چهارشنبه, ۲۱ شهریور, ۱۴۰۳ / 11 September, 2024
مجله ویستا
برای حضرت ایلیا
در کتب مقدس و از جمله انجیل بارها از حضرت «ایلیا» یاد شده است. گاهی او را «آلیا» یا «ایلی» گفتهاند. این اسم در کتابهایی آمده است که قدمتی بسیار پیشتر از اسلام دارند; یعنی قبل از تکامل زبان عربی و به وجود آمدن حرفی مثل «ع». با این توضیح، اگر اول: آلیا، ایلیا و ایلی به جای الف حرف ع بگذاریم میشود: عالیا، عیلیا و عیلی.
حالا دیگر حضرت ایلیا را میشناسید. او آشنای دلهای ماست. حضرت علی، علیهالسلام، جانشین پیامبر و پدر یازده معصوم است. او کسی است که دیوار کعبه به خاطر تولدش شکافته شد. کسی که در سیاهی شب با کوله باری بر دوش به دستگیری و کمک فقرا میرفت. او کسی است که شیر خدا و حیدر کرار بود و به نیروی الهی در خیبر را از جا کند.
در این مطلب به شرح ماجراهای شگفتانگیز و شیرین درباره او از زمانهایی دور پرداخته شده، زمانهایی که او را با نام «ایلیا» میشناختند.
این مطلب از ویژهنامه رشد جوان انتخاب شده است.
● کشتی نوح
سالها بود که حضرت نوح، علیهالسلام، از تنه درخت، تخته درست میکرد و با تختهها، کشتی بزرگی میساخت تا پیروانش و نیز حیوانات گوناگون را از طوفان عظیمی که خداوند وعدهاش را داده بود، حفظ کند.
بالاخره طوفان شروع شد. باران، سیلآسا میبارید و آب اقیانوس میرفت که به قله کوهها برسد. روزها و روزها کشتی در آب بالا و پایین میشد و باران همچنان میبارید. عاقبت، ابرهای سیاه کنار رفتند و باران بند آمد.
خورشید دوباره بر پهنه آسمان درخشید و کشتی نوح به خشکی نشست.
در ژوئیه سال ۱۹۵۱، دانشمندان روسی در یکی از معادن، تختههای عجیبی پیدا کردند. در میان آن همه تخته پوسیده، تخته مستطیل شکلی پیدا کردند که نه کهنه بود و نه پوسیده. اندازه آن ۲۵×۳۵ سانتیمتر بود و حروف عجیبی بر آن نقش داشت. این مساله بقدری با اهمیتبود که کمیتهای برای کشف راز آن خطوط تشکیل شد. اعضای این کمیته که متشکل از دانشمندان و استادان زبانشناس بود، پس از هشت ماه توانستند اسرار این تخته چوب را کشف کنند. روزنامههای جهان، نتایج این اکتشاف را چنین نوشتند: «این تخته چوب، متعلق به کشتی نوح است.»
دانشمندان همچنین توانستند متن روی تخته را ترجمه کنند. روی تخته تصویر یک پنجه و دعایی به زبان سامانی - که زبان دوره حضرت نوح، علیهالسلام، است - دیده میشد. این دعا چنین میگوید:
ای خدای من! ای مددکار من! به لطف و مرحمتخود و به طفیل ذاتهای مقدس: محمد، ایلیا، شبر، شبیر و فاطمه دست مرا بگیر. این پنج وجود مقدس از همه باعظمتترند و احترامشان واجب است; چرا که تمام دنیا برای آنان برپا شده است. پروردگارا! به واسطه نامشان، مرا مدد فرما. تو میتوانی همه را به راه راست هدایت نمایی.
● در نبرد جالوت
جالوت بتپرست در وسط میدان ایستاده بود و مبارز میطلبید; اما کسی جرات نداشت پا پیش گذارد. حضرت داود، علیهالسلام، نزد طالوت، پادشاه خداپرست رفت و اجازه نبرد خواست. طالوت گفت: «اما تو که جوانی بیش نیستی! جالوت حریفی نیرومند و صاحب قدرت است.»
حضرت داود، علیهالسلام، گفت: اما نیروی من نیروی ایمان است.
و به این ترتیب، پا به میدان گذاشت و تنها با یک فلاخن، جالوت را هلاک کرد.
حضرت داود، علیهالسلام، اگر چه بسیار جوان بود، همچون شیری نیرومند بر جالوت پیروز شد; اما خود او در کتاب مقدسش به نام زبور، درباره شیرمرد دیگری سخن میگوید که همانا علی، علیهالسلام، است. او میگوید: «اطاعت آن بزرگواری که ایلی نام دارد، واجب است و فرمانبرداری از او همه کارهای دین و دنیا را اصلاح میکند. آن شخصیت والامقام را حدار (حیدر) نیز میگویند. او دستگیر بیکسان و شیر شیران باشد. قدرتش بسیار و تولدش در کعابا (کعبه) خواهد بود. بر همه واجب است که دامن آن بزرگوار را بگیرند و همانند غلام حلقه به گوش اطاعت کنند.
● لوح سلیمان
وقتی حضرت سلیمان، علیهالسلام، به پیامبری رسید، خداوند بادها، جنها، و نیز تمام حیوانات را در اختیار او گذاشت. پریان با رشتههای ابریشم، طلا و جواهرات گوناگون، تختی باشکوه برایش ساختند. حضرت سلیمان، علیهالسلام، زبان تمام موجودات را میدانست و زمانی که میخواست ملکه سبا را شگفتزده کند، به جنها فرمان داد که در یک چشم به هم زدن، تختش را از شهر سبا به پایتختخود آورند. در زمان او، مردم در آرامش زندگی میکردند و این پیامبر قدرتمند، تمام اختیاراتی را که خداوند به او واگذار کرده بود، در راه تامین و هدایت مردم به کار برد. او بقدری عظیم و در نزد خدا محبوب بود که کسی انتظار نداشت او برای جلب رضایتخداوند، به افراد دیگری توسل جوید; اما...
هنگام جنگ جهانی اول، وقتی که سربازان انگلیسی وارد بیتالمقدس شدند، در دهکده کوچکی به نام اونتره سنگر گرفتند. یکی از سربازان در هنگام حفر گودال، لوحی نقرهای پیدا کرد که با جواهرات گرانبها تزیین شده و حروفی عجیب با طلا بر آن نقش بسته بود. فرمانده سربازان متوجه شد که این لوح بسیار قدیمی است و به همین جهتخیلی خوب از آن نگهداری کرد. در پایان جنگ، لوح را به دستباستانشناسان انگلیسی سپرد. بلافاصله در سال ۱۹۱۸، کمیتهای از باستانشناسان و زبانشناسان آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و چند کشور اروپایی دیگر تشکیل شد. اعضای این کمیته پس از یک سال زحمت، توانستند خطوط لوح را به زبان انگلیسی برگردانند و متوجه شدند که سخنی از حضرت سلیمان، علیهالسلام، است. ترجمه متن لوح چنین است:
«ای احمد! به فریادم رس. یا ایلی! مرا مدد فرمای. ای باهتول! نظر مرحمت فرمای. ای حاسن! کرم فرمای. یا حاسین! خوشی بخش. این سلیمان، اینک به این پنجبزرگوار استغاثه میکند و علی قدرت الله است.»
موزه سلطنتی قصد داشت لوح را برای نمایش در موزه بگذارد; اما روحانیون عالیرتبه انلگیسی، در نامهای محرمانه درخواست کردند که لوح به آنها تحویل داده شود تا در رازخانه کلیسای انگلستان بماند; در جایی که تنها معدودی به آنجا راه دارند.
با این همه، دانشمندان نتایج اکتشاف خود را در کتابی نوشتند و دو نفر از آنان به نامهای ولیم و تامس به اسلام گرویدند و نام خود را به کرمحسین و فضلحسین تغییر دادند.
● رؤیای پیامبر
مهاتمابده در نزد هندوها که گروهی از هندیان هستند، پیامبری قدیمی و عظیمالشان است. در شرح حال او که قبل از میلاد مسیح، علیهالسلام، میزیست، آمده است:
شبی مهاتمابده خواب عجیب و صادقی دید و برای منتری چنین نقل کرد: «... روح بسیار بزرگی مرا مبارک باد گفت و بشارتم داد. او گفت که نام من آلیا است و ملاقات با من نزد دیوار شکافته شده در جای بسیار پاک و مقدس (کعبه) به صورت یک بچه خواهد بود; اما هنوز به آن زمان، بسیار مانده است.»
در اکثر کتابهای بده، این دعا از او آمده است:
«ای مطلوب طالبان و عزیز عزیزان! ای آلیا! ای پیروز شونده بر همه! بیا و جلوه خود را نشان ده و مرا یاری فرما. ای شیر خدا! روبهان دنیا میخواهند مرا بخورند. تو را سوگند میدهم به آن کسی که دست و بازویش هستی، و به آن کسی که نیرو و قدرتش در تو است، مشکل مرا بگشای.»
وقتی مهاتمابده در بستر مرگ آرمیده بود، عزیزترین شاگردش به نام آنند در کنارش نشسته بود و گریه میکرد. مهاتمابده که آرامش در چهرهاش موج میزد، رو به او کرد و گفت: «... تنها من برای هدایتبشر به دنیا نیامدهام و خاتم سلسله نبوت هم نیستم. زمانی خواهد آمد که شخص دیگری به نبوت مبعوث میشود. او نور خدا باشد و از حکمتخدا برخوردار است... او کسی که که پیامبری به او ختم خواهد شد و بر سرش یک تاج پنج پهلو باشد که مانند خورشید و ماه بدرخشد و نام الماس بزرگ آن آلیا باشد... ستمگران دردانههای (فرزندان) او را بسی آزار رسانند و برای ریشهکن ساختن آنان، از کاری فروگذاری نکنند و دستبه هر عمل ضدانسانی میزنند; ولی خدا نام او، کار او، مقصد او و نسل او را تا آخر دنیا باقی خواهد گذاشت.
کتایون کیائی سکوئی
پینوشتها:
برای نوشتن این مطلب، از کتاب «علی و پیامبران»، نوشته برجسته حکیم سیالکوتی استفاده شده است. استاد گرامی جناب آقای سیدمحمد مختاری آن را همراه با اضافاتی جامع به فارسی برگردانده است. تمام مضامین و موضوعات این کتاب، با اسناد و مدارک مستند و معتبر و قید تاریخ، عنوان کتاب و اسامی دانشمندان و موارد لازم دیگر همراه است.
پینوشتها:
برای نوشتن این مطلب، از کتاب «علی و پیامبران»، نوشته برجسته حکیم سیالکوتی استفاده شده است. استاد گرامی جناب آقای سیدمحمد مختاری آن را همراه با اضافاتی جامع به فارسی برگردانده است. تمام مضامین و موضوعات این کتاب، با اسناد و مدارک مستند و معتبر و قید تاریخ، عنوان کتاب و اسامی دانشمندان و موارد لازم دیگر همراه است.
منبع : مستور
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست