جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
مجله ویستا
«اکس» رو ول کن ، «اسید»و بچسب
دوشنبه شب ۲۶آذر - ۱۳۸۶یک بیمارستان آموزشی و دانشگاهی در غرب تهران- پزشکان در بخش مراقبتهای ویژه دور یک پسر جوان جمع شدهاند.
یک زن نسبتا مسن و یک خانم جوان دائما به سرشان میزنند و "سعید - سعید" میگویند. پیر مردی مبهوت و در تفکری عمیق کنار آنها به دیوار تکیه داده است.
دکتری کهارشد پزشکهاست به یکی از پرستارها دستور میدهد که برای رساندن اکسیژن به سعید دهانش را باز کند.
پرستار میگوید: دکتر هر کاری میکنم دهانش باز نمیشه. دهان سعید یک ریز میجنبد. انگار آدامسی در دهان دارد.
دکتر دستور تخلیه سریع آن را میدهد. پرستار میگوید: دکتر دهانش قفل شده! پزشک: به هر شکل که شده باید بازشه! دو پرستار با هم اقدام میکنند.
دکتر دستور سرم درمانی میدهد. پرستار سریعا اقدام میکند. کنار رگهای دست چپ سعید اثر چند تزریق تازه دیده میشود. پرستار رو به دکتر میکند و میگوید: دکتر اگر اشتباه نکنم "ایکس" زده - تزریق هم داشته! دکتر تایید میکند. هواپیمای سعید همچنان دارداوج میگیرد!
فریاد میکند: میخام بپرم! هرکی میاد با من بیاد... نیان موندین - بریم اون بالا، بالا، بزن تا روشن شی!؟ اکس چی ! اسیدو بچسب !!
سعی دارد از تخت بلند شود. پزشکان مانع میشوند. دکتر دستور میدهد که دستهایش را بهتخت ببندند. سعید از"رویا" میخواهد تا او را تنها نگذارد!" بیا با هم پرواز کنیم! بریم یک جایی کهفقط من باشم و تو... تو رویای منی! میدونی؟ بیوفا نباش! بیا با هم بپریم و..."
سعید یک لحظه از تخت بلند میشود - زور پرستار به او نمیرسد که دوباره روی تخت بخواباندش - دکتر : مگر نگفتم دستشو به تخت ببندید!
سعید : آب میخوام - تشنمه ! آب بدین آب ، مگر کافر شدین!...
دکتر به پرستار: سرعت سرم رو زیاد کن.
سعید : اون ستاره را میبینی ! میخوای برات بچینم!
پرستار: نه فعلا بخواب!
سعید: میخوام بپرم - میدونی من میتونم بپرم - مثل گنجشگ ! آب میخوام، آب بده - نه، نمیخوام گنجشک باشم ، اون که نمیتونه این همه بالا بیاد- می خوام جمبوجت بشم!!
پرستار به دکتر: دکتر دهانش بوی الکل هم میده!
دکتر: یه آزمایش حجم الکل هم بگیر
دکتر به پرستاری دیگر: سریعا به سوپروایزر بگو کلانتری رو خبر کنه.این پسره قرص مخدر خورده - الکل هم چاشنیش کرده - ما تلاش خودمونو میکنیم - اگه نموند کلانتری بدونه بهتره!
سعید همینطور فریاد میزند: ستارهها رو میبینم - از این بالا زمین چقدر دیدنی است! دریاها را میبینی رویا؟ این ور رو ببین جنگله!
پزشکان سعی میکنند هواپیمای سعید را فرود بیاورند! سرم درمانی - چند داروی خنثیساز مخدر شیمیایی و... چند کیسه سرم همزمان محتویات خود را با چند لوله به بدن سعید میریزند.
تخت بیمارستان چند بار خیس میشود. سعید حتی نمیتواند ادرارش را کنترل کند. پزشک دستور سوند میدهد.
زنها به سرشان میزنند. چند بار گفتیم با این و اون نگرد. عصر گفت که تولد دوستمه میرم وزود برمیگردم. چند ساعت بود که هوا تاریک شده بود که از بیمارستان خبر دادند سعید اینجاست. دوستاش آوردند - بعد هم رفتند - ترسیدند بمیرد خونش بیفتد گردن اونها و...
زن مسن: بچهام سربزیر بود - کاری به این و اون نداشت... همهاش تقصیر اون محسنه! اون بود که هر روز میآمد دنبال سعید که چی، بریم پارک - بریم سینما- تولد فلانی ، تولد فلانیه!
زن جوان : مادر حالا وقت این حرفا نیست. یادت مییاد کی بهت گفتم مواظب سعید باش - مشکوک میزنه! چند بار یادت مییاد گفتم که قرصهای مشکوک می- خوره - تو دستشویی زیاد میمونه - دائما از بابا پول میخواد و...
پیرمرد: من چی میدونستم - میگفتم بچهس نوجوونه ، خوب نیست جیبش خالی باشه و...
زن جوان : بابا من که نمیگفتم چرا به اون پول میدی. میگفتم مواظب باش چطوری خرج میکنه- کجا میره - با کی میره و...
پزشکرو به مادر، خواهر و پدر سعید: بچهتون از کی تا حالا تزریق میکنه! و قرص میخورده! سه نفری مات و مبهوت : تزریق چیه؟ قرص کدومه...
مادر: بعضی وقتها یک قرصهایی میخورد - ولی بیشتر وقتی با محسن بود به خانه میآمد حالش خوب نبود و تا فردا ظهرهم میخوابید و...
پزشک : مادر! بچه شما قرص مخدر خورده - مشروب هم خورده - تزریقی هم هست! شانس بیاره زنده بمونه، خدا رو باید شکر کنین.
ماشین کلانتری توی حیاط بیمارستان متوقف میشود. یک افسر و یک درجه دار از آن پیاده میشوند.
افسر : استوار ! از همراهانش بازجویی کن - ببین کجا بوده - با کی یا بوده و...
دکتر به پرستار: کارهایی را که باید بکنیم کردیم.
بگین اینو ببرن سی سی یو. به سر پرستار بخش هم بگین روی دستور دارویی دقت کنه.
پلیسهاچند صفحه بازجویی میکنند.پدر، مادرو خواهر سعید هرچی میدانستند و شاید هم صلاح میدانستند را گفتند.
خواهر سعید: مامان حالا بگو اگر شوهرم بفهمه که سعید معتاده اونهم تزریقی - ایکس هم میخورده ، چی بهش بگم؟
مادر : هرچی میخواد بگه! فعلا که بچهم معلوم نیست بمونه یا نمونه.
تقصیر تو چیه - این اینطوری درآمده - همهاش تقصیر محسنه!من چی میدونم ایکس چیه! این چرت و پرتها که میگن چیه!
پلیسها رفتهاند، گفتهاند که صبح باز خواهند گشت - پزشکها مشغول مداوای بیماران دیگر هستند. یکی ناراحتی معده دارد. یکی دیگر تصادف کردهاست و...
سوپروایزر "سی سی یو" چشمهایش را با همه خستگی از روی دستگاهها برنمی دارد- در دفتر ثبت میکند : ساعت ۴و ۱۵دقیقه بامداد سه شنبه ۲۷آذر - ۱۳۸۶ علائم حیاتی بیمار خفیف است.
طبق دستور دکتر... دارو داده شد - تزریق سرم ادامه یافت. بیمار به کمک دستگاه تنفس میکند و... .
برگرفته از: جام جم
منبع : مستور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست