پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
درام موقعیتهای ناگزیر
گویی جذابیت سوژه زنی که ازدواج دائمی نکرده یا نیازی به این کار نمیبیند و تنها به ازدواج موقت بسنده میکند در سینما و تلویزیون ما زیاد شده است.
بلافاصله کمی بعد از سریال «بیداری» (بهرام عظیمپور) که در آن با دختری روبهروییم که در اثر حوادث پیشبینی ناشده ازدواجش ثبت نمیشود در فیلم «زن دوم» هم با کاراکتر مهتاب (نیکی کریمی) روبهرو میشویم فیلمنامهنویسان (همچنین نویسنده رمان) آنقدر جذب شخصیت چنین زنانی شدهاند که چنین شخصیتی یعنی مهتاب را محور فیلمنامه و رمان خود قرار دادهاند ولی اینکه ما فقط به صرف جذاب بودن یک کاراکتر به هر قیمت بخواهیم او را در موقعیت عدم ثبت ازدواج دائمی قرار بدهیم منطقی نیست. مهتاب زنی روشنفکر و نویسنده است اینکه چنین زنی حاضر شود که تن به ازدواج موقت با یک مرد زندار بدهد به هیچوجه قابل هضم نیست.
از سویی دیگر میبینیم که مهتاب زنی است که دوست دارد خارج از چارچوبهای سنتی فکر و عمل کند و فقط علاقه قلبی را برای زندگی کردن با مردی کافی میداند و به قول خودش نیازی به دائمی شدن این مساله در شناسنامهاش ندارد .
فیلم «زن دوم» فیلم موقعیتهای ناگزیر است که فیلمنامهنویس (و رماننویس) در آن شخصیتی را طراحی کرده که برای خلق این شخصیت با موقعیت خاصش ناگزیر شده برای او ویژگیهایی در نظر بگیرد که منطقی نیستند تا درام پیش برود و به سرانجام برسد.
این ویژگیها و حتی درامپردازیهای فیلمنامه از داخل سیر طبیعی و منطقی روایت بر نیامده بلکه به گونهای نویسنده را به سمت خود سوق داده است.
کافی است به مسیر شکلگیری داستان توجه کنیم. همسر بهرام (محمدرضا فروتن) به خارج از کشور رفته و او را ترک کرده است با این وجود بهرام او را حتی طلاق غیابی هم نداده پس معلوم است که بهطور کامل از او قطع امید نکرده است.
در این میان مهتاب زن روشنفکری است که به گونهای غیرمتعارف و غیرمنطقی با بهرام ازدواج موقت میکند پس از مدتی زن اول بهرام بازمیگردد سپس نویسنده با توجه به شخصیت سمپاتیک و مثبت مهتاب نمیتواند او را به از هم پاشیدن زندگی زن اول وادارد چون منطقی نیست.
پس مهتاب را ناگزیر به ترک خانه و حتی رفتن از آن شهر میکند از سویی دیگر چون درام را همین طوری نمیتوان به پایان برد چرا که ناقص میشود نویسنده ناگزیر میشود شخصیت امیر خواستگار قبلی مهتاب را دوباره وارد ماجرا کند که البته بازگشت امیر نیازمند ادله قویتری است چرا که اصولا معلوم نیست برای امیر چه اتفاقی افتاده که این همه تغییر کرده است.
ضعف دیگری که در درامپردازی فیلم «زن دوم» وجود دارد استفاده از عنصر تصادف در برخی از صحنههای فیلم است. بارها نگارنده و همکاران تکرار کردهایم که عنصر تصادف نباید بهخصوص در بزنگاههای دراماتیک استفاده شود ولی گویی منتقدان راه خودشان را میروند و سینماگران راه خودشان را. اینجا در مهمترین سکانس فیلم بهرام به صورتی کاملا تصادفی در تلویزیون مراسم دانشآموزان شرکتکننده در المپیاد جهانی را میبیند و میفهمد که پسری از مهتاب دارد. این وجه تصادفی فرجام داستان به شدت تماشاگر را آزرده میکند.
نکته دیگری که در مورد شخصیتپردازی کاراکتر مهتاب به چشم میخورد این است که او را در اوایل فیلم زنی میبینیم که هیچ اشارهای هم به اعتقادات مذهبی او نمیشود، حتی تماشاگر حدس میزند با وجود شخصیتی که پیش رو دارد او اصلا سنخیتی با اعتقادات مذهبی نداشته باشد، ولی وقتی زن اول بهرام برمیگردد ناگهان شخصیت مهتاب جلوهای مذهبی مییابد به شاهچراغ میرود و نذر میکند مرتب نماز میخواند و ... این تغییر ناگهانی شخصیت هیچ توجیهی ندارد جز اینکه تماشاگر را برای بخش ازدواج مهتاب با امیر (که فردی معتقد است) آماده کند در صورتی که ابعاد شخصیتی یک کاراکتر باید به صورتی تدریجی القا شود نه اینکه به طور ناگهانی توی ذوق بزند و بیمنطق به نظر بیاید.
فیلم «زن دوم» علاوه بر ضعفهایی که در درامپردزای دارد گاه دچار سانتی مانتالیسم در برخی از صحنهها هم میشود به یاد بیاوریم موسیقی به شدت احساساتی فیلم روی صحنههای گریه کردنهای مکرر مهتاب را یا کافی است به سکانس بستری شدن امیر در بیمارستان قبل از جراحی دقت کنیم که دیالوگهایی به شدت سوزناک و احساساتی بین پدر و پسر و مادر رد و بدل میشود و این سکانس با گریه دستهجمعی آنها به پایان میرسد.
البته گاه کارگردانی خوب سیروس الوند باعث شده فیلمنامه جلوه بهتری پیدا کند، میتوانیم به صحنهای اشاره کنیم که بهرام به خانه میآید و نامه مهتاب را مبنی بر ترک خانه میخواند و در نمایی لحظه بیرون رفتن مهتاب از خانه را میبینیم سپس با حرکت دوربین در خانه بهرام را میبینیم که درگوشهای از اتاق دارد نامه او را میخواند. این تجسم زیبای رفتن مهتاب از خانه است که تلفیق گذشته و حال در آن به نحوی هنرمندانه شکل میگیرد.
در مجموع «زن دوم» فیلم متوسطی است که هرگز به پای بهترین فیلم سیروس الوند یعنی «یک بار برای همیشه» نمیرسد و تماشاگر مشتاق همچنان منتظر فیلمی در حد و اندازههای «یک بار برای همیشه» از سیروس الوند باقی میماند.
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست