پیروزی مقاومت

نشست دولت اسراییل برای بررسی طرح ابتکاری اروپا مبنی بر آتش بس به مدت ۲۴ ‏ساعت و پذیرفتن این طرح نشانگر عدم توانایی اسراییل بر ادامه عملیات نظامی و دستیابی ‏به اهداف خود در نوارغزه است. ایهود باراک وزیر دفاع و زیپی لیونی وزیر امور خارجه اسراییل ‏مدعی بودند که مقاومت را محو خواهند کرد و اوضاع حاکم بر نوارغزه را متحول می کنند. در ‏جنگ دوم لبنان نیز چنین ادعایی داشتند. ‏
اتحادیه اروپا برای نجات ملت فلسطین گام برنداشته است بلکه برای نجات خود، ‏امنیت، منافع و نجات اسراییل قدم برمی دارد. آنها بخوبی دریافتند که این تجاوزها پیامدهای ‏ناگواری را به همراه خواهد داشت این در حالی است که غرب خود را در عراق و افغانستان ‏شکست خورده می داند، اقتصاد جهانی با بحران مواجه است و شدت گرفتن عملیات ‏تروریستی در جهان پیش بینی می شود. ‏
‏۴ روز پس از عملیات وحشیانه اسراییل به نوارغزه، افزایش شمار شهداء و زخمی ‏شدگان، چاپ عکس و تصاویر ویرانی ها و بمباران این منطقه در صفحات اول روزنامه ها همه ‏نشانگر شکست اسراییل و سران عرب که به بهانه محو مقاومت و جنبش جهاد اسلامی، آن ‏را تشویق می کردند، است.‏
بمباران های اسراییل هرگز مقاومت را به لرزه درنیاورد و تسلیم نمی شود بلکه باعث ‏افزایش موضع گیری آنها و اصرار هر چه بیشتر بر مقاومت شد. پرتاب موشک از جانب مقاومت ‏متوقف نشد بلکه این موشکها به بئرسبع و اسدود نیز رسیدند و منجر به کشته شدن و ‏زخمی شدن شماری از ملت اسراییل شد. ‏
رهبران سیاسی اسراییل خود را بر سر دو راهی دیدند: ۱- ادامه دادن به عملیات ‏نظامی. البته ناگفته نماند که در نوارغزه جایی نمانده که مورد بمباران قرار نگرفته است. ۲- ‏آغاز عملیات زمینی و به تانکهای خود اجازه انجام عملیات زمینی و تجاوز را صادر نمایند. ‏
اما مبتلا شدن به خطر ناشی از انجام عملیات زمینی آخرین مسئله ای است که ژنرال ‏های اسراییل به آن فکر می کنند زیرا این امر ممکن است پیامدهای ناگواری را در برداشته ‏باشد و بار دیگر صحنه شکست این ارتش در جنگ اخیر لبنان تکرار شود و بدین ترتیب ‏مؤسسات نظامی اسراییل با تضعیف روحیه مواجه خواهند شد و ابهت خود را از دست ‏خواهند داد.‏
صبح روز گذشته ایهود باراک گفت که ما هنوز در مرحله اول جنگ هستیم و برنامه های ‏زیادی وجود دارد که هنوز به مرحله اجرا درنیامده است و این جنگ تا زمان فروپاشی حماس و ‏سایر گروههای مقاومت و ریشه کن کردن آنها ادامه خواهد داشت ولی ۲ ساعت پس از این ‏تصریح دیدیم سخنگویان دولت اسراییل از بررسی طرح اروپا مبنی بر آتش بس سخن به میان ‏می آورند. همچنین سخنگوی کاخ سفید پس از سکوت طولانی مدت، بر ضرورت آتش بس ‏تأکید کرد. ‏
هیچ یک از طرفهای اروپایی، آمریکایی و عربی به بهانه اینکه حماس یک سازمان ‏تروریستی است با آن تماس برقرار نکردند و امروزه به دنبال میانجی گری هستند که با آن ‏مذاکره کنند. این امر نشان می دهد که بوسیله مقاومت و ایستادگی و عدم تسلیم، قواعد ‏بسیاری از معادلات سیاسی دگرگون شده است. ‏
