یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


اصلی بودن نقش برایم مهم نیست


اصلی بودن نقش برایم مهم نیست
هر وقت اسم سریال «امیرکبیر» را می شنویم بی اختیار به یاد چهره ناصرالدین شاه می افتیم.
شاه جوانی که هنوز راه و رسم کشورداری را نمی داند و بسیار کودکانه تصمیم می گیرد. ایرج راد جنس بازی خاصی دارد و اوج و فرودهای احساسی این گونه آثار، تواناییهای او را بیشتر نمودار می کند.
ایرج راد اولین تجربه نیمه حرفه ای اش را در تئاتر «قرعه برای مرگ» در سال ۴۲ رقم زد و پس از تجربه چندین نمایش، صحنه فعالیتهایش را در عرصه جدیدی به نام تلویزیون ادامه داد و پس از انقلاب اولین تجربه اش را با سریال امیرکبیر آغاز کرد و بعد از ۵ سال با سریال «وزیر مختار» تجربه اش را تداوم داد و با بازی در سریال «در پناه تو» در نقش یک پدر، جلوه جدیدی از ملودرام را به تصویر کشید و تجربه هایش را با سریالهای «تلفن مشترک»، «شبکه»، «سنگ و شیشه»، «گارد ساحلی»، «مدار صفر درجه» و... تا امروز ادامه داد. ایرج راد در کنار این فعالیتها با جدیت فراوان به تئاتر هم می پردازد.
او در مورد شروع فعالیت تلویزیونی اش می گوید: «آن زمان عمر زیادی از تلویزیون نگذشته بود و این پدیده نوظهور جاذبه های زیادی برای مردم داشت و مورد علاقه مردم بود، به همین دلیل تجربه تئاتر تلویزیونی نه فقط برای من، بلکه برای بیشتر پیشکسوتان عرصه تئاتر شکل گرفت.
البته من در آن سالها اجراهای زنده اداره هنرهای دراماتیک را همراهی نمی کردم و در واقع کارهایی که من در آن زمان بازی می کردم هیچ کدام زنده پخش نمی شدند؛ حضور من در تئاترهای تلویزیونی صرفاً برای راهیابی به تلویزیون نبود، بلکه دوست داشتم این عرصه جدید را هم تجربه کنم.»
▪ می پرسم، یعنی تمایلی به بازی در سریالها نداشتید؟
ـ می گوید:« ببینید در آن زمان نگاه به تئاتر به شکل خاصی بود، من هم دوست نداشتم از فضای تئاتر دور باشم. از سویی بسیاری از بزرگان تئاتر در آن دوره هم با احتیاط به سراغ کارهای سینمایی می رفتند و فیلمهایشان هم بسیار متفاوت بود و این مسأله برای حضور در سریالها هم مصداق داشت. آن وقتها ما زیاد کار تئاتر می کردیم و شاید عطش بازیگری در ما سیراب می شد».
▪ و چطور به تجربه سریال امیرکبیر رسیدید؟
ـ «وقتی که این کار به من پیشنهاد شد، از اجرای آن ترس عجیبی داشتم، چرا که قبل از آن مرحوم حاتمی کار مشابه آن را ساخته بود. قرار بود در این سریال من دوره جوانی و اوایل سلطنت ناصرالدین شاه را بازی کنم، پس سعی کردم تا آنجا که می توانم به شخصیت، فضاها و لحظات نزدیک شوم. این سریال حاصل کار جمعی بود که از تئاتر به این عرصه رسیده بودند و عشق خاصی هم به این کار داشتند.»
می گویم، همکاری شما با این گروه تا سریال وزیر مختار امتداد پیدا کرد و او می افزاید: «بله، درست پنج سال بعد همکاری ام را با سعید نیکپور ادامه دادم و در سریال «وزیر مختار» در نقش گریدف ظاهر شدم. هر چند که وزیر مختار جذابیتهای امیر کبیر را نداشت و البته مردم هم از این شخصیت چیز زیادی نمی دانستند و نتوانست آن چنان که باید تأثیرگذار باشد.»
▪ و بعد از آن سراغ سریالهای تاریخی نرفتید؟
ـ «بله، باید مطمئن می شدم که آن نقشها از کیفیت لازم برخوردارند و بعد از آن تجربه جدیدم را در سریالهای دیگری از جنس دیگر محک زدم و سریال «در پناه تو» شکل گرفت. تجربه ای که خیلی از آن رضایت دارم و هنوز خیلی ها آن شخصیت را به خاطر دارند. نقشی که بار ملودرام زیادی در خود داشت و کنش های احساسی آن شخصیت گاهی خودم را آزار می داد.»
▪ می پرسم برخی احساس می کنند که شما در این نقشها راحت تر ظاهر می شوید و قدرت تأثیرگذاری بیشتری دارید خودتان در این مورد چه فکر می کنید؟
ـ ایرج راد می گوید: «این مسأله بستگی به نگاه تماشاگر و انتظار او از بازیگر دارد؛ یعنی تصویری از یک بازیگر در ذهن او شکل می گیرد که حاضر نیست آن فرد را در شخصیتهای دیگر باور کند. از سوی دیگر بازیگران چند دسته هستند. گروه اول افرادی که وقتی نقش بازی می کنند همه چیز آن نقش را عوض می کنند و شخصیت تازه ای می سازند. گروه دوم کسانی هستند که شخصیت مستقل خودشان را در قالبهای مختلف قرار می دهند. هر دوی اینها پذیرفتنی هستند، اما گروه اول توانایی بیشتری در ایفای نقش تازه دارند.»
▪ پس کارهای زیرپوستی شما مثل سریال در پناه تو و حتی ناصرالدین شاه، ایرج راد را در گروه دوم قرار می دهد؟
ـ «ببینید، این مسأله باز هم به نگاه تماشاگر برمی گردد، چون تماشاگران نمی خواهند بازیگر را به گونه دیگر قبول کنند. به همین دلیل گاهی دچار تردید می شوی که نقش متفاوت را قبول کنی یا نه؟ اما به عقیده من حتی نقش منفی که خوب ایفا شود، می تواند تأثیر مثبتی داشته باشد و البته در سریال «مدار صفر درجه» در نقطه مقابل همه بازیهایی که تاکنون داشته ام ایستادم.»
▪ اما طی این سالها ایرج راد پس از نقش ناصرالدین شاه دیگر در نقش اصلی ظاهر نشده و بیشتر در جایگاه شخصیت مکمل قرار گرفته است.
ـ او در این مورد می گوید: «نقش اصلی هیچ وقت برای من اهمیتی نداشته است؛ زیرا همیشه تلاش کرده ام دیده شوم. به عقیده من اگر هر بازیگری در هر جایگاه و نقشی خوب عمل کند کفایت می کند.
البته گاهی نقشهای اصلی به من پیشنهاد شده، ولی متن از چارچوب قوی برخوردار نبوده است.»
ایرج راد که در حال حاضر مدیر خانه تئاتر هم هست و در بین تئاتری ها شخصیت با نفوذی محسوب می شود با دو کار «تلفن مشترک» و «شبکه» نشان داده که گرایشهایی هم به کارهای طنز دارد. از او می پرسم که قصد داشته در این زمینه هم تواناییهایش را محک بزند که در ادامه می گوید: «بله دوست داشتم به تجربه متفاوتی برسم، ولی آن طور که انتظار داشتم خوب از آب درنیامد و البته متنها هم بخصوص در «شبکه» اشکالهای زیادی داشتند و با عجله نوشته می شدند و جایی برای اصلاح آنها وجود نداشت.»
▪ اما ایرج راد این روزها به چه کارهایی مشغول است؟
ـ می گوید:« این روزها بیشتر درگیر کارهای تئاتر هستم و البته متنهایی هم در مورد سریالهای جدید به دستم رسیده که هنوز فرصت نکرده ام آنها را کامل بررسی کنم. اگر نقش آن طور که دوست دارم شکل گرفته باشد حتماً می پذیرم.»
ملیحه پژمان
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید