شنبه, ۲۴ آذر, ۱۴۰۳ / 14 December, 2024
مجله ویستا


تخریب پارک با بهانه و بی‌بهانه


تخریب پارک با بهانه و بی‌بهانه
در شهری که طراحی آن به شیوه‌ای سنتی و تنها بر مبنای ارزش افزوده زمین گسترش یافته است، پارک‌های کوچک و بزرگ به تنها محوطه‌های مناسب برای اعمال کوچکترین تغییرات شهری تبدیل شده‌اند. استفاده از فضای سبز پارک‌ها در چنین مواقعی به‌عنوان تنها زمین باقیمانده در سطح شهر، برای مدیران شهری ما به شکل غنیمتی ارزان‌قیمت درآمده است.
اینجاست که آنها با تغییر کاربری این فضاهای سبز محدود به آسانی قید درخت و فضای سبز شهری را می‌زنند تا از زمین آنها به‌عنوان دم‌دستی‌ترین زمین برای اقدامات خود استفاه کنند. مصادیق این استفاده در سطح شهر تهران به‌آسانی قابل مشاهده است. به‌عنوان مثال کافی است یک روز خیابان شریعتی را در حد فاصل میرداماد به سمت تجریش طی کنید، به آسانی می‌توان متوجه نکته مورد تاکید این یادداشت شد. متروی شهر تهران برای نصب و راه‌اندازی خط مترو در این مسیر بسیاری از فضاهای سبز این منطقه را از بین برده است.
پارک دوراهی قلهک، پارک کودک، پارک عظیمی (بالا‌تر از اتوبان صدر) و پارک پل رومی در این محدوده همگی برای نصب و راه‌اندازی ایستگاه‌های مترو مورد استفاده قرار گرفته‌اند. می‌توان با ذکر این نکته که استفاده از این فضاهای سبز تنها به علت نداشتن هیچ راه دیگری بود، موضوع را توجیه کرد. با این‌حال نمی‌توان این نکته را کتمان کرد که فضاهای سبز شهری تهران، طی سال‌های اخیر با همین توجیه ساده روزبه‌روز محدود و محدودتر شده و می‌شوند. چه کسی می‌تواند تضمین کند که طی سال‌های آینده ساخت و سازهای دیگری در سایر نقاط شهر تهران منجر به محدودتر کردن و از بین بردن سایر فضاهای سبز و پارک‌های کوچک و بزرگ شهر نشود. نکته جالب آنکه در همین خیابان شریعتی می‌توان به مواردی برخورد که مدیران شهری با استفاده از آنها به جای پارک می‌توانستند ایستگاه‌های مترو را بدون هیچ آسیبی به فضای سبز خیابان تاسیس کنند. به‌عنوان مثال در کنار پارک عظیمی که بالا‌تر از اتوبان صدر قرار داشت، پارکینگی وجود دارد که فقط یک زمین مسطح است و مسوولا‌ن شهری می‌توانستند با استفاده از همان زمین در عین‌حال که ایستگاه مترو تاسیس کنند به جای پارکینگ قبلی، پارکینگ مدرن‌تر و مناسب‌تری نیز در همان منطقه تاسیس کنند.
به این ترتیب علا‌وه بر تاسیس ایستگاه مترو، دغدغه مربوط به نداشتن پارکینگ در همان منطقه نیز از بین می‌رفت. با این حال مدیران شهری ما در چنین مواردی تنها به دنبال آسان‌ترین راه‌حل رفته و بی‌توجه به چنین مواردی به سراغ درختان بی‌زبان رفته تا شهر را به خاطر پروژه‌های خود از درخت و گل و چمن‌های اینچنینی خالی کنند. سرنوشت پارک لویزان را به خاطر بیاورید که چگونه به سادگی با بهانه راه‌اندازی اتوبان درختان آن قطع شد. همه این موارد و اشاره به آنها نشانه نگاه ابزاری به فضاهای سبز شهری و علا‌قه مفرط مدیران ما برای استفاده از این فضاهای محدود تنفس در تهران آلوده است. توجیه عمده این مدیران نیز اجرای پروژه‌های بزرگی است که قرار است تهران را در رویاهای ما، به شهری بسیار مناسب برای زندگی تبدیل کند.
چنین توجیهی وقتی به پشتوانه از بین بردن درختان و فضای سبز تبدیل شود، هرگونه مخالفت با آن نیز به مخالفت با توسعه تهران و کاهش مشکلا‌ت آن تبدیل می‌شود. توجیه آسان در نهایت، انگ‌های آسان نیز به دنبال می‌آورد. این در حالی است که این منطق بیش از آنکه از منطقی چند بعدی به توسعه برخوردار باشد، از منطقی یک بعدی و ابزاری به توسعه حکایت می‌کند. کدام صاحبنظر مباحث توسعه را اینگونه توضیح داده که مدیران شهری ما با استفاده از نظریات او به جان درختان و فضای سبز شهر افتاده‌اند؟ کدام نویسنده؛ درختان را مانع توسعه و زیبایی شهر و توسعه امکانات مدرن در شهر می‌داند که مسوولا‌ن ما نوشته‌های او را مبنای توجیه کارهای خود قرار داده‌اند. چه کسی با شهر و خانه خود اینگونه رفتار می‌کند که ما با آن اینچنین رفتار می‌کنیم.
تهران می‌رود تا به شهری بی‌درخت تبدیل شود. مثال‌های فراوان برای اثبات این نکته آنقدر زیاد است که فقط به خیابان شریعتی و پارک‌های کوچک آن محدود نمی‌شود. همین ضلع غربی تپه‌های عباس‌آباد بزرگراه مدرس را نگاه کنید. بافت اراضی این منطقه هم‌چون تپه‌های عباس‌آباد، بهترین جا برای احداث و راه‌اندازی فضاهای سبز بسیار مناسب بود. این درحالی است که این مکان در حال حاضر به محلی برای تاخت‌وتاز سازمان‌ها و وزارتخانه‌های کوچک و بزرگ، دولتی تبدیل شده است. این سازمان‌ها در این محوطه با ساخت و احداث ساختمان‌های بزرگ محیط مناسب این منطقه برای کاشت درختان زیبا را آنچنان به تصرف خود درآورده که کمتر امیدی برای فضای سبز در این منطقه وجود دارد. ‌ شهر تهران، چهره‌ای مجروح دارد. این جراحات چه از بی‌توجهی مردمی که در آن زندگی می‌کنند و چه در نتیجه رفتار برخی مدیران باشد، این شهر را با چهره‌ای نحیف مواجه کرده است. چه کسی می‌تواند تصور کند که تا ۲۰ سال آینده این شهر چه شکل و شمایلی به خود خواهد گرفت؟ ‌
داوود پنهانی
منبع : روزنامه اعتماد ملی