آتش بس و آرام سازی به معنای باز کردن گذرگاهها بویژه رفح، از میان برداشتن ‏محاصرة به خاک سپردن شهداء و معالجه زخمی شدگان است. ‏
‏۴ روز پس از کشتار نوارغزه و بررسی نتایج و پیامدهای آن می توان گفت: ‏
‏۱) وجود حماس و سایر گروههای مقاومت در نوارغزه یکی از نشانه های شکست ‏اهداف اسراییل مبنی بر محو مقاومت و ریشه کردن آن است. ‏
‏۲) تشکیلات خودگردان بصورت همه جانبه بازنده است زیرا با اسراییل همکاری کرده و ‏با مردم کرانه باختری به عنوان رژیم سرکوب کننده برخورد می کند زیرا این تشکیلات مانع از ‏انجام تظاهرات برای اعلام همبستگی با مردم نوارغزه شده است. مهمتر این است که این ‏تشکیلات به حاشیه رفته است و هیچ یک از طرفهای عربی و بین المللی با مقامات تشکیلات ‏تماس نگرفته اند و خود آنها نیز هیچ نقش مثبتی در آتش بس و یا خاتمه دادن به جنگ ‏نداشتند.‏
‏۳) مشارکت میلیونها مصری در تظاهراتی گسترده برای اعلام همبستگی با اهالی ‏نوارغزه به نوعی موضع گیری مقامات مصر را تحت الشعاع قرار داد علاوه بر این، حملة ‏بسیاری از مردم کشورهای عربی به سفارت مصر نشانگر مزدور بودن دولت مصر است. ‏
‏۴) اعراب میانه رو در برگزاری نشستی فوری جهت بررسی اوضاع غزه، سرعت عمل از ‏خود نشان ندادند و با این اقدام زمینه را برای ادامه عملیات نظامی اسراییل فراهم کردند. ‏
به هر حال اگر آتش بس صورت بگیرد یا نه، این ۴ روز گذشته نشان داد که تغییر و ‏تحولاتی در کشورهای عربی بوجود آمده است. مخالفت مردم و اعتراض پیاپی آنها بیداری ‏ملتها را نسبت به اقدامات سران خود مبنی بر معرفی اسراییل به عنوان دوست خود را نشان ‏می دهد گویی که این سران از اسراییل برای مقابله با دشمن جدید خود (ایران) می خواهند ‏استفاده کنند. ‏
حسنی مبارک روز گذشته اعلام کرد: گذرگاه رفح تنها با حضور ناظران اروپایی باز خواهد ‏شد. ‏
تصریحات حسنی مبارک میزان همکاری وی با اسراییل و تحقیر ملت مصر را نشان می ‏دهد البته اگر حسنی مبارک وجود داشته باشد. موضع گیریها و لجاجت های وی ما را به یاد ‏آخرین روزهای ریاست انور سادات می اندازد. ‏
به راستی که اوضاع در منطقه متحول شده است اما این اوضاع با منافع اسراییل و اروپا ‏مغایر است این کشتار باعث تحکیم موضع گیری مقاومت شد و زمینه را برای انتقام گیری ‏جوانان شهادت طلب از اسراییل که پدران و مادران بی گناه آنان را به شهادت رساند، فراهم ‏کرد. ‏
در پایان تأکید می کنم که ملتهای عربی و اسلامی با تظاهرات گسترده خود و محکوم ‏کردن اسراییل نقش بسیار بزرگی را در ایجاد این تغییر و تحول دانست و تمام معادله ها به ‏ضرر اسراییل و آمریکا تمام شد.‏
‏ ‏‎‏

‎نویسنده : عبدالباری عطوان
مترجم : اسراء قطبی فرد‎

منبع : موسسه تحقیقات پژوهشی علمی ـ سیاسی ندا