یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا
رفاه با تلاش بهدست میآید نه با یارانه
● عدهای معتقدند پنبه، مسألهای آشکار است و نیازی نیست در مورد آن به بحث و بررسی بپردازیم؛ دیدگاه شما در این مورد چیست؟
▪ مگر مسئله پنبه حل شده است؟ باید بدانیم زنجیره نخست صنعت نساجی، ریسندگی میباشد که ۸۰ درصد آن با پنبه سروکار دارد. در واقع پنبه شاهرگ صنعت نساجی است. البته من واحد تولید ریسندگی ندارم اما دفاعم از صنعت ریسندگی بسیار قوی است. موضوع دیگر اینکه اگر بپذیریم مطبوعات ستون چهارم هستند نمیتوان و نباید تا مسئلهای را حل نکرد، دست از پیگیری برداشت. بهعنوان یک مجله صنعتی و تخصصی که بهدنبال مسائل صنعت نساجی هستید و تا زمانی که مسائل آن مرتفع نشده باید پیگیری خود را ادامه دهید، در این راه باید صنعت نساجی و انجمن صنایع نساجی از شما حمایت نماید.
مصاحبهای که در شمارههای گذشته در مورد پنبه منتشر کرده بودید، بحثانگیز بود اما یکی از افرادی هستم که معتقدم مجله یک تریبون آزاد است. البته گروهی نیز معتقد بودند نساجی امروز بهعنوان یک رسانه تخصصی باید از جامعه نساجی حمایت نماید و دیدگاه شما بایددر راستای حمایت از صنعت نساجی باشد.
بهنظر من نباید در مورد مسئله پنبه سیاسی عمل کرد بلکه باید تخصصی رفتار کنیم. اگر شعار دولت اشتغالزائی است پس باید حرکات و تصمیماتش مبنی بر ایجاد اشتغال باشد. در واقع سیستم حمایتی خود را در صنعتی متمرکز نماید که زیرساز ایجاد بیشترین حجم اشتغال است. مانند صنعت نساجی که چرخه بسیار بزرگی را از کشت پنبه تا عرضه محصول نهائی در فروشگاهها در بر میگیرد.
● البته گرفتن زمان برای گفتوگو با صنعتگران نساجی چندان ساده نیست، از فهرستی که جهت مصاحبه تهیه شد شاید تعداد کمی حاضر به انجام گفتوگو شدند.
▪ شاید انتخاب مصاحبه شوندگان درست نبوده است.
● اما در این فهرست افرادی انتخاب شدند که وقتی موضوع پنبه پیش میآید، نوشتن نام آنها الزامی و جزو ضروریات بود...
▪ بله این مسأله وجود دارد، اما مثلاً اگر فردی مصرف کننده پنبه است اما از سوی دیگر به واردات نخ هم میپردازد حاضر به انجام گفت و گو نیست. ببینید، سئوال اینجاست که مگر کشت پنبه تحت نظر وزارت صنایع و معادن است؟ باید ورود و خروج پنبه را آزاد گذاشت. بنده طرفدار پنبه داخلی هستم و البته یکسری فعالیتها در جهت افزایش کیفی تولید پنبه داخلی صورت گرفته است اما چرا باید بار مالی پنبه را صنعت نساجی که خودش هزاران گرفتاری دارد، تحمل کند؟ اگر بهطور صحیح مثل دیگر کشورها یارانه در اختیار کشاورز پنبه کار قرار گیرد، تولید این محصول به ۲۵۰ هزار تن هم خواهد رسید.
در حال حاضر دولت از خودروسازی دفاع میکند. اما اگر نرخ بنزین لیتری ۶۰۰ـ۵۰۰ تومان شود، فروش اتومبیل کاهش چشمگیری پیدا میکند و کارخانههای خودروسازی ورشکست میشوند زیرا توان صادراتی ندارند.
از سوی دیگر آیا کشاورز پنبه کار زمانی که در زمین خود پنبه نمیکارد، اقدام به کاشت محصول دیگری نمیکند؟ آیا زمینش بایر باقی میماند؟ از سوی دیگر آیا صنعتگری که میلیاردها تومان سرمایهگذاری کرده و زمینه اشتغال چند صد نفر را بهوجود آورده، حق ندارد مواد اولیه مورد نیازش را انتخاب و نسبت به واردات آن اقدام کند؟
● این یعنی توجیه واردات پنبه؟
▪ خیر، طرفدار واردات پنبه نیستم. اگر قرار است وارد دهکده جهانی شویم و به رقابت بپردازیم باید برنامهریزی توأم با منطق داشته باشیم. در این زمینه باید تعرفههای صنعت نساجی منطقی باشند و مسیر مشخصی را طی نماید.
زمانی پارچههای تولید ایران حتی در نمایشنامههای شکسپیر هم مورد توجه قرار داشت. اما امروزه این موقعیت را از دست دادهایم.
مزیت نسبی یعنی شرایطی را ایجاد نمائیم که در آن به موفقیت دست یابیم. دولتمرد باید تصمیم نهائی خود را اتخاذ نماید که برای کشور اتومبیل سازی مزیت نسبی دارد یا صنعت نساجی. چرا باید محصولات و تولیدات چین را تقویت کنیم؟ این مسائل باعث زجر و اندوه صنعتگران نساجی میشود. باور کنید برای این مصاحبه احساساتی صحبت نمیکنم اما زمانی که مشاهده میکنم تولید یک شرکت موفق دو برابر و نیم افزایش یافته و فروش آن هم روند صعودی داشته است اما سود کسب شده به نصف کاهش پیدا کرده است، چه باید گفت؟ این امر یعنی تورمهائی که به واحدهای تولیدی کشور تزریق میشود مانند افزایش حقوق کارگران، وجود تعطیلات رسمی بیش از اندازه و... جالب است بدانید در سایر کشورها مانند آمریکا برای روزهای تعطیل حقوقی پرداخت نمیشود و فقط ۶ روز در سال تعطیلی وجود دارد که برای این ایام نیز حقوقی در نظر گرفته نمیشود.
نخستین حلقه زنجیره تولید، مواد اولیه است. اکثر صنایع ریسندگی و تریکوبافها رو به تعطیلی میروند زیرا دیگر تولید برایشان مقرون به صرفه نیست.
دو هفتهای است که از شرایط موجود ناراحت هستم. بسیاری میگویند برجسازی در حال حاضر بهترین و سودآورترین فعالیت است، این دیدگاه تفکر غالب جامعه ماست. در این شرایط تمام فشارها بر روی تولید کننده وارد میشود.
● نیاز سالیانه صنعت نساجی به پنبه چه میزان است؟
▪ طبق گفتهها امسال حدود ۷۰ هزار تن پنبه از مزارع داخلی برداشت شده است. اما پنبه مناسب حدود ۵۵ ـ ۵۰ هزار تن میباشد.
● منظورتان از پنبه مناسب چیست؟
▪ یعنی طول الیاف حداقل باید بالای ۲۷ میلیمتر برای تولید نخهای ضخیم و ۲۹ میلیمتر برای تولید نخهای ظریف باشد.امکان تولید این پنبه را وزارت جهاد کشاروزی دارد و مرکز تحقیقات پنبه نیز اقداماتی هم در این زمینه انجام داده است اما باید فعالیت خود را گستردهتر نماید تا صنعت نیز نتایج آن را مشاهده نماید.
نیاز به پنبه در حال حاضر حدود ۱۵۰ـ۱۳۰ تن است. یکسری واحد جدید راه اندازی شده که نیاز فراوانی به پنبه دارند. آیا این صنعتگران نباید خود رابه سهولت برطرف سازند؟
بهنظرم پنبه برای خود مافیا دارد. پول فروش پنبه به جیب کشاورز پنبه کار نمیرود. بسیاری از آنان پیش از کشت پنبه، محصولات خود را به دلالها میفروشند و با قیمت روز کار میکنند اگر قیمت پنبه کاهش یابد این ضعف به کشاورز پنبه کار منتقل میشود. به همین دلیل کشاورز ترجیح میدهد محصول دیگری را در زمین کشاورزی خود بهکارد. چگونه یک کشاورز میتواند اگر کاشت پنبه برایش مقرون به صرفه نبود محصول دیگری بکارد اما صنعتگری که وام دریافت کرده و با مشکلات متعددی مواجه است حق ندارد نیاز خود را توسط واردات برطرف سازد؟ اگر کیفیت پنبه داخل خوب است پس باید وارد بورس شود، اگر کیفیت مطلوبی ندارد پس باید کیفیت آن را ارتقاء داد.
● صنعت نساجی محور توسعه تمام کشورهای توسعه یافته مانند انگلیس، آلمان، ایتالیا و فرانسه، ژاپن، کره و کشورهای در حال توسعهای مانند پاکستان، هند و چین است اما چرا در ایران صنعت خودروسازی محور توسعه است؟
▪ کشوری مانند آمریکا که از نظر Hi-tech رتبه نخست را به خود اختصاص داده است چرا به پنبهکاران خودیارانه اختصاص میدهد؟ یا چرا در اسپانیا، یونان و... یارانه پنبه وجود دارد؟ زیرا این کشورها اعتقاد دارند پنبه یک کالای استراتژیک و حیاتی است پس ما هم باید این اعتقاد را پیدا کنیم.
نیاز به صنعت نساجی و پوشاک همیشگی است زیرا انسان به دوران اولیه که باز نمیگردد. امروزه یکی از جدیدترین و سودآورترین صنایع دنیا، صنعت مد است که مورد توجه بسیار زیادی قرار دارد. متأسفانه در کشور ما سیاستها و تزها معکوس است. چرا متولیان اجازه ورود برنج به کشور را میدهد؟ اگر فرض کنیم در مورد پنبه این امر به دلیل حمایت وزارت جهاد کشاورزی از کشاورز و صنعت کشاورزی ایران است پس چرا در سوی دیگر میوه وارد میشود؟ چرا تعرفه میوه صفر است؟ اگر تعرفه پنبه هم صفر شود چرخه صنعتی کشور راه میافتد به ازاء هر تن پنبه زمینه اشتغال حداقل ۵۰ نفر به وجود میآید، پنبه جنبه رقابتی پیدا میکند و امکان صادرات آن تحقق مییابد.
در حال حاضر سیاست یک بام و چند هوا حکمفرماست. از سوئی برنج وارد میشود و تعرفه آن ۱۵ درصد نمیشود از سوی دیگر به پنبه تعرفه ۱۵ درصد اختصاص مییابد!! باید بررسی کرد سایر کشورها مانند هند، پاکستان و... در زمینه تعرفه پنبه چه اقداماتی در نظر گرفتهاند.
● یعنی بزرگترین مشکل پنبه در کشور تعرفه ۱۵ درصدی آن است؟
▪ این مسئله یکی از مشکلات عمده میباشد. ازبکستان ۸۰۰ هزار تن تولید پنبه دارد و تمام این میزان را به سایر کشورها صادر میکند زیرا صنعت نساجی در آن کشور توانمندی چندانی ندارد. چرا ما نباید پنبه را بهعنوان یک محصول استراتژیک مورد توجه قرار دهیم؟ به عقیده من صنعتگران ما عاشق و دیوانه هستند. عاشقانه وارد تولید و صنعت شدهاند و دیوانه هستند چون در این شرایط به فعالتیت ادامه میدهند. همیشه گفتهام داستان تولید ر کشور مانند داستان شمع و پروانه است، صنعتگر روشنائی شمع است که میسوزد و به تدریج آب میشود و کارگر هم پروانه است که به دور صنعتگر میچرخد و تا آخرین لحظه با وی همراه است. سایرین که خارج از این جریان هستند نمیدانند شمع بودن چه معنائی دارد. باید یا امور را به دولتمردان بسپاریم و یا دولت ناظر انجام فعالیتها باشد و بررسی نماید ریشه نارسائیها کجاست.
نباید در زمینه تولید و صنعت تصمیمگیریها بهصورت شخصی و فردی باشد بلکه این تصمیمات باید برآمده از مطالعات کلان، بررسی شده و کارشناسی باشد.
نکته بعدی اینکه هر زمان مواد اولیه گران میشود، پای چین در میان است. مثلاً زمانی یک میلیون تن پلیاستر خریداری میکند و قیمت پلیاستر افزایش مییابد زیرا تولید کننده پلیاستر به خوبی میداند دیگر پلیاستر در بازار وجود ندارد به همین دلیل قیمت آن بهطور ناگهانی بالا میرود. این اتفاق در خواهند مشکل پنبه را در جای دیگر و توسط صنعت نساجی مرتفع کنند؟ شرکتی مانند کبیر ریس که سرمایهگذاری آن بالغ بر ۵۰ میلیارد تومان است، در منطقه محروم احداث شده است و چند صد نفر مشغول بهکار شدهاند چرا باید با مشکلات مواد اولیه مواجه باشد؟
مسئله جالبتر این است که معاون وزیر بازرگانی طی ارسال نامهای به رئیس میسیون اصل ۹۰، معتقد است صنعت نساجی مزیت نسبی ندارد، آیا در برج سازی مزیت نسبی داریم؟ آیا ایشان صنعت نساجی را میشناسند؟ آیا میدانند در کدام صنایع دارای مزیت نسبی هستیم؟ اگر قیمت بنزین را به قیمت بینالمللی برسانند، شرکتهای تولید کننده اتوموبیل قادر به فروش محوصولاتشان هستند؟ اصلاً گناه صنعت نساجی چیست که هم اشتغالزاده و هم دارای مزیت نسبی میباشد؟ حاضرم با افرادی که معتقدند صنعت نساجی فاقد مزیت نسبی است به گفتگو و مناظره بپردازم. بهتر است مزیت نسبی را برایمان تعریف کنند و اعلام نمایند چرا صنعت نساجی دارای مزیت نسبی نیست. مگر صنعت نساجی دارای انرژی، نیروی کار و موقعیت مناسب جغرافیائی نیست؟ محموله چین حدود ۳۰ روز به طول میانجامد تا به کشورهای اروپائی برسد. اما محوله ایران ظرف ۵ـ۴ روز به اروپا میرسد. باید توجه کنیم رفاه با تلاش بهدست میآید نه با یارانه برای مثال در ژاپن دهه ۷۰ که مشکل انرژی به وجود آمد، رفراندومی برگزار شد و طی آن از مردم پرسیدند برق به منازل برده شود یا صنعت، تمام مردم ژاپن اعلام کردند حاضریم با نور شمع زندگی کنیم اما برق به صنعت کشور برسد.
به عقیده من نخستین مسئلهای که در زمینه نساجی باید مورد توجه قرار گیرد این است که قیمت مواد اولیه به قیمت جهانی برسد. تعرفه نخ نمره ۳۲ انگلیسی ۱۰ درصد و تعرفه پنبه در حدود ۱۵ درصد باشد و فقط حق داریم این کشورهای آسیای میانه پنبه وارد کنیم (این امر هم یک پرسش است مگر قرار است آسیای میانه را آباد کنیم یا چرخه رقابتی برای آنان بهوجود آوریم؟ آیا این درست است؟
پس باید پنبه به میزان کافی و به قیمت هانی وجود داشته باشد، اگر قرار است جهانی شویم و تمام موارد باید جهانی گردد. باید از صنعت دفاع کنیم و به اشتغالزائی بپردازیم. به عقیده من مهندس مهاجر ـ مدیر کل پنبه و دانههای روغنی وزارت جهاد کشاورزی ـ بسیار خوش فکر هستند و تاکنون فعالیتهائی نیز در زمیه پنبه داخلی انجام دادهاند اما اصل قضیه این است که صنعت نساجی معتقد است پنبه را به قیمت جهانی ارائه کنید. این امر، خواسته نابهجائی نیست.
در پنبه مشکلاتی مانند وجود الیاف غریبه، طول تار الیاف و... قابل حل میباشد. فکر میکنم اگر پنبه کار ایرانی مانند تمام دنیا، یارانه پنبه دریافت نماید، کشت پنبه را مقرون به صرفه خواهد دانست و جهت بهبود کشت آن تلاش میکند. معتقدمتعرفه مواد اولیه باید صفر باشد تا تولید مقرون به صرفه شود. زمانی که صنعتگران میلیونها تومان سرمایهگذاری مینماید و زمینه اشتغال چند صد نفر را مهیا میسازد باید پنبه مرغوب در اختیارش قرار بگیرد. متأسفانه ضایعات پنبه در کارخانجات ایران بیتشر از ضایعات پنبه در سایر کشورهاست. اگرچه معتقدم تمام این مسائل قابل رفع است و مسئله اصلی پنبه قیمت آن میباشد.
● بهعنوان نکته پایانی گفت و گو مسئله خاصی باقی مانده است؟
▪ از دولت میخواهم قیمت تمام شده کالا را در نظر بگیرد و عوامل آن را مورد بررسی قرا دهد. دولت باید به سیاستگزاری صحیح بپردازد که این اقدام چندان دشوار نیست. به تدریج پنبه به معضل تبدیل میوشد که اگر آن را جدی تلقی نکنیم، دچار لطمات جبران ناپذیری خواهیم شد. در حال حاضر شرایط تولیدکنندگان ایرانی و خارجی در بازار، مانند مسابقات دو و میدانی است. در شرایطی که تولیدکنندگان خارجی با پیشرفتهترین تجهیزات ورزشی در مسابقه حاضر میشوند، تولیدکننده ایراین مجبور است با وسایل کهنه و قدیمی وارد مسابقه شود و از کوچکترین امکانات محروم است، بنابراین پس از شروع مسابقه به زمین میخورد و آسیبهای شدیدی میبیند، باید بدانیم یک بیمار مداوا میشود اما دونده همیشگی نخواهد شد. اگر به صنعت اجازه فعالیت آزادانه داده شود صنعتگران بهدنبال فرصت، موقعیت و مزایای تولید خواهند رفت.
منبع : ماهنامه نساجی امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست