جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


پل سی و سه پل - از بناهای مشهر اصفهان


پل سی و سه پل - از بناهای مشهر اصفهان
این پل که در نوع خود شاهکاری بی‏نظیر از آثار دوره سلطنت شاه‏ عباس اول است، به هزینه و نظارت سردار معروف او الله ‏وردی‏خان بنا شده. این پل در حدود ۳۰۰ متر طول و ۱۴ متر عرض دارد و طویل‏ ترین پل زاینده ‏رود است که در سال ۱۰۰۵ هجری ساخته شده است. در دوره‌ صفویه‌،مراسم‌ جشن‌ آبریزان‌ یا آبپاشان‌ ارامنه‌ در کنار این‌ پل‌ صورت‌ می‌گرفت‌. ارامنه‌ جلفا، مراسم‌ «خاج‌ شویان‌» را نیزدر محدوده‌ همین‌ پل‌ برگزار می‌کرده‌اند. پل‌ مزبور یکی‌ از شاهکارهای‌ معماری‌ و پل‌ سازی‌ ایران‌ و جهان‌ محسوب‌ می‌شود.
و به روایتی دیگر:
این پل در سال (۱۰۱۱ ه.ق) باهتمام اللهوردیخان سپهسالار شاه عباس و بنا به فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گردید و به طوری که در عالم آرای عباسی نوشته شده دارای چهل چشمه (دهانه) بوده که از هر چشمه آب خارج می‏گردیده، پلی بسیار عریض و طویل و مرتفع، شالوده آن با سنگ و آهک ریخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف پل غرفات و غلام گردشهای بلند فوقانی ساخته و چشمه ‏های زیرینش زیاد با عرض و مرتفع و طول آن ۳۵۰ قدم و عرضش بیست قدم و شش معبر باین شرح داشته است:
۱) راه وسط که مخصوص عبور سواره و گردونه‏ها بوده است.
۲ و ۳) دو طرف پل که از میان گالالریها ی زیبا می‏گذشت و به پیاده‏رو تخصیص داشت.
۴ و ۵) پشت بامهای گالاری از دو طر ف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشکوهی بوده است، سرانجام گالاریهای پل به وسیله پله‏های ظریف بزیر پل متصل می‏شد و از زیر پل هم موقع کم آبی عبور می‏کردند.
۶) از زیر پل بود.
مساحت این پل را سیاحان انگلیسی چهارصد و نود یارد تعیین کرده‏اند. هفت دهانه این پل گرفته شده و اکنون ۳۳ دهانه دارد و از این رو به پل ۳۳ چشمه شهرت دارد.
این پل را بنامهای:
۱) پل شاه عباسی
۲) پل اللهوردیخان
۳) پل جلفا
۴) پل چهل چشمه
۵) پل سی و سه چشمه خوانده‏اند
▪ وجه تسمیه هر یک چنین است:
پل شاه عباسی از آن جهت گویند که شاه عباس اول دستور بنای آن را داده است و چون بمباشرت و اهتمام اللهوردیخان ساخته شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده و از لحاظ اینکه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفته‏اند و چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه و اینک سی و سه چشمه دارد به پل سی و سه چشمه اشتهار دارد.
این پل برای اتصال خیابان چهار باغ کهنه عباسی به خیابان چهارباغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد ساخته شده است. این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است.
شرحی را که سرپرسی سایکس انگلیسی راجع به این پل نوشته از نظر اینکه بسیار دقیق و وضع پل را در آخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجری مجسم می‏نماید عیناً در اینجا نقل می‏گردد:
خیابان با شکوه چهارباغ از یک طرف به پل اللهوردیخان کشیده می‏شود، که با این که حالیه روی بویرانی نهاده معذا از پل های درجه اول عالم به شمار می‏آید، اینجا از یک شاهراه سنگ فرش شده وارد مدخل عمومی پل می‏شوند شکل فوق العاده و شگفت آور این پل که ۳۸۸ یارد طول آنست مقابل یک جاده سنگ فرش شده‏ای به عرض ۳۰ پا بدین قرار ایت که در آن سه معبر در سه سطح مختلف تعبیه شده که یکی از آنها راه معمولی روی پل است که در دو طرف آن طاق نماهای سرپوشیده ساخته‏اند. طاقنماها از طرفی برودخانه و از طرفی به همین جاده مشرف می‏باشند، در بالا و پائین این طاقنماها که با تابلوی نقاشی شده تزیین یافته بود هر کدام یک پیاده روهائی است که با پله کانها باین راه اصلی وصل می‏شود و در کنار سطح رودخانه معبر دیگری است که به طول رودخانه امتداد می‏یابد. تنها انتقاد مخالفی که برای ساختمان این پل می‏شود کرد و آن از تصویر هم نمایان است آنکه، پل مزبور در مقابل جریان ضعیف و باریک زنده رود در بیشتر فصول سال بیش از، انداغزه جنبه ظرافت دارد.
در تاریخچه ابنیه تاریخی اصفهان درباره این پل تاریخی چنین نوشته است:
در انتهای جنوبی خیابان چهارباغ پل اللهوردیخان است که به نام بانی و سازنده آن خوانده می‏شود و در همان موقعی که شاه عباس دستور کاشتن درختان چهارباغ را می‏داده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتی به خرج می‏داد، وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادی نکرده است. ایوانچه‏ها و غرفه‏های زیبا و متناسب طرفین پل که جای نشستن اهالی و عبور و مرور است به همان حالت اولیه باقی مانده است. طول این پل ۲۹۵ متر و عرضش ۱۳/۷۵ متر می‏باشد. نوشته‏اند که در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدریج سی و سه چشمه شده در سنوات اخیر قسمت زیادی از بستر رودخانه را تصرف کرده و اشجاری غرس نموده بودند به طوری که چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممکن بود بکلی متروک شود وی در سال ۱۳۳۰ که آقای مصطفی خان مستوفی ریاست شهرداری اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضی مزبور را از تصرف غاصبین خارج و مجرای عبور آب چشمه‏ها را باز کرد و اقدام به ساختمان دیوارهای سنگی در طرف شما رودخانه نموده که نوز آثارش پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است. در دوره صفویه ارامنه حق داشتند تا میدانی که اول پل احداث شده بود جمع شوند و مال‏التجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانی تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور کرده داخل شهر شوند در جل این پل مجسمه رضا شاه کبیر بر روی ستونی بارتفاع ۵ متر دیده می‏شود که اسبی سوار و به طرف شما متوجه است اطراف این مجمسه فعلاً میدان ۲۴ اسفند و با میدان مجسمه نامیده می‏شود.
در شمال شرقی پل یعنی اول خیابنی که به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجری است که بیاد مقبره کمال الدین اسماعیل )قبرش در جهانباره است( ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده می‏شود که به طرف پل جوئی و خواجو امتداد دارد.
به طوری که ملاحظه شد گفتار تاریخچه ابنیه تارخی اصفهان وضع پل زاینده رود را در گذشته و حال تشریح کرده و اقتضاء داشت که برای استحضار سرگذشت پل ایام گوناگون درج گردد.
تاورنیه سیاح فرانسوی راجع باین پل در سفرنامه خود که نظم الدوله ابوتراب نوری آن را ترجمه کرده چنین نوشته است:
پلی که در وسط خیابان تقاطع می‏کند موسوم به پل اللهوردیخان که بانی آن بوده است می‏باشند و آن را پل جلفا هم می‏گویند. این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن بیک میزان است. دو طرف آن از وسطش پست‏تر نیست، ۳۵۰ قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده که خلی پست و کم ارتفاع است، در دو کناره پل راهروی به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل که چندین طاق با پایه‏های مرتفع به ارتفاع ۲۵ یا ۳۰ پا سقف آن را نگاهداشته‏اند دیده می‏شود، اشخاصی که می‏خواهند هوا خوری کنند وقتی که خیلی گرم نباشد از بالای سقف راهروها عبور می‏نمایند، اما معبر معمولی از زیر آن راهروها است که به منزله نرده و نگهبان است و روزه نهائی به طرف رودخانه دراد که هوای لطیف و خنک از آنه داخل راهرو می‏شود. زمین راهرو از سطح پل خیلی بلندتر است و به توسط پله به راحتی بالای آنها می‏روند. فضای وسط پل مخصوص عبور گاری و دواب است و تقریباً ۳۵ پا عرض دارد. یک معبر دیگر هم دارد که در تابستان و وقع کمی آب به واسطه خنکی خیلی مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصی که تخته سنگها نزدیک هرم اتفاق افتاده می‏توان از روی آنها رد شد بدون اینکه پاتر بشود. از تمام دهنه‏های زیر پل به واسطه درهائی که به هر چشمه گذراده‏اند می‏توان عبور نمود از پلکانی که در قطر پایه پل ساخته شده از روی پل به زیر چشمه‏ها و طاقها پائین می‏روند و همینطور پله هائی در دو طرف دارد که به بالای مهتابی روی راهروها صعود می‏نمایند و عرض راه پله‏ها بیش از ۲ تواز (۴ ذرع تقریباً( است، و در دو طرف نرده و محافظی کشیده‏اند که از پرت شده جلوگیری می‏نمایند.
بنابراین این شش معبر در روی این پل وجود دارد: یکی در وسط و چهار تا در دو طرف که عبارت است ازی زیر و بالای هراهرورهای پلکان تنگی که به زیر پل می‏رود حقیقتاً این پل از روی صنعت و استادی بنا شده و می‏توان گفت قشنگترین صنعت و شاهکار ابنیه ایران است، اما بسی دور است از اینکه به استحکام پل نف پاریس ساخته شده باشد.
سرپرسی سایکس انگلیسی در شرحی که راجع به پل زاینده رود نوشته بود گفته بود که این پل با اینکه روی به ویرانی نهاده از پل های درجه اول عالم است و اما تاورنیه تعصب ملی نگذارده که در قضاوت خود انحراف نورزد، گرچه تاورنیه در کلیه موراد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بناها و یدگر آثار ایران را کوچک و پست جلوه دهد و از دیگران هم استفاده کرده که در تجلیل اصفهان غلو کرده‏اند.
اینکه آرای مختلفی راجع به این پل نگاشته شد برای امکان استخراج نظر صحیح و صائب درباره آن بود و اینکه درستی و نادرستی نظرهائی چون نظر تاورنیه معلوم گردد. در هر حال اکنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانی به شمار می‏رود زیر شماره ۱۱۰، به ثبت تاریخی رسیده است.
شاه عباس اول به طوری که مورخان و سیاحان خارجی نوشته‏اند در هر حال در جشن آبریزان شرکت می‏کرد و اگر در اصفهان بود در کنار زاینده بود برابر پل سی و سه پل و اگر در مازندران بود در کنار دریای خزر، و گاهی روی پل سی و سه چشمه برگزر می‏کرد.
در کتاب زندگانی شاه عباس اول راجع به جشن نوروز که شاه در سال ۱۰۱۸ هجری در روی پل سی و سه پل برگزار کرده چنین نوشته است.
جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام می‏یافت. گذشته از باغ نقش جهان پل اللهوردی خان را نیز آئین می‏بستند و چراغان می‏کردند. و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت می‏گرفت، و گلهای فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته می‏شد. از آن جمله در سال ۱۰۱۸ با آنکه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزی گرفتند و بر سر پل گلریزان کردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندی هنر نمائی بسیار کرده بودند، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن سال را به ایشان بخشید.
در تاریخ این جشن و گلریزان میر حیدر معمائی کاشی چنین سروده است:
گل گشت روی پل چو کند خسرو عجم
گل گشت روی پل پی تاریخ کن رقم
موضوعی که باقی ماند تاریخ بنای پل است که بامر شاه عباس کبیر انجام شده است. آنچه مسلم است در سال ۱۰۱۸ که جشن گلریزان در حضور شاه عباس انجام گردید پل مزبور ساخته بوده است ولی مورخان سال اتمام را متفاوت نشوته‏اند:
اسکندربیک در عالم آراء در وقایع سال (۱۰۱۱) چنین نوشته:
در انتهای خیابان باغی بزرگ و وسیع، پست و بلند، نه طبقه جهت خاص پادشاهی طرح انداخته بباغ عباس آباد موسوم گردانیدند و پل عالی مشتمل بر چهل چشمه به طرز خاص، میان گشاده که در هنگام طغیان آب در کل، یک چشمه به نظر در می‏آید، قرار دادند که بر زاینده رود بسته شده هر دو خیابان بیکدیگر اتصال یابد.
حاج میرزا حسن خان جابری انصاری در تاریخ اصفهان و ری در وقایع اسل ۱۰۰۵ ه.ق( چنین نوشته:
شاه عباس اصفهان را پای تخت دائمی خود نموده طرح عمارات عالیه انداغخ، سر درب درب قیصریه جنگ او است با ازبکان.
و در وقایع سال (۱۰۰۸ ه.ق) چنین نوشته:
شاه از هرات به اصفهان آمده و تکمیل طرح عمارات و باغات که هر یک از امراء باغی به نما خود ساخته در حواشی چهار باغ کهنه در چهار باغ بالا.
و نیز در وقایع سال (۱۰۰۸ ه.ق) می ‏نویسد:
شاه عباس به اصفهان برگشت، اللهوردیخان را فرمود پل زاینده رود را با عمارات دیوانی بساخت.
در وقایع سال (۱۰۱۲) نوشته است:
▪ بنای سر درب عالی عیصریه و کاشی کاری ممتاز آن ...
میرزا علینقی کمره‏ای متخلص به نقی که از شعرای زمان بوده ماده تاریخی سروده که ابیات آن چنین است:
فلک قدر الله و یردی که قدر
ز عباس شاه اندر ایام یافت
بامداد بیگ ویردی دادگر
پلی کدر آغاز و انجام یافت
بسعی ملک سیرت آقا حسین
بخیر العمل حسن اتمام یافت
به دست زبر دست صعب امیر
چو بند امیر این بنا نام یافت
پی سال تاریخ این پل نیافت
کسی خوبتر از »پل اتمام یافت«
ظاهراً گفته عالم آرا اینستکه پل در سال (۱۰۱۱ ه.ق) ساخته شد و گفته‏های جابر انصاری قسمتی حاکی است که در سال مزبور ساخته شده و قسمتی می‏رساند که دستور داده شده که بسازند و در قسمت نوشته که ساختن آن با سر در قیصریه مقارن بوده و حال آنکه ساختمان سر در قیصریه را از وقایع سال ۱۰۱۲ نوشته است. و هیچ اشاره بسند این گفته‏ها هم نشده است.
ماده تاریخ منسوب به نقی کمره‏ای هم حاکی است که ساختمان پل امیر در سال (۱۰۰۵ ه.ق) انجام یافته است ولی تاریخ شروع آن معلوم نیست و باید اذعان کرد که اگر منظور همان پل چهل چشمه و یا اللهوردیخان باشد محال است که در ظرف یکسال چینن پلی ساخته شده باشد و حدال باید در سال (۱۰۰۳ ه.ق) شروع شده باشد تا در (۱۰۰۵ ه.ق) به اتمام برسد.
آنچه به نظر می‏رسد این است که برای ساختمان عباس آباد مسلم است که باید ابتداء پل واسطه ساخته شود و سپس شروع به ساختمان آن طرف پل شود. تاریخ ساختمان چهارباغ یعنی اتمام آن مطابق ماده تاریخی که سروده‏اند و عالم آراء نوشته است. هزار و پنج هجزری است و ماده تاریخ چنین است:
عجب چارباغی است بهجت فزا
گرش ثانی خلد گویند شاید
چو تاریخ آن دل طلب کرد گفتم:
نهالش به کام دل شه بر آید
که با حساب حروف جمل با هزار و پنج مطابقت دارد و نیز تاریخ تکگائی که در خیابان چهارباغ طبق دسترو شاه عباس ساخته شده سال هزار و یازده است که در تذکره نصرآبادی به نقل از تاریخ جلال منجم به شاه عباس اول منسوب شده و آن ماده تاریخ چنین است:
کلبه‏ای را که من شدم بانی
مطلبم تکیه سگان علی است
زین سبب فیض یافتم ز اله
که مرا مهر با علی ازلی است
خانه دلگشا شدش تاریخ
چونکه از کلب آستان علی است
و از طرفی اللهوردیخانه در سال (۱۰۰۴ ه.ق) از طرف شاه عباس اول به ایالت فارس منسوب گردید و در آنجا به اداره امور و تمشیت می‏پرداخت تا اینکه حکومت کهکیلویه هم بر حزوه حکومتش افزوده گردید و از مجموع این تواریخ استنباط می‏شود که شاه عباس پس از استقرار به سلطنت و پیش از اینکه مقر خود را صافهان قرار دهد در صدد بوده که اصفهان را به پایتختی انتخاب کند و از این رو دستور داده بود که طرحهائی برای آبادی اصفهان مهیا کردن آن برای پایتختی ریخته شود و شاید اعزام اللهوردیخان به فراس هم از این نظر بوده که اقدامات عمرانی اصفهان هم زیر نظر او قرار گیرد و عمدتاً باید عمران اصفان از بعد از تاریخ اعزام اللهوردیخان یعین بعد از سال (۱۰۰۴ هجری) انجام یافته باشد و تقریباً هم همین طور است چه مطابق ماده تاریخی نقی کمره‏ای هم ساختمان پل اللهوردیخانه در سال (۱۰۰۵ ه.ق( اتمام یافته و عمران خیابان چهار باغ در (۱۰۰۵ ه.ق) و تکایا چهارباغ در (۱۰۱۱ ه.ق) و در سال (۱۰۲۵ ه.ق) تمام ساختمانهائی که از زمان شاه عباس شروع شده بوده سرانجام یافته بوده است.
و اما اینکه گفته شده در سال (۱۰۱۱ ه.ق)مأمور ساختمان پل شده با تاریخ اتمام پل که (۱۰۰۵ ه.ق) باشد مغایر است، می ‏توان گفت اللهوردیخان ابتداء طبقه زیرین پل را برای امکان عبور و مرور ساخته بوده که در (۱۰۰۵ ه.ق) به اتمام رسیده بوده و بعد در (۱۰۱۱ ه.ق) مأمور شده که پل را به اتمام برساند یعنی طبقه بالا را نیز بسازد که در موقع طغیان رودخانه هم عبور و مرور از طبقه دوم مقدور باشد و شاید طغیان رودخانه زاینده رود موجب تکمیل پل بوده است و با این فرض دیگر مغایرتی در بین نخواهد بود.
نظر دیگری هم امکان دارد و آن این است که بگوئیم پل موضوع ماده تاریخ نقی کمره‏ای در فارس بوده نه در اصفهان ولی چون در تاریخ چنین اشاره‏ای نشد ناچار باید پل موضوع ماده تاریخ نقی را همان پل سی و سه پل دانست.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان