جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
رابطه ذهن و عین در اندیشههای بودایی
نبود ارتباط شکلهای متعددی به خود میگیرد و به نظرم تا حدودی با پیشرفت علوم و فنآوری امروزی عجین شده است. در اینجا دو نمونه از تجربیاتم را در مقام روانپزشک ذکر میکنم:
پدر پسر بچهای که طی زمانی دراز سرسختانه از رفتن به مدرسه سر باز میزد به من گفت: «امروز فقط با فشار یک دکمه، انسان به کره ماه رفت و آمد میکند. چرا نمیتوانی دکمه مناسبی پیدا کنی که با فشار آن پسرم به مدرسه برود؟» به عبارت دیگر او میخواست که پسرش مثل یک دستگاه ماشینی به کار بیفتد. پسر با احساس این نبود «ارتباط» آگاه یا ناآگاه در برابر پدر میایستاد.
امروزه بیماریهای روانتنی رو به رشد است. پزشکی جدید بر اساس اصل دوگانگی بین روان و تن، در بسیاری از زمینهها، به ویژه غلبه بر بیماری، پیشرفتهای چشمگیری داشته است. اما در عین حال به نظر میرسد همین شکاف، عامل افزایش بیماریهای روانتنی باشد؛ انگار که طبیعت انتقام خود را میگیرد.
تردید دارم که پیشرفت شتابان علوم جدید ربطی به این امر داشته باشد. برای آنکه دریابیم آیا وضع از این قرار است یا خیر، باید به اصول عمده روششناسی علمی نظری بیفکنیم.
اصل بنیادی روششناسی علمی آن است که مشاهدهکننده باید از پدیده مورد مشاهده جدا باشد، تا نتایج مشاهده مستقل از وی دارای ارزش عام باشد. تمیز بین ذهن و عین از دستاوردهای بزرگ فرهنگ اروپایی معاصر است، که به استناد آن میتواند مدعی باشد که به علم، کیفیتی عام بخشیده است.
علم از فنآوری نیز که اکنون در دسترس همگان است، تفکیکناپذیر شده است. برای کاربرد فنآوری کافی است که به دستورالعملهای کتابچه راهنما توجه کنید؛ به توانایی یا مهارت خاصی نیاز ندارید. همانطور که پدر پسر بچه گریزان از مدرسه میگفت انسان میتواند فقط با فشار یک دکمه به کره ماه برود. کامیابی فنآوری امروزی بسیاری از مردم را به این اندیشه واداشته که روشهای آن را در مناسبات اجتماعی و خانوادگی به کار بندند. همه میخواهند بدانند که بهترین فن نظارت یا مدیریت چیست. در همه جا دانش چگونه شکوفا شده است. چگونه بچه خوبی پرورش دهیم. چگونه با کهنسالان رفتار کنیم و ...
علوم اجتماعی و انسانی رد پای علوم طبیعی و فنآوری را دنبال کرده است. هنگامی که پژوهشگر میتواند به جنبه ویژهای از انسان شیئیت ببخشد، این رویکرد ممکن است به نتایج معقولی بینجامد، اما اگر ما شخص را همچون کل واحدی در نظر بگیریم، روشهای علوم طبیعی دیگر کارساز نیستند. پژوهشگر انسان است، از این رو تمایز دقیقی بین ذهن و عین، ناممکن است. کیفیت رابطه بین ذهن و عین همواره بر نتایج تاثیر میگذارد.
●کلیت انسان
در مقام یک روانپزشک اگر با پسر بچه شش سالهای برخورد کنم که نمیتواند در کلاس تمرکز داشته باشد و بخواهم تا حد امکان برونگرا باشم و از هر نوع رابطه با او بپرهیزم، تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که او احساس ناامنی میکند، یا کم هوش است و ... اما اگر بکوشم رابطه خوبی با او برقرار کنم تا احساس کند که از او حمایت شده و اجازه دارد آزادانه رفتار کند، در این صورت رفتارش تغییر خواهد کرد.
مشاهده دقیق وضع کنونی این کودک چندان مهم نیست، اما صبر کردن برای تجلی امکانات درونیاش اهمیت دارد. در روانپزشکی نمیتوان به نتایج مثبت رسید، مگر آنکه بین ذهن و عین (روانپزشک و بیمار) رابطهای برقرار شود. این امر در آموزش و پرورش و برخی از رشتههای پزشکی نیز صادق است. وقتی به بیمارانی برمیخورم که از بیماریهای روانتنی رنج میبرند، گاهی عمداً سعی میکنم به علل بیماری نپردازم، توصیهای نکنم یا دارویی ندهم. در حالی که این بیماران را به اصطلاح معالجه نکردهام، علایم بیماریشان فوری از بین میرود.
این رویکرد با فنآوری، که در آن همه چیز به وضوح مشخص است، کاملاً متفاوت است. در فنآوری آنچه شخص باید انجام دهد و نوع پاسخهایی که میگیرد، به تمامی در کتابچه راهنما ذکر شده است و در این جا هر عمل خاص نتایج معینی را به همراه میآورد. برعکس من سعی میکنم تا چیزی روی دهد، بدون این که دقیقاً بدانم چه چیزی میخواهد روی دهد. در اینجا رویکرد من آیندهنگرانه است و احساس میکنم که دارم چیزی خلق میکنم. بیماران با فعالیتهای خلاق خود، که از رابطه من و آنها شکل میگیرد درمان میشوند.
●رویکرد بودایی
تصور میکنم که آیین بودا در مورد این نوع رابطه چیزهای زیادی میتواند به ما بیاموزد. مهمترین نکتهای که در متن بودایی معروف به «سوترای گردنبد گل» تاکید شده است، این است که هیچ موجودی «سرشت» ذاتی خاص خود را ندارد. من به این دلیل خودم هستم، که تعداد بیشماری رابطه با دیگران دارم. این اندیشه در اساس با این باور همگانی تفاوت دارد که هر چیزی سرشت خاص خود را دارد و سپس با دیگران رابطه برقرار میکند. سوترای گردنبد گل از این اصل شروع میکند که روابطی وجود دارند و این روابط یکدیگر را تعریف میکنند.
این اندیشه بودایی از حالت آگاهانهای نشات میگیرد که با حالت عادی، که در آن هر شیئی از اشیای دیگر جداست، تفاوت دارند. در سطح متفاوتی از آگاهی خطوط مرزی بین اشیاء محو میشود و سرانجام همه چیز به هستی واحدی مبدل میشود که نمیتوان نامی بر آن گذاشت. این وجود کل «هیچ» (نیروانا) خوانده میشود زیرا نامی ندارد، اما عملاً میتوان گفت که «همه چیز» است.
پس از این تجربه آگاهی به حالت معمولی خود برمیگردد که در آن هستی کل، خود را به صورت موجودات یا اشیای جداگانه جلوهگر میسازد، اما هر شیئی، جلوهای از هستی کل است. در مکتب بودایی کگون، این را «طلوع سرشت حقیقی» مینامند.
این همان چیزی است که در رواندرمانی انجام میدهیم. یعنی هر اقدام فعال را کنار میگذارم و صرفاً منتظر رویدادها میمانم. این طرز برخورد با رویکرد علوم و فنآوری جدید کاملاً در تضاد است. آگاهی روزمره ما، در علوم جدید، به سمت تمایز سوق داده میشود، در حالی که در آیین بودایی به سوی همجوشی و یکپارچهگی متمایل است.
کسانی که تماماً در شیوه تفکر علمی امروزی قرار دارند ممکن است احساس کنند که اندیشههای بودایی سردرگم یا بیمعناست. من به سهم خود، گمان میکنم که ما به اندیشههای بودایی به منزله پارسنگ متوازنکنندهای نیازمندیم، که میتواند با پذیرش وجود رابطه بین ذهن و عین نقش مثبتی در تکامل علم و فنآوری ایفا کنند.
هایائو کاوایی
هادی غبرایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست