چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
سفرت بخیر، اما ...
از آنجایی که نیروی انسانی از عوامل عمده رشد و توسعه هر کشور بوده و اصلیترین سرمایه هر کشور نیروی انسانی آن کشور و به خصوص نیروی انسانی تحصیلکرده است، لذا با گذشت زمان، توجه کشورها به تربیت نیروی انسانی کارآمد، فزونی یافته و به موازات این موضوع، حساسیت کشورها بر مهاجرت نیروی انسانی نیز افزایش یافته است. هرچند در بحث مهاجرت، هجرت هر فردی از کشوری که وطن وی محسوب میشود و اقامت در کشوری دیگر قابل توجه است، ولیکن مهاجرت نخبگان و افراد تحصیلکرده از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است.
در حال حاضر، آمار دقیقی از افرادی که سالیانه از کشور خارج و برای اشتغال و زندگی به سایر کشورها مهاجرت میکنند، در دسترس نیست اما براساس اخبار و اطلاعات منتشره از صندوق بینالمللی پول و سایر مراجع معتبر بینالمللی، میزان مهاجرت افراد تحصیلکرده از کشورهایی مانند هندوستان، چین و ایران به نسبت سایر کشورها قابل توجه است. همچنین براساس اعلام مراجع ذیربط در کشورمان از قبیل وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بیشتر افرادی که در کنکور سراسری دارای رتبه دو رقمی (رتبه زیر ۱۰۰) هستند، از یکی از دانشگاههای معتبر دنیا (به خصوص کانادا و آمریکا) نامهای مبنی بر امکان ادامه تحصیل در آن دانشگاهها برای مقاطع بالاتر با ارایه امکانات مناسب پس از اتمام دوره تحصیلات دانشگاهی در ایران دریافت میدارند و بیشتر دانشآموزانی که در المپیادهای متعدد علمی صاحب رتبه میشوند، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور دعوت میشوند. همچنین تعداد فارغالتحصیلانی که پس از اتمام تحصیلات خود در کشور، مدارک خود را برای ترجمه به منظور خروج از کشور دریافت میدارند، قابل توجه است. بلاشک هوش و استعداد برتر جوانان ایرانی از عوامل عمده تلاش سایر کشورها برای جذب این استعدادها و نیروی انسانی که با صرف میلیاردها ریال حاصل شده است، میباشد اما به طور مسلم، این تنها عامل مهاجرت افراد از کشور نیست و باید به سایر عواملی از قبیل عوامل علمی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... نیز توجه کرد.
تحقیقات نشان میدهد که در میان عوامل متعدد موثر در مهاجرت و یا مهاجرت نکردن نیروی انسانی یک کشور، فراهم بودن زمینه و امکانات علمی و تحقیقات نقش و اهمیت بیشتری نسبت به سایر عوامل دارد، چراکه فرد متخصص در جستجوی ارایه آنچه در توان دارد، است و کشوری نتواند زمینه لازم را برای کار علمی و تحقیقاتی این قشر فراهم آورد، به طور مسلم به نحوی خواسته یا ناخواسته زمینه را برای خروج این افراد فراهم کرده است و بالعکس کشوری که امکانات و شرایط مناسب برای استفاده از تخصص این افراد را فراهم آورده باشد، به راحتی سبب جذب متخصصان و محققان میشود.
بنابراین توجه به این نکته حایز اهمیت است که سرمایهگذاری در امر تحقیقات و فراهم آوردن بستر لازم برای استفاده هر چه بیشتر از نیروهای علمی و تحصیلکرده، نه تنها باعث حفظ نیروی انسانی هر کشور و رشد علمی و اقتصادی آن میشود، بلکه سبب افزایش تمایل متخصصان سایر کشورها به مهاجرت به آن کشور نیز میشود. البته باید توجه داشت که تنها سرمایهگذاری در بخش پژوهش و تحقیقات نمیتواند مانع خروج و مهاجرت نیروی انسانی متخصص شود، چراکه کشورهایی وجود دارند که باوجود سرمایهگذاری کلان در بخش آموزش و تحقیقات باز هم نتوانستند بر معضل خروج نخبگان فایق آیند.
سایر عواملی که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرند، عبارتاند از
الف) به کارگیری صحیح و استفاده مناسب و بجا از نیروی تحصیلکرده و متخصص
ب) رعایت تعادل و تناسب در تربیت نیروی انسانی براساس نیاز کشور
ج) فراهم آوردن امکانات علمی و تحقیقاتی مناسب برای استادان، محققان و دانشجویان
د) داشتن استقلال و آزادی عمل برای محققان و دانشمندان به نحوی که محقق در زیر سلطه قوانین اداری گرفتار نشود و یا با نتایج حاصل از تحقیقات علمی وی برخورد غیرعلمی و غیرکارشناسی صورت نگیرد.
ه) رعایت شأن علم و افراد متخصص و صاحبنظر، چراکه هر مسالهای که موجب شود متخصص و محقق شاغل در محیطهای علمی احساس کند مورد بیتوجهی و کملطفی مسوولان است، خواه از لحاظ مادی و خواه از لحاظ معنوی، موجبات یاس و ناامیدی این قشر را فراهم آورد و زمینه را برای خروج این افراد از کشور فراهم میسازد. این موضوع، به خصوص در کشورهای در حال توسعه که با مشکلات فرهنگی و اقتصادی بیشتری مواجه و متخصصان و دانشمندان با مشکلات معیشتی جدیتری مواجه هستند، بیشتر خودنمایی میکند.
و) توجه به سطح علمی دانشگاهها و رعایت توازن و رشد کمی و کیفی دانشگاهها، چراکه بیتوجهی به کیفیت مسایل آموزشی و پژوهشی در دانشگاه به واسطه پرداختن به کمیت موجبات نارضایتی استادان و دانشجویان را فراهم آورده و تداوم آن موجب تیره شدن چشمانداز آینده برای بسیاری از نخبگان و در نتیجه تمایل آنان برای خروج از کشور میشود.
علاوه بر عوامل علمی که ذکر شد عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز از دیگر عوامل موثر در مهاجرت است. عوامل فرهنگی و اجتماعی علاوه بر تاثیر در مهاجرت نخبگان و اقشار تحصیلکرده در مهاجرت عامه جامعه نیز تاثیر به سزایی دارد. شرایط فرهنگی و اجتماعی یک کشور از حیث وجود نظم و امنیت اجتماعی، محفوظ بودن جایگاه دانشمندان و افراد تحصیلکرده و روشنفکر، فقدان برخوردهای اجتماعی ناهنجار، نبود فساد، تبعیض، تمایزات قومی و نژادی، احترام به نظرات و دیدگاهها، احترام به باورها و اعتقادات، خدمات و رفاه اجتماعی، وجود امکانات آموزشی مناسب و تامین بودن آتیه فرزندان و... از جمله عوامل موثر در تصمیمگیری افراد به ماندن در یک کشور و یا ترک آن کشور است. از طرف دیگر، وجود جاذبههای متعدد در سایر کشورها از قبیل تامین اجتماعی، پیشرفت شغلی، استقلال در کار، تطابق فرهنگی، رعایت قوانین اجتماعی، حفظ حرمت و جایگاه انسانها و... از جمله عوامل جذب افراد به سایر کشورها است. عوامل عاطفی، وابستگیهای اجتماعی و خانوادگی و پیوندهای دوستی، احساسات میهنپرستی و کشور دوستی، نگرشهای فرهنگی، دیدگاههای مذهبی نیز از عوامل موثر در مهاجرت نیروی انسانی است.
عامل مهم دیگری که علاوه بر عوامل علمی و فرهنگی ـ اجتماعی در مهاجرت افراد موثر است، عامل اقتصادی است. این عامل از چند دیدگاه قابل توجه است:
▪ نقش اقتصاد در تحقیقات:
بلاشک کشورهایی که از توان اقتصادی بالاتری برخوردارند اعتبارات بیشتری را نیز به امر تحقیقات اختصاص میدهند و همین امر موجب پیشرفت سریعتر علمی شده و در نتیجه محققان و دانشمندان تمایل بیشتری به سکونت و اشتغال در چنین کشوری نشان خواهند داد. نقش اقتصاد در بهبود شرایط زندگی و سلامت جامعه: به طور مسلم، کشورهایی که از وضعیت کلان اقتصادی بهتری برخوردارند، از لحاظ شرایط زندگی وضعیت بهتری را دارند بنابراین از جاذبه بالاتری نیز برخوردار هستند. تحقیقات نشان میدهد که امید به زندگی با تولید سرانه ناخالص ملی ارتباط مستقیم دارد، هرچند که شیوه مصرف و به کارگیری نشان میدهد بالاترین امید به زندگی در کشورهایی وجود دارد که لزوما ثروتمندترین کشورها نیستند اما اینها کشورهایی هستند که کمترین میزان نابرابری را در توزیع درآمدها دارند.
▪ نقش اقتصاد در زندگی فردی:
میزان درآمد، فواصل درآمدی، هزینههای زندگی از قبیل هزینه مسکن، خوراک، پوشاک و... از عواملی است که بر سطح زندگی افراد تاثیر گذاشته و بر تصمیم افراد اعم از تحصیلکرده و غیر تحصیلکرده در ماندن در یک کشور و یا ترک آن کشور موثر است. عوامل سیاسی نیز از دیگر عواملی است که در مهاجرت افراد به خصوص قشر تحصیلکرده و روشنفکر از یک کشور نقش به سزایی دارد. به طور مثال، در کشور آرژانتین پس از کودتای سال ۱۹۶۶ فقط از دانشگاه بوینس آیرس صدها نفر از استادان به خارج از کشور عزیمت کردند و یا در ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی روند عزیمت دانشمندان و محققان به خارج از کشور سیر صعودی به خود میگیرد و یا در کشور عراق پس از حمله آمریکا به این کشور و تغییرات پیش آمده دانشگاهها با کمبود جذب نیروی انسانی مواجه میشوند. البته از آنجایی که موارد فوقالذکر استثنا تلقی میشود و اغلب دانشمندان بیشتر از آنکه معطوف به مسایل سیاسی باشند سرگرم امور علمی خود هستند بنابراین میتوان گفت که عامل سیاسی به معنای خاص کلمه و به خودی خود نمیتواند عامل جدی مهاجرت محسوب گردد اما به طور قطع، آنچه در این امر موثر است شیوه برخورد مسوولان سیاسی و شیوه مدیریت است که در امر استفاده صحیح از نیروی انسانی و استعدادها سهم اساسی دارد.
البته به این نکته باید توجه کرد که در کشورهای در حال توسعه ضعف ثبات سیاسی و تغییر سریع قوانین و دستورالعملها و تاثیر این تغییرات بر جامعه به خصوص برای افرادی که با برنامههای علمی و دقیق آینده را مینگرند، در مهاجرت افراد امری غیرقابل انکار میباشد. در این میان، فقدان استقلال عمل، امنیت شغلی و فکری و برخوردهای ناشایست با اهل علم توسط مسوولان سیاسی هر کشور تاثیر مستقیم و قابل توجهی در مهاجرت اقشار تحصیلکرده برجای میگذارد.
به هر حال هر چند عواملی که ذکر شد تنها عوامل موثر در مهاجرت افراد نیستند، ولیکن در اینجا مجال پرداختن بیش از این به این عوامل نیست. آنچه مهم است این است که از دست دادن نیروی انسانی کارآمد یک ضایعه ملی برای هر کشوری محسوب میشود و به طور مسلم نمیتوان با اقدامات سطحی و روبنایی با این معضل مقابله کرد و لازمه برخورد با این موضوع اتخاذ راهکارهای همه جانبه و ملی و تبیین سیاستهای کلان و کشوری است، لیکن اجمالا میتوان به محورهای ذیل به عنوان راهکارهای مقابله با از دست دادن نیروی انسانی اشاره کرد:
از آنجایی که مهاجرت (Immigration) به طور عام معادل از دست دادن نیروی انسانی کارآمد و تحصیلکرده تلقی نمیشود و بسیاری از مهاجران دارای تحصیلات دانشگاهی نیستند و مهاجرت این دسته از افراد از لحاظ علمی، اقتصادی و سیاسی چندان با اهمیت تلقی نمیشود، بنابراین باید بیشتر به مهاجرت نخبگان یا به اصطلاح فرار مغزها (Brain Drain) توجه کرد و این به معنای خروج نیروی انسانی متخصص و نخبه یک کشور است. به طور کلی فرار مغزها زمانی اطلاق میشود که فرد ارتباط خود را با کشور به طور کامل قطع کرده و کشور مبدأ به هیچعنوان نتواند از دانش و علم فرد استفاده کند. از آنجایی که مهاجرت نخبگان واقعیتی موجود است بنابراین بهتر است به جای برخورد نامناسب با متخصصانی که به هر دلیل در خارج از کشور خود به سر میبرند، ارتباط منطقی در جهت استفاده از علم و دانش ایشان برقرار شود و با تشکیل شبکههای منسجم علمی تا سر حد امکان از توان علمی این دسته از افراد برای پیشرفت و آبادانی کشور بهره جست که این امر پدیده (Brain circulation) را رقم خواهد زد. از طرف دیگر، باید به این نکته نیز توجه کرد که همیشه از دست دادن نیروی انسانی با خروج افراد از کشور صورت نمیگیرد و در بسیاری از موارد نیروی متخصصی که در خارج از کشور است، با ایجاد ارتباط علمی با کشور خود و انتقال دانش و فناوری جدید مایه پیشرفت کشور خود را فراهم میآورد و بالعکس بعضی از نیروهای متخصصی که در داخل کشور هستند بیش از آنکه برای کشورش مفید باشند، در جهت خدمت به کشورهای سرمایهداری چه از طریق انتقال تکنولوژی و خرید دستگاههای غیرضروری برای کشور و چه از طریق انجام تحقیقاتی که هیچ فایدهای برای کشور نداشته و نتیجهاش عاید کشورهای پیشرفته شده و تنها سبب هدر رفتن مواد، سرمایه و امکانات کشور میشود، نیز به نوعی هدر رفتن مغزها و سرمایهها تلقی میشود. بنابراین باید به پدیده انتقال تکنولوژی که اغلب از کشورهای پیشرفته به کشورهای در حال توسعه صورت میگیرد نیز با دقت نظر بیشتری نگریست و بر دانشمندان است تا تلاش کنند به جای اینکه جهان سوم در خدمت علم و صنعت کشورهای پیشرفته باشد، در خدمت کشورهای در حال توسعه باشد. توجه دانشمندان کشورهای در حال توسعه به این نکته که آیا هر علم و تکنیکی که در کشورهای پیشرفته وجود دارد، بدون چون و چرا برای کشورهای در حال توسعه نیز مفید است موجب خواهد شد تا این قشر بیش از آنکه مقهور پیشرفتهای سایر کشورها شوند، به فکر پیشرفت واقعی کشور خود با به کارگیری علم و توان علمی خود باشند و از طرف دیگر، مسوولان هر کشور نیز با استفاده از توان علمی متخصصان و دانشمندان کشور که در خارج از کشور به سر میبرند، موجبات ترقی و پیشرفت کشور را فراهم آورند.
علاوه بر مسایل فوق، توجه به این نکات نیز در کاهش مهاجرت نیروی انسانی تاثیر تعیین کنندهای خواهد داشت: ترویج روحیه احترامگذاری به علم و عالمان و احترام به آرا و اندیشههای صاحبنظران و متخصصان، تقویت روحیه وطن دوستی و تقویت فرهنگ ملی، بهبود و ارتقای سطح کیفی دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی، ایجاد ثبات و آرامش در جامعه و اجرای دقیق قوانین و مقررات، توجه به تحقیقاتی که موجب پیشرفت و آبادانی کشور است و پرهیز از تحقیقات لوکس که نمیتواند مشکلی از کشور را برطرف کند، تقویت ارتباط با مراکز علمی و تحقیقاتی دنیا و همچنین تقویت ارتباط با متخصصان مقیم خارج از کشور و در نهایت، مشخص کردن چشمانداز و راهبرد پیشرفت علمی کشور و یا به اصطلاح تبیین نقشه جامع علمی کشور از جمله عواملی هستند که ضایعات ناشی از مهاجرت نیروی انسانی هر کشوری را به حداقل خواهند رساند.
منبع : هفته نامه سپید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست