چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
مبانی سیاستگذاری درباره تحزب و احزاب
سیاست كلان یا « سیاست جامع » در برگیرنده سیاستی است كه موضوع مورد نظر كه در این نوشته « تحزب و احزاب » است ، با رعایت تمام ابعاد و اصول و معیارها و ضوابط و مقتضیات زمان و مكان ، اصل تدریج و تدرج در جهت دستیابی به آرمان حقیقی و عقلائی و علمی تحزب اداره نماید .
●مفاهیم و واژه ها :
ز سیاست كلان یا « سیاست جامع » در برگیرنده سیاستی است كه موضوع مورد نظر كه در این نوشته « تحزب و احزاب » است ، با رعایت تمام ابعاد و اصول و معیارها و ضوابط و مقتضیات زمان و مكان ، اصل تدریج و تدرج در جهت دستیابی به آرمان حقیقی و عقلائی و علمی تحزب اداره نماید .
▪سیاست كلان در هر نظام براساس اصول آن نظام تهیه می شود .
بطور مثال : سیاست غربی در تحزب بر محوریت ، احزاب لیبرال دمكراسی سرمایه داری است .
سیاست نظام كمونیستی در تحزب بر پایه جامعه متضادی بورژوازی – پرولتاریائی ، تك حزبی طبقه ای به هدف رسیدن به جامعه بی طبقه كمونیستی است .
▪ منظور از این نوشته آن است كه :
سیاست جامع « نظام جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر اصل ولایت فقیه عادل « ، درباره تحزب و احزاب چیست ؟
●مفروضه ها :
▪ مفروضات ( اصول مورد تفاهم و باور )
۱. خداوند انسانها را متفاوت آفریده است .
۲. خداوند انسان را آزاد و انتخابگر در انتخاب راه مستقیم ، و گمراهی و انتخاب اینكه شاكر یا كفور باشد ، آفریده است . انسانها دارای تفاوت در دیدگاهها ، اهداف ، مقاصد ، منافع ، نیازها و خواست ها هستند .
۳. انسانها دارای اراده فردی و جمعی هستند . لذا در راه رسیدن به خواست ها تلاشگرند .
۴. انسان مدنی بالطبع و اجتماعی است . لذا جامعه انسانی ، اعتبار خاص خود را دارد .
۵. برخی انسان ها انفرادی و فرد گرا هستند و این حق آنهاست . بسیاری از انسانها جمعی نگر و جمع گرا هستند و این هم حق آنهاست . از اینرو حقوق خصوصی و عمومی ،حقوق فرد و جمع ، حقوق دولت ها و ملت ها ، حقوق بین الملل و حقوق جهانی و حقوق هستی شكل گرفته است .
۶. از بدیهیات جامعه انسان مدنی است كه هر انسانی بكوشد دیگران را همفكر و همراه خود نماید و جمعی برای رسیدن به اهداف تلاش نمایند .
۷. جامعه انسانی ، جامعه ای قانونمند و ضابطه گرا است و هرج و مرج و قانون گریزی مورد پسند انسانها نیست .
۸. از مهمترین حقوق پایه انسانها آزادی و استقلال در رأی و نظر و راه و رسم زندگی است .
۹. جامعه بشری از آغاز تشكیل تاكنون همواره در درون خود گروههای گوناگونی را داشته است . در ایران گروههای مثبت و منفی مانند گروه كاوه آهنگر ، گروه بردیای دروغین ( مغ ها ) ، گروه داریوش ، گروه مانی ، گروه مزدك و امثال آنها وجود داشته است و پس از اسلام نیز گروههای بیشتری به صحنه آمده اند .
۱۰. در قرآن و احادیث از حزب و انواع دیگر تشكل ها یاد شده است .
۱۱. حزب و تحزب در دوران معاصر « گسترش مفهومی » یافته است و نقش آن در جامعه و حكومت و نظامها ، اهمیت بیشتری پیدا نموده است .
۱۲. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، بر موضوع « تحزب » تأكید شده است .
۱۳. احزاب و تشكل های گوناگون دركشور در دو دهه گذشته نظام جمهوری اسلامی ایران حضور داشته و دارند و قانونمندی تحزب و احزاب مورد تأیید همگانی است .
۱۴. در سیاستهای كلان نظام ، موضوع تحزب واحزاب و تشكل های دیگر ، یكی از سیاستهای مهم است كه نسبت به آن باید سیاستگذاری جامع و كامل داست.
▪فلسفه تحزب :
فلسفه تحزب در غرب و شرق ، قدرت طلبی است ، و حزب را یكی از ابراز قدرت یابی می دانند . لذا انگیزه ورود در احزاب – غیر از برخی حزب های ارزشی – قدرت دوستی و كسب منافع سیاسی و مادی می باشد .
در دیار مادی گرادیان ، هر حزب ، دعوت به « خود » می كند و همه را و همه چیز را برای خود می خواهد . در اسلام فلسفه تحزب ، تجمع برای خداست و انجام مطلوب و بهتر تكلیف الهی كه بر عهده افراد و فرد مسئول میباشد و انگیزه فرد از ورود به حزب ، انجام وظیفه شرعی است . و نیت او باید قربت به خدا باشد نه قربت به قدرت ، مقام و شهرت .
لذا حزب اسلامی ، دعوت به خدا می كند نه دعوت به خود . و همه چیز و همه را برای خدا می خواهد و برای سعادت و خوشبختی انسان ها در پهنه جهان هستی سعی و جهاد می كند و ایثار می نماید .
در حزب اسلامی سعی می شود ، بهترین خدمات به مردم جهان تقدیم شود . زیرا بر مبنای حدیث پیامبر اسلام (ص) دوست داشتنی ترین فرد ، نزد خداوند متعال كسی است كه به مردم ( نه فقط مسلمانان یا مؤمنان ) بیشترین سود را برساند .
عضو حزب خدا محور اسلامی ، از تكبر ، غرور ، خودخواهی ، ریاست طلبی ، مقام پرستی ، زور گویی ، سلطهپذیری ، خودكامگی ، استبداد و ستمگری پرهیز دارد و تمام سعی او در این است كه به نیكی ها و خوبی ها و ارزش ها متعهد باشد و مروج و خیر و سعادت انسان هاگردد .
حزب اسلامی با احزاب خدا محور اسلامی ، برادرانه ، رقابت و مسابقه در خیرات براساس عدالت و قسط دارد و با احزاب دیگر به جز حزب الشیطان ،تعامل ، مدارا و همزیستی مسالمت آمیز و گفتمان هدایت گرانه دارد .
در مقابل حزب خدا محور اسلامی ، احزاب شیطانی وجود دارند كه چون حزب الله دشمنی می كنند و هیچگونه توافقی را در جهت تسلیم حزب اسلامی به خواست های شیطانی نمی پذیرند ، لذا امكان تعامل و تفاهم بین احزاب خدا محور با احزاب شیطانی وجود ندارد .
اسلام و آزادی عقیده :
اسلام دین آزادی عقیده و عمل است . در اسلام انسان ها « شدنی » مستمر هستند و « پویشی » خودآگاه ، و انتخاب گری آزاد ، كه براساس قانون پروردگار ، آزادی و اختیار دارند كه شاكر یا كفور باشند .
پس جامعه اسلامی ، جامعه ای آزاد است كه برای انتخاب آزادی عقیده ، محیط را برای بحث و گفتگو و تبادل افكار و اظهار عقیده و دیدگاهها كاملاً مساعد می سازد .
نظام اسلامی ، هر گونه قانونگذاری و سیاستگذاری را برای برقراری و استمرار آزادی و گسترش آگاهی ها ، و زمینه برای انتخاب آگاهانه و آزادانه و جلوگیری از هر نوع محدودیت برای آزادی را مد نظر دارد .
اصل « ولایت » برای آزادی و آزادیبخشی و مراقبت از آزادی است . همانطور كه ملای رومی در چند قرن قبل در تعریف اصل «ولایت » تشریح كرده است :
كیست مولا ؟ آنكه آزادت كند بند رقیت زپایت وا كند
محور عدالت و قسط ، و اصل ولایت فقیه عادل ، تضمین كننده و ضمانت اجرایی این سیاست كلان آزادی و آزادی گستری عادلانه است .
●محدودیت ها :
« آزادی » محدودیت بردار نیست . ماهیتاً آزادی ، نمی تواند محدود شود . محدودیتها برای موانع آزادی واقعی است و برای آن است كه بنام « آزادی » ، بنای آزادی واقعی انسانی را تخریب نكنند .
ضابطه ناپذیری ، قانون ناپذیری ، بی بند و باری ، تجاوز به حقوق دیگران ، عدم مراعات حقوق دیگران و اجتماع و نظام مورد پذیرش مردم ، فعالیتهای تخریبی و زیانبار و منافی با كرامت فرد و جامعه و هرج و مرج در نظام حاكم مورد پذیرش مردم ، با پوشش آزادی خواهی ، آزادی واقعی را خدشه دار می كند و آن را نابود میسازد.
تبهكاران ، مستبدان ، سوء استفاده كنندگان ، بنام آزادی مرتكب تباهی ها ، استبدادهای پنهانی ولو بصورت جمعی و با شعار حزبی و سوء استفاده ها می شوند . لذا برای تحقق آزادی واقعی ، برای پیشگیری و بازدارندگی از محدود كردن آزادی ، به جلوگیری از موارد مذكور نیاز هست .
حدود این موارد و هرگونه پیشگیری و بازدارندگی و مجازات را « قانون » تعیین می كند .
▪آزادی فعالیتهای جمعی و حزبی :
یكی از موارد مهم آزادی ، آزادی انسان ها در فعالیتهای جمعی و گروهی ، اعم از تشكیلاتی یا ارتباطی ، یا رابطهای است .
انسان ها حق دارند افكار و عقاید خود را آزادانه تبلیغ كنند و دیگران را با خود همفكر و همراه سازند ، و بطور جمعی با هم ، در راه اهداف و مقاصدشان فعالیت نمایند .
آزادی تحزب و تشكیل گروههای گوناگون از همین « حق » نشأت می گیرد . البته نظام حزبی ، اعم از تك حزبی ، دو حزبی و نظام حاكم نباید مانع آزادی فرد و فعالیتهای انفرادی باشد .
برای سیاستگذاری در مورد احزاب ، در نظام جمهوری اسلامی ایران ، نیاز به تبیین نگاه كلان « اسلام » و « قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران » و نظریات امام و ولی فقیه عادل زمان ، و نظریان كارشناسان اسلام شناس و قانوندان ، و تحزب فهم ، و « مقتضیات زمان و جهان و ایران » می باشد .
الف ) اسلام و تحزب :
اصل تحزب :
براساس برداشت از قرآن مجید ، و احادیث معتبر و نظریات امام خمینی ( ره ) ، ( بعنوان آگاهترین كارشناس اسلامی و فقهی و سیاسی قرن معاصر در جهان اسلام ) ، اینطور فهمیده می شود كه اصل تحزب ، به خودی خود ، خوب یا بد نیست . محتوا و محورهای آن ، آن را خوب یا بد ، مثبت یا منفی می سازد .
●انواع حزب در اسلام :
۱. حزب الله ، « حزب خدا محور » : از نظر اسلام هر حزب و تشكلی كه خدا محور باشد رستگار و مطلوب است .
۲. حزب الشیطان « حزب شیطان محور » : از نظر اسلام هر حزب و تشكل شیطان محور مطرود است .
▪سایر احزاب :
( حزب خود دیدگاه محور ) كه بستگی به محورهای انتخابی آن حزب دارد ، یعنی اگر با محورهای ارزشهای انسانی شكل گرفته باشد ، مورد احترام است و اگر بر اساس قدرت طلبی و منافع غیر اصولی تأسیس گردد و فعالیت كند ، مورد قبول نمی باشد . گرچه با آن ، مقابله ( جز در موارد خاص ) نمی شود .
▪تعدد احزاب :
حزب الله یك حزب واحد نیست و تعدد احزاب ، مانعی برای آن كه همه آنها حزب الله باشند ، نمی باشند . بنابراین در هر جامعه اسلامی ، احزاب و تشكل های فراوانی با حفظ اختلاف در برنامه ها و برداشت ها و سلیقهها، می توانند « حزب خدا محور » باشند .
▪نظام حزبی :
« نظام حزبی » به دو مفهوم بكار می رود .
۱. نظام مربوط به تحزب ، در درون احزاب و تشكل ها . ( نظام درون تشكیلاتی احزاب )
۲. نظام حزبی حاكم بر جامعه ، به صورتی كه فقط حزب ها می توانند حكومت را در اختیار بگیرند . (جامعه دارای حكومت حزبی )
جامعه اسلامی جامعه ای نیست كه حكومت در آن منحصراً در اختیار حزب ها باشد . زیرا احزاب در همه جوامع و كشورها ، نمی توانند تمامی مردم یك جامعه و كشور را به خود جذب كنند و معمولاً بخشی از مردم در احزاب عضو می شوند .
از طرفی در اسلام ، حكومت ، مردمی است ، یعنی حق همگی مردم است . لذا نمی شود حق مردم را در اداره حكومت و حق افراد منفردی كه می خواهند منفرد باشند و عضو احزاب نشوند ، را از آنها سلب كرد و آنرا به احزاب داد و اجاره نداد كه شخصیت و چهره های معتبر منفرد بتوانند از طرف مردم برای اداره حكومت مردم انتخاب شوند .
ضمن اینكه اگر مردم به حزبی رأی دادند كه كشور را اداره كند ، منعی ندارد . اما این انتخاب مردم یك جامعه است نه اینكه در جامعه اسلامی نظام حزبی به معنای حكومت احزاب و نه منفردین حاكمیت داشته باشد .
بر این اساس جامعه اسلامی ، جامعه ای است كه در آن افراد ، جمع ها ، تشكل ها و احزاب ، همه دارای «حق اجتماعی » هستند و نظام اسلامی نمی تواند منحصراً حكومت را در اختیار حزب بگذارد و « نظام حزبی» را بر كشور حاكم سازد .
از این روست كه اگر حزبی بر كشوری اسلامی حاكم شد ، باید حقوق همه افراد اعم از تشكل های سیاسی ، و افراد عادی را در امر حكومت رعایت نماید تا حكومت او حكومتی مردمی ، بمعنای واقعی مشاركت همه مردم باشد . نظام حزبی به مفهوم اول در این بحث ، مورد نظر نیست و مربوط به خود احزاب است .●الگوی مطلوب حزب :
الگوی مطلوب حزب در نظام جمهوری اسلامی ایران ، تشكل حزب الله ، یعنی حزب خدا محور است . اما این به دلخواه حاكمان یا بدون ضوابط نیست .
ویژگیهای این نوع تحزب در قرآن كریم و در احادیث و در گفتار امام خمینی ( ره ) – آیت الله العظمی خامنه ای ، شهید آیت الله بهشتی ، و آیت الله جوادی آملی بیان شده است .
همچنین ویژگیهای حزب الشیطان در قرآن و احادیث معین شده تا این امر سرنوشت ساز ، دستخوش خواست های حاكمان و صاحبان نفوذ و بازیهای سیاسی نباشد .
●اصول سیاستگذاری :
سیاستگذاری كلان در نظام جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه اصل اساسی است :
۱. اسلام و دیدگاههای اسلام درباره تحزب
۲. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان میثاق ملی مورد تأیید ملت و تنفیذ ولی فقیه عادل .
۳. اصول و مبانی اصلی به تحزب و احزاب ، براساس شرایط جهانی و منطقه ای و ایران و مفاهیم و كاربردهای حزب در جهان معاصر .
الف ) سیاستهای بر مبنای اسلام :
با توجه به بیان دیدگاههای اسلامی در مورد تحزب در صفحات گذشته ،
۱. سیاستهای كلان نظام جمهوری اسلامی ، آزادی احزاب است .
۲. تدوین سیاستها و قوانین و ضوابط برای تحزب و اصول تحزب و چهارچوب فعالیتهای حزبی بر اساس مبانی و ضوابط اسلام تنظیم می گردد .
۳. سیاست نظام اسلامی بر تقویت و گسترش احزاب مردمی خدا محور است و آماده كردن زمینه برای اینكه احزاب مختلف العقیده با دیدگاههای متفاوت بر خدا محوری و حق محوری استوار گردند .
۴. احزاب شیطانی ، در نظام آزادیخواه جمهوری اسلامی جایگاهی ندارند ، زیرا شیطان و شیاطین دشمنان آزادی و سایر ارزشهای خدایی و انسانی هستند .
۵. سایر احزاب ، در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران و ضوابط و مصالح ملی در فعالیتهای خود آزادند .
۶. فعالیتهای حزبی كه ، علیه نظام جمهوری اسلامی ایران ، قانون اساسی و اسلام باشد ممنوع است و ساز و كارهای قانونی برای جلوگیری از فعالیتهای حزبی برانداز و تجزیه طلب در نظر گرفته شود .
۷. تدوین قوانین به گونه ای باشد كه فعالیتهای حزبی هر حزب به ویژه حزب حاكم ، مانع آزادی فعالیتهای سایر احزاب نگردد .
۸. نظام جمهوری اسلامی ، نظام تك حزبی ، یا دو حزبی نیست . بلكه نظامی است كه در آن تعدد احزاب در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی مورد تأكید است و از انحصارهای حزبی و نظام تك حزبی ، و تبدیل نظام جندی و نظام اداری كشور به نظام حزبی ، ممانعت می نماید .
۹. نظام جمهوری اسلامی ایران ، « نظام حاكمیت حزبی » نیست و نظام ، مراقبت دارد كه حقوق افراد غیر حزبی و منفرد ، محفوظ بماند ، و حقوق « حزب و فرد غیر حزبی » با هم مورد دقت سیاستگذاران باشد . ضمن آنكه از همه ظرفیتهای حزبی بنفع نظام استفاده بهینه شود .
۱۰. سیاستهای آموزشی و پرورشی در جهت آزادی احزاب و ترویج تحزب خدا محور و شناساندن تفاوتهای احزاب و تحزب غربی و مادی گرا ، با احزاب مستقل ملی ، و احزاب مستقل اسلامی و تحزب خداگرایانه ،لازم است كه تدوین و اجرا شود .
۱۱. زمینه سازی برای تفاهم و تعامل و تبادل آزادانه افكار و اندیشه ها ، و دیدگاهها و برنامه های احزاب ، و بستر سازی برای گفتمان و اهتجاجات در همه زمینه ها بین احزاب .
۱۲. تشكیل نهاد داوری برای حل اختلافات مهمی كه منجر به « تنازع » و « جنگ احزاب » می شود .
۱۳. تدوین قوانین جامع برای پیشگیری از نفوذ عناصر وابسته به استكبار جهانی و مراقبت از وابستگی احزاب به شبكه های استكباری . با دقت كافی در اینكه این قوانین ، ابزاری برای سلطه حاكمان و تهدید آزادی احزاب به ویژه در روابط بین المللی با احزاب كشورهای دوست نشود .
۱۴. تأسیس نهاد علمی و تحقیقاتی ، درباره تحزب و احزاب و مفاهیم واژه ها و ساختارهای گوناگون تشكیلاتی در احزاب مخفی ، نیمه مخفی ، علنی ، و شبكه ارتباطی متناسب با هر نوع تشكل ، و شیوههای مدیریت حزبی و حفظ آزادی واستقلال عضو در چهارچوب حزب ضمن رعایت وحدت حزبی ، و روشهای پرهیز از استبداد درون حزبی و بازی های حزبی و جلوگیری از ایجاد دسته بندی و جناح بندی درون احزاب و چاره اندیشی برای انشعابات غیر دوستانه ، و جدال ها و برخوردهای لفظی بین عناصر حزب و مهمتر از همه تدوین شاكله ای كه حالت مردمی احزاب به روحیه های منفی حكومتی ، و در نتیجه از دست دادن روح مردمی و ارزشی ، تبدیل نشود . و نیز تفاوتهای بین احزاب و تشكل های سیاسی با فرهنگی و صنفی ، صنفی – سیاسی و غیره و تفكیك بین آنها .
۱۵. تدوین راهكارهای صحیح بین حزب حاكم با سایر احزاب كه مانع از تنازع و درگیریهای رقیب های سیاسی در دنیای غیر ارزشی و غیر دینی گردد و كشور و نظام و مردم را از ظرفیتهای مطلوب احزاب و تشكلهایی كه رأی اكثریت مردم را نداشته اند محروم نسازد .
۱۶. تدوین راهكارهای قانونی برای تأمین منابع مالی مستقل و صحیح و حلال و غیر شبهه ناك ،و كمكهای حكومتی در موارد لزوم و ضرورت به هر حزبی كه دچار مشكل مالی شده است . و یا برای گسترش فعالیتهای مربوط به نظام مثل انتخابات ها نیازمند به كمك می شود و چگونگی نظارت بر آنها و هزینههای حزبی به گونه ای كه وابستگی دولتی پدید نیاورد . پیشنهاد این است كه هر گونه كمك و یارانه به احزاب و تشكل ها در اختیار نهادی تحت نظر مستقیم رهبری باشد . زیرا التزام به ولایت فقیه ، مربوط به همه است و رهبری نیز ضمن دارا بودن عدالت ، متعلق به همه هستند .
۱۷. تعریف دقیق و صریح جرائم و تخلفات حزبی ، و شیوه رسیدگی به آنها ، در مواردی كه مربوط به نظام و منافع و مصالح ملی ، و ارزشهای اسلامی و ملی می باشد .
●قانون اساسی :
ب ) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
دومین پایه برای سیاستگذاری درباره تحزب و احزاب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است . در قانون اساسی ، در همه جا به حقوق مردم ، آزادی ، به ویژه آزادیهای اجتماعی ، و توجه و مورد تأكید قرار گرفته است.
اصول : ۱۳-۱۴-۲۳-۲۶-۲۷-۳۲-۳۳-۳۹-۴۰ بیش از سایر اصول قانون اساسی به این امر مهم توجه دارند .
اصل ۲۶ بر آزادی احزاب ، جمعیت ها ، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی و اقلیت های دینی شناخته شده ، تصریح شده است .
هیچكس را نمی توان از شركت در آنها منع كرد یا به شركت در یكی از آنها مجبور ساخت . بنابراین در قانون اساسی بر اصل تحزب و آزادی احزاب و آزادی عضویت با عدم عضویت و عدم اجبار در عضویت احزاب تأكید كرده است و سیاست كلان بر پایه قانون اساسی ، همین سیاست است .
●مشروط بودن و محدودیت ها :
در اصل ۲۶ قانون اساسی ، آزادی احزاب را مشروط دانسته است و این شرط در واقع برای حفظ آزادی احزاب و آزادی در نظام است . نه مشروط كردن یا محدود نمودن آزادی احزاب . زیرا تصریح دارد :
« احزاب آزادند مشروط به اینكه اصول استقلال ، آزادی ، وحدت ملی ، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نكنند . »
نقض اصول استقلال ، یعنی حزبی یا تشكلی برخلاف استقلال نظام جمهوری اسلامی در جهت وابستگی كه اسارت آور و ضد آزادی است اقدام كند .
نقض اصول آزادی ، یعنی حزبی در جهت مغایر و متضاد با آزادی كار كند .
نقض اصول وحدت ملی ، یعنی حزبی تفرقه و شكاف بین ملت بیندازد .
نقض موازین اسلامی ، یعنی حزبی علیه موازین اسلامی كه آزادی آور برای ملت ایران بوده ، فعالیت نماید .
نقص اساس جمهوری اسلامی ، یعنی تشكلی بخواهد براندازی كند یا جمهوری اسلامی را از بین ببرد .
●سیاستها بر پایه قانون اساسی :
سیاستهای كلان اسلامی كه بر پایه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بنظر می آید به شرح زیر می باشد :
۱. احزاب در نظام جمهوری اسلامی آزادند و سیاستها باید این آزادی را تعمیق و توسعه دهد .
۲. آزادی احزاب در راستای حقوق آنها و مردم و نظام است . لذا قانون باید این حقوق و آزادی را ساماندهی كند .
۳. با توجه به عدم اجبار در عضویت احزاب ، آزادی فردی و حقوق فردی ، دركنار آزادی احزاب و حقوق احزاب باید با هم حفظ شوند . لذا « نظام حكومتی حزبی » نمی تواند منطبق با اسلام و قانون اساسی باشد و سیاست آزادی فرد و حزب در رأی و نامزد شدن و نامزد نمودن برقرار است .
۴. قانون اساسی در مورد توسعه و كمك دستگاههای حكومتی به احزاب ساكت است و سیاستگذاری در این باره مربوط به ولی فقیه عادل و مصوبات مجلس شورای اسلامی است .
۵. تعیین مواردی كه نقض استقلال ، آزادی ، وحدت ملی ، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی میباشد و تدوین آن بصورت قانون و آئین نامه ، تا هم احزاب متوجه موارد نقض بشوند و هم رسیدگی به نقض موارد مذكور دستخوش سلیقه ها و دیدگاههای شخصی و دولتی و دادگاهها نباشد .
۶. تفكیك موارد نقض با « تخلف » و « جرم » و تعریف علمی و حقوقی هر كدام و شفاف كردن نحوه رسیدگی و مسئول رسیدگی به آنها .
۷. شفاف شدن « جرم سیاسی » در رابطه با تشكل های سیاسی و تدوین قوانین مربوط به آن و هیأت منصفه و تفاوت جرم سیاسی با جرم های دیگر .
۸. تدوین سیاستهای اصولی نظام در رابطه با احزابی كه ناقض موارد فوق هستند در پیشگیری از این احزاب ، و یا رسیدگی به آنها در صورت ارتكاب موارد مذكور ، به گونه ای كه مانع اظهار نظر و عقیده نشود و بهانه ای برای محدودیت آزادی احزاب نگردد و همچنین میدان برای سوء استفاده بیگانگان مداخله كننده در امور نظام ، و عناصر منحرف و برانداز باز نماند .
۹. ایجاد نهاد مجری قوانین مربوط به احزاب به گونه ای كه احزاب دچار محدودیتهای دولتی ، و یا حزب حاكم بر دولت ، یا دیدگاههای اشخاص حاكم نشوند . بطور مثال تركیب این نهاد می تواند از نمایندگان سه قوه و نیز نماینده یا نمایندگان منتخب احزاب باشد .
مقتضیات زمان و جهان :
ج ) شرایط قرون معاصر و شرایط جهانی و منطقه ای و محلی و شرایط جهان اسلام و آیندهنگری .
سومین پایه برای سیاستگذاری درباره تحزب و احزاب ، پس از اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شرایط جهانی و محلی و زمانی و پیشرفتهای انسانی است .
مسلم است كه تكامل جامعه بشری و نظام های حاكم بر كشورها و بر بین الملل و بین الدول ، و پیشرفتهای علمی و دانش و صنعت و گسترش ارتباطات و حركت رو به رشد آن بر اساس تفكر و اندیشه و تجربیات و نیازهای در حال افزایش جامعه جهانی ، و سیر تكاملی بطرف « جهانشهر واحد » و اندیشه حكومت جهانی در آینده ، اقتضاء دارد كه در سیاستگذاری برای تحزب و احزاب ، این مسائل كاملاً مورد دقت قرار گیرد .
تحزب ریشه در تاریخ بشر از آغاز تشكیل اجتماعات دارد و تحزب غربی كه از قرن ۱۶ میلادی آغاز شده است همواره دستخوش تحول و تكامل برحسب مقتضیات زمانی و مكانی بوده و خواهد بود .
حضور احزاب در صحنه سیاست امروز كه مرتبط با سیاستهای جهانی و منطقه ای است نیازمند انطباق آنها با مقتضیات فعلی و شرایط نظام جمهوری اسلامی ایران و جهان سوم می باشد .
بنابراین سیاستهای كلان نظام ایران اسلامی در رابطه با تحزب و احزاب نیز باید بر همین پایه طراحی و اجرا گردد. و مهمتر آنكه به آینده جهان و جامعه جهانی ، بویژه حكومت جهانی عدل و قسط اسلامی به امامت امام زمان (عج) و حداقل به تحولاتی كه تا ۵۰ سال دیگر اتفاق خواهد افتاد نگاه علمی و دقیق و راهگشا داشته باشد .
نویسنده:اسدالله بادامچیان
منبع:www.zekr.ir
منبع:www.zekr.ir
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست