سه شنبه, ۲۰ آذر, ۱۴۰۳ / 10 December, 2024
مجله ویستا
خوشنویسی معاصر
شعر و خوشنویسی در ایران پس از اسلام تا نیمه اول قرن چهاردهم قمری به عنوان دو هنر خاص، تأثیرگذار و پیشرو، نمودی ویژه دارند. بیان و بنان پیوسته مورد توجه حاكمان، عالمان و فرهیختگان جامعه ایران اسلامی بوده و آراستگان به این دو هنر منزلت ویژهای داشتهاند.
خط با حروف سامی یا به عبارت دیگر خط عربی- اسلامی با امتزاج در فرهنگ ایرانی پا به عرصهای فراتر از ابزار ارتباطی میگذارد، خود به مرتبه «شعر» میرسد و بخش شعر شده، «خوشنویسی» میشود.
خوشنویسان ایرانی، از دل خط سامی و شیوهی نگارشی موسوم به «كوفی» طی هزار سال نُه «قلم» رسمی و بسیار «قلم» تفننی در وجود میآورند بهطوری كه صاحبان اولیه خط- اعراب- هم از كاربران ارادتمند بازآفرینی ایرانیان میشوند. خوشنویسی ایرانی از یك سو (به عنوان ظرف) آنچنان فرهنگ ایران را (به عنوان مظروف) در خود جای داد و نمایاند و از دیگر سو چنان ارتباط گستردهای با تمام حوزههای زندگی اجتماعی یافت كه پس از چند قرن به مثابه شناسنامه بصری ایران شد.
نگاهی گذرا به هنر مدرن و هنرمندان مدرنی كه به نشان دادن عنصری ایرانی علاقه دارند، آشكار میكند كه جملگی با استفاده از حروف خط فارسی یا تلمیح و انتحالی از خوشنویسی فارسی به مطمح نظر خود میرسند.
خوشنویسی در ممالك اسلامی، بهخاطر ارتباط بیواسطه با كلام پروردگار و امانتداری این ودیعهی آسمانی، هنری قدسی دانسته میشود. همین تلقی، آداب و سنتی را بر خوشنویسی اسلامی مترتب میكند، خوشنویسی اسلامی دارای سنتی خاص میشود و این خاصیت خود وجه تمایزی است میان خط و خوشنویسی اسلامی با سایر خطها و خوشنویسیها.
خوشنویسان ایران اسلامی، حضرت علیبنابیطالب علیهالسلام را طلایهدار، مراد و منظور خویش و تمسك به آداب علوی را فرض حضور خود در این عرصه میدانند و نیز غایتالقصوای هر خوشنویس مسلمان طی هزار سال، كتابت كلامالله مجید بوده و آیا هر دستی شایسته این تشرف خواهد بود؟
در تاریخ خوشنویسی ایران، قریب بیست تألیف در زمینه آموزش خط، به یادگار مانده است و شایان تأمل آنكه در جمله این كتابها پیش از ورود به بحث خط، مؤلفان فصلی راجع به آداب تهذیب، نقش پرهیز، اخلاق و سلوك متعلم و... تصنیف كردهاند افزون بر این، تمام روایات سینه به سینه از آموزش و جلسه مشق بزرگان تاریخ خوشنویسی بر وسواس لطیف و متعبدانه ایشان بر اخلاق حمیده و صفات ستوده و... دلالت دارد.
آنچه به اختصار آمد و آنچه كه ناگفته ماند و خوانندگان محترم به آن واقفند، حكایت از پیوندی عمیق دارد میان سنت خوشنویسی ایرانی- اسلامی با مفاهیمی مانند: دین، اخلاق، عرفان و در مرتبه بعد ادبیات و سایر رشتههای هنری و به تبع آن، مخاطبان همه این مفاهیم و به عبارت دیگر طبقات مختلف اجتماعی.
با عنایت به جایگاه ویژه خوشنویسی و دامنه تأثیر و تأثرش بر مخاطبان، آموزش این هنر نیز رنگ بوی دیگری میگیرد «معلم» در قامت «مراد» قرار میگیرد و «معلَم» در جامه «مرید» معلَم برای پذیرش معلم در جام جهان نمای دل نظر میكند و «گوهر پاك» میجوید و ارتباط استاد و شاگرد به دادن سرخط و مشق كردن و دیدن مسودههای نو قلم منحصر نیست. استاد سلوكی را با حلقه شاگردان شروع میكند، ایشان را میآموزد و میآزماید و چنان در پرده تكرار حروف قاعدهمند و دشوار خط- كه خود ریاضتی طاقتفرساست حسن جوهر را به سنگ محك میزند تا در «منزل آخر» انگشت شماری آب دیده از میدان درآیند و پرچم قلم در دست ایشان جای میگیرد و همینطور مسلسل...
اگر به وارسی روایات مكتوب و منقول تاریخ خوشنویسی بنشینیم، درمییابیم كه بیشترین نقلها، نقل حلقه مشق است. حلقه مشق، جذبهای فراتر از كلاس درس دارد و كلام استاد بیش از آن كه دربارهی قد الف، گوژی دال و یال میم باشد حكایت «آدم» است، پند است، قند است، وصیت است و رهنمونی به منزلی بالاتر و والاتر.
تشخص خط و تحفظ خطاط، كار خط را بالا داد. خوشنویسی درخت تناوری شد با ریشههای گسترده و شاخسار پراكنده؛ از كارگاههای استنتاخ تا كتابخانههای سلطنتی. خوشنویسی قلب تپنده هنرهای ایرانی شد و مطلوب خاص و عام. شاه و وزیر و امیر، عالم و عابد و عارف، همه و همه از دیدن و داشتن آثار استادان خوشنویسی به وجد میآمدند خط قدر داشت و خطاط صدرنشین، بگذریم از حكایتهایی كه به گواهی میتوان آورد.
كتاب و كتیبه و جنگ و بیاض و قطعه شاهدی بودند بر ریاضت سنگین خوشنویس و ثمری گوارا از سمر خط. از ابنمقله تا عمادالكتاب، هزار سال راه است و هموارهی راه نشانی كه هیچگاه خوشنویسان راستین نلغزیدهاند و مهمترین هُمَ و غمشان حفظ حرمت طریق بوده و جان خود را در كار خط كردهاند. خط و خوشنویسی فرهنگ شد. زبان گویای فرهنگ شد؛ از سفال نبشتههای جیرفت و شهر سوخته و سیلك تا پوست نبشتههای اوستا و... و در اوج كمال، قرآننگاری و كتابگری و قطعهنویسی.
از مرزهای شرقی چین تا ایالات غربی امریكا، هزاران هزار خط نوشته فارسی در كتابخانهها و موزهها و مجموعهها، همچنان مانا و تاثیرگذار است و میراثی است برای ایرانیان.
به گفته آقای ریشار رییس اسبق كتابخانه ملی پاریس قریب چهلوهشت هزار نسخه خطی ایرانی در كتابخانهها و موزههای دولتی فرانسه موجود است و به گفته دكتر پینگیری استاد دانشگاه براون كانادا پیش از چهل و دو هزار نسخه خطی ایرانی در كتابخانهها و موزههای دولتی امریكا و كانادا موجود است از این دو نمونه شاید بتوان به تخمین و احتمال، آمار و ارقامی از كتب خطی ایرانی در سایر نقاط اروپا و روسیه و چین و هند و... تصور كرد.
خوشنویسی ستون بزرگی از میراث فرهنگی ایران است. میراث عظیمی كه زنده و پویا است. خوشنویسی نه تنها، ساكن موزهها بلكه هنوز در ایران، درس مدرسههاست و هنوز خوش نوشتن هنر است و فضیلت. هنوز خوش نوشتن نصف علم است و دستور دین خوشنویسی جریان دارد و خوشنویسان نابی هر چند معدود و انگشتشمار همچنان در حال افزودن نگاری بر نگار و جمالی بر جمال خطند.
بگذارید بیپروا و روشن بگویم كه متاسفانه از تغافل ما- مایی كه در آن هم متولیان دولتی فرهنگ و هنر جای دارند، هم خطاطان، هم مردم كوچه و بازار خط، این میراث ناز پرورده و ناب فرهنگ ایرانی بیمار شده است. شمار خوشنویسان خلاق، هنرمند، عالم، تاثیرگزار و جریانساز از تعداد انگشتان دست فراتر نمیرود و جمع فزون از شماری قلم به دست دارند و داعیهدار این سنت اصیل و خطیراند. و بسا از آثاری كه امروز در حوزه خط در وجود میآیند نمونههای نازلی هستند كه میبایست در حوزه «كیچ آرت» قرار گرفته و بررسی شوند.
نویسنده چنان میداند كه وضع اسفانگیز امروزی به هر دلیل ناشی از فراموشی بنیان هنر و غفلت از فرهنگ هنر است.
در قرن اخیر حلقه مشق به كلاس درس بدل شد بیشوق و جذبهای، مراد و مریدی هم شد رابطه سرد و بیعاطفه مدرس و هنرجو، حكایت «آدم» هم منحصر شد به قد الف و گوژی دال و یال و دم میم و از صدقه سر این روش خوشنویس هم شد تكنسین موجودی به نام «خط» كه نیم جان است و بروز خط هم به جای كتاب و كتیبه و جنگ و بیاض و قطعه، بر سر مغازههای رنگین جا گرفت و كاغذ پارههای تبلیغاتی و حداكثر چند نمایشگاه در نگارخانههای شهرهای بزرگ با آثاری كه بیشتر «كیچ»اند تا «خط».
انگار دیگر كسی دلش برای خط خوش تنگ نمیشود، دیگر كسی برای فرار از دلتنگی عصر جمعه به دیدن كتیبههای مسجد سپهسالار نمیرود (چنانكه میرزا غلامرضا اصفهانی در یادداشتی نوشته) انگار درد معاش دستها و چشمها و دلها را از پا درآورده. دنیا، دنیای رنگ و لعاب است نه الفی چون قامت یار استوار و عشوهآلود و نه نونی چون پشت عاشقان خمیده و رمزآگین... خوشنویسی اما، میراث زنده و ارزندهی فرهنگ مینوی ایران است، فرهنگی كه اگر بخواهیم بالنده است و جذاب. خوشنویسی ناب ایرانی در دست و دل هنرمندان ناب ایرانی هنوز مدارج كمال و جمال را آهسته و پیوسته میسپارد تا به ذروهای برسد كه بایاست: چه متولیان دولتی یا سوداگران خصوصی آثار هنری بخواهند و چه نخواهند. در بیالتفاتی رهگذران نیز، هنر راه خود را میرود تا «منزل محبوب» حتی «در زمانهی عسرت»...
نویسنده : احسان حسینی
منبع : دوهفتهنامه هنرهای تجسمی تندیس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست