سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


عاقبت قلمفرسایی نمایشنامه نویس


عاقبت قلمفرسایی نمایشنامه نویس
▪ حسین کیانی نمایشنامه نویس تبحر خاصی در به تصویر درآوردن قصه ها و فضاهای تهران قدیم دارد. او برای دستیابی به این فضا از مطالعه در احوال و زندگی گذشتگان و نیز تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران و فرهنگ ایرانی دریغ نمی ورزد و در به کارگیری زبان دوره پهلوی اول و قاجاریه چنان با تسلط عمل می کند که گویی این اثری که او به نگارش درآورده مربوط به نویسنده ای از همان دوره هاست. در اصل کوشش های او در حوزه زبان دوره های گذشته از مطالعات و تحقیقاتش نشات می گیرد که برحسب علاقه و دغدغه اش صورت می پذیرد.
▪ نمایشنامه بیداری خانه نسوان مربوط به سرنوشت تلخ زنان نمایشنامه نویس در دوره پهلوی اول است. زنی به دلیل فوت پدرش از تحصیلات فرنگ به تهران باز می گردد و سپس می کوشد با کمک چند زن دیگر انجمن بیداری نسوان را با مجوز از وزارت معارف و صنایع مستظرفه تاسیس کند. در گیرو دار تاسیس چنین انجمنی و پس از آن نیز خانواده های این سه دختر جوان به مخالفت با حضور عضویت شان در این انجمن می پردازند. مبارزه این زنان با نزدیکان و اطرافیان خود برای ادامه فعالیت در انجمن بیداری نسوان سرانجامی جز مرگ را برای دو تن از آنان رقم نمی زند.
همانطور که کیانی در بروشور نمایش خود یادآور شده است، این اثر را با الهام از مطالعه بخش نمایشنامه نویسی زنان در جلد سوم کتاب ادبیات نمایشی در ایران نوشته جمشید ملک پور به نگارش درآورده است. این مساله نشان می دهد که نویسنده ایده و طرح اثرش را پس از مطالعه این کتاب به دست آورده و کوشیده با مطالعه زندگی مصیب بار نخستین زنان نمایشنامه نویس ایران با طنز تلخ و گزنده، ایده اش را در قالب درام در آورد. کیانی در این اثرش همچون دیگر نمایشنامه هایش به دو عنصر زبان وشخصیت (دیالوگ نویسی و شخصیت پردازی) توجه اساسی و بسیار دارد، به همین دلیل هم در هنگام رویارویی با مخاطبان پذیرفتنی و باورپذیر می شود و آنها- با وجود زمان نسبتا طولانی در اجرای نمایش به راحتی ارتباط برقرار می کنند و بدون هیچ خستگی تا پایان ماجرا به همراهی آن می پردازند.
▪ با مطالعه در کتابهای ادبیات نمایشی و تاریخ تئاتر ایران در می یابیم که نهضت ترجمه در روی آوردن زنان ایرانی به فرهنگ و هنر بسیار تاثیرگذار بوده به همین دلیل نخستین زنانی که در حوزه تئاتر و نمایشنامه نویسی دست زدند، ابتدا با ترجمه نمایشنامه فعالیت خویش را در این عرصه آغاز کردند که از آن جمله می توان به تاج ماه آفاق الدوله- همسر فتح اله خان ارفع السلطنه و خواهر میرزا اسماعیل خان آجودان باشی و مادام پری یا پری آقا بایف اشاره کرد. (۱) کیانی به عنوان نمایشنامه نویس در نگارش این اثر خود قطعا به کوشش های این نمایشنامه نویسان زن یا نخستین نمایشنامه نویسان زن نظر داشته و از پس مطالعه زندگی و احوال سخت آنان در شرایطی که به زن اجازه ورود به کوچه و خیابان را به راحتی نمی دادند تا چه برسد به آنکه به فعالیت های اجتماعی فرهنگی یا حتی سیاسی روی بیاورند، در به تصویر درآوردن درامی با چنین موضوعی کوشش کرده اثری تاثیرگذار با محوریت چنین زنانی را برای مخاطبان امروزی ارائه دهد و تحلیل خویش را از این موضوع در قالب نمایش تبیین کند.
▪ در خصوص شخصیت و شخصیت پردازی و زبان و دیالوگ نویسی این اثر باید یاد آور شد که کیانی یکی از بهترین آثارش را در این خصوص نوشته است. "بیداری خانه نسوان" هم نمایشنامه ای شخصیت محور و هم اثری داستان محور است. داستان نمایشنامه حول محور پنج زن یکی به عنوان استاد و معلم درام نویس، دیگری به عنوان مستخدمه و آن سه نفر دیگر از هنرجویان نمایشنامه نویسی این معلم به تصویر در می آید. حوادث فرعی مربوط به زندگی داخلی آنان می شود که هر یک یا در آستانه ازدواج قرار دارند یا در تنهایی به سر می برند آن هم در جامعه ای بسته که همه با یک بعدی نگری می کوشند زن را در امور بیرون از خانه دخالت ندهند؛ زنانی که در خانواده های بی سواد و بی فرهنگ به سر می برند و هر کاری که مربوط به فعالیت اجتماعی فرهنگی شان در جامعه می شود، رفتاری جز خشونت از سوی خانواده هایشان به همراه ندارد. زبانی که برای این آدم ها به کار گرفته می شود مربوط به همان دوره تاریخی است که نخستین زنان نمایشنامه نویس کوشش های خود را در این عرصه نشان می دادند. دیالوگ ها هم شخصیت آدمها را آشکار می سازد و هم پیش برنده ماجرا می شود و هم وجه ارتباطی آدمها با محیط پیرامونی شان را نشان می دهد. در واقع تماشاگر با این دیالوگ ها به وضعیت بغرنج آدمها پی می برد و نویسنده به کمک آن به تصویرسازی های لازم می پردازد.
استفاده از زبان طنز و شعرهای ریتمیک عامیانه برای برخی از شخصیت ها (همچون مستخدمه) در بعضی از لحظات ، به کار بردن کلمات و اصطلاحات مربوط به دوره تاریخی آدمهایی که در آن زندگی می کنند و نویسنده در اتفاقات نمایشی اثر خود آنها را به کار می بندد، روانی و سادگی و دوری از پیچیده گویی دیالوگ ها از ویژگی های زبانی و گفت و گوهای این نمایشنامه محسوب می شود که کیانی با تسلط و تبحر مثال زدنی به آن پرداخته است.
در خصوص زبان البته این نکته را نیز باید یادآور شد که نویسنده در برخی از دیالوگ های متن اثر خود از زبان امروزی به صورت عامرانه بهره برده است. کاربرد این قبیل دیالوگ ها اگر چه از روی عمد و آگاهی نویسنده و مولف صورت پذیرفته اما از یکدستی و انسجام دیالوگ های اثر کاسته است.
شخصیت های نمایشنامه بیداری خانه نسوان یکی از جذاب ترین و تازه ترین شخصیت های نمایشی به شمار می روند. هم شخصیت های زن که در این میان مستخدمه شاید یک استثنا محسوب شود و هم شخصیت های مرد به خصوص پدر و پسری معتاد و بزن بهادر محله خود هستند. جزئیات شخصیتی افراد همچون عواطف و احساسات، غرور، علقه و علاقه های خاص همگی طوری از سوی نویسنده در رفتار و گفتار آدمهای نمایشنامه گنجانده شده تا هنگامی که در معرض دید مخاطب قرار می گیرد باورپذیر باشد. در واقع کیانی شخصیت هایش را با تمام ابعاد وجودی نشان می دهد و همین موجب می گردد ما هر یک از آنها را به عنوان آدمی که می تواند وجود خارجی داشته باشد یا وجود خارجی داشته است، بپذیریم و باورشان کنیم. در مجموع در این باره می توان گفت که آنچه سبب می شود تا شخصیت از عمق و رنگ خاصی برخوردار باشند. شناخت و توجه نویسنده به جزئی ترین رفتار و گفتار آنان است همان چیزی که بر اثر مطالعه و تحقیق و نیز تجربه نمایشنامه نویسی به دست آمده است.
قابل هضم بودن و سادگی و روانی دیالوگ ها البته در به وجود آمدن شخصیت های متنوع و جذاب بی تاثیر نبوده است. توجه به همین رفتارها و گفتارهای جزیی و نیز توجه به وضعیت آدمهایی خاص از جامعه دوران اخیر در شرایط اجتماعی- سیاسی- فرهنگی حکومتی آنها و توجه به آیین ها و سنت ها و عرف ها توسط نمایشنامه نویس است که اثر را به یک نمایشنامه ملی نزدیک می کند و سوق می دهد. به غیر اینها لهجه ها، رفتارها و حرکات بومی، اصطلاحات و حرکات عامیانه، گفتار مطنطن ، لفاظی، هجوم عبارات و گفتار طنز و مهیج از جمله امکانات زبانی دیگری است که در شخصیت پردازی و فضا سازی نمایشنامه بیداری خانه نسوان موثر واقع می شوند و موجبات موفقیت اثر را برای کیانی فراهم می کنند. این همه البته به مدد شناخت و آگاهی و درک و دریافت نویسنده از مووضعی که انتخاب کرده، به دست آمده است. به گفته دیوید بال کاراکتر اساسا توسط کاری که انجام می دهد، ماهیت اصلی خود را عیان می کند. (۲) در این اثر آدمها نیز توسط نویسنده طوری تصویر می شوند که در اصل کیانی به عنوان نمایشنامه نویس به شناخت کافی از رفتار و گفتارشان دست یافته است. در واقع از این طریق نیز آنها را به مخاطبان خو می شناساند.
▪ نمایشنامه بیداری خانه نسوان در اجرا توسط خود نویسنده کارگردانی می شود. بنابراین هر آنچه که در اجرا به کمک بازیگران و عناصر دیگر اجرایی، متن را جان می بشخند، حاصل خلاقیت های کارگردانی کیانی است.
او کوشش کرده با توجه ریتم درونی متن و حرکت بندی های متعدد و متنوع و واقعگرایانه، به ریتم مناسب دست پیدا کند. حرکت ها و رفتار بازیگران همگی در تمرین، به صورت حساب شده از سوی کارگردان انتخاب و اعمال شده و بازیگران با استفاده از قابلیت های بدنی و فیزیکی خویش و نیز با بهره گیری از میمیک و بیان درست، شخصیت ها را جان ببخشند و باورپذیر به اجرا درآورند. هدایت این همه بازیگر با رفتارهای گونه گون و متنوع که هر یک با شکل و شمایل و آرایه ظاهری خاصی در صحنه ظاهر می شود، یکی از وجوه مهم کارگردانی کیانی به شمار می رود
. در اصل آنچه که در اجرا تماشاگر شاهد آن می شود، ناشی از تفکرات و خلاقیت های صحنه ای کارگردان است که به یک کمپوزیسون متبادر می کند، اما در اجرا از آنها برای هم ورود و هم خروج بازیگران استفاده می شود. این ورود و خروجی ها البته تنها به این دو نقطه محدود نمی شود، بلکه از همان دیوار چپ صحنه و نیز دیوارهای فرضی نیز صورت می پذیرد که متاسفانه از منطق واقعگرایانه اجرا دور بوده و باور مخاطب را در لحظاتی که حرکات بازیگران در این نقطه ها صورت می پذیرفت، خدشه دار می ساخت. این انتخاب و استفاده از فضاهایی که بر اساس قراردادهای نمایشی کارگردان و گروه اجرای تعریف می شود، البته در نهایت به ذکاوت و حواس جمعی کارگردان بر می گردد تا اجرایش از چنین نواقصی دور بود و آسیب و خللی به نمایش او پدید نیاورد.
اما نکته ای که در خصوص صحنه و صحنه پردازی این نمایش می توان گفت این است که هم طراح صحنه، طراحی متناسب متن و بازی بازیگران فراهم کرده تا دست و پاگیر نباشد و فضا ساز باشد و هم کارگردان بتواند به راحتی و به درستی از فضاهای موجود صحنه اش استفاده کند. در واقع همه نقاط صحنه کاربردی و قابل استفاده باشد. استفاده از ابزار و مواد مناسب در طراحی صحنه را نیز نباید از یاد برد که از تصنعی و باسمه ای جلوه دادن دور بوده است.
▪ آنچه که سبب شده تا این نمایش به توفیقات لازم دست پیدا کند، جدا از موضوع و پرداخت خوب متن نمایشنامه، انتخاب های هوشمندانه کارگردان در عوامل اجرایی اش از بازیگری تا طراحی صحنه و لباس و نور و موسیقی اش است. کیانی با دقت و وسواس لازم عوامل صحنه ای اش را انتخاب کرده و کوشیده با هماهنگی میان آنها هم از بعد زیبایی شناسی اثر خود را تقویت کند وهم به توقعات و انتظارات تماشاگران خویش پاسخ گوید.
▪ همانگونه که در سطورپیشین نیز به آن اشاره شد توجه به ریتم درونی متن، ریتم اجرایی مناسبی را فراهم آورده تنها صحنه ای که مربوط به حضور زنان نمایشنامه نویس می شود تا خلاصه ای از نمایشنامه خود را و ترکیب هماهنگ و بدیعی از عناصر اجرایی دست می یابد. میزانسی که کیانی از متن و اجرا به دست می دهد، ناشی از تصاویر گونه گون با جزئی ترین نگره های نمایشی است. او برای اجتناب و پرهیز از کسالت حاصل تکرار، آدمهایش را در شرایط متعددی قرار می دهد و برای برانگیختن قوه ادراک و واکنشی تازه در هر شرایط، موقعیت های فرعی را به خوبی گسترش می دهد تا موقعیت اصلی رنگ و بوی لازم را پیدا کند و به شکل واقعی به تصویر در آید. واکنش درست بازیگران نسبت به رفتار همدیگر و تسلط لازم و کافی بر رفتار و گفتارشان، درک و دریافت کافی و درست از نقش ها و موقعیت نقش هایشان که با تجربه خود و نیز کارگردان همراه بود، بیان رسا که همراه با آوا و لحن خاص موجب شده در مجموع بازی های یکدستی در این اجرا دیده شود. اما از میان این بازی ها بعضی از بازیگران بازی های جذاب تری از خود ارائه دادند که ابتدا ناشی از انتخاب درست نقش ها از سوی کارگردان برای آنان بوده و پس به فراخور نقش و موقعیتی که نقش ها در داستان نمایشنامه دارند، بر می گردد که به عنوان نمونه می توان به بازی رویا میرعلمی، امیر دلاوری، پونه عبدالکریم زاده و حمیدرضا آذرنگ اشاره کرد.
▪ موسیقی و طراحی لباس در فضا سازی موقعیت ها و نیز ایجاد و تقویت حس باورپذیری مخاطب برای نقش ها تاثیرات خوبی داشته اند. کیانی با انتخاب درست در طراح صحنه و لباس، خلاقیت های دیگری از نرمین نظمی را به عنوان طراح به نمایش می گذارد. نظمی با وجود آنکه در طراحی لباس موفق تر از طراحی صحنه عمل می کند، در طراحی صحنه می توانست به گونه ای عمل کند که شکل های صحنه تنها به صورت قرینه دیده نشود؛ مثل پله ها و شکل دیوارهای داخلی و بیرونی که بدین صورت طراحی شده اند. وجود پلکان های قرنیه طبیعتا یک ورودی و نیز یک خروجی را برای ورود و خروج بازیگران به ذهن بخوانند، هم موجب تطویل نمایشنامه می شود و هم در اجرا سبب می شود تا از ریتم بیفتد و به این ترتیب به ریتم اجرایی آسیب وارد کند. شاید اگر این صحنه کوتاه تر نوشته می شد یا تنها یکی از هنرجویان به ارائه نمایشنامه خود می پرداختند، از این تطویل صحنه پردازی هم کاسته می شد.
▪ نمایشنامه و نمایش بیداری خانه نسوان تلاشی است برای به تصویر درآمدن رنج زنانی که نمایشنامه نویسی را به عنوان حرفه انتخاب کردند آن هم در روزگاری که اصلا جامعه و حکومت هیچ ازادی و حقی را برایشان قائل نبود و نیز نمایشنامه در فرهنگ و هنر آن دوره محلی از اعراب نداشت. پیش از این نیز البته نمایشنامه نویسان دیگری- چه ایرانی و چه خارجی- بودند که نمایشنامه هایی با موضوع تئاتر و نمایشنامه نوشته بودند و همگی آنها از تجربه های موفق نویسندگانشان به شمار می رود که از جمله آنها می توان به نمایش مرغ دریایی آنتون چخوف، زمستان ۶۶ محمود یعقوبی، نقش زن و تئاتر تئاتر فرهاد آئیش و اتاق گریم محمد رحمانیان اشاره کرد و نیز نویسندگان دیگری که برای پرهیز از طولانی شدن این سطور از آنها نامی نمی بریم. هر یک از این نمایشنامه نویسان با نگاه و زاویه دید خاص خود به عاقبت قلمفرسایی یک نمایشنامه نویس نگاه می کنند.
مثلا غلامحسین ساعدی به گونه ای در نمایشنامه عاقبت قلمفرسایی به این مهم می پردازد، بهرام بیضایی به گونه ای دیگر در نمایشنامه افرا یاروز می گذرد و محمد یعقوبی و رحمانیان به گونه دیگری. اما نکته ای که سبب می شود اثر کیانی را خاص تر و ممتازتر جلوه دهد، به حضور و سرگذشت زن نمایشنامه نویس یا نخستین زنان نمایشنامه نویس و نگاه پرداخت اوست که رنج و مصائب نمایشنامه نویس زبان نمایشنامه نویس ما را به خوبی به تصویر می کشد و عاقبت نمایشنامه نویسی و زندگی تراژیک این زنان را به چالش می کشد.
پی نوشت:‌
۱-برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به کتاب زنان نمایشنامه نویس ایران نوشته گلمهر کازری چاپ اول انتشارات روشنگران ۱۳۸۴ و کتاب نمایشنامه نویسی در ایران نوشته یعقوب آژند چاپ اول نشر نی ۱۳۷۷
۲-از آغاز تا پایان از پایان تا آغاز شیوه فنی نمایشنامه خوانی نوشته دیوید بال ترجمه محمود کریمی حکاک چاپ اول نشریه گل ۱۳۷۳
بهزاد صدیقی
منبع : تئاتر مقاومت