شرح حال اوباما و مک‌کین و معاونانشان ـ بخش سوم

● باراک حسین اوباما
باراک اوباما در چهار اوت سال ۱۹۶۱ در جزیره‌ی هاوایی متولد شد. پدرش سنیور باراک اوباما که در روستای کوچکی در کنیا دیده به جهان گشوده بود، در همین روستا به همراه پدر خود که چوپانی می‌کرد و برده‌ی انگلیسی‌ها بود روزگار می‌گذراند. "آن دانهم" مادر باراک که سفیدپوست و اصالتا آمریکایی بود، در شهر کوچک کانزاس بزرگ شده بود. پدرش در دوران بحران اقتصادی سال ۱۹۲۹ به کار سخت و مشقت بار در سکوهای حفاری و استخراج نفت مشغول بود. پدر "آن" (پدربزرگ باراک اوباما)‌ پس از حمله‌ی هوایی غافلگیرانه‌ی نیروهای ژاپنی به پرل هاربر برای خدمت در جنگ جهانی دوم ثبت‌نام کرد و در همین برهه زمانی بود که در یونیفرم ارتش آمریکا به اقصی نقاط اروپا سفر کرد. مادر باراک در خط تولید بمب در کارخانه بمب‌سازی مشغول به کار شد و با پایان یافتن جنگ دوم جهانی به همراه پدر خود در کالج‌های جی.آی.بیل (G I.Bill) که به منظور حمایت از کهنه‌ سربازان بازگشته از جنگ و کمک به خانواده‌هایشان تاسیس شده بود و امکاناتی نظیر مسکن و سایر خدمات اجتماعی را در اختیار آنان قرار می‌داد، به تحصیل پرداخت.
مادر باراک به همراه پدر خود توانستند از طریق برنامه فدرال مسکن که توسط دولت آمریکا ارائه شده بود خانه‌دار شده و به هاوایی نقل مکان کنند. در این زمان بود که پدر اوباما در کنیا موفق شده بود از دانشگاهی در هاوایی بورسیه دریافت کند و این موفقیت تحصیلی در واقع پایانی بود بر همه‌ی روزها و سالهایی که با پدر خود در ناشناخته‌ترین روستاهای کنیا به چوپانی مشغول بود و اکنون می‌توانست برای ادامه‌ی تحصیلات وارد دانشگاهی در هاوایی شود. "آن" (مادر باراک) در این شهر با پدر باراک آشنا شد و این آشنایی به ازدواج کشیده شد.
▪ سفر به آمریکا
اما این ازدواج دوامی نداشت و "آن" و همسرش وقتی باراک تنها دو سال سن داشت از یکدیگر جدا شدند. پدر باراک اما لحظه‌ای از رویاهای خود دست نکشید و تحصیلاتش را در سطح دکترای تخصصی در دانشگاه هاروارد ادامه داد و سپس به زادگاهش کنیا بازگشت. باراک مدتی را در خانه‌ی مادرش در هاوایی سپری کرد. مادر باراک پس از مدتی مجددا ازدواج کرد و به همراه شوهر جدیدش که یک دانشجوی اندونزیایی بود در سال ۱۹۶۷ به جاکارتا سفر کرد. باراک در پایتخت اندونزی به مدرسه رفت و در سن ۱۰ سالگی برای زندگی با پدربزرگ مادری‌اش عازم هاوایی شد.
باراک سیاه‌پوست اگر چه توانست به عنوان دانش‌آموز ممتاز دوران تحصیلات متوسطه را به پایان برساند، اما در کالج محل تحصیلش تنها سه سیاهپو‌ست بودند که او یکی از آنان بود و به گفته‌ی خود در این برهه برای نخستین بار به عنوان یک آمریکایی آفریقایی تبار طعم تلخ تبعیض نژادی را چشید. باراک دوران سخت تثبیت هویتش را در بطن چنین جامعه‌ای فرا روی خود داشت.
باراک که جهد و جد پدرش برای دستیابی به درجات عالی تحصیلی و پیمودن مدارج ترقی را با گوشت و استخوانش حس کرده بود، موانع و مشکلات نژادی را در هم کوبید و در سال ۱۹۸۳ در رشته‌ی علوم سیاسی از دانشگاه کلمبیا فارغ‌التحصیل شد.
▪ دوران تحصیل
زبانه‌های آتش جاه‌طلبی و پیشرفت در باراک جوان هرگز فروکش نکرد. او که آ‌موزه‌ها و تعلیمات مادرش یعنی اهمیت خدمت به کشور و احساس یکدلی و یکرنگی را به خاطر داشت، به عنوان گرداننده‌ وارد گروهی تقریبا مذهبی شد که هدف و برنامه آن بهبود وضعیت معیشتی در مناطق حومه‌ای و عمدتا فقیرنشینی بود که به سبب افزایش جرم و جنایت و بیکاری عملا فلج شده بودند. این گروه به موفقیت‌ها و پیشرفتهایی نایل شد، اما باراک کم‌کم به این نتیجه رسید که اگر به راستی رویای بهبود وضعیت معیشتی و ارتقاء سطح کیفی زندگی مردم را در سر می‌پروراند، بایستی که اصلاحات را نه از سطح محلی و منطقه‌ای بلکه در مقیاس ملی و با اصلاح قوانین و ایجاد برخی اصلاحات سیاسی آغاز و پیگیری کند، لذا به دانشگاه هاروارد رفت و در سال ۱۹۹۱ مدرک دکترای حقوق را از این دانشگاه دریافت کرد.
وی همچنین نخستین آمریکایی سیاه‌پوستی بود که توانست به مقام ریاست انجمن عالی حقوق دانشگاه هاروارد منصوب شود. باراک حسین اوباما سپس به شیکاگو رفت تا ضمن وکالت به تدریس حقوق و مبانی قانون اساسی بپردازد. موفقیتهای اوبامای جوان و جویای نام، راه را برای وی جهت کسب نمایندگی حزب دموکرات در سنای آمریکا هموارتر کرد و سرانجام موفق شد کرسی نمایندگان سنا از ایالت ایلینویز را تصاحب کند.
▪ اودیسه سیاسی
رشد و پرورش یافتن در نقاط مختلف در میان انسانهایی با عقاید و باورهای گاه متضاد و گوناگون، بزرگترین و ارزشمندترین تجربه‌ی زندگی باراک اوباما بود و همین مزیت به اودیسه‌ی سیاسی این جوان سیاه‌پوست روح و جان تازه‌ای بخشید. در بحبوحه‌ی مناقشات حزبی مجادلات سیاسی و بحرانهای مالی و معیشتی دنیای امروز، اوباما همچنان از این قابلیت و استعداد برخوردار می‌باشد که نگاه مردم از طیف‌های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مختلف را به سوی یک هدف سیاسی و اجتماعی مشخص معطوف سازد. هدفی که حل و فصل مشکلات و چالش‌های فرا روی مردم آمریکا را بر نیات و مقاصد سیاسی و معیارهای جناحی و حزبی ارجح‌تر می‌داند.
وی همواره پیش قراول تلاش‌ها برای ایجاد اصلاحات در نظام سیاسی و دولت حاکم بوش بوده و به عنوان عضو کمیته‌ی رسیدگی به امور کهنه سربازان ارتش آ‌مریکا در زمینه‌ی مراقبتهای بهداشتی و درمانی اقدامات زیادی را صورت داده است. باراک اوباما و همسرش میشل، دارای دو فرزند هشت ساله و ۹ ساله هستند.
باراک اوباما ۴۷ سال سن و یک متر و ۸۷ سانتی متر قد دارد. وی سناتور جو بایدن که از چهره‌های برجسته حزب دموکرات در حوزه‌ی سیاست خارجی است را به عنوان معاون خود برگزیده است.
● جو بایدن
سناتور جوزف روبینت بایدن رییس کمیته روابط خارجی سنا، از چهره‌های شاخص حزب دموکرات در حوزه‌ی سیاست خارجی محسوب می‌شود. او که از سیاستمداران کهنه‌کار واشنگتن است سال پایانی ششمین دوره خدمت خود در سنا را می‌گذراند و بیش از ۳۵ سال از عمر خود را در بطن یکی از مهمترین ارکان تصمیم‌گیری در آ‌مریکا سپری کرده است؛ سابقه‌ای که به وی اعتبار قابل توجه و کم نظیری می‌بخشد.
بایدن در نوامبر ۱۹۴۲ در شهر اسکرانتون در ایالت پنسیلوانیا در خانواده‌ای کاتولیک به دنیا آمد. خانواده‌ی بایدن وقتی او ۱۰ ساله بود به ایالت دلاور مهاجرت کردند. بایدن در سال ۱۹۶۸ تحصیلاتش را در دانشگاه سیراکس نیویورک به پایان رساند. او در سال ۱۹۶۶ با تیلا هانتر ازدواج کرد و از این ازدواج صاحب سه فرزند شد، اما پایان شوم این ازدواج مرگ همسر و دختر نوزاد او در یک سانحه رانندگی بود. این واقعه تلخ که پس از مدت کوتاهی از پیروزی او در سنا رخ داد، تاثیرات زیادی در زندگی این سیاستمدار جوان داشت. جو در سال ۱۹۷۷ برای دومین بار ازدواج کرد و اکنون از این ازدواج صاحب یک دختر است. جو بایدن در سال ۱۹۷۲ در یک موقعیت استثنایی در انتخابات سنا در دلاور پیروز شد و در سن ۳۰ سالگی به دفترش در کپتال هیل (Capital Hill) رفت تا پنجمین جوانی باشد که به سنا راه یافته است.
بایدن از آن به بعد همواره بر کرسی ایالت دلاور تکیه زد چرا که در تمامی انتخابات سالهای ۱۹۸۷، ۱۹۹۰، ۱۹۸۴ ، ۱۹۹۶ و ۲۰۰۲ تقریبا ۶۰ درصد آرا را به خود اختصاص داد. بایدن در کمیته قضایی سنا نیز چهره‌ای تاثیرگذار بود و در خلال سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ به عنوان رییس این کمیته فعالیت کرد. وی در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ به عنوان رییس کمیته روابط خارجی سنا خدمت کرد و پس از در اختیار گرفتن کنگره توسط دموکرات‌ها در سال ۲۰۰۶ مجددا به سمت خود بازگشت و تا امروز در این پست باقیمانده است. بایدن که تجربه کم نظیری را در سنا یدک می‌کشد، اقبال خود برای تسخیر کاخ سفید را نیز آزموده است.
وی در سالهای ۱۹۸۸ و ۲۰۰۸ برای نامزدی حزب دموکرات اقدام کرد و هر دو بار مغلوب شد. مشهور است که او با رد تقاضای جان کری کاندیدای سابق انتخابات ۲۰۰۴ برای کسب کرسی معاونت ریاست جمهوری آمریکا، سناتور جان‌مک‌کین جمهوری خواه را پیشنهاد کرده بود اما جان‌ کری با انتخاب جان ادواردز نتیجه را به رقیب خود یعنی پرزیدنت بوش واگذار کرد. برخی معتقدند، اوباما که در زمینه‌ی سیاست خارجی سیاستمداری آزموده و پخته نیست در واقع با انتخاب بایدن که اتفاقا دارای سوابق درخشان در عرصه‌ی سیاست خارجی است تلاش می‌کند ضعف‌ها و نقایص خود در این باره را کمرنگ جلوه کرده و آنها را جبران کند.
● سناتـور جان مک کین
جان مک کین ۷۱ ساله در پایگاهی نظامی متعلق به ارتش آمریکا در پاناما به دنیا آمد. پدر و پدربزرگش هر دو از دریا سالاران با سابقه ارتش آمریکا بودند و طبق اسناد موجود پدربزرگش در جنگ جهانی دوم فرماندهی ناوهای هواپیمابر ارتش آمریکا در اقیانوس آرام را بر عهده داشت و هیچ شک و تردیدی وجود نداشت که وی ادامه دهنده‌ی راه پدران خود خواهد بود. مک‌کین دوران کودکی خود را با نقل مکان از یک پایگاه نظامی به یک پایگاه دیگر به همراه خانواده‌اش سپری کرد تا اینکه در آناپولیس در آکادمی نیروهای دریایی ارتش آ‌مریکا ثبت نام کرد.
وی دانش‌آموزی نه چندان درخشان بود؛ کسی که به خاطر اخلاق تند و ناشی از سرکشی‌اش همواره به دردسر می‌افتاد. او بسیار متلون المزاج و گهگاه بی‌قید و بند بود و حتی یکبار با یک رقاص برزیلی روابط نامشروع برقرار کرد. پس از آنکه به عنوان شاگرد تنبل کلاس از این آکادمی فارغ‌التحصیل شد، تصمیم گرفت خلبان نیروی دریایی کشورش شود. وی طی یک پرواز تمرینی در ایالت تگزاس با هواپیمای خود به درون خلیج مکزیک سقوط کرد که البته از این سانحه جان سالم به در برد. این یکی از نخستین تجربه‌های بیشماری بود که مک کین را تا سر حد مرگ پیش می‌برد.
مک کین در اکتبر سال ۱۹۶۷ در جریان جنگ ویتنام به اسارت گرفته شد. ماجرا از این قرار بود که مک کین حین پرواز با هواپیمای A-۴E SkyHawk بر فراز ویتنام شمالی که بیست و سومین ماموریت پروازی‌اش محسوب می‌شد مورد اصابت یک موشک قرار گرفت و هواپیمایش در هانوی سرنگون شد. در این سانحه هر دو دست و یک پای مک کین شکست و در حالی که با چتر در رودخانه‌ی "تروک باخ" در هانوی فرو می‌رفت، به علت جراحات وارده تقریبا در حال غرق شدن بود. برخی از سربازان ویتنام شمالی با دیدن مک کین وی را به سمت ساحل کشاندند و عده‌ای دیگر با ضربات قنداق تفنگ، کتف و بازوان وی را خرد کردند. مک کین سپس به زندان اصلی شهر هانوی انتقال یافت. وی اگر چه به شدت مجروح شده بود اما زندانبانان ویتنامی از معالجه زخم‌ها و جراحاتش خودداری می‌کردند.
بعد‌ها نام مک کین به عنوان اسیر جنگی در تمامی روزنامه‌ها و جراید آمریکا ثبت شد. در مارس ۱۹۶۸ مک کین به یک سلول انفرادی انتقال یافت و دو سال اسارت در تنهایی را تحمل کرد تا اینکه در اواسط سال ۱۹۶۸ پدرش سنیور جان مک کین به عنوان فرمانده کل نیروهای آمریکایی در ویتنام منصوب شد و ویتنامی‌های شمالی برای اینکه خود را بخشنده نشان داده و استفاده‌ی تبلیغاتی نیز ببرند، پیشنهاد آزادی مک کین جوان را مطرح کردند. جان این پیشنهاد را رد کرد و گفت یا کلیه‌ی افرادی که قبل از او به اسارت گرفته شده‌اند آزاد شوند و یا اینکه فقط به عنوان سرباز استردادی این پیشنهاد را قبول خواهد کرد. مک کین پنج سال و نیم از عمر و جوانی خود را در زندان‌های ویتنام شمالی گذراند و سرانجام در ۱۴ مارس ۱۹۷۳ به عنوان نماد مقاومت به کشورش بازگشت. جراحات وارده بر وی در دوران اسارت سبب شده که نتواند دستانش را تا بالای سر خود بالا ببرد.
وی در ادامه عزم خود را برای حضور در میدان نبرد دیگری آغاز کرد و در این راستا میدان سیاست را برگزید. وی در انتخابات کنگره در سال ۱۹۸۶ با غلبه بر قانونگذار سابق آریزونا، ریچارد کیمبال، حایز کرسی در سنای آمریکا شد و فعالیت سیاسی خود در سنا را رسما از ژانویه ۱۹۸۷ آغاز نمود. مک کین در نوامبر ۱۹۹۸ برای سومین دوره مجددا به عنوان نماینده‌ی سنا انتخاب شد. وی در ۲۵ آوریل ۲۰۰۷ کاندیداتوری خود برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ را رسما اعلام کرد.
● سارا پیلین
سارا لوئیس هیث پیلین پیشرفت خود از مقام شهرداری یک شهر کوچک تا تصدی پست فرمانداری ایالت آلاسکا را دو سال پیش با قولش برای اصلاح حزبی آغاز کرد که آلوده به فساد بود و وجهه‌اش به دلیل ارتباطات بسیار عمیق و گاه دردسر آفرین با صنایع نفت آمریکا مخدوش شده بود. به دنبال معرفی پیلین از سوی مک کین به عنوان نامزد حزب جمهوری خواه برای پست معاونت رییس جمهوری آمریکا در انتخابات ۲۰۰۸، این رشد و پیشرفت برق آسا بیش از پیش نمایان شد. سارا در ۱۱ فوریه ۱۹۶۴ در "سند پوینت" واقع در ایالت آیداهو به دنیا آمد، اما هنگامی که نوزاد بود، پدر و مادرش به آلاسکا مهاجرت کردند. پیلین در خانواده‌ای کاتولیک بزرگ شد؛ اما بعد‌ها کلیسای خود را به کلیسای انگلیکان تغییر داد. سارا پیلین در دبیرستان واسیلا در‌ آلاسکا کاپیتان و گارد راس تیم بسکتبال "جنگجویان واسیلا" بود و در مسابقات قهرمانی بین مدارس به مقام قهرمانی هم دست یافت. بازیهای تهاجمی و کوبنده‌ی سارا پیلین به گونه‌ای بود که به وی لقب "باراکودا" (نوعی ماهی سریع) دادند.
وی بعد‌ها با دریافت کمک هزینه تحصیلی وارد دانشگاه آیداهو شد تا در رشته‌ی روزنامه‌نگاری ادامه تحصیل دهد و پس از دریافت مدرک لیسانس خود، به عنوان گزارشگر ورزشی در شبکه‌های تلویزیونی فعالیت خود را آغاز کرد. سارا در سال ۱۹۸۸ با همکلاسی دوران دبیرستان خود ازدواج کرد و همسرش که از اسکیمو‌های بومی آلاسکاست، دارنده عناوین قهرمانی در رشته‌های ماهیگیری، اسنوموبیل و سورتمه رانی است. سارا پیلین در سن ۲۸ سالگی و در سال ۱۹۹۲ به سمت نماینده شورای شهر واسیلا منصوب شد و در سال ۱۹۹۶ نیز به مقام شهرداری نایل شد.
پیلین در سال ۲۰۰۶ فرماندار وقت آلاسکا فرانک مارکوسکی را با اختلاف زیاد شکست داد و خود را به عنوان نماینده حزب جمهوری خواه برای تصدی پست فرمانداری ایالت آلاسکا معرفی کرد و در انتخابات نهایی با غلبه بر تونی نولس نماینده‌ی حزب دموکرات در سن ۴۳ سالگی به عنوان نخستین زن و جوانترین فردی مطرح شد که به مقام فرمانداری آلاسکا نایل شده است.
برخی معتقدند که انتخاب پیلین از سوی مک کین، شاید حربه‌ای است برای سرپوش گذاشتن و یا کمرنگ کردن تاثیر و نفوذ خانم هیلاری کلینتون بر رای دهندگان زن در آمریکا، چرا که دموکرات‌ها به لطف برخوداری از حمایت سناتورهیلاری کلینتون به نحوی توانسته‌اند حمایت و پشتیبانی زنان آمریکایی را از نامزد خود یعنی اوباما تضمین کنند و لذا مک کین درصدد بوده با معرفی پیلین به گونه‌ای با کمپ دموکرات‌ها مقابله کند. بسیاری اکنون این بحث را مطرح کرده‌اند که پیلین در عین حال که می‌تواند یک مزیت برای مک کین باشد، دردسر‌ها و مشکلات فراوانی را نیز برای او ایجاد کرده است. پیلین ۴۴ ساله هیچ گونه سابقه‌ای در زمینه‌ی قانونگذاری ندارد و سابقه‌ی اجرایی او نیز به فرمانداری ایالت کوچک آلاسکا و اداره شهر حدودا ۷۰۰۰ نفری واسیلا به مدت ۱۰ سال محدود می‌باشد.
تجربه ناکافی پیلین برای تصدی مقام معاونت رییس جمهوری کشوری ۳۰۰ میلیونی و هم چنین نداشتن سوابق و تجربیات لازم در عرصه‌ی سیاست خارجی با توجه به اینکه وی در یک شهر حداکثر ۷۰۰۰ نفری ستاره تیم بسکتبال، ملکه زیبایی و بعد‌ها چهار سال عضو شورای شهر و ۱۰ سال شهردار آن بوده است و تا قبل از شهردار شدن هم بیشتر عمر خود را در ورزشگاه‌ها برای گزارش مسابقات و در اقیانوس آرام برای ماهیگیری گذرانده است، از جمله مهمترین انتقاداتی است که به او وارد شده است. چندی پیش CNN نیز اعلام کرد که طبق برخی گزارش‌ها حزب جمهوری خواه مبلغ ۱۵۰ هزار دلار صرفا جهت آرایش و خرید پوشاک و البسه وی خرج کرده است. برخی نیز بر این باورند که انتخاب پیلین بازنمود این واقعیت است که مک کین در درون حزب جمهوری خواه نیز به حاشیه رانده شده است.

منبع : خبرگزاری ایسنا