دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
رابسون (شوالیه تمامنشدنی فوتبال)
![رابسون (شوالیه تمامنشدنی فوتبال)](/mag/i/2/6fydz.jpg)
● شروع افسانه
سررابرت ویلیام رابسون در تاریخ ۱۸ فوریه ۱۹۳۳ متولد شد. او در ساکریستون کانتی دورهام رشد کرد. وی آخرین فرزند فیلیپ و لیلیان بود و وقتی فقط چند ماهه بود به همراه خانواده راهی ”لانگی پارک“ شد. بعدها در کتاب خاطرات رابسون نوشته شد که طلائیترین دوران بابی ”کودک“ هنگامی رقم خورد که برای دیدن بازیهای نیوکاسل (تیم محبوبش) چند مایل پیادهروی کرد! بههر حال اولین تجربه او در سال ۱۹۵۰ رقم خورد جائی که فولهام او را طی قراردادی با مبلغ اندک به خدمت گرفت. این اتفاق در ماه می آن سال رخ داد. نقش وی بازی بهعنوان یک بازیکن ”بال“ بود. انتقال بعدی در مارس ۱۹۵۶ رقم خورد. وست بروم، بابی رابسون را جذب تیم خود نمود. اوج شکوفائی او بهعنوان بازیکن در این تیم رقم خورد. بابی بهعنوان یک ملیپوش معرفی شد و به آرزوی بزرگ خود یعنی پوشیدن لباس سفید تیمملی رسید. رابسون در سوت بروم ۲۵۷ بازی انجام داد و ۶۱ گل به ثمر رساند. وی ۲۰ بازی را نیز در نقش هافبک برای تیم ملی انگلستان انجام داد. در ادامه دوران بازیگری، بابی بهعنوان مربی بازیکن به فولهام بازگشت. این انتقال آخرین دوره بازی وی در کشورش را رقم زد. او در سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸ همراه با تیم ونکوور کانادا به موفقیتهای زیادی در آمریکای شمالی دست یافت. او در راهی قدم گذاشت که برایش بیشترین شهرت را به ارمغان آورد.
● مربیگری در فولهام
رابسون در سال ۱۹۶۹ مربیگری فولهام را پذیرفت. یعنی همان باشگاهی که در پیراهنش بیشترین دوران حضور بهعنوان بازیکن را تجربه کرده بود. با اینحال بابی مدت زیادی در این باشگاه باقی نماند. ایپسویچ تاون به رابسون اعتماد کرد و او را بهعنوان مربی برگزید. ۱۳ سال حضور در این تیم با دستاوردهای شگفتانگیزی همراه بود. ۲ نایب قهرمانی لیگ یک جام حذفی و از همه مهمتر فتح جام یوفا از رابسون یک چهره افسانهای ساخت. ایپسویچ متعلق به منطقه کوچکی در شمال جزیره محسوب میشد که هرگز قبل از رابسون طعم موفقیت را نچشیده بود. رابسون تبدیل به چهره مردمی شهر شد و تصاویر او از در و دیوار شهر بالا میرفت.
● مربیگری در تیمملی
تیمملی انگلستان پس از خداحافظی با ”ران گربینوود“ بهدنبال جایگزین مناسبی بود و رابسون با توجه به موفقیتش در ایپسویچ بهترین گزینه محسوب میشد. کمتر کسی تصور میکرد او ۸ سال موفق را در تیمملی سپری کند. اولین حضور او همراه با تیمملی در جامجهانی ۱۹۸۶ رقم خورد. تیم او پس از گذر از مرحله مقدماتی، راهی یک هشتم نهائی شد و آنجا نیز با غلبه بر حریف، پای به کارزار آرژانتین و مارادونا گذاشت. رابسون ستارهای چون گری لینهگر را در اختیار داشت، اما دست خدا (اشاره به گل مارادونا که با دست به ثمر رسید) یک نمایش دریبل ماهرانه از سوی مارادونا انگلستان را به خانه فرستاد. گل دقایق پایانی گری لینهگر تنها تنها به کسب عنوان آقای گلی وی کمک کرد. رابسون پس از بازگشت ادعا کرد درصدد است با ساختن یک تیم طلائی جام سال ۱۹۹۰ را به جزیره بیاورد. در شرایطیکه کمتر کسی به گفتههای وی ایمان داشت، رابسون با پرورش جوانان با استعداد و تقویت توانائیهای افراد باتجربه، تا آستانه عملی کردن آرزویش پیشرفت. پس از تجربه ناموفق یورو ۸۸ انگلستان جامجهانی ۱۹۹۰ را کنار ایرلندجنوبی، مصر و هلند آغاز کرد. در بازی مقابل ایرلندجنوبی در حالیکه مردم از یک نبرد سیاسی سخن میگفتند بازی سرد ۲ تیم یک تساوی بدون گل را بههمراه داشت. بعدها ثابت شد این بازی یک ثباتی برای صعود هر ۲ تیم بود. انگلستان، مصر ضعیف را با یک گل پشتسر گذاشت و مقابل هلند نیز با تساوی بدون گل متوقف شد. آنها با کسب ۵ امتیاز به سختی جواز صعود را بهدست آورده و در مرحله یکهشتم نهائی به مصاف بلژیک رفتند. بازی دشوار و نفسگیر ۲ تیم تا دقیقه ۱۲۰ وقت اضافه، بدون گل سپری میشد تا اینکه شوت سهمگین دیوید پلات ورزشگاه را به آتش کشیده و پیروزی را از آن شیرهای سفید نمود. شیرهای کامرون رقیب بعدی بودند. پیروزی در این دیدار و حضور در جمع ۴ تیم پایانی با هر معیاری چهره موفقی از رابسون میساخت، اما بازی گره خورده بود. کامرون ۲ بر یک پیش بود و رابسون روی نیمکت چهرهای متعجب بهخود گرفته بود. زیرکی خاص انگلیسیها اینبار چارهساز شد. ۲ پنالتی که در صحت آنها تردید بود تیم را پیروز میدان معرفی کرد. انگلستان به مرحله نیمهنهائی رسید. رؤیای قهرمانی در دل انگلیسیها زنده شد. آنها برای اینکار احتیاج به غلبه بر آلمان، دشمن دیرینه داشتند؛ با اینحال اشتباه شیلتون پیر کار را به ضربات پنالتی کشاند. کریس وادل اولین پنالتی انگلیسیها را خراب کرد. پنالتیهای بعدی ۲ تیم پیدرپی وارد دروازه شد تا اینکه استیوارت پییرس، مربی فعلی منچسترسیتی مأمور نواختن ضربه پنجم تیمش شد. بله، او پنالتی سرنوشتساز را به دستان ”ایلگنر“، سنگربان آلمان کوبید تا انگلیسیها در یک قدمی کسب افتخار ناکام بمانند. ایتالیای میزبان در بازی ردهبندی انگلستان را مغلوب ساخت؛ با اینحال کسب رتبه چهارم جهان با هر معیاری یک موفقیت تلقی میشد. از رابسون بهعنوان یک قهرمان تجلیل شد ولی وی مدت زیادی در تیم ملی باقی نماند. رابسون بهگفته خود بار دیگر به جهنم فوتبال باشگاهی هبوط کرد.
● حضور در آیندهوون
آیندهوون پس از اینکه در اواخر دهه ۸۰ طعم قهرمانی در اروپا را چشید برای تکرار موفقیت به رابسون پیشنهاد داد. او در اولین سال حضور، آیندهوون را به قهرمان لیگ هلند تبدیل کرد. رابسون با جاهطلبیهای خاص خود قصد ساختن یک تیم فراکشوری را داشت، اما وقتی برخورد سرد مدیران باشگاه را دید، تیم را ترک کرد.
مقصد بعدی اسپورتینگ لیسبون پرتغال بود. وی در این تیم را نیز منشأ اثرات خوبی بود؛ ولی مطابق انتظار مدت طولانی کنار تیم نماند. پورتو تیم بعدی او بود اما قصه اصلی در زمان تصدی مربیگری بارسلونا رقم خورد. او مترجمی به نام خوزه مورینیو داشت. همانکسی که بنابر گفته خود بزرگترین درس تواضع را از پیرمرد فوتبال انگلستان آموخت. او در بارسلونا موفق به فتح عناوین بسیاری شد، اما بزرگترین دستاوردش شناخته شدن بهعنوان مربی سال اروپا بود. مهرههائی چون لوئیس فیگو در تیم او به اوج شکوفائی رسیدند. رابسون عمیقترین احساساتش را نثار هواداران بارسا نمود. بارسا را تنها باشگاهی یافتم که بود و نبود و تار و پودش با هست و نیست منطقه در هم آمیخته شده است. وقتی در نیوکمپ روی نیمکت این تیم مینشستم، صداهای عجیب هواداران که تحت هر شرایطی خواستار لهشدن رقیبی که بهعنوان دشمن منطقه خود میپنداشتند را میشنیدیم و خود نیز در جو غرق میشدم. آنها آرمان کاتالان را بسیار مقدس میپندارند.رابسون باشگاهی که اینگونه دوستش داشت را ترک کرد و به مدت یکسال بیکار ماند تا اینکه عشق دوران کودکی، پیشنهادی مطرح کرد. از رابسون خواسته شد تا نیوکاسل را به استانداردهای زمان کیگان نزدیک سازد. رابسون از فصل ۲۰۰۱ ـ ۲۰۰۰ عهدهدار مربیگری ”بلکاندوایت“ شد. هر چند رتبههای میانی که در فصل اول سرمربیگری او نصیب نیوکاسل شد راضیکننده نبود، اما هواداران به شور مبارزه طلبی بابی بزرگ ایمان داشتند. تیم در فصل ۲۰۰۲ بدون صرف حتی یک پوند راهی رقابتهای حساس لیگ برتر نشد. اتکای رابسون به ستارگان جوانش بود و به مدد همین افراد در نهایت رتبه باورنکردنی چهارم را بهدست آورد و راهی لیگ قهرمانان شد. ”کرگ بلامی“ اسلحه مخفی رابسون در بازیهای فصل بعد لیگ قهرمانان یک معجزه را رقم زد. آنها هر ۳ بازی ابتدائی مرحله گروهی را به یوونتوس، فاینورد و دیناموکیف باختند، اما وقتی در آخرین ثانیههای بازی هفته یوونتوس را مغلوب ساختند راه خود را پیدا کردند. آنها دنیا را هم شکست دادند. در آخرین بازی پیروزی بر فاینورد الزامی بود. امری که با گ دقیقه ۹۰ بلامی حاصل شد و نیوکاسل در نهایت ناباوری با ثبت یک بازگشت تاریخی راهی مرحله دوم گروهی شد. هرچند روند موفق آنها ادامه نیافت؛ با اینحال هیچکس نه تنها رابسون را مؤاخذه نکرد، که سراسر منطقه او را تحسین کردند. بابی طی یک سخنرانی هیجانانگیز اعلام کرد: ”هیچگاه در نیوکاسل احساس ناکامی نکردهام. اگر اینجا هستم فقط به این خاطر است که واقعاً عاشق باشگاه هستم. من یک سیاه و سفید واقعی هستم. اگر باشگاه را ترک کنم متأسف خواهم شد؛ زیرا دروان موفقیتآمیزی را سپری کردم.“
در فصل ۲۰۰۴ اوضاع نیوکاسل دچار دگرگونی شد. آنها از فرم مطلوب ۲ فصل پیش بیبهره بودند و تمجیدهائی که بهسوی رابسون روانه میشد، خیلی زود جای خود را به انتقاد داد. شایعه دخالت آلن شیرر در امور فنی باشگاه روزبهروز بیشتر حقیقت مییافت تا اینکه فردی شفرد در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد ”تصمیم دشواری است. یکی از سختترین تصمیمهائی که در دوران حضور در این باشگاه اتخاذ کردهام. رابسون در این باشگاه زحمات فراوانی متحمل شد؛ اما همواره جدائی، بخشی از داستان حرفهایها است.“
و رابسون سرانجام از تیم جدا شد. آنهم در حالیکه یک لقب افتخارآمیز بهدست آورد.
● نشان شوالیه
رابسون در سال ۲۰۰۲ به جهت شکست سرطان از سوی ملکه انگلستان نشان شوالیه دریافت داشت و از طرفی به خاطر نزدیک به نیمقرن سابقه درخشان در فوتبال، لقب ”سر“را دریافت نمود.
● افتخارات رابسون
۱۹۷۸، ۱۹۷۷ قهرمان جام جذفی همراه با ایپسویچ ۱۹۸۱، ۱۹۸۰ قهرمانی جام یوفا و نایب قهرمانی لیگ دسته اول همراه با ایپسویچ.
۱۹۸۲، ۱۹۸۱، نایب قهرمان لیگ دسته اول انگلستان همراه با ایپسویچ.
۱۹۹۱، ۱۹۹۰، قهرمان لیگ هلند همراه با آیندهوون.
۱۹۹۲، ۱۹۹۱، قهرمان لیگ هلند همراه با آیندهوون.
۱۹۹۴، ۱۹۹۳، قهرمان جام حذفی پرتغال همراه با پورتو.
۱۹۹۵، ۱۹۹۴، قهرمان لیگ پرتغال همراه با پورتو.
۱۹۹۶، ۱۹۹۵، قهرمان لیگ پرتغال همراه با پورتو.
۱۹۹۷، ۱۹۹۶، قهرمان جام پادشاهی اسپانیا قهرمان جام در جام اروپا و نایب قهرمانی لالیگاه همراه با بارسلونا.
● کشف رونالدو
بابی رابسون به نوعی اولین مربی حرفهای رونالدو بود. این جوان هنگام انتقال ۲۰ میلیون یورو از کروزیرو به آیندهوون تحتنظر رابسون قرار گرفت و از آنجا نام خود را مطرح کرد. این موضوع تنها افتخار رابسون نبود. او آیندهوون را در حالیکه به قهرمانی لیگ هلند رساند که باشگاه از سال ۱۹۹۱ در حسرت کسب جام بود. رکوردهای وی به همین جا ختم نشد. وی تنها چهره ورزش بریتانیا است که موفق شده بیش از یک بار همراه با ملکه شام را صرف کند! عامل اصلی اخراج وی از نیوکاسل در رختکن سر وی ”داد“ میزند. بابی تلخترین خاطره خود را شکست مرحله نیمهنهائی جامجهانی ۱۹۹۰ همراه با تیمملی انگلستان میداند و شیرینترین خاطره را در موفقیت اروپائی در ابتدای دهه ۸۰ قلمداد میکند.
● Top secret
لقب بابی رابسون، رابی بابسون است! او به جهت آنکه به فراموشی مشهور است، چنین لقبی دارد. رابسون، در رختکن نیوکاسل بازیکنان این تیم را با لقب ”بیکله“ خطاب میکرد.
رابسون ۲ بار پیشنهاد بازگشت بهعنوان سرمربی تیمملی انگلستان را رد کرد. یکبار هنگامی که در آستانه قبولی پست مربیگری آیندهوون و ۲ بار دیگر موقع امضاء قرارداد با نیوکاسل. او هر ۲ بار با بیرحمی خاصی به تیمملی انگلستان پشت کرد. رابسون یک فرد پرخور است. او به انواع غذاها علاقه خاصی دارد، مخصوصاً به مرغ و جوجه!
رابسون علاقه خود به نیوکاسل را انکار نکرده است؛ با اینحال چند سال پیش در مصاحبهای خاص اعلام کرد هرگز دلش برای یک تیم خاص نمیطپیده است.
بهگفتههای وی راجع به بزرگترین لذت و ذلت زندگی ورزشیاش توجه کنید:
بزرگترین لذت من کار هفتگی با بازیکنانم بود. آماده کردن آنها و پیروزی در آخر هفته به من نشاط ویژهای میبخشد. هنگامیکه مربیگری تیمملی انگلستان را عهدهدار بودم پس از هر برد سراپا غرور میشدم؛ چرا که برد تیمملی یک غرور ملی را ایجاد مینمود. بدترین بخش حرفهام را باخت و سپس پاسخگوئی به رادیو و تلویزیون میدانم.
رابسون تفاوت فوتبالیستهای زمان و عصر خود را تنها در میزان دریافت پول میداند.
رابسون از جمله بزرگترین مخالفان سیستم آفسایدگیری است. رابسون همواره سرآلکس فرگوسن را تحسین نموده و معتقد است او با فشار موجود در باشگاهی چون منچستریونایتد بهخوبی کنار آمده است. وی عملکرد ژرارد هولیه را نیز قابل تحسین میداند. رابسون ادعا میکند اگر پول در فوتبال وجود نداشت، بزرگترین آرزوی وی یعنی خرید ”تیهری آنری“ در اوج، محقق میشد.
شعار رابسون فداکاری برای یکدیگر و تلاش تا آخرین ثانیه بازی است. او با نهایت تواضع میگوید فاکتور دوم را از سرآلکس فرگوسن آموخته است.
رابسون در مقاطعی آدرس خانه خود را بهعنوان هدیه برای بازیکنان ارسال میکرد. بابی در جامجهانی ۱۹۵۸ عضو تیم ملی انگلستان بود؛ با اینحال بهجهت آنکه در آن مقطع بازیکنان خط میانی چندان جدی گرفته نمیشدند، مطرح نشد.
رابسون با انتقاد از فوتبال امروز اعتقاد دارد. در این فوتبال فقط بدنسازان حرفهای امکان موفقیت مییابند؛ در حالیکه سایرین با تکنیک شوت و سرزنی فوقالعاده، راه بهجائی نخواهند برد.
رابسون در مورد دست خدای مارادونا نظر جالبی دارد. از این واقعه ناراحت شدم مارادونا ما را فریب داد. هرگز او را نمیبخشم؛ با اینحال دیگو را بهترین بازیکن تاریخ فوتبال میدانم. او یک شخصیت خطاکار بود.
او به مردم ایپسویچ علاقه دارد. آنها در هنگام حضور بابی در شهرشان بهخوبی از او استقبال کردند.
شخصیت بیپروای رابسون، هنگام جواب دادن به شوخیهای همسر ملکه رخ نمود. او در آن ضیافت شام به اندازه تمام عمر خود جسارت به خرج داد.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست