میتوانستند داخل شهر بیایند، اما تا میخواستند جنسی را در دکانی معامله کنند، ابوجهل و ابولهب و بقیه‏ی بزرگان مکه به نوکرها و فرزندان خودشان سفارش کرده بودند که هر وقت آنها خواستند جنسی را بخرند، شما وارد معامله شوید، دو برابر پول بدهید، جنس را شما بخرید و نگذارید آنها جنس بخرند. با یک چنین وضعیت سختی سه سال را گذراندند. این شوخی است؟
آن استقامت اوّلی، آن عمود مستحکم این خیمه، آن دل متوکل علی اللَّه است که چنین استقامتی را در فضا به وجود می‏آورد که آحاد صبر میکنند. امیرالمؤمنین به فرزند عزیزش محمد بن حنفیه فرمود: «تزول الجبال و لا تزل»؛ کوهها ممکن است تکان بخورند؛ از جا کنده شوند؛ تو از جا کنده نشو. این همان نصیحت پیغمبر است؛ این همان وصیت پیغمبر است. این است راه برخاستن امت اسلامی؛ بعثت امت اسلامی این است. این درس پیغمبر به ماست. بعثت این را به ما تعلیم میدهد.
▪ پیشرفت حق همراه با ایستادگی
من یک وقت به بعضی دوستان گفتم زندگی پیغمبر را میلی‌متری باید مطالعه کرد. هر لحظه‏ی این زندگی یک حادثه است؛ یک درس است؛ یک جلوه‏ی عظیم انسانی است؛ تمام این بیست‏وسه سال همینجور است. جوانهای ما بروند تاریخ زندگی پیغمبر را از منابع محکم و مستند بخوانند و ببینند چه اتفاقی افتاده است.
اگر شما می‏بینید امتی به این عظمت به وجود آمد - که امروز هم بهترین حرفها، بهترین راهها، بزرگترین درسها، شفابخش‏ترین داروها برای بشریت توی همین مجموعه‏ی امت اسلامی است - این جور به وجود آمد، گسترش پیدا کرد و ریشه‏دار شد. والّا صرف اینکه حق با ما باشد، ما پیش نمیرویم؛ حق همراه با ایستادگی. امیرالمؤمنین - بارها من این جمله را از آن بزرگوار نقل کردم - در جنگ صفین فرمود: «لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر». این پرچم را کسانی میتوانند بلند کنند که اولاً بصیرت داشته باشند، بفهمند قضیه چیست، هدف چیست؛ ثانیاً صبر داشته باشند. صبر یعنی همین استقامت، ایستادگی، پابرجائی. این را ما باید از بعثت درس بگیریم.
▪ امام خمینی(ره) اول مؤمن به راه پیامبر(ص) در انقلاب اسلامی
امام عزیز ما رشحه‏ای از آن چشمه‏ی فیاض بود که توانست این بساط عظیم را در دنیا راه بیندازد. امام هم قلبش پر بود از ایمان به راه خود. همان طور که فرمود: «آمن الرّسول بما انزل الیه من ربّه و المؤمنون کلّ آمن باللَّه و رسله و ملائکته». خود پیغمبر اول مؤمن بود. در انقلاب ما خود امام بزرگوار، اول مؤمن به این راه بود و از همه قلبش سرشارتر بود از ایمان به این راه و این هدف؛ میفهمید، میدانست دارد چه کار میکند؛ عظمت کار را میفهمید، الزامات این کار را هم میفهمید که اولین الزام این کار این بود که با توکل به خدا در این راه محکم بایستد. محکم ایستاد. جوانان این ملت هم با ایستادگی او ایستادگی پیدا کردند؛ آحاد این مردم هم وقتی که این چشمه‏ی صبر و سکینه لبریز شد و سرازیر شد، آنها را فرا گرفت. آنها هم «هو الّذی انزل السّکینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم» شدند. این سکینه وقتی که بر دل انسانها نازل میشود، ایمان انسان زیاد میشود. بعد میفرماید: « وللَّه جنود السّماوات و الأرض». از چه میترسید؟ سپاه زمین و آسمان مال خداست. با خدا باش، این سپاه زمین و آسمان مال شماست؛ در اختیار شماست. این سنتهای الهی است. ببینید خدای متعال در آنِ واحد دو چیز را آفریده است: یکی این عالم آفرینش را، با همه‏ی قوانینش، با همه‏ی سننش. یکی قواعد شریعت را؛ دین مردم را، راهنمائی زندگی مردم را. این دو تا را با هم آفریده؛ اینها با هم منطبقند.
سنن آفرینش به انسانی که در این راه حرکت کند، کمک میکند؛ منتها شرطش این است که شما حرکت کنید. ملت ایران حرکت کرد، سنن آفرینش هم به او کمک کرد؛ قوانین طبیعی الهی به او کمک کرد. این معنایش این است که وقتی یک جماعتی، یک ملتی در این راه حرکت کنند، بادهای موافق الهی - یعنی همان سنتهای آفرینش - به اینها کمک میکنند؛ پیش میروند.
▪ امروز روز بیداری دنیای اسلام
مسئله فقط مسئله‏ی ایران هم نیست؛ امروز دنیای اسلام بیداری پیدا کرده است؛ آگاهی پیدا کرده است. یک روزی بود تصور میشد هر چه که قدرتمندان و قلدران و گردن‏کلفتهای عالم - حالا در یک وضع آمریکا، در یک وضع شوروی سابق - بخواهند، همان خواهد شد و سیاسیون چاره‏ای ندارند جز اینکه بر طبق میل آنها رفتار کنند. امروز این باور در بین ملتها که اصلاً وجود ندارد، در بین سیاستمداران و نخبگان سیاسی هم بسیار این باور ضربه خورده است. باید ایستاد، باید ایستادگی کرد.
▪ ایستادگی راه کسب منافع نظام
من به ملت ایران، به پیروان بعثت محمدی (صلّی اللَّه علیه و اله) عرض میکنم که راه، همین ایستادگی است. نظام جمهوری اسلامی به تبعیت از امام بزرگوارش این ایستادگی را انتخاب کرده است؛ ما از این ایستادگی سود بردیم و ضرر نکردیم. همه‏ی بلندگوهای استکبار جمع شدند که ملت ایران و دولت ایران و نظام جمهوری اسلامی را با انواع و اقسام استدلالها از پشتیبانی فلسطینی‏ها باز بدارند، ملت ایران قبول نکرد، بعد از این هم قبول نمیکنیم؛ ما از ملت فلسطین دفاع میکنیم.
▪ آزادی و حقوق بشر دروغین غرب
ملت فلسطین محق است؛ حق با اوست؛ مظلوم است. شرم باد بر آن مدعیان آزادی، مدعیان حقوق بشر که بر این همه ظلمی که به این ملت شده است، چشم میبندند، باز ادعای طرفداری از حقوق بشر میکنند؛ خجالت هم نمیکشند. من تعجب میکنم؛ در کجای دنیا یک انسان منصف اگر فلسطینی‏ها یک اقلیت بیگانه بودند توی کشورشان - نمیگوئیم صاحبان کشور، فرض کنید فلسطینی‏ها در سرزمین خودشان اقلیتی بودند؛ مهاجرینی بودند که به فلسطین آمده بودند - این همه ظلم را نسبت به اینها تحمل میکرد؟ خانه‏هایشان را خراب کنند، ، مردانشان را زندان ببرند، جلوی ارزاقشان را بگیرند، محاصره‏ی اقتصادی کنند، آن وقت آقای بوش خجالت هم نمیکشد، وامی‏ایستد میگوید ما متعهد به آزادی هستیم! این آزادی است؟! شرم باد بر شما! این است طرفداری از آزادی؟!
یک ملتی را اینجور زیر فشار قرار بدهند، آن هم توی خانه خودش؟ آن وقت قدرتمندان عالم دائم از زورگو، از متجاوز، از قاتل، از تروریست حمایت کنند و به همه‏ی ظلمهائی که به این ملت میشود، چشم ببندند و آخرش هم دربیایند که «خود گوئی و خود خندی»، ما طرفدار آزادی هستیم! ما طرفدار فلان هستیم.
▪ عقب‌نشینی به معنای جلو آمدن دشمن
ملت ایران بیدارند؛ ملت ایران حقیقت را میفهمند. طبیعت استکبار این است که اگر یک قدم عقب نشستید، او یک قدم جلو می‏آید. هیچ کس گمان نکند که با عقب‏نشینی در مقابل استکبار و عدول از مواضع صحیح و از حق صحیح و از داعیه‏ی صحیح، موجب میشود که استکبار خجالت بکشد؛ نجابت به خرج بدهد، بگوید خوب، حالا اینها یک قدم عقب نشستند، ما هم یک قدم عقب بنشینیم. چنین چیزی نیست.
شما یک قدم رفتید عقب، او یک قدم می‏آید جلو؛ یک سنگر را خالی کردید، او می‏آید آن سنگر را میگیرد. امت اسلام باید اینجوری به قضایای خود نگاه کند. سیاستمداران دنیای اسلام باید با این نگاه، به حوادث پیرامون خود نگاه کنند. ما حرفمان کلمه‏ی توحید است و توحیدِ کلمه. ما میگوئیم فقط بنده‏ی خدا باشیم؛ بنده‏ی آمریکا نباشیم؛ بنده‏ی قدرتهای زورگو و مستکبر و قلدر نباشیم؛ بنده‏ی فراعنه‏ی عصر نباشیم؛ بنده‏ی ابولهب‏ها و ابوجهل‏های این زمان نباشیم.
▪ ابوجهل این زمان کیست؟
امروز هم ابوجهل در دنیا هست؛ امروز هم ابولهب هست؛ آتش‏افروزها، جاهل‏های بی‏مغز؛ از اینها امروز در دنیا هستند. ابوجهل‏های امروز، آنهائی که بمب اتم میسازند، همه‏ی دنیا را تهدید میکنند، آن وقت به یک ملتی بی‏دلیل گیر میدهند که چرا شما انرژی هسته‏ای میخواهید پیدا کنید؛ که قبول هم داریم برای برق است، برای استفاده‏های صلح‏آمیز است؛ اما چون این توانائی را به شما میدهد، ما نمیگذاریم. در مقابل این زورگوها، در مقابل این قلدرها، جاهل‏ها، حرف‏نفهم‏ها که نه منطق سرشان میشود، نه حرف میفهمند؛ مثل این داشها و لاتهای بی‏مغز بی‏کله که دائم به بازوی خودشان نگاه میکنند، قدرت خودشان را اندازه میگیرند، دائم عربده میکشند، اگر چنانچه عقب‏نشینی کردید، باختید. ملت ایران این را تجربه کرده است. تقریباً سی سال است که ما با این مسائل مواجه‏ایم؛ اما واقعاً پیش رفتیم؛ روی زمین پیش رفتیم.
▪ نتیجه درس گرفتن از بعثت
امروز ملت ایران قابل مقایسه‏ی با ملت ایرانِ بیست سال قبل نیست و علمش، فناوری‏اش، تجربه‏اش، مهارتهای گوناگونش، توسعه‏ی عظیم همه‏جانبه‏ی ملی و اجتماعی و اقتصادی و کشوری‏اش، نفوذ و اقتدارش در منطقه، قابل مقایسه‏ی با بیست سال پیش و بیست‏وپنج سال پیش نیست. این، بر اثر همین استقامت است. این درس بعثت است؛ این را بایستی تک تک ما بدانیم و بفهمیم؛ با تاریخ پیغمبر آشنا شویم؛ بدانیم که آن روز بعثت نبی مکرم بود، امروز بعثت امت اسلامی است.
▪ ملت ایران چگونه باید مبعوث شود؟
امروز امت اسلامی باید احساس بعثت بکند؛ خود را مبعوث بداند؛ آگاهانه و با بصیرت حرکت و اقدام کند؛ بر علم خود اضافه کند، بر توانائیهای خود اضافه کند، بر انسجام ملی و انسجام بین‏الملل اسلامی خود اضافه کند. و بین ایشان توحید کلمه خیلی مهم است.این پیام ملت ایران، پیام انقلاب اسلامی، پیام نظام جمهوری اسلامی است. و افق هم برای ما روشن است. به توفیق الهی میدانیم چه کار داریم میکنیم و میدانیم هم به کجا خواهیم رسید و میدانیم هم که راه رسیدن به آن نقطه، رفتن است؛ نه ایستادن و نه عقبگرد کردن.امیدواریم خدای متعال این ملت عزیز را از برکات بعثت پیغمبر برخوردار کند.‏
● الزامات مبعوث شدن امت اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری
«امروز امت اسلامی باید احساس بعثت بکند؛ خود را مبعوث بداند...»‏
این سخن فراز مهم بیانات مقام معظم رهبری در سالروز عید مبعث بود که خطاب به ملت ایران و تمام امت اسلامی ابراز فرمودند.
اگر مبعوث شدن را به‌معنای برانگیخته شدن و انتخاب شدن بدانیم؛ احساس بعثت یعنی احساس برانگیختن و احساس انتخاب شدن به عنوان یک الگو که سایر ملت‌ها و امت‌ها براساس این الگو و اسوه هدایت شوند.
خداوند متعال در آیه ۲۱ سوره احزاب از پیامبر اعظم(ص) به‌عنوان اسوه حسنه در میان امت اسلامی یاد می‌کند که امت اسلام بایداز ایشان الگو بگیرند. و از آنجا که پیامبر گرامی اسلامی خاتم پیامبران محسوب می‌شوند در تمام زمان‌ها و مکان‌ها نیز اسوه و الگو می‌باشند. درحال حاضر هم اگر امت‌اسلامی می‌خواهد مبعوث شود و به‌عنوان الگوی سایر ملت‌ها مطرح شود تنها راه آن توجه به زندگی پیامبر اکرم(ص) است. به‌همین جهت مقام معظم رهبری می‌فرمایند: « ... زندگی پیغمبر را میلی‌متری باید مطالعه کرد. هر لحظه‌ای این زندگی یک حادثه است؛ یک درس است؛ یک جلوه عظیم انسانی است.» (۹/۵/۱۳۸۷)
تفسیر و تبیین زندگی رسول اکرم(ص) به شکلی که مقام معظم رهبری مطرح فرمودند، موضوعی کاملاً تخصصی است که باید توسط خبرگان در این بحث بیان شود؛ چرا که در لحظه لحظه زندگی رسول‌ا... حکمتی نهفته است. که هرچند تشخیص آنها در این کلام نگنجد اما توجه به رهنمودهای مقام معظم رهبری که برگرفته از همین نکات است و شرایط مبعوث شدن امت اسلامی را روشن می‌سازد نوعی تمسک به زندگی پیامبر(ص) محسوب می‌شود.
بررسی دیدگاه مقام معظم رهبری به نوعی فرایندی را نشان می‌دهد که چگونگی بعثت امت اسلامی در آن نهفته است. رهبر معظم انقلاب سه گام بیداری اسلامی، مقاومت اسلامی و وحدت اسلامی را مراحل الگو شدن و مبعوث شدن امت اسلامی می‌دانند:
۱) بیداری اسلامی: از مسائل مورد تأکید مقام معظم رهبری که همواره در بیانات ایشان وجود دارد تأکید بر بیدار بودن امت اسلامی است؛ بیداری که تنها براساس ایمان دینی می‌تواند حاصل شود. از نظر رهبر معظم انقلاب« همه‌ی قضیه هم در همین بیداری و هشیاری و درک بالا و موقعیت سنجی و اقدام بجا و شجاعانه خلاصه می‌شود.»(۲۸/۱۱/۸۶) ایشان در جایی دیگر با صراحت بیشتری مقدمه الگوشدن و قد علم نمودن یک ملت را بیداری می‌دانند:« در مقابل روح سرکش و طغیانگری که امروز استکبار دارد، فقط یک عامل وجود دارد که می‌تواند آن را مهار کند و جلوی این طغیانگری را بگیرد و آن بیداری و اراده ملت‌هاست.» (۸/۵/۸۲ )
باید توجه داشت که این بیداری تنها از طریق ایمان دینی و آموزه‌های اسلامی حاصل می‌شود. این نکته در جای جای سخنان معظم‌له در مورد بیداری ملت‌های مسلمان مشاهده می‌شود. بنابراین اولین گام آغاز این فرایند بیداری و دارا بودن بصیرت نسبت به آموزه‌های اسلامی و داشتن ایمان محسوب می‌شود.
۲) ایستادگی و مقاومت: تأکید بر مقاومت و ایستادگی امت اسلامی برسر آرمان‌های خود دیگر موضوع اساسی است که با جرأت می‌توان گفت در بیشتر بیانات معظم‌له وجود دارد. که رصد کردن همه بیانات ایشان در این مجال فراهم نیست. مقام معظم رهبری در همان فراز فوق ایستادگی و مقاومت را بعد از بیداری ملت‌ها راه برون رفت از مشکلات می‌دانند. اساساً ایشان این دو مقوله را حربه‌ای جهت برهم زدن نظام سلطه و جایگزین نمودن شرایط جدیدی عنوان می‌کنند. براین اساس معظم له به حدیث امام علی‌(ع) اشاره می‌کنند:« لایحمل هذاالعلم الا اهل البصر و الصبر» یعنی این پرچم را کسانی می‌توانند بلند کنند که اولاً بصیرت داشته و بیدار باشند و ثانیاً صبر و استقامت داشته باشند(۹/۵/۱۳۸۷) و البته در اینجا هم نباید فراموش کرد که استقامت در راه تنها با دارا بودن یک ایمان قوی ممکن خواهد بود. و رهبر معظم انقلاب هم هرکجا به موضوع مقاومت اشاره می‌کنند، توکل و اعتماد به خدا و دارا بودن ایمان قوی را نیز در کنار آن مطرح نموده‌اند.
۳) وحدت و انسجام اسلامی: از دیدگاه رهبر معظم انقلاب پیام نظام اسلامی کلمه توحید و توحید کلمه است. معظم‌له دیگر عنصر مبعوث شدن امت اسلامی را وحدت و انسجام وکنار گذاشتن اختلافات می‌دانند. این اختلافات که بیشتر با تحریک عوامل استکباری به وجود می‌آید می‌تواند هم بیداری امت اسلام را منحرف سازد و هم استقامت را سست و شکننده کند. همچنانکه این حربه در جریان برخی از نهضت‌های اسلامی مانند مشروطیت کارساز شد. بیانات رهبر معظم انقلاب در باب وحدت و انسجام اسلامی هم بسیار فراوان است. اما نکته اساسی اینکه از نظر ایشان در شرایط کنونی، راه جلوگیری از فتنه‌گری‌های دشمن در فلسطین و خاورمیانه تنها با وحدت و انسجام اسلامی ممکن خواهد بود. از این‌رو ایشان در فرازی تحریک عواطف مذهبی را که سبب اختلاف می‌شود گناه می‌دانند.(۲۳/۸/۸۶)
ایشان معتقدند که آمریکا و اسرائیل با ماهیت اسلام مخالف بوده و حمایت‌های آنان از گروهی از مسلمانان در مقابل‌گروهی‌دیگر تنها یک فریب محسوب‌می‌شود.
سه مقوله بیداری، ایستادگی و وحدت اسلامی، موضوعات اساسی است که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان استراتژی بلندمدت مسلمانان جهت خروج از سلطه مستکبران مطرح می‌کنند. طی این مراحل زمینه رسیدن امت اسلامی به بعثت خویش را فراهم می‌کند اما در مرحله بعد امت اسلام ضمن حفظ سه‌عنصر اساسی فوق باید الزامات زیر را که برگرفته از بیانات مقام معظم‌رهبری است، به‌کار گیرد تا مسیر بعثت خود را هموار سازد. باتوجه به بیانات مقام معظم رهبری می‌توان محورهای ذیل را در راه رسیدن امت اسلامی به بعثت خود برشمرد:
۱) حفظ ایمان و اعتقادات دینی، گسترش اخلاق و معنویت در سطح جامعه و مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب؛
۲) افزایش سطح علمی کشورهای مسلمان، یادگیری علوم استراتژیک، حمایت از نخبگان و متخصصین جهت ارائه الگوی توسعه اسلامی و بومی؛
۳) پیشرفت صنعتی و حمایت از کشاورزی، افزایش تولیدات داخلی و بالابردن کیفیت و سطح تکنولوژیکی؛
۴) عدالت و کاستن از شکاف طبقاتی و توجه ویژه به محرومین؛
۵) مبارزه با فساد در اشکال مختلف آن و نهادینه سازی فرهنگ صرفه‌جویی و پرهیز از تجملات؛
۶) کار و تلاش مستمر، نهادینه سازی فرهنگ کار و مبارزه با تنبلی؛
۷) تسهیل حرکت ملت ایران به عنوان الگوی سایر مسلمانان توسط مسئولان نظام جمهوری اسلامی؛
۸) عدم اعتماد به حقوق بشر و دموکراسی غربی، به چالش کشیدن مبانی اندیشه غرب و مبارزه تبلیغاتی با جنگ روانی قدرت طلبان؛
۹) اعتماد به نفس و خودباوری و اهمیت دادن و میدان دادن به جوانان.
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا


همچنین مشاهده کنید