شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


کودکان آینه پدر و مادر


کودکان آینه پدر و مادر
دوران نوزادی و کودکی از مهم ترین دوران شکل گیری شخصیت انسان است و شاکله اولیه تربیت در نخستین سال های زندگی انسان شکل خواهد گرفت، اولین پایگاهی که هر انسان در آن قدم می گذارد، خانواده است. در دین اسلام، خانواده دارای اهمیت بالایی است و در متون دینی پیرامون نقش و جایگاه خانواده در تربیت انسان مباحث مختلفی مطرح شده است.
حدود پنجاه ماه در ابتدای زندگی، انسان فقط از محیط خانواده و رفتارهای درون آن درس می گیرد و در آن تربیت می شود. یعنی بیش از یک هزار و پانصد روز و آن هم تمام وقت، به عبارت دیگر سی وشش هزار ساعت، خانواده در این مدت رسالت سنگینی دارد و باید با تمام توان، در تربیت فرزند خود بکوشد.
خانواده با رعایت اصول و راه کارهای زیر می تواند در نهادینه سازی معارف دینی به فرزند خود قدم های مؤثری بردارد.
انتقال دانش دینی؛ آموختن، مقدمه عمل است و تا انسان چیزی را نیاموزد، امکان عمل به آن را نخواهد داشت. معارف دینی از جمله مسایلی است که هر انسانی باید از همان دوران کودکی، آن را بیاموزد و آرام آرام در او بینش توحیدی بوجود آمده و موجب تعالی رفتار او گردد.
همان گونه که نفقه و تأمین نیازهای جسمی فرزند از وظایف پدر است، تأمین نیازهای معنوی و اجتماعی او نیز بر پدر واجب است. نماز، قرآن، دستورات شرعی، آداب معاشرت و بسیاری مسایل دیگر از جمله اموری است که یاد دادن آن به فرزندان، وظیفه خانواده و به طور خاص پدر و مادر می باشد.
● الگوی رفتاری:
علاوه بر این که والدین تلاش می کنند معارف دینی را به فرزندانشان بیاموزند باید در عمل به آن معارف، خود الگوی کاملی باشند و در رفتار، آموزش قبلی را تکمیل نمایند.
در دوران کودکی که انسان فقط در خانواده حضور دارد و شاکله دینی خود را از رفتار، کردار و گفتار خانواده می گیرد، والدین و اعضاء خانواده باید رفتار و گفتار خود را چنان تنظیم نمایند که محصول آن تثبیت اندیشه دینی در فرزند باشد. در غیر این صورت انتظار داشتن فرزندی صالح و خلفی شایسته انتظاری بی جا و غیرمنطقی است.
کودک همه هستی خود را از پدر و مادر می داند و با تقلید از آنان می کوشد خود را به ایشان نزدیک کرده، از حمایت آنان محروم نماند. یقیناً رفتارهای ناسالم؛ خشونت، بدرفتاری، ضرب و شتم، بی توجهی، بی مهری و... بر روی فرزند اثر خواهد گذاشت و شخصیت انسانی کودک را تحت الشعاع قرارخواهد داد.
لبخند پدر و نوازش مادر، بذر عاطفه در وجود فرزند کاشته و آرام آرام شخصیت او را به ثمر می رساند، ولی تندی و بی مهری، خشونت و بدرفتاری، فرزند را نسبت به پدر و مادر، بدبین کرده تا جایی که فرزند دنبال پیداکردن پشتوانه ای دیگر می گردد، و می کوشد فضایی تازه برای آرمیدن پیدا کند.
انزوا، لج بازی، روآوردن به فعالیت های خاص، توجه بیش از حد به رسانه و تلویزیون، بی حوصله گی، قهر کردن زیاد و... علائم تأمین نشدن انتظار کودک در محیط خانواده است.
خانواده گرم ترین کانون، بهترین دانشگاه و برترین تفریح گاه است و باید بیش از پیش بدان توجه شود.
● فضایی سالم و معنوی
خانواده وقتی می تواند محصولی شایسته و تربیت یافته از خود بر جای بگذارد که به محیطی سالم و أمن تبدیل گردد زیرا در این محیط فرزند، علاوه بر آرامش روحی و روانی، نسبت به خوبی ها و معنویت تشویق می شود.
تعامل و همکاری پدر و مادر و اعضاء خانواده در ساخت این فضا تأثیر به سزایی دارد. توجه به الگوهای سالم و تربیت یافته در شکل دهی چنین فضایی، می تواند نقش مهمی داشته باشد، زندگی اهلبیت عصمت و طهارت و خصوصاً خانواده مطهر حضرت علی بن ابیطالب(ع) با شرایط و فضاهای مختلفی که این خانواده شریف در آن قرارگرفته و فرزندان صالح و شایسته ای که در آن پرورش یافته اند- الگوی جامع و کاملی برای خانواده ها محسوب می شود.
رفتار صمیمانه امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س ) و همکاری، تعاون و گذشت این دو پدر و مادر گرانقدر، نمونه هایی از فضای سالم و معنوی در خانواده است.
در ساخت چنین فضایی لازم است مسایل زیر مورد توجه قرار گیرد:
▪ توجه به حقوق همدیگر و تکریم و احترام و ایجاد فرهنگ سپاس در میان اعضای خانواده.
▪ رابطه عاطفی و دوستانه بین اعضاء و خصوصا بین والدین و فرزندان.
▪ وجود اعتبار اخلاقی و اجتماعی بین والدین و فرزندان و پذیرش گفتار و کردار والدین از سوی فرزندان.
▪ رعایت اعتدال در برخورد و داوری والدین با فرزندان و...
بسیاری از آسیب هایی که دامان خانواده ها را گرفته و موجبات از هم پاشیدگی آن را به وجود می آورد، برخاسته از نبود فضایی گرم و صمیمی در خانواده هاست.
فرزند اگر در خانواده احساس امنیت نکند و برای گفتار و رفتار والدین خود ارزشی قایل نباشد، نمی توان از او انتظار داشت، خود را متعلق به خانواده بداند و در برابر والدین، خود را مدیون بشمارد، چرا که در احساس او، والدین جایگاه درستی ندارند و گاه تا سرحد انزجار و بدبینی نسبت به خانواده، به قضاوت خواهد پرداخت. از این رو در اسلام تاکید فراوانی بر ایجاد محیط امن و سالم در خانه و خانواده شده و قرآن کریم خانه را به «مسکن» یعنی محل سکونت و آرامش تعبیر نموده، مکانی که اعضاء آن مایه تسکین و آرامش یکدیگر می باشند.
تن پوشی زن و شوهر نسبت به یکدیگر و نقش هر کدام نسبت به هم، از دستورات صریح قرآن کریم می باشد. حضرت ابراهیم آن گاه که خانواده اش حضرت هاجر و اسماعیل را در بیابان مکه قرار داد، از خداوند برایشان طلب امنیت کرد، سپس درخواست نمود دل های مردم به سمت ایشان سوق پیدا کند تا آرامش آنان تامین گردد. موارد مذکور حاکی از اهمیت خانواده و امنیت آن می باشد.
● تشویق و ترغیب
ایجاد جذبه و کشش در فرزند نسبت به خوبی ها و ارزش ها، موجب علاقه او به انجام آن خواهد شد. صحه گذاشتن بر رفتار نیکوی فرزند، تشویق و ترغیب او نسبت به ادامه و تکرار عمل شایسته و... از جمله مسایلی است که در تقویت روحیه کودکان و نوجوانان نسبت به انجام خوبی ها و ترک زشتی ها، اثر مثبتی دارد و باعث نهادینه شدن علاقه او به ارزش های اخلاقی خواهد شد.
برخی از راه های تشویق عبارتند از: امتیاز دادن، جایزه دادن، دادن وعده ی پاداش، تمجید و تکریم او، معلق کردن انجام برخی کارها برای فرزندان به انجام برخی خوبی ها از سوی ایشان، تعریف از خوبی های فرزندان نزد اقوام و آشنایان، بیان این که فرزند آنان بهترین فرزندها است، تعریف از بچه های خوب و موفق و اشاره به رمز موفقیت آنان، توصیف خوبی ها، وانمود کردن اینکه کاش آنان هم در سن کودکی و نوجوانی جایگاهی مثل او داشتند، اشاره به پیامدهای دنیوی و اخروی خوبی ها، یادآوری خوبی های او در سال های قبلی، نمایاندن اثراتی که پس از انجام خوبی ها نصیب او می شود، و...
● هدایت و حمایت فکری
پس از رشد فکری و عقلی کودکان و نوجوانان، آرام آرام از اقتدار خانواده نسبت به ایشان کاسته و در سن نوجوانی به سمت استقلال فکری و عقلی پیش می روند. چرا که پس از ارتباط با مدرسه گروه همسالان و جامعه، درباره بسیاری از مسایل اجتماعی و زیستی آگاه شده و می توانند برای زندگی جاری خود تصمیم بگیرند، از این رو، کمتر زیر چتر اقتدار پدر و مادر، حاضر به پذیرش بدون شرط گفته های آنان خواهند بود.
در چنین شرایطی خانواده، نه می بایست با فشار، تصمیمات خود را بر فرزند بالغ خویش تحمیل نماید و نه این که بی توجه از کنار نیازهای او بگذرد و او را به حال خود رها سازد؛ بلکه بایستی با درایت و هوشیاری او را هدایت و حمایت نماید، به شکلی که فرزند علیرغم مشورت با محیط پیرامون خود و اشراف در تصمیم گیری، در عین حال، خانواده خود را بهترین ماًوی و پشتوانه بداند وخود را همیشه مدیون آن بشمارد. برخوردها و رفتارهای والدین با فرزند خویش در چنین شرایطی از حساسیت بسیار بالا و پیچیدگی خاصی برخوردار است، به خصوص در عصر کنونی که رسانه ها و محیط های بیرونی تاثیرگذار بر افکار و اندیشه کودکان و نوجوانان، به شدت تفکر استقلال طلبی را به آنان تلقین کرده و تلاش می کنند بین نسل حاضر(فرزند) و نسل قبل که پدر و مادر هستند، دیوار بلندی ترسیم نمایند و با باور به این که شکاف نسل ها امری قهری است- و تو باید در فضایی غیر از فضای پدر و مادرت زندگی کنی- ذهن نوجوانان را آشفته می سازند.
برخی تصور می کنند هدایت فرزندان در این عصر و زمانه فقط در صورتی امکان پذیر است که پدران و مادران مثل فرزندان بیندیشند و رفتار کنند و نوع زندگی خود را جوانانه تنظیم نمایند تا جوانان امروزی رغبت همراهی با پدر و مادر خویش را داشته باشند، در صورتی که هرگز چنین توصیه ای نمی شود. بلکه صرفا لازم است پدران و مادران با فضای فکری جوان و نوجوان امروزی آشنایی داشته باشند و نیازهای فکری و زیستی او را با توجه به فضا و شرایط عصر کنونی بسنجند، نه اینکه فرزند خود را با دوران جوانی و نوجوانی خویش مقایسه کنند.
می توان برای فهم دقیق تر این مطلب مثالی را طرح نمود، بدین صورت که اگر کسی بخواهد نشانی مکانی را در نقطه ای از شهر به دیگری بدهد، لازم نیست خودش هر روز رفت و آمد به آن مکان داشته باشد بلکه آشنایی به منطقه جغرافیایی مکان مذکور، برای راهنمایی دیگران به سوی آن کافی است.
پدران و مادران نیز در راهنمایی و هدایت فرزندان خود، اگر از فضای فکری جوان و نوجوان امروزی آگاه باشند و خواسته و نیاز آنان را بشناسند و با رسانه و ابزار و امکانات زمانه هم آشنایی داشته باشند به سادگی می توانند فرزندان خود را در طی مسیر تربیتی و نیفتادن در مسیر انحراف کمک نمایند. از این رو لازم است پدران و مادران تلاش کنند تا با فضای فکری امروزین آشنا بوده و بکوشند با تفکیک صحیح بین «نیاز» و «خواسته» فرزندان با دقت و توجه خاصی، خواسته های آنان را به سمت نیازهایشان سوق دهند.
احمد قطبی
منبع : روزنامه کیهان